سفر اول من به کاستاریکا بسیار دلپذیر بود، اما با مشکلاتی نیز روبرو شدم. Meredith Schneider
سفر اول من به کاستاریکا بسیار دلپذیر بود، اما با مشکلاتی نیز روبرو شدم. Meredith Schneider

اولین بار به کاستاریکا رفتم. از قطع برق گرفته تا سرگردانی در اقیانوس، سفر پرماجرایی بود.

برای اولین بار به کاستاریکا رفتم و بسیار زیبا بود، اما سفر پر از حادثه بود.

دفعه بعد، برای موجودات احتمالی حمام و قطع برق بهتر آماده خواهم بود.

همچنین چیزهای زیادی در مورد مقابله با آفتاب سوختگی، نیش حشرات و کم آبی آموخته‌ام.

در ابتدای سال، این فرصت را داشتم که برای اولین بار به کاستاریکا بروم.

با مناظر طبیعی خیره کننده، غذاهای جدید و حیات وحش زیبا روبرو شدم. اما این سفر با موانع خاص خود نیز همراه بود.

در اینجا شش حادثه از این سفر را ذکر می‌کنم که فکر می‌کنم ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد — و اینکه چگونه یاد گرفتم برای آنها آماده شوم.

شمع‌های وارمر روشن روی یک میز
در طول اقامت در کاستاریکا شمع های زیادی مصرف کردیم. Meredith Schneider

چندین بار برق قطع شد.

محل اقامت من چندین بار در طول سفر، اغلب در طول شب، قطع کامل برق را تجربه کرد.

پس از کمی تحقیق، متوجه شدم که این در بخش‌هایی از کشور بسیار رایج است. سرآشپزی که برای کار به آشپزخانه ما آمد حتی یک چراغ پیشانی با خود داشت.

ما شمع های زیادی در دست داشتیم، اما داشتن یک پاوربانک قابل حمل (یا سه تا) بسیار مفید بود.

دوش در فضای باز در کاستاریکا
من یک دوش در فضای باز در کاستاریکا داشتم. Meredith Schneider

مراقب موجودات حمام باشید.

در محیط های گرمسیری زیبایی مانند کاستاریکا، غیر معمول نیست که بخشی از محل اقامت شما به طور جزئی یا کامل در فضای باز باشد.

در مورد ما، حمام محل اقامت ما در فضای باز بود.

یک بار، در ساعت 2 بامداد که برای دستشویی رفتم، با یک عقرب روبرو شدم. من پابرهنه بودم، که می توانست برای من خیلی بد تمام شود. خوشبختانه، قبل از اینکه خیلی نزدیک شوم، آن را دیدم و فقط یک مسابقه خیره شدن داشتیم - در این روند به کسی آسیبی نرسید.

دیگر هرگز نمی خواستم این خطر را بپذیرم، بنابراین کفش های روفرشی بهترین دوست من شدند هر وقت که نیاز داشتم به بیرون بروم.

زنی که در مقابل آبشار در حال گرفتن سلفی است.
من زمان زیادی را در کاستاریکا در فضای باز گذراندم. Meredith Schneider

حشرات زیادی وجود دارد.

کاستاریکا نسبتاً نزدیک به خط استوا است، بنابراین آب و هوا گرم، مرطوب و بارانی است. اساساً بهشتی برای حشرات است.

به سرعت متوجه شدم که روغن های ضروری، دفع کننده های طبیعی حشرات و حتی اسپری های شیمیایی برای دور نگه داشتن آنها کافی نیستند.

بهترین (و کمترین چسبناک) راه حلی که در نهایت پیدا کردم، نگهداری یک شمع سیترونلا در نزدیکی خود بود، هر زمان که بیرون نشسته بودم.

غروب خورشید در کاستاریکا
گاهی اوقات، وقتی شب خورشید غروب می کرد، خیالم راحت می شد. Meredith Schneider

خورشید نیز می تواند واقعاً شدید باشد.

به دلیل موقعیت مکانی آن، خورشید در کاستاریکا روشن تر از جایی است که من در غرب میانه ایالات متحده هستم.

متأسفانه، محصولات مراقبت از آفتاب که در آنجا پیدا کردم گران تر از آن چیزی بود که به آن عادت دارم. باید قبل از سفرم انبار می کردم تا اینکه منتظر بمانم تا وقتی پیاده شدم وسایل بخرم.

حتی با کرم های ضد آفتاب، کلاه و لباس های UV، این احتمال وجود دارد که بسوزید - من قطعا این کار را کردم. من همچنین با بسته بندی برخی از محصولات مراقبت پس از آفتاب تسکین دهنده برای آن آماده می شوم.

نوک یک قایق در اقیانوس در یک روز صاف
خوشبختانه، در حالی که در آب بودیم، منابع خود را جمع آوری کردیم. Meredith Schneider

می دانم که از این به بعد برای هر سفر دریایی چه چیزی بسته بندی خواهم کرد.

سرگردانی در اقیانوس یک تجربه بود - حداقل می توان این را گفت.

در طول یک گردش با قایق، موتور از کار افتاد. ما در دیدرس ساحل بودیم، اما به سرعت مشخص شد که مدتی گیر خواهیم کرد.

اگرچه من عمداً برای این کار آماده نشده بودم، اما خوشحال بودم که کرم ضد آفتاب ایمن برای صخره ها با خود داشتم - در عرض 15 دقیقه از پختن زیر آفتاب، همه افراد داخل قایق نیاز به استفاده مجدد داشتند.

بین کیسه بزرگ مخلوط آجیل که داشتم و خنک کننده آناناس تازه کاپیتان، هیچ کس خیلی گرسنه نماند.

ما به اندازه کافی دور بودیم که آب نسبتاً آرام بود، اما همچنین Dramamine زیادی برای کمک به کنترل بیماری حرکتی افراد داشتیم.

در مجموع، به اندازه ای که می توانست باشد ترسناک یا تکان دهنده نبود، اما من همیشه برای فعالیت های قایق سواری آینده میان وعده و لوازم را در دسترس خواهم داشت.

دو بطری قرص الکترولیت SaltStick.
قرص های الکترولیت در حالی که در کاستاریکا بودم مرا نجات دادند. Meredith Schneider

کم آبی را نباید دست کم گرفت.

اگر به بودن در آب و هوای مرطوب عادت ندارید، تشخیص اینکه چه زمانی شروع به کم آبی می کنید، دشوار است. پوست من به لطف محیط جنگل های بارانی گرمسیری، با و بدون عرق مرطوب بود.

بسیار سپاسگزار بودم که یکی از دوستان قرص های الکترولیت جویدنی را آورد و مایل به اشتراک گذاری بود. آنها به من کمک کردند در حالی که در اقیانوس سرگردان بودیم هیدراته بمانم و در طول یک پیاده روی چند ساعته به سمت آبشار بسیار مفید بودند.

من همچنین یکی را قبل از پرواز به آمریکا خوردم و واقعاً متوجه تفاوت در سطح هیدراتاسیون خود در هواپیمای خشک شدم. فکر نمی کنم دیگر هرگز بدون آنها سفر کنم.