یک عکس همه چیز را نشان می دهد: رهبران اروپایی در سومین سالگرد تهاجم روسیه از کیف بازدید می کنند و در یک دایره نزدیک با ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین نشسته اند. نور گرم و کم است. همه لبه صندلی های خود نشسته اند، به جلو خم شده اند، سرهایشان نزدیک به هم است و به زلنسکی گوش می دهند. هیچ کس افسرده یا مضطرب به نظر نمی رسد. برعکس، مشخص است که آنها در یک ماموریت مشترک سهیم هستند. همه روی آینده متمرکز به نظر می رسند. خلاصه اینکه آنها شبیه خانواده هستند.
تقریباً همه رهبران تصویر شده از اروپای شمالی و کشورهای بالتیک بودند که به عنوان NB8—هشت نوردیک-بالتیک نیز شناخته میشوند. در کیف، رئیس کمیسیون اروپا و نخست وزیران کانادا و اسپانیا به آنها پیوستند.
این یک بیانیه ژئوپلیتیکی بود - بیانیه ای که برای ساخته شدن توسط کشورهای نوردیک-بالتیک قابل توجه تر بود. برای دههها، اکثر سیاستگذاران نوردیک، اروپا را چیزی بیش از یک بازار نمیدانستند. آنها بیشتر به این دلیل شناخته می شدند که به جای پیشبرد یکپارچگی، مانعی بر سر راه آن بودند. در مورد کشورهای بالتیک، تا زمان تهاجم روسیه به اوکراین، اغلب به عنوان «کشورهای جدید» از آنها یاد می شد، اگرچه هر سه - استونی، لتونی و لیتوانی - در سال 2004 به ناتو و اتحادیه اروپا پیوستند.
اکنون، با به رسمیت شناختن مبارزه اوکراین برای بقا تحت تهاجم روسیه، کشورهای نوردیک و بالتیک تغییر مسیر داده اند. آنها نه تنها اکنون به ادغام بیشتر اروپا علاقه مند هستند، بلکه صدای خود را پیدا می کنند و شروع به ابتکار عمل می کنند. برای اولین بار از زمان آغاز ادغام اروپا در اوایل دهه 1950، آنها در مسائل مشترک مانند امنیت و دفاع پیشرو هستند. نشست در کیف در 24 فوریه تنها یک نمونه بود.
شاید مهمترین تغییر در دانمارک رخ داده باشد. این کشور در سال 1973 به همراه بریتانیا به عضویت اتحادیه اروپا درآمد - و با شرایط مشابه. دانمارک همیشه رویکردی لیبرال و بازار محور در اروپا داشته است. این کشور در مورد یورو، شهروندی اروپا و قوانین اتحادیه اروپا در مورد عدالت و امور داخلی، دارای معافیت است. قبلاً یکی برای دفاع اروپا نیز داشت. در طول همهگیری COVID-19، دانمارک سرسختترین عضو گروه «مقتصد» بود که در برابر استفاده از وامهای مشترک اروپایی یا اوراق قرضه اروپایی (بیثمر) مقاومت میکرد. با این حال، پس از تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022، موضع کپنهاگ به طور اساسی تغییر کرد. با افزایش حملات ترکیبی روسیه در دریای بالتیک، دانمارکی ها رای به پیوستن به ابتکارات دفاعی اروپا دادند. و، در یک چرخش 180 درجه ای، دانمارک اکنون به یک مدافع پیشرو برای اوراق قرضه اروپایی نیز تبدیل شده است تا به صنعت تسلیحات اروپا که به شدت به آن نیاز دارد، رونق بخشد.
مته فردریکسن، نخست وزیر دانمارک، در میان دعوت شدگان به اجلاس کوچک اروپا در پاریس در 17 فوریه بود که توسط امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، برای بحث در مورد امنیت و دفاع اروپا پس از آنکه هیئت آمریکایی در کنفرانس امنیتی مونیخ تردیدهای جدی در مورد آینده روابط فراآتلانتیک و ناتو ایجاد کرد، سازماندهی شد. مکرون تنها از بازیگران اصلی اروپا دعوت کرد. در طول این نشست، فردریکسن نه تنها از دانمارک، بلکه به طور رسمی از طرف همه کشورهای نوردیک و بالتیک، از جمله نروژ که عضو اتحادیه اروپا نیست، صحبت کرد. دانمارک ممکن است کوچک باشد، اما جایگاه برجسته ای در این بحث دارد. این کشور تقریباً تمام تجهیزات جنگ زمینی سنگین خود را به اوکراین داده است، به تازگی بودجه دفاعی خود را به شدت افزایش داده است، یکی از معدود کشورهایی است که در مورد بدهی مشترک صحبت می کند و دیگر پیشنهاد نمی دهد بودجه اتحادیه اروپا را کاهش دهد. فردریکسن، شایسته یک رهبر، به طور علنی در مورد تمام این چرخش های ملی بحث می کند و آنها را در یک روایت ژئوپلیتیکی و اروپایی بزرگتر جاسازی می کند.
سوئد کمی کمتر در مورد این روایت صحبت می کند، اما تغییر آن کمتر عمیق نیست. مانند دانمارک، این کشور معمولاً با ادغام بیشتر اروپا مخالفت می کرد، مگر اینکه شامل تعمیق بازار داخلی یا امضای توافقنامه های تجاری با کشورهای ثالث باشد. اکنون، با افزایش تهدیدات امنیتی در بالتیک و قطب شمال، احساس آسیب پذیری می کند و متوجه شده است که کشورهای اروپایی چقدر آسیب پذیر هستند. سوئد در سال 2024 به عضویت ناتو درآمد و همچنین در سال های اخیر آمادگی نظامی خود را با نروژ و فنلاند افزایش داده است و کل منطقه شمالی را به یک منطقه یکپارچه و تقریباً بدون مرز تبدیل کرده است. فراتر از امنیت، این ادغام شامل همکاری آکادمیک و پروژه های زیربنایی مشترک نیز می شود. در بروکسل، مواضع لیبرال، طرفدار بازار و تجارت آزاد سوئد تا حدودی تعدیل شده است.
به گفته دیپلمات ها، دانمارک و سوئد اکنون متوجه می شوند که چرا فنلاند از منطقه شینگن گرفته تا یورو، بخشی از هر جنبه از ادغام اروپا بوده است. فنلاند به دلیل داشتن 830 مایل مرز با روسیه همیشه احساس آسیب پذیری کرده است. حتی اگر مرز برای دهه های متمادی آرام بوده است، اما آرامشی متشنج بود. فنلاندی ها هرگز دو جنگ خود با روسیه در طول جنگ جهانی دوم را فراموش نکردند. آنها همیشه می دانستند که روزی، یک تغییر ژئوپلیتیکی بزرگ می تواند صفحات تکتونیکی را دوباره در آن مرز به حرکت درآورد. به همین دلیل است که فنلاند هرگز مانند سوئد و دانمارک هزینه های نظامی خود را به شدت کاهش نداده است. همچنین به آموزش شهروندان خود برای مقاوم بودن، فقط در صورت لزوم، ادامه داد. در طول بحران یورو در سال 2011، زمانی که از یک مقام فنلاندی پرسیده شد که چرا فنلاند در صورت مخالفت با اکثر راه حل های بحران یونان، به منطقه یورو پیوسته است، یک مقام فنلاندی با یک کلمه به من پاسخ داد: امنیت. او افزود که فنلاند عضو کامل اتحادیه اروپا است - بدون استثنا، بدون انصراف، هیچ چیز. هر لایه از ادغام اروپا، یک لایه دیگر از امنیت است.
این ارزیابی اکنون در سراسر منطقه NB8 طنین انداز شده است. همه کشورهای این گروه غیررسمی به نوعی تجربه امپریالیسم روسی را دارند، اغلب آسیب زا. لارس لوکه راسموسن، وزیر امور خارجه دانمارک، اخیراً در فایننشال تایمز نوشت که با جنگ در اوکراین، آینده امنیت اروپا در تعادل است. کشورهای نوردیک و بالتیک با هم، پس از ایالات متحده، دومین اهداکننده نظامی بزرگ به اوکراین هستند. راسموسن از سایر کشورهای اروپایی نیز خواست تا تلاش های خود را افزایش دهند و پرسید: چگونه ممکن است که هشت کشور کوچک در شمال اروپا در این حمایت پیشرو باشند؟
گروه NB8 در اوایل دهه 2000 شکوفا شد، زمانی که کشورهای بالتیک تازه استقلال یافته به دنبال کمک در زمینه انتقال دموکراتیک و ادغام اقتصادی از همسایگان نوردیک خود بودند. در طول سال ها، این پلتفرمی برای تبادل انواع اطلاعات و تجربیات در مورد دیجیتالی شدن، اقدامات آب و هوایی و به طور فزاینده ای امنیت نیز شد. تهاجم روسیه به اوکراین به NB8 حس هدف قوی و ناگهانی داد. مقامات دولتی به طور مرتب با هم دیدار می کنند. NB8 اغلب بیانیه های مشترک صادر می کند. در طی یک ناهار خصوصی، یک مقام بالتیک با افتخار به من گفت: ما اکنون نوردیک نیز شده ایم.
بسیاری از اروپایی ها این روزها تعجب می کنند که چگونه اروپا می تواند بدون ایالات متحده با چالش بزرگ ارائه دفاع و امنیت روبرو شود. در برخی کشورها، مردم نسبتاً بدبین هستند. آنها از پوپولیست های طرفدار روسیه، رکود اقتصادی و اروپای دچار اختلاف، که مورد تهاجم تهدیدهای خارجی قرار گرفته است، می ترسند.
جالب اینجاست که بسیاری از مردم در کشورهای نوردیک و بالتیک - در حالی که به آتش نزدیکتر هستند - تمایل دارند شادتر باشند. آنها به جای شکایت و اجازه دادن به اضطراب برای غلبه بر آنها، قاطعیت پرانرژی و طرفدار اروپایی را نشان می دهند که بی شباهت به تصمیمی نیست که هلندی ها پس از شوک برگزیت نشان دادند. با درک متقابل در زمینه هایی مانند مقررات مالی، امور مالی، تجارت و آب و هوا، آنها شروع به فشار برای اجرای اتحادیه بازارهای سرمایه و سایر اصلاحات اروپایی کرده اند. آنها با هم، پنجمین اقتصاد بزرگ اروپا هستند.
مقاماتی مانند الکساندر استاب، رئیس جمهور فنلاند ، کاجا کالاس، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا (که نخست وزیر سابق استونی است) و فردریکسن رهبری قاطعانه ای را نشان می دهند. آنها پول و تسلیحات قابل توجهی را به اوکراین می فرستند، دفاع ملی خود را تقویت می کنند، سعی می کنند به طور مشترک با ناوگان نفت سایه روسیه مقابله کنند، روی تاب آوری دیجیتال کار می کنند و در اقتصاد اوکراین در آماده سازی برای عضویت (واقعی یا عملی) در اتحادیه اروپا سرمایه گذاری می کنند. علاوه بر این، آنها سخنرانان عمومی با استعداد هستند. در حالی که بسیاری از رهبران اروپایی سعی می کنند از موضوعات حساسی مانند انتقال بودجه از رفاه اجتماعی به دفاع اجتناب کنند، رهبران نوردیک و بالتیک به طور مستقیم با آنها برخورد می کنند و استدلال می کنند که اجازه ندادن به پیروزی روسیه در جنگ در اوکراین ارزان ترین و موثرترین راه برای کمک به امنیت مشترک در اروپا است.
به نظر می رسد شهروندان آنها از این صراحت قدردانی می کنند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه گفته است که می خواهد کشورهای اروپای شرقی از ناتو خارج شوند. تعداد کمی شک دارند که او همچنین می خواهد جدیدترین اعضای ناتو، فنلاند و سوئد، خارج شوند. بسیاری از شهروندان نوردیک و بالتیک می ترسند که اگر اوکراین در جنگ شکست بخورد، ممکن است نوبت آنها باشد. حملات ترکیبی روزانه به زیرساخت ها، رسانه ها، شرکت ها و موسسات عمومی آنها این ترس ها را عمیق تر می کند. یک نظرسنجی یوروبارومتر اخیر نشان می دهد که حمایت عمومی قوی از تامین مالی خرید تجهیزات نظامی برای اوکراین وجود دارد: 92 درصد از سوئدی ها، 88 درصد از دانمارکی ها و فنلاندی ها، 76 درصد از لیتوانیایی ها، 70 درصد از لتونیایی ها و 63 درصد از استونیایی ها از این موضوع حمایت می کنند - اعدادی که دولت ها در جاهای دیگر اروپا فقط می توانند رویای آن را ببینند.
به نظر می رسد یکی از نتایج این اجماع این است که، حداقل در برخی از کشورهای NB8، راست افراطی طرفدار روسیه و طرفدار ترامپ در حال از دست دادن حمایت است. در دانمارک، این کاهش کاملاً چشمگیر است: حزب مردم دانمارک در انتخابات پارلمان اروپا در سال 2014 با نزدیک به 27 درصد بیشترین سهم آرا را به دست آورد و در سال 2024 کمتر از 7 درصد. و در نروژ، جایی که راست افراطی در ژانویه دولت را ترک کرد، یک دولت اقلیت سوسیال دموکرات که بدون قید و شرط از اوکراین حمایت می کند، در نظرسنجی ها در حال صعود است. کریستین تیبرینگ-جدده، سیاستمدار راست افراطی نروژی، که زمانی دونالد ترامپ را برای جایزه صلح نوبل نامزد کرده بود، اکنون در مورد ترامپ و سیاست او در مورد اوکراین نگران است. در همین حال، حمایت از پیوستن به اتحادیه اروپا در نروژ و ایسلند در حال افزایش است. این بار دیگر ثابت می کند که رهبران ملی که صراحتاً در مورد اروپا صحبت می کنند نیازی به باختن در انتخابات ندارند - آنها می توانند در واقع در آنها پیروز شوند.
امیدوارم بقیه اروپا به این نکته توجه کنند.