تصویرسازی از Jan Buchczik
تصویرسازی از Jan Buchczik

راهنمای مادرم برای هنر زندگی

می‌خواهید از نوشته‌های آرتور مطلع باشید؟ثبت نام کنید تا هر زمان که ستون جدیدی منتشر شد، ایمیلی دریافت کنید.

مادر مرحوم من هنرمندی مشهور در شمال غربی اقیانوس آرام بود. در طول دوران حرفه‌ای چندین دهه‌ای خود، نقاشی‌های او از آبرنگ‌های بسیار واقع‌گرایانه به انتزاعی‌های رسانه‌ای ترکیبی تبدیل شدند. با این حال، یک نکته ثابت در کار او، تکنیک عالی بود: اگر تصمیم می‌گرفت مردی عریان را در حال نواختن گیتار نقاشی کند، که باعث شرمساری پسر نوجوانش می‌شد، دقیقاً همان شکلی بود.

در دوران کودکی، من هم کمی نقاشی می‌کشیدم و از انجام این کار لذت می‌بردم، اما هرگز استعداد او را نداشتم. یک بار از او پرسیدم چگونه می‌توانم پیشرفت کنم. فکر می‌کردم او چیزی شبیه به "10000 ساعت تمرین کن" خواهد گفت. در عوض، او به من گفت به چیزی که می‌خواهم بکشم نگاه کنم. این مرا گیج کرد زیرا بدیهی است که فکر می‌کردم این کار را انجام داده‌ام، همانطور که به او گفتم.

او توضیح داد: "احتمالاً اینطور نیست. مردم تقریباً هرگز به چیزی با دقت نگاه نمی‌کنند. آنها به آن نگاهی می‌اندازند و سپس به مغز خود تکیه می‌کنند تا جزئیات را پر کند - که این کار را نمی‌کند و منجر به نقاشی‌های بی‌ارزش می‌شود." بنابراین من همانطور که گفته شد عمل کردم و مدت طولانی و سخت به چیزی که می‌خواستم در آن لحظه بکشم نگاه کردم: یک درخت. متوجه شدم که جزئیات بیشتری در مورد خطوط، رنگ‌ها و سایه‌های آن می‌بینم. من هر جزئیات را با دقت کشیدم - و مطمئناً، معلوم شد که درخت بسیار خوبی است.

مهمتر از آن، من عاشق تجربه واقعاً دیدن بودم: هم خلاقانه و هم غوطه ور کننده بود. من فهمیدم که مادرم به من می‌گوید لذت ببرم از رویارویی با دیدن عمیق چیزی و با دقت کشیدن آن. و این نوع لذت بردن، معلوم شد، می‌تواند در بسیاری از زمینه‌های زندگی به کار رود به گونه‌ای که به ما کمک کند در زندگی ماهرتر و بسیار شادتر شویم.

بخوانید: نقش رو به کاهش هنر در زندگی کودکان

لذت بردن توسط روانشناسان فرد برایانت و جوزف وروف اینگونه تعریف شده است: "ظرفیت توجه، قدردانی و افزایش تجربه‌های مثبت در زندگی فرد." این می‌تواند به معنای تمرکز بر یک تجربه فعلی، آینده یا گذشته با توجه ویژه به جنبه‌های مثبت باشد: به عنوان مثال، حضور کامل و توجه به یک غروب آفتاب زیبا یا یک مکالمه جذاب، یادآوری با جزئیات با یک دوست در مورد اوقات خوشی که در گذشته با هم داشتید، یا مشتاقانه منتظر یک مهمانی سرگرم‌کننده بودن.

نشان داده شده است که لذت بردن استریاتوم مغز را تحریک می‌کند، ناحیه‌ای که در پردازش پاداش نقش دارد و در کاهش علائم افسردگی مؤثر است. نتیجه، متقابلاً، سطح بالاتری از شادی گزارش شده است. در یک مطالعه در سال 2012 در مجله روانشناسی مثبت، محققان از آزمودنی‌های انسانی خواستند که فراوانی و شدت تجربه‌های مثبت روزانه خود را ثبت کنند. هنگامی که از برخی خواسته شد از رویدادهای خوشایند لذت ببرند، محققان دریافتند که این آزمودنی‌ها پس از آزمایش نسبت به کسانی که از آنها خواسته نشده بود هیچ لذتی ببرند، به طور قابل توجهی شادتر بودند. این یافته به ویژه برای افرادی که تجربه‌های مثبت کمتری داشتند، روشن بود، و نشان می‌دهد که اوقات خوش مانند وعده‌های غذایی خوشمزه هستند: اگر خیلی مکرر رخ دهند، عادی می‌شوند و بنابراین لذت بردن از آنها دشوارتر است.

لذت بردن از تجربه‌های مثبت در لحظه نیز منجر به خاطرات شادتر در آینده می‌شود. محققان در سال 2024 به این نتیجه در آزمایشی رسیدند که از شرکت‌کنندگان می‌خواست هرگونه رویداد مثبتی را که برایشان رخ داده بود، یادداشت کنند. محققان دریافتند که وقتی به افراد دستور دادند که هنگام ثبت این تجربه‌ها، از این تجربه‌ها بیشتر لذت ببرند، خاطرات بعدی آنها واضح‌تر بود و در واقع از این تجربه‌ها بیشتر لذت بردند.

در مجموع، این تحقیق ما را به این سمت سوق می‌دهد که عادت کنیم از اوقات خوش، گذشته، حال و آینده لذت ببریم. متأسفانه، انجام این کار آسان‌تر از گفتن آن است: ما کمتر تکامل یافته‌ایم تا از چیزهای خوب در زندگی لذت ببریم تا اینکه به چیزهایی که دوست نداریم توجه کنیم و کینه‌ها را در خود نگه داریم. انسان‌ها معمولاً "سوگیری منفی" را نشان می‌دهند، به این معنی که رویدادهای نامطلوب بیشتر از رویدادهای مثبت توجه ما را به خود جلب می‌کنند. این پدیده در تحقیقات زیادی مشاهده شده است، حتی در مورد نوزادان، که به طور مداوم بیشترین توجه را به چیزی که دوست ندارند، نشان می‌دهند.

این در یک حس تکاملی منطقی است: اجداد غارنشین مشکوک و عصبی شما زنده ماندند تا ژن‌های خود را منتقل کنند، در حالی که دوستان بی‌خبر و خوشحال آنها به ناهار یک ببر دندان‌خنجری تبدیل شدند. اما در دنیای مدرن ما، که تا حد زیادی عاری از ابر درندگان پرسه زن است، سوگیری منفی ما تمایل به ناسازگاری دارد. بسیاری از دانشمندان اشاره کرده‌اند که یک نگرش منفی باعث می‌شود ما در پیش‌بینی‌های خود مستعد خطا باشیم و این سوگیری منسوخ شده به سادگی کیفیت زندگی ما را پایین می‌آورد.

Arthur C. Brooks: فایده انجام کارهایی که در آن بد هستید

لذت بردن رازی برای شادی بیشتر است، اما به طور طبیعی به دست نمی‌آید. بنابراین ما باید آگاهانه آن را پرورش دهیم و نه اینکه فقط آن لذت خوب را به شانس واگذار کنیم. در این مورد، تحقیقات روانشناختی دو اصل مفید را ارائه می‌دهد.

1. در هر سه بعد از زندگی خود لذت ببرید.
فرد برایانت چیزی را ایجاد کرده است که او آن را فهرست باورهای لذت بردن می‌نامد، که فرد را قادر می‌سازد تمایل خود را برای جستجو و لذت بردن از تجربه‌ها و خاطرات مثبت اندازه‌گیری کند. او توصیه می‌کند در هر مورد در مقیاسی از غنای یادآوری (گذشته)، درجه لذت آگاهانه (حال) و اشتیاق پیش بینی (آینده) ارزیابی کنید. هرچه در هر سه مورد زمانی امتیاز بالاتری کسب کنید، وضعیت بهتری خواهید داشت.

اما این نباید فقط یک آزمایش تشخیصی باشد. همچنین می‌تواند یک راهنمای تجویزی باشد. سعی کنید از تجربه خود در هر سه بعد زمانی بیشتر لذت ببرید و به موردی که برای شما سخت‌تر است توجه ویژه داشته باشید. به عنوان مثال، ممکن است در خاطرات شاد و اشتیاق پیش بینی خوب باشید اما در لذت بردن از لحظه بد باشید. این نشان می‌دهد که برای تحقق شادی بیشتر، باید روی لذت بردن آگاهانه از حال کار کنید.

2. دامنه تکنیک‌های لذت بردن خود را گسترش دهید.
در سال 2010، چهار روانشناس که در مجله شخصیت و تفاوت‌های فردی می‌نوشتند، تعدادی از تکنیک‌های متمایز لذت بردن را آزمایش کردند و دریافتند که چهار مورد به ویژه مؤثر هستند. اینها عبارت بودند از نمایش رفتاری (ابراز احساسات مثبت با رفتارهای غیرکلامی، مانند لبخند زدن عمدی)، حضور داشتن (تمرکز آگاهانه بر تجربه دلپذیر)، سرمایه‌گذاری (صحبت کردن و جشن گرفتن تجربه‌های مثبت با دیگران) و سفر در زمان ذهنی مثبت (یادآوری واضح یا پیش‌بینی رویدادهای مثبت). محققان دریافتند که هر چه افراد از این تکنیک‌ها بیشتر استفاده کنند، شادتر می‌شوند.

یکی از راه‌های استفاده از تمام این تحقیقات که برای من به خوبی کار می‌کند این است که صبحم را با یک تأمل سریع در مورد دو یا سه چیزی که مشتاقانه منتظر آن هستم شروع کنم. به عنوان مثال، برای من امروز، تمرین صبحگاهی، نوشتن این ستون و شام خوردن با همسرم و دخترمان بود که از دانشگاه به خانه آمده است. من هر یک از این رویدادها را به مدت چند ثانیه به وضوح تصور کردم و سعی کردم هنگام انجام این کار لبخند بزنم. سپس، وقتی هر یک رخ می‌دهد، سعی می‌کنم کاملاً حاضر باشم و آگاه باشم که کاری را انجام می‌دهم که دوست دارم. در نهایت، امشب قبل از خواب، هر تجربه را با حس قدردانی به وضوح به یاد خواهم آورد - و این قدردانی را حداقل به یکی از افراد درگیر ابراز خواهم کرد. این پروتکل مشابه در هر بازه زمانی، چه هفته‌ها، ماه‌ها، حتی سال‌ها، کار می‌کند.

البته، من گاهی اوقات در انجام این پروتکل شکست می‌خورم، زمانی که سیستم لیمبیک غارنشین من می‌خواهد این فرآیند را ربوده و من را نگران غارت غارم و دزدیدن پوست حیوانات و گوشت خشک شده گاومیش کند. سپس من به خود منفی خود کشیده می‌شوم. اما هر چه بیشتر برای لذت بردن از خوبی‌ها تلاش کنم، آسان‌تر می‌شود و کمتر سوگیری منفی من دخالت می‌کند.

بخوانید: قدرت نوشتن در مورد خود

یک نکته آخر در مورد لذت بردن. ادبیات تحقیق به طور کامل بر لذت بردن از رویدادها و تجربه‌های دلپذیر متمرکز است. اما شما همچنین می‌توانید از بسیاری از بخش‌های دشوار زندگی خود لذت ببرید - اگر درست انجام شود، با فواید زیادی همراه است.

یک مثال از نحوه دستیابی به این هدف، نگهداری "دفترچه شکست" است. وقتی چیزی شما را ناامید می‌کند یا به نوعی آزار می‌دهد - مثلاً با یکی از دوستانتان اختلاف نظر دارید - آن را یادداشت کنید. بین هر ورودی چند خط فاصله بگذارید. سپس، بعد از حدود یک ماه، به خط خالی اول برگردید و بنویسید که در دوره بین آن به لطف آن تجربه بد خاص چه آموخته‌اید. بنابراین ممکن است بنویسید: "فکر می‌کردم این بحث برای مدت طولانی مرا آزار می‌دهد، اما تقریباً بلافاصله از فکر کردن به آن دست کشیدم."

بعد از حدود دو ماه دیگر، به خط خالی دومی که بعد از ورودی مربوط به بحث گذاشتید برگردید و چیز خوبی را که در نتیجه آن تجربه رخ داده است ثبت کنید. ممکن است بنویسید: "در نهایت آشتی کردیم و دوستی ما در نتیجه آن قوی‌تر شد." به من اعتماد کنید، اگر کمی فکر کنید، در مورد تقریباً هر رویداد منفی چیز ارزشمندی برای گفتن خواهید داشت.

این نیز شامل لذت بردن می‌شود - و نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید از این تمرین برای تبدیل حتی تجربه‌های ناخوشایند به فرصت‌های مثبت برای رشد و دیدگاه استفاده کنید. می‌توانید این را به عنوان یک عمل دقیق نگاه کردن در نظر بگیرید که به شما امکان می‌دهد تصویری از چیزی زشت بکشید، اما زیبایی پنهان آن را پیدا کنید. این هنر واقعی زندگی است.