ده سال پیش، در اواسط دهه 50 زندگیام، وقتی نوبت به سنم میرسید، نمیتوانستم آرامش پیدا کنم. سعی کردم با غوطهور کردن خودم در حمام یخ و نوشیدن مارکی از قهوه که ادعا میکرد شناخت را بهبود میبخشد، از اجتنابناپذیر جلوگیری کنم. پول زیادی برای کرمهای دور چشم (برای پاک کردن حلقههای تیره) و حجمدهندههای مو (برای اینکه موهایم پرتر به نظر برسند) پرداختم. رزومهام را سفیدکاری کردم و سال فارغالتحصیلی از دانشگاه را حذف کردم.
فکر میکردم باید سنم را پنهان کنم زیرا تبعیض سنی اطرافم را فرا گرفته بود: تبلیغاتی که افراد هم سن من را به عنوان افراد فرتوت و ضعیف نشان میدادند، کارتهای تولدی که ما را به عنوان ناشنوا یا گیج مسخره میکردند و سایر رسانهها که به سادگی ما را حذف میکردند. مطمئناً، من به آرامی وارد آن شب خوب نمیشدم.
چند سال دیگر طول کشید تا بفهمم راههای مختلفی برای درک تبعیض سنی وجود دارد، از جمله آنچه محققان آن را «تبعیض سنی درونی شده» مینامند، یا تبعیض قائل شدن علیه خودمان - و معاصرانمان - با افزایش سن. یا همانطور که تاد دی. نلسون، استاد روانشناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در استنیسلاوس، که کتاب «تبعیض سنی» را ویرایش کرده است، میگوید: «تعصب علیه خود ترسناک آینده ما.»
مطمئناً، ما افراد 55 سال به بالا با کلیشههای منفی، تعصب و تبعیض روبرو هستیم - در مراقبتهای بهداشتی (حذف از آزمایشهای بالینی به دلیل سن)، در محل کار (نادیده گرفته شدن برای ترفیع) و توسط رسانهها (همه آن تبلیغات «جوانتر به نظر برسید»). اما من سرانجام فهمیدم که پیامهای ضد پیری که میشنیدم فقط از طرف دیگران نمیآمد. این آگاهی مرا در مسیری قرار داد تا تعصبات پیری خودم را معکوس کنم.
طبق تحقیقات، ارتباطات منفی با افزایش سن عوارض جانبی خود را دارد.
Becca Levy، استاد روانشناسی در دانشگاه ییل و محقق برجسته در روانشناسی پیری، نوشته است که تبعیض سنی درونی شده ممکن است تا 7.5 سال از زندگی شما کم کند - تقریباً به اندازه سیگار کشیدن زیاد. لوی در کتاب خود با عنوان «شکستن رمز پیری: چگونه باورهای شما در مورد پیری تعیین میکند که چقدر طولانی و خوب زندگی میکنید» استدلال میکند که افراد زیر 60 سال که کلیشههای منفی پیری (ضعف، زوال شناختی) دارند، بیشتر احتمال دارد پس از 60 سالگی دچار حمله قلبی شوند یا سایر بیماریهای قلبی عروقی را ایجاد کنند تا کسانی که ارتباطات مثبتی با افزایش سن (خرد، وفاداری، قابلیت اطمینان) برقرار میکنند.
لوی نوشت: «نحوه تفکر ما در مورد پیری بر نحوه پیر شدن ما تأثیر میگذارد.»
این ارتباطات منفی در فرهنگ و خاطرات ما پخته میشوند.
اما لازم نیست اینطور باشد. بله، ما میتوانیم تغییر کنیم.
پذیرش نکات مثبت
برای تنظیم مجدد خود، ابتدا به Chip Conley، نویسنده کتاب «خرد در کار: ساخت یک بزرگتر مدرن» روی آوردم. کانلی همچنین بنیانگذار آکادمی بزرگتر مدرن (MEA) است، یک مرکز عقب نشینی که برای کمک به افراد در میانسالی برای پیمایش چالشهای آن طراحی شده است، چه ناشی از بازنشستگی، سندرم آشیانه خالی، طلاق یا پیری باشد. من در سال 2022، در آستانه 65 سالگی، به یکی از عقب نشینیهای او پیوستم.
در MEA، یک هفته را با 19 نفر دیگر گذراندم و اعترافاتی مانند «برای یادگیری چیزهای جدید خیلی دیر است» یا «من از سنی گذشتهام که بتوانم خودم را دوباره اختراع کنم» را شنیدم. کانلی به ما در مورد خطرات «ذهنیت بسته» یا انعطاف ناپذیر شدن، ترس از تغییر و حتی باور اینکه برای ارتقاء خیلی دیر است، هشدار داد.
در تمرینی به نام ویرایش بزرگ میانسالی، ما ارتباطات خود با پیر شدن را روی تکههای کاغذ نوشتیم. (شما قبلاً مال من را میدانید، که بسیار شبیه به دیگران بود.) سپس این تکهها - که نشان دهنده ذهنیتهای قدیمی ما بودند - را در یک آتش سوزاندیم و تماشا کردیم که میسوزند. یک دوست جدید با هیجان گفت: «ما رها میکنیم.»
در روز دوم، کانلی از ما خواست تا آنچه را که او «ذهنیت جایگزین» مینامید - فهرستی از نکات مثبت پیری - را توصیف کنیم. نکات مثبت زیادی وجود دارد، از جمله تجربه و خرد بیشتر، قضاوت کمتر در مورد دیگران و پذیرش بیشتر خودمان، حتی افزایش رضایت یا تعادل. من فهمیدم کانلی چه میگوید، اما مدتی طول میکشد تا من به طور کامل اهمیت پیام او را درک کنم.
به کار بستن باورها
پس از MEA، شروع به فکر کردن در مورد نیت و عمل کردم. لوی یک فرآیند سه مرحلهای برای تقویت باورهای مثبت سن را تشریح کرده است. اولین مورد افزایش آگاهی است: «ما از تحقیقات خود میدانیم که اغلب باورهای سنی را بدون آگاهی [نگه میداریم] و آنها میتوانند ناخودآگاه عمل کنند.» او خاطرنشان کرد که کودکان از سن 3 سالگی اغلب باورهای سنی فرهنگ اطراف خود را درونی میکنند.
برای مبارزه با این امر، لوی توصیه میکند که «که شامل نوشتن تمام باورهای سنی است که در طول یک هفته با آنها مواجه میشوید.» آیا این تصویر مثبت بود یا منفی؟ یا افراد مسن در یک فیلم یا نمایش غایب بودند، «زیرا ما میدانیم که عدم نمایندگی... میتواند منجر به حاشیهنشینی آنها نیز شود.»
تمرین دوم او این است که از خود بپرسید: «آیا آنچه در مورد افراد مسن گفته میشود تبعیض سنی است؟»
تبعیض سنی یکی از آخرین اشکال قابل قبول تبعیض در نظر گرفته میشود و فراخوانی آن میتواند چالش برانگیز باشد. هنگامی که مطمئن نیستید که آیا تعصب را میبینید، لوی پیشنهاد میکند که هدف را به گروه حاشیهنشین دیگری مانند زنان تغییر دهید: «اگر یک کارمند نیاز به اخراج کارگران مسنتر را بیان کند، از خود بپرسید که اگر همان نظرات در مورد اخراج زنان بیان شود، چگونه به نظر میرسد.»
در نهایت، او تمرینی را برای از بین بردن باورهای منفی سن «با مقابله با آنها با اطلاعات دقیق» توصیه میکند. این باور را در نظر بگیرید که شناخت با افزایش سن به ناچار کاهش مییابد. لوی به من گفت: «در واقع، تعدادی از انواع شناخت مشخص شده است که در اواخر عمر بهبود مییابند، از جمله فراشناخت، یا فکر کردن در مورد تفکر.»
با استفاده از چارچوب او، من تعدادی تعهد در مورد چگونگی بازسازی پیری دادم. اخیراً، به مدیر یک فروشگاه هدیه اشاره کردم که فروشگاه فقط کارتهای تولدی را میفروشد که افراد مسن را مسخره میکنند. مدیر، تقریباً هم سن من، ابتدا خشمگین شد و سپس منظور من را گرفت و قول داد خط دیگری را سفارش دهد. به طور مشابه، وقتی مردم به من میگویند: «برای سنت خوب به نظر میرسی»، من به خوبی توضیح میدهم که این ستایش لعنتی و تبعیض سنی است، زیرا این بدان معناست که بیشتر افراد هم سن من وحشتناک به نظر میرسند. (میدانم دارم اسب پیشکشی را در دهان نگاه میکنم.)
من همچنین سعی میکنم «رسیتال ارگان» را دلسرد کنم، آن بحث بیپایان در مورد دردها، بیماریها و جراحیها که بر گپ و گفت اجتماعی افراد مسنتر تسلط دارد و کلیشههای منفی را تداوم میبخشد.
آخرین و چالش برانگیزترین، من دروغ گفتن در مورد سنم را متوقف کردهام، به خصوص در برنامههای دوستیابی. در تولدم در سال جاری، یک عکس سلفی ارسال کردم و سخنان معروف گلوریا استینم را بازگو کردم: «این چیزی است که 40 سالگی به نظر میرسد»، جز اینکه در مورد من، عنوان این بود: «این چیزی است که 67 سالگی به نظر میرسد.»
من تمام نشدهام و احتمالاً هرگز نخواهم شد، اما مزایای بیشتری برای برداشت وجود دارد. نویسندگان مطالعهای که در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شده است، خاطرنشان میکنند که پذیرش درونی پیری منجر به عصبانیت و اضطراب کمتر و «آرامش و آسودگی خیال» بیشتر میشود.
همچنین به یاد دارم که اندرو ویل، بنیانگذار مرکز پزشکی یکپارچه اندرو ویل در دانشگاه آریزونا و نویسنده کتاب «پیری سالم: راهنمای مادام العمر برای سلامتی شما»، نوشته است: «ما گروگان سرنوشت خود نیستیم.» در واقع.