فریدریش مرتس، که احتمالاً صدراعظم بعدی آلمان خواهد شد، از پیروزی خود در انتخابات روز یکشنبه استفاده کرد تا هشداری قابل توجه به هموطنانش بدهد. این هشدار نه نیاز به احیای اقتصاد بیمار کشورش بود و نه پاسخ به عملکرد به طرز نگرانکنندهای قوی حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD). بلکه محکومیت شدید متحد اصلی آلمان، ایالات متحده آمریکا و رئیسجمهور آن، دونالد ترامپ، بود.
آقای مرتس گفت: «واضح است که آمریکاییها، حداقل این بخش از آمریکاییها، این دولت، تا حد زیادی نسبت به سرنوشت اروپا بیتفاوت هستند.» او در ادامه اعلام کرد که «اولویت مطلق» او کمک به اروپا برای دستیابی به «استقلال از ایالات متحده آمریکا» است. اینها سخنان شگفتانگیزی از یک صدراعظم در حال ورود آلمان، رهبر دموکراتهای مسیحی (CDU) و یک آتلانتیکگرای مادرزاد است. متأسفانه، آقای مرتس درست میگوید: اروپا واقعاً باید به این فکر کند که بتواند بدون جنگیدن آمریکا در کنارش، از خود دفاع کند. مشکل او این است که گفتن آن آسانتر از انجام دادن آن است.
آلمان - مانند بقیه اروپا - نیاز دارد که برای دفاع هزینه کند و آن هم مبلغی هنگفت. با این حال، به دلیل اصلاحیه قانون اساسی که توسط دولت ائتلافی قبلی آورده شده است، هزینههای عمومی در آلمان توسط یک «ترمز بدهی» مهار میشود که دولت را از داشتن کسری ساختاری بیش از 0.35٪ تولید ناخالص داخلی در خارج از شرایط اضطراری منع میکند. و مشکل همین جاست. پس از رأیگیری روز یکشنبه، هر ائتلاف جدید امکانپذیری فاقد کرسیهای لازم برای تغییر یا حذف آن اصلاحیه خواهد بود.
دو حزبی که از زمان جنگ جهانی دوم به نوبت یا با هم آلمان را اداره کردهاند، انتخابات بدی داشتند. درست است که CDU به همراه متحدان باواریایی خود (CSU) در رتبه اول قرار گرفتند، به این معنی که آقای مرتس صدراعظم خواهد شد، مگر اینکه مذاکرات ائتلافی شکست بخورد (که غیرممکن نیست). با این حال، آنها دومین نتیجه بد خود را تاکنون به دست آوردند و سوسیال دموکراتها، که دولت خارجشده را رهبری میکردند، بدترین عملکرد خود را از زمان تأسیس خود در قرن نوزدهم داشتند. در مقابل، رادیکالها بسیار خوب عمل کردند؛ AfD با 20.8٪ شوکهکننده آرا دوم شد و حزب کمونیست سابق Die Linke ("چپ") نزدیک به 9٪ آرا را به دست آورد.
تخفیف یا لغو ترمز بدهی نیاز به اکثریت دو سوم در پارلمان دارد. احزاب اصلی قبل از انتخابات این اکثریت را داشتند - و افراد زیادی، از جمله این روزنامه، از آنها خواستند که در حالی که هنوز میتوانند، اقدام کنند. متأسفانه، هنگامی که بوندستاگ جدید تشکیل شود، آن اکثریت دو سوم از بین خواهد رفت. مرکز راست و مرکز چپ اکنون تنها ائتلاف دو حزبی ممکن با تعداد لازم برای اکثریت در بوندستاگ جدید هستند، زیرا مانند سایر احزاب اصلی، ائتلاف با AfD را رد کردهاند.
در هر صورت، AfD هرگز به تخفیف ترمز بدهی رأی نخواهد داد. حزب کمونیست سابق Die Linke میخواهد آن را در اصل لغو کند، اما میگوید «هرگز به تسلیح مجدد رأی نخواهد داد». در غیاب کاهش شدید هزینهها یا افزایش مالیات وحشیانه، آلمان بنابراین قادر نخواهد بود هزینههای دفاعی اضافی مورد نیاز خود را برای مقابله با تهدید روسیه تهاجمی و خروج آمریکا تأمین کند.
یک ویژگی عجیب قانون اساسی راهی برای خروج ارائه میدهد، اما تنها در صورتی که آلمان سریع عمل کند. پارلمان جدید تا 25 مارس تشکیل نخواهد شد و در این میان، پارلمان لنگ فعلی هنوز میتواند اقدام کند. رتبههای آقای مرتس، SPD و سبزها، که در مجموع هنوز اکثریت دو سوم قانون اساسی در پارلمان را در اختیار دارند، باید در حالی که هنوز میتوانند، اصلاحات فوری در ترمز بدهی را پیش ببرند. در حالت ایدهآل، آنها باید آن را به طور کلی لغو کنند، زیرا آلرژی آلمان به بدهی نه تنها دفاع، بلکه جادهها، راهآهن، زیرساخت دیجیتال، بیمارستانها و بسیاری موارد دیگر را نیز گرسنه نگه داشته است. اگر این کار بیش از حد برای پذیرش باشد، حداقل باید معافیتی برای هزینههای دفاعی، از جمله کمک به اوکراین، در نظر گرفته شود.
استفاده از پارلمان لنگ به این شکل غیرمعمول است. بسیاری از افراد ترسو میگویند که این از نظر سیاسی غیرممکن است - و در واقع توسط رادیکالهایی که در رأیگیری روز یکشنبه عملکرد خوبی داشتند، نامشروع تلقی میشود. برخی میترسند که دادگاه قانون اساسی آلمان حتی آن را رد کند. با این حال، ما فکر میکنیم که زمانهای فوقالعاده نیازمند اقدامات فوقالعاده است.
اکنون سبزها چنین اصلاحی را برای کمک به اوکراین پیشنهاد کردهاند. آقای مرتس با اعتبار خود گفته است که در حال بررسی این ایده است، اگرچه تنها در صورتی کارساز خواهد بود که SPD نیز موافقت کند. گفته میشود که گفتگوهای اکتشافی در حال انجام است. اگر تعلل غالب شود، همانطور که قبل از انتخابات اینطور بود، آنگاه آقای مرتس باید با ایجاد معاملهای که Die Linke را به همراه داشته باشد، راه دیگری پیدا کند، هرچند این کار سخت خواهد بود: چپها اگر بخواهند با تسلیح مجدد موافقت کنند، خواستار هزینههای اجتماعی بسیار بیشتری خواهند بود که بسیاری از افراد در حزب آقای مرتس و CSU حتی سرسختتر را میترساند.
اما جایگزین بدتر خواهد بود. آقای مرتس با تلاش برای بسیج افکار عمومی با انتقاد از آقای ترامپ، خطر بیرون راندن آمریکا از ناتو را حتی سریعتر به جان میخرد - یا حداقل تبلیغ خطوط گسل این اتحاد به روسیه را میکند. اگر او راهی برای جمعآوری بودجه و تدوین یک استراتژی چند ساله برای اینکه اروپا دفاع خود را بر عهده بگیرد، پیدا نکند، آلمان را آسیبپذیرتر خواهد کرد. اکثر رهبران جدید قبل از ورود به دفتر کار آزمایش نمیشوند. اما دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین منتظر کسی نمیمانند. ¦