سرفه هککننده Constance Meyer داشت افراد دیگر را دیوانه میکرد.
برای بیش از یک سال، این سرفه موسیقی متن زندگی او بود، درسهای ویولنی را که میداد مختل میکرد، شبها او را بیدار میکرد و خانواده و دوستانی را که از مصونیت آن در برابر درمانهای متعدد متحیر شده بودند، آزار میداد.
پدری، که یک پزشک بود و پسر جوانش را به درس آورده بود، با طنز گفت: «این سرفه دارد به من حمله قلبی میدهد!»
پزشکان خود مایر نمیتوانستند بر سر یک علت توافق کنند. یکی سرفه مزمن او را به آسم نسبت داد. دیگری سن او را در آن زمان ۷۱ سالگی، دخیل دانست. سومی ریفلاکس اسید را مقصر دانست.
تا اینکه مادر یک دانشآموز جدید عمیقتر در علائم و سابقه پزشکی او کاوش کرد و علت آن فاش شد - دخالتی که شاید جان مایر را نجات داده باشد.
مایر گفت: «من اغلب تعجب میکنم که بدون دخالت او چه اتفاقی میافتاد.»
تهدید سرطان
برای دههها، نوازنده باتجربه با بیش از 200 اجرای قابل توجه، از جمله در موسیقی متن فیلمهای "Dreamgirls" و "Ghostbusters" و با باله کیروف و تونی بنت، نگران بیماری بود که خانوادهاش را تعقیب کرده بود.
مادر مایر در سن ۴۵ سالگی بر اثر سرطان تخمدان درگذشت. مادربزرگ مادریاش تنها ۳۵ سال داشت که بر اثر سرطان سینه درگذشت. مایر گفت که ترسش کاهش یافته است، اما از بین نرفته است، زمانی که آزمایش او برای جهشهای ژنتیکی BRCA که باعث سرطان ارثی سینه و تخمدان میشوند، منفی بود.
سلامتی، تناسب اندام و رژیم غذایی او در اولویت بودند. مایر که یک گیاهخوار است و به غذاهای ناسالم دست نمیزند و حداقل سه مایل در روز پیادهروی میکند، به کلسترول و فشار خون پایین خود افتخار میکرد. او گفت: «به جای استفاده از آسانسور، هفت طبقه پله را بالا میروم.»
بنابراین در بهار سال ۲۰۲۳، زمانی که او دچار سرفه خشک شد که گاهی اوقات با خسخس سینه همراه بود، بدون سرماخوردگی قبلی یا عفونت تنفسی دیگر، تصور کرد که برطرف میشود.
در عوض، بدتر شد.
پس از حدود سه ماه، مایر با پزشک داخلی قدیمی خود مشورت کرد که دستور عکسبرداری از قفسه سینه را داد که طبیعی بود. پزشک او نوشت: «هیچ مدرکی از ذاتالریه، اسکار یا شرایط دیگری که باعث علائم شما شود وجود ندارد.»
پزشک فکر کرد که مایر ممکن است برونشیت آسمی داشته باشد، اگرچه او هرگز به آسم تشخیص داده نشده بود، یک بیماری مزمن ریوی که ناشی از التهاب و باریک شدن راههای هوایی است.
برای مایر یک استنشاقی به همراه پردنیزون، یک کورتیکواستروئید خوراکی که التهاب را کاهش میدهد، تجویز شد. به نظر میرسید داروها کمک میکنند، اما فقط به طور خلاصه.
مایر به یاد آورد: «سرفه واقعاً وحشتناک شد.» «شوهرم داشت دیوانه میشد.» او همچنین مشکوک بود. «او آسم دارد و گفت: "این آسم نیست."»
اما به دلایلی که مایر اکنون توضیح آن را دشوار میداند، نه ماه گذشت قبل از اینکه دوباره به دنبال درمان برود، حتی اگر سرفه او گاهی اوقات آنقدر شدید بود که او را خم میکرد.
مایر گفت: «من یک چرخ پر سر و صدا در مورد مشکلات دیگران هستم، اما در مورد خودم نه.» «یک شب یکی از دوستانمان برای شام اینجا بود و من داشتم تا سر حد مرگ سرفه میکردم و او گفت: "من واقعاً نگران تو هستم."»
مایر، که پدرش پزشک بود، گفت که فکر میکرد این سرفه چیزی است که باید با آن زندگی کند. او در غیر این صورت حالش خوب بود و یک روز هم از تدریس غیبت نکرده بود. برای کاهش علائم خود، داروی تجویزی خود را مصرف میکرد، فنجانهای متعدد چای با عسل مینوشید و کیسههای بزرگ قطرههای سرفه را مصرف میکرد.
یک سهگانه ارجاع
در مارس ۲۰۲۴، مایر پزشکان مراقبتهای اولیه خود را تغییر داد و شروع به ملاقات با یک متخصص داخلی کرد که در پیریشناسی تخصص داشت. مایر گفت که در طول قرار ملاقات سرفه میکرد و به پزشک جدید گفت که گاهی اوقات تنگی نفس دارد. پزشک دستور اکوکاردیوگرام استاندارد را داد، یک آزمایش سونوگرافی که جریان خون را از طریق قلب و دریچههای آن ردیابی میکند.
متخصص پیری به مایر گفت که اکو "فوقالعاده" به نظر میرسد و هیچ ناهنجاری را نشان نداد. او به مایر توصیه کرد که اگر علائم او بهبود نیافت، برگردد.
وقتی مایر در ماه ژوئن برگشت، متخصص داخلی او در مرخصی بود. پزشکی که جایگزین او شده بود، مایر را به یک متخصص گوش، حلق و بینی و یک متخصص ریه ارجاع داد.
او همچنین توصیه کرد که مایر پس از اینکه مایر بیاهمیت به یک واقعیت در سوابق پزشکی خود اشاره کرد، یک متخصص قلب را ببیند: سابقه خانوادگی مشکلات قلبی. پدرش اولین حمله از سه حمله قلبی خود را در ۵۸ سالگی داشت و هر دو پدربزرگ مایر بر اثر بیماری قلبی فوت کردند، یکی در ۶۱ سالگی.
«یک شب یکی از دوستانمان برای شام اینجا بود و من داشتم تا سر حد مرگ سرفه میکردم و او گفت: «من واقعاً نگران تو هستم.»»
مایر ابتدا متخصص ریه را دید و از طریق ملاقات ویدیویی، زیرا او در حال بهبودی از ویروس کرونا بود.
مایر به یاد آورد: «او قول داد که همه چیز از جمله سینک ظرفشویی را به سمت سرفه یک ساله من پرتاب کند.»
متخصص ریه دستور آزمایشهای عملکرد ریوی را داد که طبیعی بودند و سیتی اسکن قفسه سینه او که طبیعی نبود. این سیتی اسکن نشانههای احتمالی از بیماری بینابینی ریه خفیف را نشان داد، یک بیماری پیشرونده که باعث ایجاد اسکار در ریهها و سرفه خشک میشود. و او دو استنشاقی دیگر به رژیم آسم خود اضافه کرد.
سیتی اسکن مایر همچنین کلسیفیکاسیون عروق کرونر متوسط را نشان داد، یک یافته رایج در افراد بالای ۷۰ سال و یک عامل خطر برای بیماری قلبی. او شروع به مصرف استاتین کرد، دارویی که کلسترول را کاهش میدهد و خطر حمله قلبی و سکته مغزی را کاهش میدهد.
متخصص گوش، حلق و بینی، که مایر چند هفته پس از متخصص ریه او را دید، روی چیز جدیدی تمرکز کرد. او مشکوک بود که ریفلاکس اسید ممکن است در سرفه مایر نقش داشته باشد. او دو داروی ضد اسید اضافه کرد، یک رژیم غذایی کم اسید را توصیه کرد و به مایر گفت که با سر بالا بخوابد تا ریفلاکس کاهش یابد.
مایر، که خود را "یک بیمار فوقالعاده مطیع" مینامد، گفت که هر کاری را که به او گفته شده انجام داده است. سرفه او بهبود نیافت.
یک برخورد محوری
Megan Y. Kamath مایر را در تابستان ۲۰۲۴ ملاقات کرد، زمانی که دختر ۵ سالهاش شروع به یادگیری درسهای ویولن کرد.
کامث، استادیار بالینی پزشکی در دانشکده پزشکی David Geffen UCLA، به یاد میآورد: «او بسیار دوستداشتنی بود و مرا به یاد معلم ویولن خودم میانداخت که او را بسیار دوست داشتم. فقط این حس به من دست داد.»
نادیده گرفتن سرفه مایر غیرممکن بود. کامث، متخصص قلب و عروق نارسایی پیشرفته قلب و پیوند، متوجه شد که معلم ویولن هنگامی که در اتاق راه میرود سرفه میکند، اما هنگام نشستن سرفه نمیکند.
کامث با نقض قانون شخصی دیرینه خود در مورد نپرسیدن سوالات پزشکی از آشنایان در محیطهای غیرپزشکی، چند سوال از مایر پرسید و سپس یک تماس تلفنی ترتیب داد تا در این مورد بیشتر بحث کند.
مایر، با قدردانی از این کمک، به کامث گفت که سرفه، که اکنون در شانزدهمین ماه خود بود، بسیار آزاردهنده است، او در حال ملاقات با چندین متخصص است و ماه بعد با یک متخصص قلب در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس قرار ملاقات دارد.
کامث به یاد میآورد که پرسید: «آیا اشکالی ندارد اگر سعی کنم این را جلو بیندازم؟ من فکر میکنم این باید زودتر بررسی شود.»
کامث گفت که نگرانی او ناشی از این گمان او بود که سرفه مایر ناشی از آسم یا بیماری ریوی نیست، بلکه سرفه قلبی است، نشانه یک مشکل بالقوه جدی قلبی. سیتی اسکن مایر و سابقه خانوادگی نشان میداد که او در معرض خطر است.
کامث با یکی از همکارانش صحبت کرد که موافقت کرد مایر را زودتر ببیند. متخصص قلب دستور اکوکاردیوگرام استرس را داد، یک آزمایشی که هنگام راه رفتن یا دویدن روی تردمیل انجام میشود. بر خلاف اکوکاردیوگرام استاندارد، این آزمایش نحوه عملکرد قلب در طول ورزش را ارزیابی میکند.
«Constance یک بمب ساعتی بود. او میتوانست به طور ناگهانی از دنیا برود.»
آزمایش مایر، که زود متوقف شد، غیرطبیعی بود. او در وسط یک درس بود که متخصص قلب با نتایج تماس گرفت و به او گفت که مصرف یک آسپرین بچه را شروع کند، دوز استاتین خود را دو برابر کند و آنژیوگرافی عروق کرونر CT را برنامهریزی کند، یک آزمایش تصویربرداری که دیدگاههای مفصلی از عروق کرونر ارائه میدهد.
مایر گفت: «من کمی شوکه شده بودم. فکر نمیکردم مشکل قلبی داشته باشم. همیشه منتظر بودم که کفش سرطان بیفتد.»
آنژیوگرام یک انسداد شدید را نشان داد - که بین ۹۰ تا ۹۹ درصد تخمین زده میشد - در شریان نزولی قدامی چپ (LAD) مایر، که حدود نیمی از خون را به قلب میرساند. سایر شریانهای او پاک بودند.
انسداد شدید LAD میتواند باعث حمله قلبی شود که به عنوان "بیوهساز" شناخته میشود زیرا میزان مرگ و میر بالایی دارد. میزان بقا برای یک بیوهساز که در خارج از بیمارستان یا مرکز مشابه رخ میدهد، تنها حدود ۱۲ درصد است. و علیرغم نامش، بیوهسازها زنان را نیز تحت تاثیر قرار میدهند.
یکی از شایعترین علائم انسداد شریان، آنژین یا درد قفسه سینه است. اما مایر هیچ کدام را نداشت.
کامث گفت: «سرفه خشک او معادل آنژین او بود. Constance یک بمب ساعتی بود. او میتوانست به طور ناگهانی از دنیا برود.»
مایر برای آنژیوپلاستی برنامهریزی شده بود، یک روش برای باز کردن شریان مسدود شده و قرار دادن یک سیم پیچ فلزی کوچک به نام استنت در داخل آن برای باز نگه داشتن آن. شب قبل از عمل ۱۷ سپتامبر، کامث با او تماس گرفت تا برایش آرزوی موفقیت کند و توصیهای ارائه دهد: اگر سرفه مایر بدتر شد یا اگر علائمی مانند درد قفسه سینه را تجربه کرد، باید فوراً به اورژانس مراجعه کند.
مایر گفت: «یادم میآید که او سه بار به من گفت.»
مایر به کامث اطمینان داد که این کار را خواهد کرد. چهار دهه قبل، یکی از بستگان در شب قبل از جراحی قلب برنامهریزی شده در یک بیمارستان در شهر نیویورک بر اثر حمله قلبی شدید درگذشت.
روش سرپایی استنت نشان داد که ۸۵ درصد شریان مسدود شده است. پزشکان تشخیص دادند که عملکرد قلب مایر در غیر این صورت طبیعی است. او هیچ نشانهای از نارسایی احتقانی قلب نشان نمیدهد، یک بیماری شایع، مزمن و معمولاً غیرقابل برگشت که هنگامی رخ میدهد که توانایی پمپاژ قلب مختل شود.
همانطور که مایر و شوهرش ساعتها پس از عمل به خانه رانندگی میکردند، متوجه شد که یک بار هم سرفه نکرده است. سرفه او عود نکرده است. سیتی اسکن بعدی هیچ نشانهای از بیماری ریوی نشان نداد.
چرا چندین پزشک نتوانستند به مشکل قلبی مشکوک شوند؟
کامث خاطرنشان کرد: «زنان میتوانند بسیار متفاوت از بیحسی بازو، درد قفسه سینه، احساس نشستن فیل روی قفسه سینه که توسط مردان توصیف میشود، ظاهر شوند.»
او افزود: «اغلب، علائم آنها نادیده گرفته میشوند یا حتی به آنها رسیدگی نمیشود.»
فشارهای زمانی که پزشکان تحت آن عمل میکنند، ممکن است یک عامل باشد.
کامث گفت: «برای اینکه من فکر کنم این مشکل قلبی است، مدتی طول کشید تا با او بنشینم. اگر کسی ۱۰ دقیقه برای یک قرار ملاقات وقت داشت، ممکن بود اینطور نباشد.»
سوگیری تثبیت، یک علت شایع خطاهای پزشکی که در آن پزشکان بر روی یک قطعه اطلاعات در اوایل فرآیند بدون در نظر گرفتن دادههای بعدی تمرکز میکنند، ممکن است نقش داشته باشد.
کامث خاطرنشان کرد: «اغلب، پزشکان بر روی یک مسیر تشخیصی خاص تمرکز میکنند.»
سپس نقش احتمالی پزشکی از راه دور وجود دارد که میتواند مانع مشاهده دقیق، یک ابزار بالینی ضروری شود. متخصص ریه هرگز مایر را حضوری ندید - هر قرار ملاقات مجازی بود.
کامث گفت که به بیمارانش میگوید: «هیچ چیز جایگزین یک معاینه فیزیکی خوب نخواهد شد و به همین دلیل است که آنها باید بیایند.»
پذیرش بیچون و چرای مایر از آنچه پزشکان به او گفتند نیز به نظر میرسد علیه او عمل کرده است.
کامث گفت: «فکر میکنم او چیزها را کماهمیت جلوه داد. من سعی میکنم بیماران را تشویق کنم که در مراقبت از خود فعال باشند و این را به Constance تاکید کردم.»
مایر گفت که از تجربهاش تکان خورده است. او گفت که نمیدانست در معرض خطر بیماری قلبی است، که فکر میکرد یک مشکل مردانه است. و او همچنان از اینکه پزشکان تا زمانی که او آن را مطرح نکرد، روی آن جنبه از سابقه خانوادگی او تمرکز نکردند، متعجب است.
در نتیجه، مایر گفت که سعی میکند در برخوردهای پزشکی به همان اندازه قاطع باشد که در سایر بخشهای زندگیاش هست.
در ماه اکتبر، یک ماه پس از قرار دادن استنت، او در این مورد که آیا قرار ملاقاتی را که قبلاً با متخصص گوش، حلق و بینی که سرفه او را به ریفلاکس نسبت داده بود، حفظ کند یا نه، دست و پنجه نرم میکرد.
مایر گفت: «نمیخواستم با لغو آن، احساسات او را جریحهدار کنم. شوهرم گفت که این کاملاً مسخره است. بنابراین من آن را لغو کردم.»