در 6 ژانویه 2021، جلیس و مارک میدلتون، یک زوج متاهل از تگزاس، به محوطه کنگره تجاوز کردند و به هزاران شورشی که در مقابل ضلع غربی ساختمان جمع شده بودند، پیوستند.
جمعیت حاضر به خط باریکی از افسران حمله می کردند و اسپری فلفل در هوا پخش می شد. این زوج به جای عقب نشینی در مواجهه با خشونت، به مانع موقتی که پلیس ایجاد کرده بود فشار آوردند، افسران را زدند و سعی کردند یکی را به داخل جمعیت بکشند. آنها تنها پس از آنکه خودشان مورد اصابت اسپری فلفل قرار گرفتند، تسلیم شدند، و اگرچه نتوانستند وارد کنگره شوند، اما به کاری که انجام دادند افتخار می کردند: خانم میدلتون بعداً در فیس بوک نوشت: "ما با پلیس جنگیدیم تا وارد کنگره شویم و با اسپری فلفل مورد ضرب و شتم قرار گرفتیم، اما به خدا قسم میهن پرستان وارد شدند!"
من این را می دانم زیرا من یکی از ده ها وکیلی بودم که شورشیان را محاکمه کردم و بخشی از تیمی بودم که به طور خاص میدلتون ها را محاکمه کرد. (روز پنجشنبه، وزارت دادگستری را ترک کردم و فقط از طرف خودم صحبت می کنم.) یک لحظه از محاکمه آنها در ذهن من باقی مانده است. در دقایق ناخوشایند قبل از اعلام حکم، در دادگاه نشسته بودم، متوجه شدم که آقای میدلتون جوراب های "ترامپ" را پوشیده بود، با چهره رئیس جمهور که در کنار آن دوخته شده بود. آن نشانه کوچک وفاداری به نظرم بسیار غم انگیز بود. میدلتون ها آماده بودند برای مردی به زندان بروند که به احتمال زیاد اصلاً به آنها اهمیت نمی داد.
میدلتون ها به تمام اتهامات، از جمله اتهامات حمله به افسران فدرال، محکوم شدند. اما روز دوشنبه، آقای ترامپ آنها و نزدیک به 1600 نفر دیگر که به نام او به کنگره حمله کردند را مورد عفو قرار داد. من فکر می کنم که او این کار را نه از روی همدردی با شورشیان، بلکه به این دلیل انجام داد که آزادی آنها به نفع اوست.
در حالی که به نظر می رسد برخی از شورشیان محکوم شده واقعاً پشیمان هستند، و برخی دیگر به نظر می رسد به سادگی آماده اند تا سیاست را پشت سر بگذارند، بسیاری دیگر با پایان دادن به آنچه که آنها محاکمه های ناعادلانه می بینند، جسور شده اند. آنها که توسط رئیس جمهور آزاد شده اند، هرگز اینقدر خطرناک نبوده اند.
استوارت رودز را در نظر بگیرید که گروه او، نگهبانان قسم خورده، در 6 ژانویه در نزدیکی واشنگتن اسلحه و مهمات مستقر کرده بود تا پیش بینی "یک مبارزه خونین و ناامیدانه" را داشته باشند. یا انریکه تاریو، که پسران مفتخرش شورشیان را به داخل کنگره هدایت کردند و درست پس از انتخابات 2020 اعلام کرده بود که در حالی که او و پیروانش جنگ داخلی را آغاز نخواهند کرد، مطمئناً "آن را به پایان خواهند رساند".
آنها اکنون آزاد هستند تا به دنبال انتقام باشند و قبلاً گفته اند که آن را می خواهند. آقای تاریو پس از آزادی خود در این هفته اعلام کرد که "موفقیت انتقام خواهد بود." او افزود: "حالا نوبت ماست."
تاثیر - و من باور دارم هدف - این عفوها، تشویق افراد مسلح و شبه نظامیان وفادار به رئیس جمهور است که در برابر دولت پاسخگو نیستند. دموکراسی های غیرلیبرال و دیکتاتوری های صریح اغلب به چنین گروه های شبه نظامی متکی هستند، که سازماندهی و جدی بودن آنها می تواند به طور گسترده ای متفاوت باشد، از خشونت طلبانی که قانون حجاب ایران را اجرا می کنند تا نیروهای دفاع شخصی متحد کلمبیا که مخالفان دولت را کشته اند.
در اینجا در آمریکا، گروه های اعدام دسته جمعی و کوکلاکس کلان یک سیستم طبقاتی نژادی را با خشونت تقویت کردند که دولت های ایالتی، در بیشتر موارد، تمایلی به انجام آن نداشتند. اما برای دههها، دلیل کمی برای ترس از این داشتیم که افراد مسلح یا شبهنظامیان اراده دولت را اجرا کنند.
این ممکن است در حال تغییر باشد. شورشیانی که به افسران پلیس در کنگره حمله کردند، خواستار به دار آویختن سیاستمدارانی شدند که با آقای ترامپ مخالف هستند، اعلام کردند که "خون ریخته خواهد شد" و "من قصد دارم قبل از آنکه نوبت به من برسد، افراد دیگری را برای کشورشان بکشم، اگر کار به آنجا برسد". اما این فقط آمادگی آنها برای خشونت نیست. یک افسر که شورش های زیادی را دیده بود، به من توضیح داد که 6 ژانویه چقدر متفاوت بود: او گفت که اکثر شورشیان در سطحی می دانند که کاری که انجام می دهند اشتباه است، اما این افراد فکر می کردند که حق با آنهاست. عفوهای روز دوشنبه باورهای این شورشیان را در مورد هدف خود و وفاداری آنها به مردی که رهبری آن را بر عهده دارد، تقویت خواهد کرد.
به نظر می رسد آقای ترامپ از این احتمال هیجان زده است. وقتی روز سه شنبه از او پرسیده شد که آیا گروه هایی مانند پسران مفتخر و نگهبانان قسم خورده در گفتگوهای سیاسی جایگاهی دارند، گفت: "باید ببینیم"، و افزود که "اینها افرادی بودند که واقعاً کشور ما را دوست دارند."
آزاد شدن اعضای این گروه ها، که دو برابر به او وفادار هستند، و مشتاق اجرای برنامه های او و ساکت کردن منتقدانش از طریق خشونت، برای او ارزش زیادی دارد. آقای ترامپ تمایل خود را برای استفاده از قدرت عفو خود نشان داده است و چیز کمی مانع از انجام مجدد آن می شود.
بعد چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ افراد مسلح می توانند دشمنان فرضی دولت را مورد آزار و اذیت، حمله یا حتی کشتن قرار دهند. رئیس جمهور می تواند تحت این بهانه واهی که این افراد مسلح در دفاع از خود عمل می کردند، آنها را به دلیل جنایات فدرال عفو کند یا فرمانداران سازگار را برای انجام همین کار در مورد جرایم ایالتی تحت فشار قرار دهد. در چنین سناریویی، رئیس جمهور می تواند افراد وفادار به خود را به معنای واقعی کلمه بالاتر از قانون قرار دهد. این نوع خشونت بخشی از گذشته ما بود. ممکن است بخشی از آینده ما باشد.
این یک احتمال ترسناک است، اما اجتناب ناپذیر نیست. گروه هایی مانند موسسه حمایت و حمایت قانون اساسی در دانشگاه جورج تاون از قبل با مقامات ایالتی در مورد قانونگذاری برای تعطیل کردن فعالیت های شبه نظامی که از جمله موارد دیگر، در روند کار دولت یا حقوق اساسی مردم دخالت می کند، همکاری می کنند. اجرای قانون محلی می تواند و باید حفاظت از گروه هایی را که شبه نظامیان خصوصی غیرقانونی ممکن است ابتدا هدف قرار دهند، مانند مهاجران، افراد ترنس و سیاستمداران مخالف، در اولویت قرار دهد.
این تلاشها به دلیل اینکه چگونه بسیاری از مقامات منتخب ما محاسبات خود را در مورد حمله تغییر دادهاند، اکنون بسیار فوری هستند. الیز استفانیک، یک جمهوری خواه در مجلس نمایندگان، زمانی گفت که شورشیان باید «به حداکثر مجازات قانونی محاکمه شوند». سه سال بعد، او آنها را "گروگان" می خواند و اکنون انتخاب رئیس جمهور برای سفیر در سازمان ملل است.
مدت کوتاهی پس از حمله، کلی لوفلر، که در آن زمان سناتور جمهوری خواه جورجیا بود، گفت که "خشونت، بی قانونی و محاصره تالارهای کنگره نفرت انگیز است." با این حال، در سال های بعد، او مکرراً تحقیقات مجلس در مورد حمله را "نمایشی" خواند و گفت که هر گونه کیفرخواست بر اساس کار آن "باید بی درنگ رد شود". او نیز اکنون برای خدمت در کابینه رئیس جمهور نامزد شده است. حتی آقای ترامپ زمانی 6 ژانویه را "حمله ای شنیع" خواند و گفت: "کسانی که قانون را زیر پا گذاشتند، تاوان خواهند داد." موضع او، کاملاً واضح است، تغییر کرده است.
اگرچه طبق قانون ملزم به ایجاد یک پلاک برای تجلیل از افسران پلیسی که از کنگره دفاع کردند، است، رهبران کنگره نتوانسته اند این کار را انجام دهند. به نظر می رسد حیرت آور است که آنها از قدردانی از افرادی که جان آنها را نجات داده اند، امتناع می کنند. اما جاه طلبی های برخی از مقامات دقیقاً همین کار را می طلبد.
عفوهای رئیس جمهور بخشی از این تلاش جمعی برای فراموش کردن است. غیر لیبرالیسم به پنهان کردن جنایات گذشته خود متکی است، خواه این جائر بولسونارو، زمانی که رئیس جمهور برزیل بود، کودتای نظامی 1964 در کشورش را جشن می گرفت، یا دولت ولادیمیر پوتین تبرئه کردن دشمنان سیاسی اتحاد جماهیر شوروی را رد می کند.
گذشته برای دشمنان دموکراسی بسیار مهم است و ما نباید آن را واگذار کنیم. قربانیان 6 ژانویه باید از کنگره شکایت کنند تا یادبود خود را نصب کنند. و دانشگاهیان باید صدها شکایت جنایی را در پرونده فدرال ذخیره کنند که با جزئیات غیرقابل انکاری توضیح می دهد که هر متهم در آن روز چه کرده است.
بقیه ما نیز باید از فراموش شدن وحشت های 6 ژانویه جلوگیری کنیم. آن روز را گرامی بدارید. در مورد حمله بخوانید و فیلم ها را تماشا کنید. آن را در گفتگوهای خود زنده نگه دارید. انجام این کار مهم است. زیرا در زمانی که حرفه بسیاری از سیاستمداران به فراموش کردن بستگی دارد، حافظه خود یک عمل مقاومت است.
برندان بالو (@brendanballou) به مدت پنج سال وکیل وزارت دادگستری بود. او روز پنجشنبه استعفا داد.
عکس های منبع از برندان اسمیالوفسکی و لورادو/گتی ایمیجز.
تایمز متعهد به انتشار تنوع نامه ها به سردبیر است. مایلیم نظر شما را در مورد این یا هر یک از مقالات خود بشنویم. در اینجا چند نکته وجود دارد. و این ایمیل ما است: [email protected].
بخش نظرات نیویورک تایمز را در فیس بوک، اینستاگرام، تیک تاک، واتس اپ، X و Threads دنبال کنید.