روزی که بالاخره آرد تمام شد و سقف فروریخته خانه دو طبقهشان دیگر جلوی باران را نمیگرفت، خانواده عبدالله ابوسیف، پدربزرگ ۸۲ ساله را به آرامی روی یک گاری الاغ گذاشتند و از جبالیا فرار کردند.
ابوسیف که از گرسنگی ضعیف شده بود، از حملات هوایی ماهها ناشنوا شده بود و به سختی متوجه بود که ممکن است هرگز برنگردد، از کوچکترین نوهاش خواست تا او را سرپا نگه دارد. او میخواست یک بار دیگر نشانههای زندگیاش را ببیند: تالار عروسی که در آن چهار پسرش را عروسی داد. مدرسهای که در آن درس خواند و بعداً تدریس کرد. قبرستانی که والدینش در آن دفن شده بودند.
اما در آن روز نوامبر، پسرش ابراهیم گفت: "چیزی برای دیدن وجود نداشت - چیزی باقی نمانده بود، فقط خرابه و آوار." "کل زندگی او پاک شده است. تنها چیزی که باقی مانده خاطرات اوست."
هیچ کجای غزه از نیروی ویرانگر ارتش اسرائیل و بمبارانهای شدید آن از زمان حمله 7 اکتبر 2023 حماس به اسرائیل که جنگ را آغاز کرد، در امان نبوده است. میانجیها بر این باورند که در آستانه مهر و موم کردن یک توافق آتشبس برای پایان دادن به درگیری و تضمین آزادی گروگانهای اسرائیلی نگهداری شده در نوار هستند.
اما هیچ کجا به اندازه جبالیا به طور کامل ویران نشده است، که زمانی یک شهر باستانی بود که پس از جنگ 1948 نام خود را به اردوگاه آوارگان مجاور قرض داد.
به یکی از بزرگترین اردوگاه های سرزمین های فلسطینی تبدیل شد، به طوری که جبالیا و خیابان های اطراف آن محل سکونت حدود 200,000 نفر بود - از جمله بیش از 100,000 پناهنده ثبت نام شده رسمی، به گفته مقامات سازمان ملل و محلی.
تاریخچه آن قوس غم انگیز درگیری اسرائیل و فلسطین را نشان می دهد که در پایان یک جنگ متولد شده و در جنگی دیگر نابود شده است - گورستانی از خاطرات که از نشانه هایی که زمانی آنها را در جای خود نگه می داشتند، جدا شده است.
هیچ کس هرگز جبالیا را زیبا توصیف نکرد، به ویژه خود اردوگاه. اما همیشه یک برش پر جنب و جوش و پرشور از زندگی فلسطینی بود: نماز در مسجد العوده، تظاهرات با یک طرف شاورما در میدان شش شهید، عاشقانه هایی که در تالار عروسی بغداد در همان نزدیکی مبارک بود.
خریداران از سراسر غزه برای خرید به بازار شلوغ اردوگاه می آمدند که قیمت های ارزان و همچنین بستنی و کیک های فروشگاه معروف الزیتون در قلب سوق آنها را وسوسه می کرد.
ساختمان سه طبقه «شیرینیهای شرقی» القاضی، که شیرینیهایی از جمله باقلوای معروف پر از پسته میفروخت، آهنربای دیگری بود. مردم محلی برای جشن تولدها در سالن آن جمع می شدند، در حالی که هزاران نفر برای جشن گرفتن نتایج امتحانات دبیرستان، بشقاب های شیرینی سفارش می دادند.

باشگاه ورزشی خدمات جبالیا مرکز غزه شیفته فوتبال بود که میزبان مسابقات محلی بود، در حالی که کافه رابعه در همان نزدیکی بازی هایی از لیگ قهرمانان اروپا گرفته تا لیگ برتر مصر را پخش می کرد. نوازندگان در شب های موسیقی کافه می خواندند و عود می نواختند.

آنقدر حملات اسرائیل بی امان بوده و تخریب آنقدر کامل بوده است - نه تنها در جبالیا بلکه در بیت لاهیا و بیت حانون در نزدیکی - که یک وزیر دفاع سابق اسرائیل در اواخر سال گذشته اقدامات ارتش در شمال غزه را "پاکسازی قومی" توصیف کرد.
موشه یعلون در تلویزیون محلی گفت: «بیت حانون وجود ندارد. بیت لاهیا وجود ندارد. آنها [ارتش اسرائیل] در حال حاضر در جبالیا فعالیت می کنند و اساساً منطقه را از اعراب پاک می کنند.» او که به خاطر اظهاراتش محکوم شد، بار دیگر گفت و به مصاحبه کننده دوم گفت که «این پاکسازی قومی است - هیچ کلمه دیگری برای آن وجود ندارد.»
نیروهای دفاعی اسرائیل این را انکار می کنند و می گویند که آنها بر نابودی حماس متمرکز هستند. ارتش گفت: «ناگفته نماند که هیچ دکترین ارتش اسرائیل با هدف وارد کردن حداکثر آسیب به زیرساخت های غیرنظامی وجود ندارد.»
از هوا، اردوگاه آوارگان جبالیا اکنون هکتارها آوار است تا جایی که پهپادها می توانند ببینند، خیابان های زمانی شلوغ آن زیر آوارهای ده ها هزار خانه مدفون شده اند. به گفته مقامات محلی، در سراسر نوار، بیش از 46000 فلسطینی کشته شده اند.
ابراهیم الخرابشی، وکیلی که از ترک کردن خودداری کرده است، گفت که از زمین، این یک وحشت غیرقابل تصور است. در طول حملات اسرائیل، او، همسر و چهار فرزندش در گوشه ای از خانه خود پنهان می شوند. او در سفرهای دزدکی برای به دست آوردن غذا برای زنده ماندن، از پهپادهای چهار باله اسرائیلی جاخالی می دهد.
او گفت: «اجسادی را می بینیم که هیچ کس جرات نمی کند تا جایی که چشم کار می کند آنها را بردارد. صدای مجروحان را می شنویم که درخواست کمک می کنند و برخی از آنها می میرند.» «هر کسی که به اندازه کافی شجاع باشد که به کمک آنها برود، در کنار آنها می افتد و سپس صدای دو نفر را می شنویم که به جای یکی درخواست کمک می کنند.»
مصعب ابوطها شاعر در بیت لاهیای نزدیک بزرگ شد. او ابتدا به مصر و سپس به سیراکوز، نیویورک فرار کرد. تمام آنچه که برای او باقی مانده است تا به فرزندانش منتقل کند، داستان است.

کتابخانه او با چند هزار کتاب در اثر حملات هوایی اسرائیل ویران شد. او در شعری نوشت: «در اتاقم را باز می گذارم تا کلمات کتاب هایم وقتی صدای بمب ها را می شنوند، فرار کنند.»
او گفت، این تراژدی تجربه پناهندگان فلسطینی از سال 1948 بود: آوارگی های اجباری مکرر در طول درگیری، حتی از خانه های موقت در اردوگاه های آوارگان در سرزمین های اشغالی فلسطین، در حالی که به بازگشت به خانه های اجدادی در یافا، حیفا یا رمله امیدوار بودند.
او گفت: «ما را بیشتر و بیشتر از سرزمین مادری و خاطراتی که باید حفظ کنیم دور می کنند.» "برای ما، اکنون که این اردوگاه ویران شده است، تخریب تاریخ پناهندگان است که حدود 76 سال به طول انجامید."

جبالیا در داستانهای اسرائیلیها و فلسطینیها بسیار مهم است. اولین انتفاضه یا قیام در سال 1987 از کوچه های پرجمعیت آن پس از آن فوران کرد که یک راننده کامیون اسرائیلی سه فلسطینی از اردوگاه را زیر گرفت و کشت، که دهه ها خشم فزاینده از اشغال نوار توسط اسرائیل را از بین برد.
اما رشد متراکم و آشفته آن از یک اردوگاه موقت پس از جنگ 1948 به یک جنگل بتنی به وسعت نه بیشتر از دو کیلومتر مربع نیز بر یک مشکل لاینحل در قلب درگیری اسرائیل و فلسطین تأکید کرد: حق بازگشت فلسطینی هایی که از خانه های خود در آنچه که در نهایت اسرائیل شد، فرار کردند و نسل های فرزندانشان.

تا زمانی که حاج علیان فارس در سال 1955 به دنیا آمد، اردوگاه شروع به شکل گیری کرده بود. آژانس سازمان ملل برای فلسطینیها، آنروا، خانههای کوچکی از سیمان و ورقهای فلزی موجدار با اتاقهایی به وسعت بیش از سه متر مربع ساخت. خانواده های کامل در آنها جمع می شدند. خانه ها توالت نداشتند و ساکنان مجبور بودند از شیرهای آب دور آب حمل کنند.
اکنون، فارس 69 ساله، که به ویرانه های اردوگاه دیگری آواره شده است، یک آرزو دارد: اگر اسرائیل عقب نشینی کند، بر روی ویرانه های خانه اش چادری برپا می کند و تا بازسازی جبالیا در آنجا زندگی می کند.
او گفت: «اردوگاه جبالیا شهر من است، شهر من است. هر چه متعلق به من است در جبالیا است.» صدای او تقریباً با صدای پهپاد اسرائیلی خفه شده بود. «در هر جایی خارج از جبالیا احساس غریبی می کنم.»

اینکه آیا اسرائیل به صدها هزار نفری که از شمال غزه گریختهاند اجازه بازگشت میدهد یا نه، مانع مهمی در مذاکرات آتشبس بوده است. هر کسی که برگردد، به منظره ای ویران شده توسط حملات ارتش اسرائیل، از جمله در عملیات فعلی، باز خواهد گشت که اسرائیل می گوید هدف آن جلوگیری از تجدید سازماندهی حماس است. بیش از 50 سرباز اسرائیلی در عملیات شمال کشته شده اند.
وزارت بهداشت تاکنون 2500 کشته در عملیات شمال ثبت کرده است، اما با وجود اجساد زیادی که در خیابانها رها شدهاند تا پوسیده شوند - حتی برخی توسط سگهای ولگرد خورده میشوند - مقامات محلی معتقدند که تلفات واقعی دو برابر این است. پزشکان گفتند تنها مرکز درمانی که هنوز در کمیسیون است، بیمارستان اندونزی، به سختی کار می کند.
اسرائیل بیش از سه ماه است که اجازه ورود غذای کمی را داده است. تام فلچر، رئیس امور بشردوستانه سازمان ملل، در X گفت که بین اکتبر و پایان دسامبر، سازمانهای امدادی 140 تلاش برای رسیدن به غیرنظامیان محاصره شده انجام دادهاند، اما «تقریباً دسترسی صفر» داشتهاند.

ارتش اسرائیل این را تکذیب می کند که در حال اجرای به اصطلاح «طرح ژنرالها» است که توسط گیورا ایلند مشاور امنیت ملی سابق پیشنهاد شده است، که شامل تخلیه اجباری شمال غزه با زور و با جلوگیری از کمکهای بشردوستانه است.
با این حال، یک مقام ارشد اسرائیلی گفت که شمال غزه "دیگر هرگز شبیه قبل نخواهد شد." بسیاری از کیبوتس های اسرائیلی که هدف حمله 7 اکتبر حماس قرار گرفتند، که به گفته مقامات اسرائیلی 1200 نفر کشته شدند، نزدیک شمال نوار بودند.
این مقام گفت: «شما می توانید آن را منطقه حائل بنامید، می توانید آن را زمین کشاورزی بنامید، می توانید هر چه می خواهید بنامید، اما جدایی [فیزیکی] بیشتری بین جوامع اسرائیلی و شهرهای فلسطینی وجود خواهد داشت.»
امدادگران می گویند نمی تواند بیش از چند هزار نفر باقی مانده باشد. برخی به طرز لجوجانه ای از رانده شدن از سرزمین خود امتناع می کنند. برخی دیگر برای حرکت بسیار فقیر یا بیمار هستند. برخی بین بیمارستانهای به سختی کار میکنند و امیدوارند که وضعیت محافظتشده آنها تحت قوانین بینالمللی امنیت اندکی را ارائه دهد.
عابد ابوغسان در مدرسه ای در نزدیکی بیمارستان اندونزی پناه گرفته بود. او تمام روز صدای توپخانه و انفجار را می شنید که سپاه مهندسی اسرائیل کمربندهای خانه ها را پشت سر هم ویران می کرد، و بسیاری از آنها فیلم ها را به صورت آنلاین در تصاویری منتشر می کردند که ارتش اسرائیل سعی در مهار آنها داشت. در برخی از ویدیوها، سربازان اسرائیلی در حالی که تخریب های کنترل شده خانه ها را نابود می کند، می خندند، موسیقی می نوازند و می رقصند.
گروه های حقوق بشر از جمله عفو بین الملل و کارشناسان سازمان ملل متحد تخریب اموال غیرنظامیان توسط اسرائیل را محکوم کرده اند و می گویند که مگر اینکه هدف نظامی روشنی داشته باشد، این اقدامات ممکن است نقض قوانین بین المللی باشد.
روزی که بالاخره آرد تمام شد و سقف فروریخته خانه دو طبقهشان دیگر جلوی باران را نمیگرفت، خانواده عبدالله ابوسیف، پدربزرگ ۸۲ ساله را به آرامی روی یک گاری الاغ گذاشتند و از جبالیا فرار کردند.
— فایننشال تایمز (@FinancialTimes) 14 ژانویه 2025
ارتش اسرائیل گفت که اقداماتش در غزه و جبالیا «برای اجرای طرح دفاعی که امنیت بهبود یافته را در جنوب اسرائیل فراهم می کند، ضروری بوده است.»
این سازمان گفت عملیات جبالیا آن بر از بین بردن تیپ های حماس در شمال غزه متمرکز بود که "به طور سیستماتیک از مراکز غیرنظامی سوء استفاده می کردند".
در این بیانیه آمده است: «ارتش اسرائیل اقدامات احتیاطی عملی را برای به حداقل رساندن آسیب به زیرساختهای غیرنظامی، جمعیت غیرنظامی و تخلیه در موارد مربوطه انجام میدهد.» و ادعا کرد که نیروهای آن با محلههایی روبرو شدهاند که به «مجتمعهای رزمی که برای کمینها استفاده میشوند» تبدیل شدهاند.
از داخل جبالیا، وحشت با ماهیت صنعتی تخریب تشدید می شود. ابوغسان گفت کل محله ها تسطیح شده اند: فخوره، فلوجه و ابوشریف.
او در بحبوحه انفجارها گفت: «من علیرغم قحطی ماندم.» "ما مردم شمال اینجا را دوست داریم، اما وضعیت فاجعه بار شده است: گرسنگی، ترس و تخریب هر ساختمانی."
خانوادهاش گفتند، ده روز پس از گفتگو با فایننشال تایمز، ابوغسان مرده است: در بیت لاهیای محبوبش بر اثر حمله هوایی اسرائیل کشته شد و در ویرانههای شمال غزه که از رها کردن آن امتناع کرد، جان باخت.