در جلسهای با رهبران اروپایی چند روز پس از انتخاب مجدد دونالد ترامپ در نوامبر گذشته، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، به این قاره تذکر داد که در مواجهه با یک محیط بینالمللی بیشتر هابزی، باید سرسختتر عمل کند: «ما تمایل داریم فکر کنیم که باید ژئوپلیتیک خود را به ایالات متحده، مدل رشد خود را به مشتریان چینی و نوآوریهای تکنولوژیک خود را به ابرمقیاسهای آمریکایی واگذار کنیم. برای من ساده است. جهان از گیاهخواران و گوشتخواران تشکیل شده است. اگر تصمیم بگیریم گیاهخوار بمانیم، گوشتخواران پیروز خواهند شد و ما بازاری برای آنها خواهیم بود.»
این لحظه برای تلویزیون جذاب بود، اما همچنین پیچیدگیهایی را که اروپا در مواجهه با ایالات متحده قاطعتر تحت رهبری ترامپ با آن مواجه خواهد شد، برجسته کرد. مکرون تنها یکی از صداهای یک قاره تقسیمشده است. او همچنین با توجه به موج پوپولیستی که سیاست اروپا را متلاطم کرده است، در داخل کشور در موقعیت بسیار ضعیفی قرار دارد. و اظهارات او به رکود اقتصادی و رشد کند اروپا اشاره داشت که به دلیل شوک انرژی ناشی از حمله روسیه به اوکراین و کاهش سرعت مداوم در چین، سومین بازار صادراتی بزرگ اتحادیه اروپا پس از ایالات متحده و بریتانیا، تشدید شده است. همه اینها دستیابی به مسیری مستقلتر برای اروپا را به امری بسیار دشوار تبدیل میکند.
سرنوشت اروپا شاید جذابترین داستان ژئوپلیتیکی باشد که باید در طول دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ تماشا کرد. به این دلیل که منافع بسیار بالاست: انتخابهای اروپا در پاسخ به معاملهگرایی ترامپ ممکن است مسیر بلندمدت پتانسیل خود اروپا و سلامت اتحاد فراآتلانتیکی، سنگ بنای غرب ژئوپلیتیکی، را تعیین کند.