چه ایالات متحده اکنون به عنوان دشمن اروپا واجد شرایط باشد یا نه، واضح است که نقش پس از جنگ آن به عنوان ضامن امنیت اروپا به پایان رسیده است. فریدریش مرز قبلاً خواستار استقلال استراتژیک اروپا از واشنگتن شده است - یک اعلامیه تعیین کننده برای صدراعظم احتمالی آینده آلمان.
برای رهبران اروپایی، رویارویی با این لحظه تاریخی به معنای آماده شدن برای دفاع از منافع ملی خود به تنهایی است - از جمله، به طور بالقوه، در برابر ایالات متحده. و در هر رقابت استراتژیک آینده با واشنگتن، اروپا یک برگ برنده نادیده گرفته شده دارد: توانمندی تولیدی.
اروپا به رهبری آلمان، در مجموع، از ایالات متحده در فولاد، وسایل نقلیه، کشتی ها و هواپیماهای غیرنظامی بیشتر تولید می کند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا به طور متوسط برای خدمات دهی به بدهی های خود کمتر از ایالات متحده می پردازند. این به اتحادیه اروپا قدرت صنعتی و توان مالی می دهد تا از اوکراین حمایت کند و به خلع سلاح داخلی بپردازد، زیرا دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، کییف و ناتو را رها می کند. اما این امر مستلزم آن است که این بلوک در دفاع از خود سرمایه گذاری کند و از پایگاه تولیدی که از آن در برابر دامپینگ تجاری چین و تعرفه های ایالات متحده حمایت می کند، دفاع کند.
بسیاری از رهبران اروپایی با حسادت به بخش فناوری ایالات متحده نگاه می کنند. اما تولید نقش بسیار بیشتری در اقتصاد اتحادیه اروپا نسبت به ایالات متحده دارد. به طور متوسط، تولید ۱۶.۴ درصد از ارزش افزوده ناخالص اتحادیه اروپا را تشکیل می دهد، در حالی که این رقم در ایالات متحده تنها ۱۱ درصد است. بخش تولیدی اتحادیه اروپا ۳۰ میلیون نفر را در استخدام دارد، در حالی که این رقم در ایالات متحده تنها ۱۳ میلیون نفر است. در حالی که فناوری ایالات متحده بسیار سودآور است، این صنعت تنها ۶.۵ میلیون نفر را در استخدام دارد.
اقتصاد راکد اتحادیه اروپا باعث شده است که اروپا بخش های با فناوری پیشرفته را بر پایه صنعتی "قدیمی" خود اولویت دهد. اما در حالی که فناوری های جدید مهم هستند، این یک دوگانگی نادرست است. سه دلیل وجود دارد که چرا حفظ برتری تولیدی اروپا نه تنها برای رشد آن، بلکه برای امنیت آن نیز حیاتی است.
اول، تولید باعث رشد اندک بهره وری می شود که اروپا هنوز تولید می کند. در حالی که فناوری های دیجیتال رشد بهره وری ایالات متحده را به پیش برده اند، در پنج اقتصاد بزرگ منطقه یورو، تولید به اصطلاح میان فناوری - مانند خودرو و ماشین سازی - بر 10 بخش برتر مسلط بوده است و از سال 2012 بیشترین رشد بهره وری را داشته است.
اگر اتحادیه اروپا قصد دارد افزایش های بزرگ و فوری در هزینه های دفاعی را تامین کند، به درآمد ایجاد شده توسط بخش صنعتی خود نیاز دارد تا درآمد مالیاتی ایجاد کند و سطح بدهی های خود را پایدار نگه دارد. این بخش ها به هیچ وجه یک هدف از دست رفته نیستند. به عنوان مثال، ASML که به طور گسترده به عنوان مهمترین شرکت فناوری اروپا شناخته می شود، یک ماشین ساز است. صادرات فناوری پاک ۴ درصد از تولید ناخالص داخلی آلمان را تشکیل می دهد، رقمی که در هیچ اقتصاد دیگری از گروه هفت یا حتی چین بی نظیر است.
دوم، تولید صنعتی پیش شرطی برای تسلیح مجدد سریع اروپا است. اروپا نه تنها بیشتر از ایالات متحده خودرو تولید می کند و 50 درصد بیشتر فولاد تولید می کند، بلکه ایرباس نیز در سال 2024 دو برابر بیشتر از بوئینگ بحران زده هواپیما تولید کرده است. و اروپا صنایع بالادستی حیاتی برای تولید دفاعی، مانند فولاد و مواد شیمیایی را حفظ می کند، اگرچه آنها از هزینه های بالای انرژی رنج می برند.
امروزه، زنجیره های تامین برای صنعت مدرن به عنوان زنجیره های تامین دفاعی عمل می کنند. ایالات متحده هشداری است در مورد خطرات اجازه دادن به آنها برای از بین رفتن: این کشور یک صنعت کشتی سازی نظامی را حفظ می کند که تا حدی به دلیل تعداد کم کشتی های تجاری تولید شده، با هزینه های بیش از حد و ناکارآمدی دست و پنجه نرم می کند و زنجیره های تامین خود را از بین می برد. در مقابل، اروپا هنوز هر سال تعداد قابل توجهی کشتی بسیار تخصصی تولید می کند.
سوم، حتی در حالی که اروپا قصد دارد در فناوری های پیشرفته به ایالات متحده برسد، مزیت نسبی آن در روابط فراآتلانتیک به تولید ادامه خواهد یافت. از آنجایی که ظرفیت صنعتی ایالات متحده نمی تواند با تقاضای داخلی مطابقت داشته باشد، اتحادیه اروپا مدت هاست که مازاد تجاری در تجارت کالا با ایالات متحده دارد که تحت سلطه ماشین آلات، خودروها و مواد شیمیایی است. بخش عمده ای از تولید پیشرفته آن به اروپا و آسیا برون سپاری می شود. از طرف دیگر، اروپا عمدتاً برای خدمات فناوری و نرم افزاری خود به ایالات متحده وابسته است.
واشنگتن قصد دارد رابطه تجاری را دوباره صنعتی و متعادل کند. اما در اقتصادی که در حال حاضر بالاتر از ظرفیت کامل خود عمل می کند، با بازار کار فشرده و کنترل های برنامه ریزی شده بر مهاجرت، محدودیت هایی در گسترش عرضه داخلی وجود خواهد داشت. تولید می تواند اطمینان حاصل کند که اتحادیه اروپا همچنان یک شریک ضروری برای یک دولت معاملهگرتر ایالات متحده باقی میماند.
اما کارت برنده اروپا هم به دلیل غفلت و هم تردید به خطر افتاده است. صنعت دفاعی به دلیل تولید سفارشی و پراکنده و سال ها کمبود بودجه تضعیف شده است. حتی اگر بودجه های دفاعی اکنون افزایش یابد، کسری انباشته شده در دهه گذشته نسبت به هدف هزینه کرد ناتو 2 درصد از تولید ناخالص داخلی هر کشور به 850 میلیارد یورو (916.9 میلیارد دلار) می رسد.
در همان زمان، اتحادیه اروپا در حالی که بخش تولیدی گسترده تر به تدریج توسط چین تحت فشار قرار می گیرد، مردد است. از زمانی که حباب املاک چین در سال 2021 ترکید، چین سرمایه گذاری در خودرو، ماشین آلات، فناوری پاک و هوانوردی را دو برابر کرده است - علیرغم کمبود تقاضای داخلی برای این کالاها. چین با صادرات تولید بیش از حد خود، در حال کاهش بازارهای صادراتی جهانی تولیدکنندگان اتحادیه اروپا است.
صنعت خودرو نوک نیزه است. تا همین اواخر در سال 2020، چین صادرکننده خالص خودرو نبود. اکنون، سالانه 5 میلیون خودرو بیشتر از واردات خود صادر می کند، در حالی که صادرات خالص خودرو آلمان از قبل از همه گیری کووید-19 به نصف کاهش یافته است - زنجیره های تامین را از ایتالیا تا چکیا پایین می آورد.
تولید بیش از حد چین حتی یک خطر امنیتی مستقیم در برخی بخش ها است. سال گذشته، چین شرکت Skydio، سازنده هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده را از باتری ها جدا کرد و تحویل به اوکراین را متوقف کرد. منتقدان یک سیاست صنعتی اروپایی به طور انعکاسی از خطرات حمایت از به اصطلاح بازنده ها هشدار می دهند. با این حال، اروپا اجازه داد Northvolt ورشکست شود - که تهدیدی برای تعمیق وابستگی این قاره به چین است.
ترامپ با اضافه کردن به مشکلات اروپا قصد دارد به زودی تعرفه هایی را بر کالاهای اتحادیه اروپا اعمال کند و یارانه های سبز جو بایدن، رئیس جمهور سابق را که به نفع خودروسازان و سازندگان توربین های بادی اتحادیه اروپا بود، پس می گیرد. با سیل آسا شدن بازارهای جهانی توسط چین و عدم تمایل ظاهری ایالات متحده به پذیرش واردات بیشتر اتحادیه اروپا، بازارهای خارجی اروپا یا آلمان را مانند پس از بحران یورو نجات نخواهند داد.
اما اتحادیه اروپا می تواند سرنوشت خود را به دست خود بگیرد. آلمان کشوری است که بیشتر در معرض عدم تعادل چین قرار دارد و همچنین بیشترین فضای مالی را برای پاسخگویی دارد. دولت مرز آینده به تازگی یک بسته هزینه های دفاعی و زیربنایی گسترده به ارزش حداقل اعلام کرده است که ارزش آن حداقل ۱۱ درصد از تولید ناخالص داخلی آن است - ترمز بدهی آلمان را که به عنوان یک ژاکت مالی غیر ضروری عمل می کرد، کنار گذاشت. این احتمالاً برای پایان دادن به خشکسالی سرمایه گذاری که بزرگترین اقتصاد اروپا را آزار می دهد، حیاتی خواهد بود. سرمایه گذاری بیشتر باعث افزایش تقاضای داخلی و جبران بازارهای صادراتی از دست رفته خواهد شد. اما صرفاً افزایش تقاضای کل کافی نیست: اتحادیه اروپا همچنین باید آن را به سمت صنایع استراتژیک هدایت کند.
اتحادیه اروپا باید از سیاست تجاری و صنعتی برای دور کردن تقاضای غیرنظامی از چین و به سمت تولید "ساخت اروپا" استفاده کند. اتحادیه اروپا در حال مذاکره برای یک معامله صنعتی پاک است. هدف آن باید این باشد که سیاست های گسترده ای را در سطح بخش ها به اجرا درآورد که تقاضای اروپا را متمرکز کند، رقابت شدید درون اتحادیه اروپا را مجاز کند اما از کمک های مالی خاص شرکت ها اجتناب کند.
هزینه مالی این تغییرات قابل مدیریت است. صندوق بین المللی پول تخمین می زند که یارانه های فناوری پاک قانون کاهش تورم سالانه حدود 0.25 درصد تا ۰.۴ درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده برای ایالات متحده هزینه دارد. اروپا با میانگین پایین تر سطح بدهی و کسری بودجه خود، به راحتی می تواند از مقیاس مشابه سرمایه گذاری برخوردار باشد.
چالش دیگر حفظ گشودگی نسبت به شرکای تجارت آزاد است: برای حفظ مقیاس بازار، اطمینان از رقابت و سرمایه گذاری در اتحادهای جدید با خروج ایالات متحده از صحنه جهانی. یک راه حل ساده این است که 72 شریک اتحادیه اروپا با توافق نامه های تجارت آزاد را در قوانین محتوای محلی بگنجانیم و تقاضای دسترسی متقابل داشته باشیم. گزینه دیگر این است که طرح های یارانه ای را طراحی کنیم که محصولات را بر اساس استانداردهای زیست محیطی، امنیت ملی و کار امتیازدهی می کنند - اطمینان حاصل شود که شرکایی مانند کانادا، بریتانیا و مرکوسور واجد شرایط هستند در حالی که چین را حذف می کنند.
به موازات آن، این قاره باید به سمت تولید کیت نظامی استاندارد شده برای تولید انبوه حرکت کند. وعده قراردادهای دفاعی پایدار در حال حاضر بازار سهام آلمان را احیا می کند و ثابت می کند که تقاضای هدفمند می تواند هسته صنعتی اروپا را بازگرداند.
دو راه برای انجام این کار وجود دارد. یکی تکیه بر تخصص های ملی است: فرانسه در تولید هواپیما، آلمان در تانک، هلند در رادار و لهستان در هواپیماهای بدون سرنشین. رویکرد دیگر این است که غنائم را با ملزم کردن تولیدکنندگان دفاعی پیشرو اتحادیه اروپا به گسترش کارخانه های خود در سراسر قاره، درست مانند نحوه عملکرد ایرباس، تقسیم کنیم.
لایحه های امضای بایدن - قانون کاهش تورم و قانون CHIPS و Science - با هدف متوقف کردن افول صنعتی طولانی مدت ایالات متحده و کاهش وابستگی آن به چین بود. از قضا، اکنون اتحادیه اروپا است، نه ایالات متحده، که به شدت به این سیاست ها نیاز دارد.
برخی از تغییرات در حال حاضر در حال انجام است: اتحادیه اروپا در حال افزایش هزینه های دفاعی، مذاکره برای یک معامله صنعتی پاک و استقرار ابزارهای دفاع تجاری خود در برابر چین است. اما این تلاش ها باید بلندپروازانه تر و هماهنگ تر باشند. بازار بزرگ اروپا، شروع زودهنگام در تولید و نیروی کار بزرگ و آموزش دیده به آن شانس موفقیت می دهد. یک مهندس 50 ساله خودرو آلمانی بعید است که به عنوان یک کارآفرین دیجیتال دوباره متولد شود، اما چنین کارگری می تواند برای فناوری پاک یا تولید دفاعی آموزش ببیند
درست کردن سیاست صنعتی موقعیت استراتژیک اروپا را تقویت می کند. این امر به کمبودهای دفاعی فوری مانند کمبود قابلیت اطلاعاتی یا دارایی های ناکافی حمله دقیق دوربرد رسیدگی نمی کند. اما علیرغم اضطراب وجودی، اروپا همچنان یک منطقه ثروتمند با یک پایگاه صنعتی قدرتمند است که می تواند هم تسلیح مجدد و هم رشد بهره وری مورد نیاز برای تامین مالی آن را به پیش ببرد.
اعمال تعرفه های ترامپ به تنهایی بعید است که به این زودی ها تولید ایالات متحده را بازگرداند. در آینده، ایالات متحده ممکن است با یک انتخاب روبرو شود: ادامه واردات مازاد تولید اتحادیه اروپا یا تثبیت وابستگی خود به چین. بزرگترین خطر این است که رهبران اتحادیه اروپا به جای دفاع از قدرت صنعتی خود، با یکدیگر مشاجره کنند. از این نظر، جی دی ونس، معاون رئیس جمهور ایالات متحده، درست می گفت که اروپا باید نگران دشمن داخلی باشد.