ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، در کنفرانس مطبوعاتی روز جمعه در دفتر بیضی شکل نکته‌ای را بیان می‌کند. (Saul Loeb / AFP / Getty)
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، در کنفرانس مطبوعاتی روز جمعه در دفتر بیضی شکل نکته‌ای را بیان می‌کند. (Saul Loeb / AFP / Getty)

ناهمخوانی کلیدی بین زلنسکی و ترامپ

یکی از عجیب‌ترین لحظات در میان بسیاری از لحظات در کنفرانس مطبوعاتی کاخ سفید که به مسابقه کینه تبدیل شد با ولودیمیر زلنسکی، سوالی درباره لباس رئیس جمهور اوکراین بود. او به شهر آمده بود تا قراردادی را امضا کند که به ایالات متحده سهم بزرگی در مواد معدنی کمیاب خاکی کشورش بدهد و امیدوار بود که انگیزه جدیدی برای کمک به دفع تجاوز روسیه پیدا کند. او تمام مشکی را انتخاب کرد، یک پیراهن و شلوار براق بدون یقه که شیک‌تر از لباس‌های رزم معمولش بود (رئیس جمهور دونالد ترامپ وقتی برای اولین بار از او استقبال کرد، گفت که او "امروز خیلی خوش تیپ شده است")، اما او همچنان به دلیل نپوشیدن کت و شلوار متمایز بود. این سوالی گستاخانه را از برایان گلن، خبرنگار رسانه طرفدار ترامپ Real America’s Voice، برانگیخت. گلن از زلنسکی پرسید: "چرا کت و شلوار نمی‌پوشی؟" "تو در بالاترین سطح دفتر این کشور هستی و از پوشیدن کت و شلوار امتناع می‌کنی. آیا تو کت و شلوار داری!؟"

هرچند این سوال احمقانه بود، اما به یک شکاف سبکی اشاره داشت که ترامپ و زلنسکی را از هم جدا می‌کند و ممکن است در انفجار نهایی بر سر اینکه آیا اوکراین همچنان می‌تواند ایالات متحده را متحدی در مبارزه با تهاجم ولادیمیر پوتین بداند، سهیم باشد. هر دو رئیس جمهور بازیگر (و سرگرم کنندگان تلویزیونی سابق) هستند که تصاویر عمومی خود را با دقت ساخته‌اند، اما از نظر سبک به اندازه وینستون چرچیل و بنیتو موسولینی متفاوت هستند: فولادی در مقابل پر زرق و برق، زیرکانه در مقابل تمسخر آشکار، دست کم گرفته شده و خشک در مقابل صریح و تحقیرآمیز.

زلنسکی به سوال هدایت کننده گلن با لحنی پاسخ داد که به گوش من به اندازه نان سیاه اوکراینی تیره بود. زلنسکی گفت: "من بعد از پایان این جنگ لباس خواهم پوشید." "شاید چیزی شبیه به مال شما. شاید چیزی بهتر، نمی‌دانم. خواهیم دید. شاید چیزی ارزان‌تر."

در طول سه سال گذشته، زلنسکی برای خود ظاهری از رهبر در زمان جنگ ایجاد کرده است، با موهای صورت نامرتب و صدای خش‌دار. او به شیوه‌ای واقع بینانه صحبت می‌کند و در اوایل جلسه از پوتین به عنوان "قاتل و تروریست" یاد می‌کند. زلنسکی که قبل از اینکه رئیس جمهور شود بازیگر بود، چنان این نقش را تجسم کرده است که تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسید که او از استقامت تمرین‌شده خود دست بکشد، زیرا ترامپ و معاونش، جی. دی. ونس، واقعیتی جایگزین را ارائه کردند که در آن زلنسکی و همتای روسی‌اش، ولادیمیر پوتین، فقط دو مرد بودند که از کنار آمدن با یکدیگر امتناع می‌کردند.

برخلاف امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه و کیر استارمر، نخست وزیر بریتانیا، که هفته گذشته در کنار ترامپ ظاهر شدند و ساکت و صبور ماندند در حالی که رئیس جمهور آمریکا لفاظی می‌کرد، زلنسکی که به همان اندازه در شخصیت خود سرمایه‌گذاری کرده بود، این کار را غیرممکن یافت. او به نوبه خود به سوالاتی پاسخ داد که ترامپ قبلاً به آنها پاسخ داده بود. او در برابر اظهارات عجیب و غریب ابروهایش را بالا می‌انداخت یا سرش را می‌چرخاند و به طور نامحسوس برای دوربین‌ها بازی می‌کرد. وقتی ترامپ روایتی از هر دو طرف از تلفات میدان جنگ ارائه داد، او به آرامی اما به وضوح مداخله کرد: "آنها به کشور ما آمدند." تحسین برانگیز بودن حقیقت گویی او، همچنین ترامپ و معاونش را به گونه‌ای تحریک کرد که ممکن است استراتژیک نبوده باشد.

هرچه بیشتر او را به خاطر قدردان نبودن و قدردانی نکردن از اینکه قرار بود نقش التماس کننده را بازی کند سرزنش می‌کردند، زلنسکی بیشتر به حالتی که آن را کامل کرده بود فرو می‌رفت. ترامپ به او گفت: "تو الان کارت‌های درستی نداری." زلنسکی با چشمانی باریک شده از شک پاسخ داد: "من کارت بازی نمی‌کنم."

آمریکایی‌ها با خودنمایی اغراق‌آمیز ترامپ بسیار آشنا هستند: جارچی کارناوال که به اوج‌ها می‌رسد. برای او کافی نبود که شهرهای اوکراین را به عنوان شهرهایی که توسط روسیه آسیب دیده‌اند توصیف کند. او باید می‌گفت که بسیاری از آنها "قابل تشخیص نیستند، هیچ ساختمانی سرپا نیست." این یک سبک لفاظی است که به اندازه کراوات قرمز بلندی که از کمربندش آویزان است، بومی ترامپ است. او هیچ صبری برای سایه‌های خاکستری ندارد. پوتین مردی است که او می‌شناسد. پوتین مردی است که مانند او با او بدرفتاری شد. بنابراین، رئیس جمهور نتیجه می‌گیرد، می‌توان به او اعتماد کرد. اگر ترامپ بگوید پوتین به آتش بس پایبند خواهد بود، او به آتش بس پایبند خواهد بود. پایان ماجرا.

شخصیت زلنسکی، به نوعی، با دقت بیشتری ساخته شده است - که با گذشت زمان تقویت شده است. در روزهای اولیه تهاجم، در ویدیوهایی که از خودش ساخت و در آن اصرار داشت که هرگز اوکراین را ترک نخواهد کرد، شاد به نظر می‌رسید، کمدینی که زمانی بود هنوز در یک پوزخند خفیف دیده می‌شد. اما او در حال حاضر یاد می‌گرفت که چگونه قاب کوتاه 5 فوت و 7 اینچی خود را به تجسمی از عزم راسخ تبدیل کند، یک مجاز مهم برای یک کشور نسبتاً کوچک اما به طرز شگفت انگیزی упорный که با این وجود به کمک زیادی از خارج نیاز دارد. هنگامی که در روزهای اولیه فرصت تخلیه به او پیشنهاد شد، گزارش شد که گفته است: "من به مهمات نیاز دارم، نه سواری"، مانند هری کثیف اوکراینی. با طولانی شدن جنگ، او بر آن هاله از خونسردی و پشتکار تسلط یافته است - فک به جلو رانده شده، سینه بیرون زده، تند و تیز و کنایه آمیز در نحوه تحویلش. یک بار از او پرسیدند که اگر پوتین روزی با او تماس بگیرد چه خواهد کرد، با لحنی بی روح پاسخ داد: "چگونه می‌تواند با من تماس بگیرد؟ او تلفن همراه ندارد. من از تلگراف استفاده نمی‌کنم."

آنچه روز جمعه در کاخ سفید اتفاق افتاد، تغییر جهت سیاست خارجی آمریکا بود - یک مذاکره ناموفق یا یک تنظیم منحرف شده، بسته به دیدگاه شما. اما همچنین یک واکنش شیمیایی انفجاری بود که با برخورد دو عنصر ناسازگار کاتالیز شد. برای ترامپ، بردباری زلنسکی بی ادبانه به نظر می‌رسید. و برای زلنسکی، اغراق‌های ترامپ توهین آمیز به نظر می‌رسید. وقتی ونس وارد شد و پیشنهاد کرد که شاید اوکراین بتواند دیپلماسی را امتحان کند، به نظر می‌رسید که سیمی در مغز زلنسکی قطع شد و نقشی که او کامل کرده بود - یک رهبر در کنار آزادی علیه یک دیکتاتور قاتل - فعال شد. پس از برشمردن صریح توافقات آتش بسی که پوتین نقض کرده بود، به جلو خم شد و پرسید: "جی. دی.، شما از چه نوع دیپلماسی صحبت می‌کنید؟ منظورت چیست؟" ونس او را به "بی احترامی" متهم کرد و به زودی فریاد زدن شروع شد.

وقتی زلنسکی شروع به صحبت در مورد اینکه چگونه آمریکا ممکن است روزی علیرغم حائل "اقیانوس زیبا" خود، عواقب پیروزی‌های پوتین را "احساس" کند، نوبت ترامپ بود که تحریک شود. او حس کرد که زلنسکی نمایش او را می‌دزدد و خود را به عنوان واقعاً سرسخت، در خط مقدم جنگی قرار می‌دهد که ترامپ از آن دور می‌شود. این برای رئیس جمهور قابل قبول نبود. ترامپ او را توبیخ کرد: "تو در موقعیتی نیستی که دیکته کنی ما چه احساسی خواهیم داشت." فقط خود ترامپ می‌تواند دیکته کند که ما چه احساسی داریم. و فقط ترامپ می‌تواند دیکته کند که بازدیدکنندگان از دفتر بیضی شکل چگونه پرونده خود را مطرح کنند. بنابراین او با قدردانی از اینکه به زلنسکی اجازه داد صحبت‌های رک و صریح داشته باشد، کنترل را دوباره به دست گرفت: "مشکل این است که من به شما قدرت داده‌ام که آدم سرسختی باشید."

این احتمال وجود دارد که زلنسکی در حالی وارد جلسه شد که می‌دانست برای او و اوکراین خیلی دیر شده است، که ترامپ بیش از حد طرفدار روسیه است و اینکه او چیز زیادی از چاپلوسی که ترامپ و ونس برای او نوشته بودند، به دست نخواهد آورد. صرف نظر از اینکه چه چیزی به نفع او بود، زلنسکی نتوانست اجازه دهد که اوضاع به همین منوال پیش برود. اگر این کار را می‌کرد، خودش نبود. ترامپ هم مجبور بود خودش باشد. او نمی‌توانست ساکت بماند.

نتیجه فوری این درگیری این بود که سفر زلنسکی به واشنگتن ظاهراً بیهوده بوده است. معامله روی میز، که به ایالات متحده 50 درصد از درآمدهای نفت، گاز و مواد معدنی اوکراین را می‌داد، مرده بود. این معامله برای این طراحی شده بود که آمریکا را در آینده اوکراین سرمایه‌گذاری نگه دارد - با قیمتی بسیار بالا - اما به نظر نمی‌رسید که ترامپ هرگز در مورد آن هیجان زده باشد. آنچه در عوض به او انگیزه می‌داد، چیزی بود که اکنون با توجه به شخصیت این دو مرد اجتناب ناپذیر به نظر می‌رسد: فرصتی برای یک سیلی زدن. ترامپ در آخرین سخنان خود در کنفرانس مطبوعاتی تصریح کرد که حداقل او به آنچه می‌خواست رسیده است: "این یک برنامه تلویزیونی عالی خواهد بود، به شما می‌گویم."