تصویرسازی توسط پل اسپلا / آتلانتیک. منابع: شاتر استوک؛ بورازین / گتی.
تصویرسازی توسط پل اسپلا / آتلانتیک. منابع: شاتر استوک؛ بورازین / گتی.

دلپذیرترین باتلاق در اینترنت

ردیت عالی نیست، اما ممکن است بهترین پلتفرم در یک وب به درد نخور باشد.

در جهان رو به گسترش صداهای منسوخ شده، تعداد کمی می توانند با فریاد مطمئن یک مودم شماره گیری مقایسه شوند. در روزهای اولیه، اینترنت کند بود، اما ما هنوز آن را نمی دانستیم. یا حداقل اهمیت نمی دادیم. و چرا باید اهمیت می دادیم؟ مطالب وب ارگانیک بود، چیزی که باید می کاشتید و سپس برداشت می کردید. زمان برد. وب سایت ها مانند گل های وحشی ظاهر شدند. علاقه مندان دورافتاده یکدیگر را پیدا کردند، اما به تدریج. هیچ کس مالک وب نبود و همه بودند. باز بود و همه چیز ممکن به نظر می رسید. همه چیز ممکن بود. شاید هنوز هم هست.

این روزها اتفاقات عجیبی به صورت آنلاین در حال رخ دادن است. عجیب بد، به وضوح. اما همچنین عجیب خوب. یکی از تحولات غیرمنتظره این است که ردیت، که مدت ها به خاطر شیطنت و آشوب بدنام بود، به نوعی جذابیت انبوه دست یافته است. اگر از دوستان خود بپرسید که اخیراً کجا به صورت آنلاین وقت می گذرانند، احتمالاً می شنوید که برخی از آنها می گویند ردیت، در واقع، شاید با کمی تعجب.

بنیانگذاران ردیت قصد نداشتند وب را نجات دهند. استیو هافمن و الکسیس اوهانیان، هم اتاقی های کالج، می خواستند یک سرویس سفارش غذای موبایلی ایجاد کنند. اما ایده آنها منطقی نبود، حداقل در آن زمان. سال 2005 بود. آیفون هنوز وجود نداشت. بنابراین آنها چیز دیگری ساختند، نه کمتر جاه طلبانه: سایتی که قول می داد "صفحه اول اینترنت" باشد. ردیت مکانی برای به اشتراک گذاشتن انواع میم ها، عکس ها، سوالات، داستان های شرم آور و ایده ها بود. کاربران می توانستند پست ها را به سمت ویروسی شدن اینترنتی یا گاهی بدنامی ارتقا دهند. در نهایت، آنها جوامع خود را ساختند که به عنوان ساب ردیت شناخته می شوند.

برای دهه اول وجودش، ردیت دقیقاً مکان قابل احترامی برای وقت گذراندن نبود. ردیت مانند پسر عموی معنوی خود، 4chan، در درجه اول به دلیل عکس های خزنده، پورن انتقام جویانه، نژادپرستی نفرت انگیز، یهود ستیزی و زن ستیزی خشونت آمیز شناخته می شد. گوشه های دوست داشتنی ردیت وجود داشت، اما نمی توانستید بدون اینکه به مطالب جدی ناراحت کننده برخورد کنید، به آنها برسید.

اگر به دنبال آن بگردید، هنوز هم برخی از آن مطالب ناراحت کننده وجود دارد، اما اخیراً، مطالب ناخوشایند توسط مطالب خوب شلوغ شده است و افراد بیشتری در ردیت جمع شده اند. سال گذشته این شرکت وارد بورس شد، شاهد افزایش چشمگیری در مخاطبان بود و برای اولین بار در تاریخ خود سودآور شد. و اگرچه رشد سرسام آور آن در سه ماهه گذشته کند شد، ردیت می گوید اکنون بیش از 100 میلیون کاربر روزانه و بیش از 100000 انجمن فعال دارد.

به نظر می رسد یک ساب ردیت برای همه و همه چیز وجود دارد. ساب ردیت های اصلی با جذابیت عمومی وجود دارد، مانند r/askscience (26 میلیون کاربر) و r/technology (18 میلیون کاربر). اما انجمن های باطنی تری نیز وجود دارد، مانند r/rentnerzeigenaufdinge، ساب ردیت آلمانی زبانی که به عکس های بدون زمینه از بازنشستگان که به چیزهای تصادفی اشاره می کنند، اختصاص دارد. (هدف اعلام شده آن گروه: Hier bekommen alte Menschen die Bühne, die sie verdienen. "در اینجا، افراد مسن صحنه ای را که شایسته آن هستند، دریافت می کنند.") r/notablueberry وجود دارد، جایی که مردم تصاویری از انواع توت ها را به اشتراک می گذارند که زغال اخته نیستند، که دیگران اغلب به آنها هشدار می دهند که آن را نخورند. برخی از ساب ردیت ها فقط برای ارائه یک نکته برجسته وجود دارند، مانند r/Lurkers، جامعه ای با بیش از 41000 عضو که در آن هیچ کس چیزی پست نمی کند.

پرسیدن از کسی که وقت خود را در ردیت می گذراند، پنجره ای را به شخصیت او باز می کند که می تواند به طرز شگفت انگیزی صمیمی باشد. در اینجا، من می روم: من عاشق r/whatisit هستم، جایی که کاربران عکس هایی از اشیاء گیج کننده ای که با آنها روبرو می شوند به اشتراک می گذارند. r/Honolulu، که ترکیبی از اخبار جزیره و مراجع بسیار محلی است. r/tipofmytongue، جایی که مردم برای یافتن یا شناسایی آهنگ ها، فیلم ها، کتاب ها یا سایر تکه های حافظه فرهنگی "غیرقابل گوگل" کمک می خواهند. r/metropolis، که به طور کامل به فیلمی به همین نام از فریتز لانگ در سال 1927 اختصاص دارد. و r/MildlyVandalised، مکانی برای به اشتراک گذاشتن شوخی های بصری ملایم، مانند قفسه ای از دایره المعارف کتاب جهانی که دوباره مرتب شده اند تا ستون فقرات آنها در کنار هم قرار بگیرند تا WEIRD COCK را نشان دهند. (ردیت ممکن است این روزها کمتر نفرت انگیز باشد، اما هنوز هم نوجوان است.)

یک ساب ردیت وجود دارد که در آن ویولونیست ها به آرامی وضعیت آرشه یکدیگر را اصلاح می کنند، یک ساب ردیت برای قایقرانان که در آن افراد امتیازات ارگ را با هم مقایسه می کنند، و یک ساب ردیت برای افرادی که واقعاً به سرما حساسیت دارند و نکاتی را در مورد اینکه کدام رژیم آنتی هیستامین بهترین کار را دارد، رد و بدل می کنند. یک ساب ردیت برای افرادی است که با قالب های کوکی مواجه می شوند که نمی توانند شکل آنها را تشخیص دهند. پاسخ ها به طور قابل اعتمادی شامل ترکیبی از کارآگاهی صادقانه برای یافتن پاسخ و حدس های جوک مضحک خلاقانه و خام است.

البته همه چیز در ردیت صرفاً بامزه نیست. من تعداد دوستانی را که به من گفته اند که کلمه ردیت را به جستجوهای گوگل خود اضافه می کنند، از دست داده ام - میانبری به مکانی که می دانند بهترین اطلاعات را به صورت آنلاین در آنجا پیدا می کنند. گوگل که زمانی پادشاه بی بدیل جستجو بود، برای کاربرانش خصمانه شده است و پاسخ های هوش مصنوعی خنده داری غیر مفید را ارائه می دهد (از جمله گفتن به مردم برای خوردن سنگ و چسب) و بازیابی اطلاعات معتبر را به طرز تاسف باری دشوار می کند، حتی زمانی که دقیقاً می دانید به دنبال چه منبعی هستید. در مقابل، ردیت دانش واقعاً تخصصی را برای هر نیازی ارائه می دهد. این نکات سفر را به هر مقصد قابل تصوری و مشاوره عملی را برای هر پروژه قابل تصوری بهبود خانه ارائه می دهد. یکی از دوستانم به من گفت که از ردیت برای یافتن تنش مناسب برای سیم های راکت تنیس خود و بهترین گلدوزی کننده برای پیراهن هاکی سفارشی استفاده کرده است. و اگرچه خرد جمعی بررسی نمی شود، اما فرهنگ ردیت تمایل دارد تا حدودی سخاوتمندانه و شکاک باشد - به این معنی که اطلاعات خوب، یا حداقل مفید، اغلب به اوج می رسند.

اخیراً، در ساب ردیت r/creepy، کسی پستی درباره یافتن یک اسکلت کوچک در زیر تخته های کف خانه خود گذاشت. آنها می خواستند بدانند: "آیا من اکنون برای همیشه نفرین شده ام؟" پاسخ برتر از طرف کسی بود که توضیح داد که او یک جانورشناس است و بنابراین می تواند "95٪ مطمئن باشد که این یک اسکلت موش است" و پیشنهاد داد که عکس خود از یک اسکلت موش را برای مرجع ارسال کند. شخص دیگری گفت: "آره جهنم." "یک سوال تصادفی بپرسید و از کسی که در جایگاه دقیق تخصص دارد، پاسخ دریافت کنید. شگفت انگیز."

این چگونه اتفاق افتاد؟ چگونه ردیت از یک باتلاق تب آور انزجارآور به واحه ای از شادی، تخصص و نشاط تبدیل شد؟ حذف فجیع ترین ساب ردیت ها اولین قدم بود و نه یک قدم غیرقابل بحث. بحث های خوب و ضروری آزادی بیان به دنبال داشت. اما این سایت همیشه به کاربران خود کنترل بیشتری نسبت به سایر پلتفرم های اصلی اجتماعی داده است. ناظران ردیت تقریباً منحصراً داوطلب هستند و کاربران قدرتمندی هستند. آنها قوانین ساب ردیت هایی را که اجرا می کنند تعیین می کنند و تمایل دارند کار خود را جدی بگیرند. ساب ردیت r/AskHistorians به دلیل اینکه یکی از پربازدیدترین جوامع در ردیت است، شهرت دارد - به جای حذف برخی از نظرات، به نظر می رسد بیشتر آنها را حذف می کند. اگر این را دوست ندارید و افراد زیادی هستند که این کار را نمی کنند، می توانید به ساب ردیت دیگری برای علاقه مندان به تاریخ بپیوندید. یا مال خود را شروع کنید.

در ردیت، این مردم هستند - نه پلتفرم - که تصمیم می گیرند که هر جامعه ای چگونه باشد. (ردیت هنوز هم گاهی اوقات کل ساب ردیت ها را ممنوع می کند، همانطور که اخیراً با گروهی که تهدیدهای خشونت آمیز ارسال می کردند، انجام داد.) حتی مضحک ترین انجمن ها انتظارات خود را اعلام می کنند. در ساب ردیت r/DivorcedBirds، که برای به اشتراک گذاشتن تصاویری از پرندگانی است که "به نظر می رسد تک همسران سریالی هستند"، ناظران موارد زیر را مشخص می کنند: "لطفاً تصاویری از پرندگانی ارسال کنید که به نظر می رسد دو بار (یا بیشتر!) طلاق گرفته اند و یک شرح اصلی در مورد داستان پشت آنها." همچنین: بدون عکس از "زنان انسانی". بدون هنر، نقاشی یا فتوشاپ و "بدون پرنده مرده".

دادن این مقدار کنترل به کاربران بر روی یک پلت فرم اصلی اجتماعی اساساً دیگر بی سابقه است. این یک بازگشت به وب اولیه است، زمانی که مردم باید از سایت هایی که می خواستند بخشی از آن باشند، مراقبت می کردند و این یک تضاد آشکار با نحوه تکامل سایر سایت های رسانه های اجتماعی است.

ردیت در زمانی در حال افزایش است که بیشتر بقیه وب اجتماعی ترش شده است. پلتفرم‌های اصلی با ترکیبی از ربات‌ها، متعصبان و هوش مصنوعی بد، به‌ویژه از این جهت که پلتفرم‌هایی مانند X و فیس‌بوک اعلام کرده‌اند که محتوای پست‌های مردم هیچ ربطی به آنها ندارد، پر شده‌اند. اینگونه است که ما به این نقطه رسیدیم که ردیت، از همه جا، به عنوان یک نیروی خیر یا حداقل نیرویی برای یادآوری وعده یک وب باز غیرمتمرکز، شهرت پیدا کرده است.

غول‌های اجتماعی که در محراب مقیاس کلان عبادت می‌کنند - فیس‌بوک، اینستاگرام، تیک‌تاک، X - این کار را به بهای انسانیت انجام داده‌اند. آنها الگوریتم‌های خود را آموزش می‌دهند تا چیزهایی را به مردم بدهند که آنها را عصبانی و می‌ترساند و آنها را به حرکت در می‌آورد. ردیت جاه طلبی های خود را برای رشد نمایی دارد، اما تا کنون توانسته است در حین فعالیت در مقیاس بزرگ، احساس گروه کوچکی را حفظ کند.

سوال این است که آیا این یک مدل پایدار است؟ اگر این لحظه طلایی برای ردیت یک رنسانس نباشد، بلکه آخرین هورا باشد - یک یادآوری نهایی از آنچه می توانست باشد، قبل از اینکه سونامی هوش مصنوعی مکان هایی را که زمانی با انسانیت می درخشیدند، از بین ببرد؟ ردیت به تازگی محصول هوش مصنوعی خود را با نام Reddit Answers رونمایی کرد که باعث انزجار بسیاری از کاربرانش شد. و برخی از کاربران قدیمی نگران این هستند که با هجوم افراد عادی به این پلتفرم، چیزی ضروری از دست خواهد رفت.

بخوانید: آیا اینگونه است که ردیت به پایان می رسد؟

با این حال، در حال حاضر، ردیت فوق العاده اصیل و به طرز تکان دهنده ای سخاوتمند است، یعنی عمیقاً و باشکوه انسانی است. این ارتباط با دیگران را فراهم می کند، کنجکاوی را تحریک می کند و - حداقل در برخی از ساب ردیت ها - احساس می کنید که زمان خوبی را سپری کرده اید، که در سایر پلتفرم های اجتماعی نادر است. زیرا به اندازه متفاوت بودن هر انجمن ردیت، هر ساب ردیت خوبی به همان دلیل به طور غیرقابل مقاومتی فریبنده است: مردم.

اخیراً، کسی سوالی را در r/AskReddit مطرح کرد: "چه کاری در این پلتفرم انجام داده اید که بیشتر به آن افتخار می کنید؟" پاسخ ها از جدی تا بی احترامی متغیر بود. مردم احساس خوبی نسبت به استفاده از ردیت برای خواندن بیشتر و به چالش کشیدن درک خود از جهان داشتند. دیگران خود را به خاطر عدم ارسال نظرات متوسط زمانی که انگیزه آن را داشتند، تحسین کردند. یک نفر گفت که دو سال را در یک ساب ردیت گیتار صرف یادگیری 100 تکنوازی مختلف کرده است. دیگری گفت که چگونه یک کتاب آشپزی از دستور العمل های مهندسی معکوس پاندا اکسپرس را به شادی سایر کاربران ارسال کرده است (اگرچه ظاهراً نه به شادی پاندا اکسپرس). شخص دیگری احساس غرور می کرد که به سایر Redditor ها آموزش داده است که چگونه یک جعبه پر از بادام زمینی بسته بندی را بدون ایجاد کثیفی باز کنند. یکی نوشت: "من بیش از ده سال است که به غریبه ها در مورد سوالات مختلف ریاضی آنها کمک می کنم!" دیگری: "من هر از گاهی مردم را می خندانم."

آنچه ردیت انجام می دهد، این است که به مردم فضایی می دهد که می توانند آن را ایجاد و به طور جمعی کنترل کنند، و جایی که می توانند سوالات پشت سر هم را از یکدیگر بپرسند، در هر جایگشت ممکن. این مکان پر از تخصص و خرد واقعی است و پر از سوراخ های خرگوش است. اما تنها دو سوالی که مردم واقعاً در ردیت می پرسند، اگر به آن فکر کنید، اینها هستند: آیا من تنها هستم؟ آیا من خوب هستم؟ و پس از این همه سال، در ساب ردیت پشت سر هم، مهم نیست موضوع مورد بحث چیست، همان پاسخ ها همچنان می آیند: شما تنها نیستید. و ممکن است خوب نباشید. اما ما اینجا هستیم.


این مقاله در نسخه چاپی آوریل 2025 با عنوان "اینترنت هنوز هم می تواند خوب باشد" منتشر شده است.