ترامپ در حال براندازی نظم جهانی است که آمریکا بنا نهاد

در حالی که رئیس‌جمهور آمریکا پوتین را در آغوش می‌گیرد، متحدان دیرینه، ایالات متحده را نه تنها غیرقابل اعتماد، بلکه تهدیدی بالقوه برای امنیت خود می‌دانند.

رئیس‌جمهور هری ترومن، چپ، و وزیر امور خارجه‌اش دین آچسون، در اینجا در سال ۱۹۴۹ دیده می‌شوند.
رئیس‌جمهور هری ترومن (چپ) و وزیر امور خارجه‌اش دین آچسون، که در اینجا در سال ۱۹۴۹ دیده می‌شوند، رهبری جهانی آمریکا را پس از جنگ جهانی دوم تثبیت کردند. عکس: Bettmann Archive/Getty Images
Bettmann Archive/Getty Images
امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در یک سخنرانی تلویزیونی درباره جنگ در اوکراین در ۵ مارس گفت: «ما در حال ورود به دوران جدیدی هستیم».
امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در یک سخنرانی تلویزیونی درباره جنگ در اوکراین در ۵ مارس گفت: «ما در حال ورود به دوران جدیدی هستیم». عکس: Adrien Fillon/Zuma Press
Adrien Fillon/Zuma Press
صندلی‌ها پس از جلسه فاجعه‌بار بین رئیس‌جمهور ترامپ و رئیس‌جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، در ۲۸ فوریه، از میز امضا در کاخ سفید برداشته می‌شوند.
صندلی‌ها پس از جلسه فاجعه‌بار بین رئیس‌جمهور ترامپ و رئیس‌جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، در ۲۸ فوریه، از میز امضا در کاخ سفید برداشته می‌شوند. عکس: Carol Guzy/Zuma Press
Carol Guzy/Zuma Press
شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، جلو، و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در اجلاس بریکس در کازان، روسیه، ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴.
شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین (جلو) و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در اجلاس بریکس در کازان، روسیه، ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴. عکس: Ramil Sitdikov/brics/Associated Press
Ramil Sitdikov/brics/Associated Press
اوکراینی‌ها در ۲۳ فوریه ۲۰۲۵، در آستانه سومین سالگرد تهاجم روسیه به اوکراین، از مزار سربازان در یک گورستان نظامی در لویو بازدید می‌کنند.
اوکراینی‌ها در ۲۳ فوریه ۲۰۲۵، در آستانه سومین سالگرد تهاجم روسیه به اوکراین، از مزار سربازان در یک گورستان نظامی در لویو بازدید می‌کنند. عکس: yuriy dyachyshyn/Agence France-Presse/Getty Images
yuriy dyachyshyn/Agence France-Presse/Getty Images
رهبران اروپایی در اجلاس سران در لندن در ۲ مارس، چند روز پس از دیدار زلنسکی با رئیس‌جمهور ترامپ، از رئیس‌جمهور اوکراین استقبال کردند.
رهبران اروپایی در اجلاس سران در لندن در ۲ مارس، چند روز پس از دیدار زلنسکی با رئیس‌جمهور ترامپ، از رئیس‌جمهور اوکراین استقبال کردند. از چپ به راست: امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، زلنسکی و دونالد توسک، نخست‌وزیر لهستان. عکس: christophe ena/Press pool
christophe ena/Press pool
راین‌متال، یک شرکت دفاعی آلمانی، خودروهای جنگی پوما را در کارخانه‌ای در آلمان، ۲۰۲۳ تولید می‌کند.
راین‌متال، یک شرکت دفاعی آلمانی، خودروهای جنگی پوما را در کارخانه‌ای در آلمان، ۲۰۲۳ تولید می‌کند. صدراعظم فردریش مرتز در حال برنامه‌ریزی برای افزایش گسترده هزینه‌های دفاعی این کشور است. عکس: FABIAN BIMMER/REUTERS
FABIAN BIMMER/REUTERS

دوران ۸۰ ساله آمریکا به عنوان قوی‌ترین قدرت جهان، یک هژمون نسبتاً خیرخواه که شرکا و متحدان مشتاقی را جذب می‌کرد، ریشه در دو ابتکار بزرگ ایالات متحده داشت که در پاسخ به آشفتگی جنگ جهانی دوم راه‌اندازی شدند.

یکی از آن‌ها برگزاری کنفرانس برتون وودز در سال ۱۹۴۴ بود که ایده تجارت آزاد و تعرفه‌های پایین را تثبیت کرد و رفاه بی‌سابقه‌ای را برای غرب به ارمغان آورد. دیگری، پنج سال بعد، رهبری تأسیس ناتو بود، اتحادی که در جنگ سرد پیروز شد و صلح را در اروپا تضمین کرد.
دین آچسون، مشاور کلیدی روزولت و ترومن در طول این دوره، نوشت که برای ایجاد این سیستم از دل هرج و مرج و ویرانه‌های جنگ جهانی، آمریکا نیاز داشت «تلاشی خلاقانه و منحصر به فرد در تاریخ و حتی بزرگتر از آنچه در دوره قبلی جنگ انجام شد، انجام دهد.» آچسون، که اولین بار در دهه ۱۹۳۰ برای مبارزه با انزواطلبان «اول آمریکا» وارد سیاست شد، خاطرات خود را «حاضر در زمان آفرینش» نامید.
هر دوی این میراث‌ها با سرعتی خیره‌کننده توسط رئیس‌جمهور ترامپ در حال نابودی هستند. دولت دوم او نزدیک‌ترین متحدان آمریکا را با تعرفه‌های تنبیهی هدف قرار داده، دستور توقف ناگهانی کمک‌های نظامی به اوکراین را صادر کرده، کمک‌های خارجی را مسدود کرده و چشم‌انداز همسویی ژئوپلیتیکی با روسیه اقتدارگرا را مطرح می‌کند.
ترامپ در سخنرانی روز سه‌شنبه خود در کنگره گفت: «تقریباً هر کشوری در روی زمین دهه‌ها از ما سوءاستفاده کرده است و ما دیگر اجازه نخواهیم داد این اتفاق بیفتد.» وی افزود: «اکنون ما حاکمیت خود را بازپس می‌گیریم.»
اقدامات او بقیه جهان را برای یافتن پاسخی مناسب به تکاپو انداخته است، تغییری عمیق در نظم بین‌المللی که در آن متحدان سابق آمریکا شروع به دیدن ایالات متحده نه تنها به عنوان یک کشور غیرقابل اعتماد، بلکه شاید به عنوان یک تهدید مستقیم برای امنیت خود کرده‌اند.
ایوان بیکر، قانونگذار کانادایی، با تکرار دیدگاهی که به سرعت در حال تبدیل شدن به یک اجماع اروپایی است، گفت: «ایالات متحده از ایستادن در کنار دموکراسی‌هایی مانند کانادا، فرانسه و ژاپن، به ایستادن در کنار دیکتاتورهایی مانند پوتین تغییر موضع داده است. مردم کشورهای آزاد در سراسر جهان باید بسیار نگران باشند.»
ترامپ پیش از این کانادا را که در دولت اول خود با آن توافقنامه تجارت آزاد امضا کرده بود، با تعرفه‌های ۲۵ درصدی مواجه کرده است، اگرچه او به زودی بیشتر آنها را فعلاً متوقف کرد. او می‌گوید که می‌خواهد این کشور از یک ملت مستقل بودن دست بردارد و به عنوان ایالت پنجاه و یکم به ایالات متحده بپیوندد. بیکر گفت: «زیر سوال بردن حاکمیت ما و تلاش برای نابودی اقتصاد ما توسط ترامپ، دقیقاً از روی کتاب بازی پوتین است.»
امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، روز چهارشنبه در یک سخنرانی دراماتیک خطاب به ملت که خواستار تجدید تسلیحات عمده شد، گفت که اروپا نمی‌تواند اجازه دهد آینده‌اش توسط واشنگتن و مسکو تعیین شود و اکنون باید برای آمریکایی آماده شود که دیگر در کنارش نیست.
مکرون گفت: «ما در حال ورود به دوران جدیدی هستیم. نسل ما دیگر از سود سهام صلح بهره‌مند نخواهد شد و این به ما بستگی دارد که آیا فرزندان ما فردا می‌توانند سود سهام تعهدات ما را جمع‌آوری کنند یا خیر.»
در دوران اول ریاست‌جمهوری ترامپ نیز ناامیدی مشابهی در میان متحدان وجود داشت، اما به گفته متیو کرونیگ، مدیر ارشد مرکز اسکاوکرافت در شورای آتلانتیک در واشنگتن که در آن زمان به عنوان مشاور ارشد پنتاگون خدمت می‌کرد، در پایان دوره او، اتحاد ناتو قوی‌تر و روسیه ضعیف‌تر شده بود.
او گفت: «مردم بیش از حد به لفاظی‌ها و نمادگرایی واکنش نشان می‌دهند و به نتایج اساسی توجه کافی ندارند. اگر شش تا ۱۸ ماه دیگر، متحدان ناتو ما بیشتر هزینه کنند و در اوکراین آتش‌بس برقرار شود، من استدلال می‌کنم که ما در موقعیت بهتری نسبت به امروز خواهیم بود.»
در حالی که دولت ترامپ در این هفته اقدام به قطع کمک‌های نظامی و اطلاعاتی حیاتی به اوکراین کرد، رئیس‌جمهور روز جمعه تهدید کرد که اگر روسیه به میز مذاکره نیاید، تحریم‌ها و تعرفه‌های بیشتری را علیه این کشور اعمال خواهد کرد. تجارت فعلی روسیه با ایالات متحده ناچیز است.
ترامپ در اولین دوره ریاست‌جمهوری خود آشکارا ارزش اتحادها و تجارت آزاد را زیر سوال برد، در حالی که تحسین خود را نسبت به رهبران اقتدارگرا و تحقیر نسبت به دموکراسی‌های دیگر، به ویژه در اروپا، ابراز می‌کرد. اما امروز، عملاً بدون هیچ مخالفتی در کنگره یا درون دولت، این انگیزه‌ها با شدتی بی‌سابقه و بی‌نظیر دنبال می‌شوند. همچنین یک عنصر جدید و بسیار بی‌ثبات‌کننده‌تر وجود دارد: ادعاهای غارتگرانه در مورد سرزمین‌های خارجی، مانند کانادا، گرینلند، کانال پاناما و حتی نوار غزه.
مایکل فولیلاو، مدیر اجرایی اندیشکده Lowy Institute در استرالیا، گفت: «ترامپ در دوره اول خود معتقد بود که آمریکا فریب خورده است. پاسخ او عقب‌نشینی بود. در دوره دوم او، همان اعتقاد او را به سمت بیرون سوق می‌دهد. اکنون ترامپ پول حمایتی بیشتر و قلمرو بیشتری می‌خواهد - و او آماده است از زور برای به دست آوردن این چیزها استفاده کند.»
مقامات دولت ترامپ مکرراً به سیاست خود در نیمکره غربی به عنوان «دکترین مونروئه ۲.۰» اشاره می‌کنند - تجسم جدیدی از ادعای قرن نوزدهمی برای تسلط بر قاره آمریکا.
در حالی که ترامپ می‌گوید با تغییرات رادیکال خود در اجماع چند نسل گذشته آمریکا به دنبال صلح جهانی است، ترکیب انفجاری نئومرکانتیلیسم او و پذیرش تفکر امپریالیستی شبیه قرن نوزدهم می‌تواند در واقع جهان را به سمت یک درگیری جدید سوق دهد. این هشدار اولین فارکاس، مدیر اجرایی مؤسسه مک‌کین است که به عنوان معاون دستیار وزیر دفاع ایالات متحده در امور روسیه، اوکراین و اوراسیا در زمان رئیس‌جمهور اوباما خدمت می‌کرد.
او گفت: «هر دو جنبه سیاست خارجی او، هم مؤلفه امنیتی و هم مؤلفه تجاری و اقتصادی، نه تنها برای ایالات متحده، بلکه برای جهان خطرات زیادی دارد. ما شاهد اقداماتی هستیم که هسته‌های یک جنگ جهانی بالقوه را در خود جای داده‌اند.»
تغییر شدید ترامپ ریشه در افکار عمومی آمریکا ندارد. نظرسنجی اخیر CBS-Yougov نشان داد که ۵۲ درصد از آمریکایی‌ها از اوکراین حمایت می‌کنند، در حالی که تنها ۴ درصد از روسیه حمایت می‌کنند. بر اساس این نظرسنجی، اکثر آمریکایی‌ها، از جمله ۵۹ درصد از جمهوری‌خواهان، روسیه را یا یک قدرت غیردوستانه یا دشمن مستقیم می‌دانند. نظرسنجی دیگری که توسط رویترز-ایپسوس در این ماه انجام شد، نشان داد که ۵۰ درصد از آمریکایی‌ها اقدامات سیاست خارجی ترامپ را تأیید نمی‌کنند و تنها ۳۷ درصد آن را تأیید می‌کنند که این نشان‌دهنده کاهش ۱۵ درصدی تأیید خالص از ژانویه است.
فارکاس گفت: «رئیس‌جمهور مأموریت دارد که تلاش کند جنگ را متوقف کند، اما نه اینکه فرش را از زیر پای اوکراین بیرون بکشد، طرف‌ها را عوض کند، اوکراین را به روسیه تحویل دهد و موضعی مبتنی بر حوزه‌های نفوذ در جهان اتخاذ کند.»
البته ایالات متحده در طول هشت دهه گذشته همیشه یک قدرت جهانی خیرخواه نبوده است. این کشور از کودتاها و دیکتاتوری‌های سرکوبگر در آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا حمایت کرد و در سال ۲۰۰۳ به عراق حمله و آن را اشغال کرد. اما، برای بیش از یک قرن، تلاشی برای تصرف دائمی سرزمین‌های دیگر ملت‌ها نکرد. و در یک رقابت جهانی با رقبای اقتدارگرا، به عنوان قهرمان حقوق بشر و ارزش‌های دموکراتیک که تحت هدایت آمریکا در سراسر جهان، به ویژه در کشورهایی که در سال ۱۹۴۵ شکست داد، ریشه دوانده بود، ایستاد.
جنگ‌های تجاری ترامپ، تحقیر ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، تهدید کانادا، پاناما و دانمارک و به حاشیه راندن متحدان اروپایی، این میراث را در سراسر جهان، از جمله در آسیا، از بین برده است. نگ انگ هن، وزیر دفاع سنگاپور، یکی از نزدیک‌ترین شرکای آسیایی واشنگتن، گفت: تصویر آمریکا در آسیا «از آزادساز به یک اخلالگر بزرگ و به یک صاحبخانه اجاره‌خواه» تغییر کرده است.
سؤال مهمی که این متحدان آسیایی از خود می‌پرسند این است که آیا پس از پذیرش ظاهری حق روسیه برای داشتن حوزه نفوذ در اروپا، دولت ترامپ به دنبال یک توافق مشابه بر سر آنها برای تقسیم جهان با شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین خواهد بود یا خیر.
البریج کولبی، گزینه ترامپ برای معاونت وزیر دفاع در امور سیاست، با شهادت در جلسات تأیید اخیر خود در سنا مبنی بر اینکه تایوان، در حالی که برای ایالات متحده بسیار مهم است، یک «منافع حیاتی» نیست، ابروها را بالا برد. ترامپ تهدید کرده است که به عنوان بخشی از اقدامات اقتصادی خود علیه نزدیک‌ترین شرکای تجاری آمریکا، تعرفه‌هایی را نیز بر تایوان اعمال کند.
راش دوشی، پژوهشگر شورای روابط خارجی و دانشگاه جورج تاون که به عنوان معاون ارشد مدیر چین و تایوان در شورای امنیت ملی بایدن خدمت می‌کرد، گفت: «چین همیشه فکر می‌کرد که بزرگترین مزیت نامتقارن آمریکا سیستم اتحاد آن است و اکنون که ایالات متحده متحدان خود را از خود دور می‌کند، چین از دیدن تنش‌ها بین ایالات متحده، اروپا و کانادا خوشحال است. و بدیهی است که ایالات متحده‌ای که به نیمکره غربی عقب‌نشینی می‌کند، توسط چینی که واقعاً جهانی می‌شود، شکست خواهد خورد.»
در میان این تغییر اساسی در جهان، چین در حال حاضر تلاش می‌کند - و نه بدون موفقیت - خود را به عنوان نیرویی برای ثبات جهانی، تجارت آزاد و رفاه معرفی کند. لو شای، فرستاده ویژه چین در امور اروپا، روز چهارشنبه گفت که نحوه برخورد ترامپ با اروپا وحشتناک است و با رهبران اروپایی موافق است که آینده اوکراین نباید فقط توسط واشنگتن و مسکو تعیین شود.
لو گفت: «دوستان اروپایی باید در این مورد تأمل کنند و سیاست‌های دولت ترامپ را با سیاست‌های دولت چین مقایسه کنند. با این کار، آنها خواهند دید که رویکرد دیپلماتیک چین بر صلح، دوستی، حسن نیت و همکاری برد-برد تأکید دارد.»
دولت‌های اروپایی - که به خوبی می‌دانند روسیه عمدتاً به لطف حمایت اقتصادی و سیاسی چین توانسته سه سال جنگ را تحمل کند - بعید است که این پیشنهادها را به ظاهر بپذیرند. اما در دنیای جدیدی که ایالات متحده از یک متحد استراتژیک به یک غارتگر تبدیل می‌شود، به نظر می‌رسد که نوعی تعادل مجدد اجتناب‌ناپذیر است.
کشورهای اروپایی در مجموع بزرگترین شریک تجاری آمریکا و بزرگترین منبع سرمایه‌گذاری خارجی در ایالات متحده هستند. تا به حال، آنها به این امید چسبیده‌اند که پیوند فراآتلانتیکی که هشت دهه دوام آورده، به نوعی باقی خواهد ماند.
پذیرش آشکار مواضع روسیه در مورد اوکراین توسط ترامپ در هفته‌های اخیر، این توهم را از بین برده است. ولفگانگ ایشینگر، سفیر سابق آلمان در واشنگتن و رئیس سابق کنفرانس امنیتی مونیخ، گفت: «ما قبلاً هشدارهای بیدارباش داشتیم، اما در روزهای اخیر یک شوک الکتریکی دریافت کردیم.» در یک نظرسنجی اخیر توسط BFMTV، پخش‌کننده فرانسوی، ۷۳ درصد از پاسخ‌دهندگان فرانسوی گفتند که دیگر ایالات متحده را متحد نمی‌دانند - و ۶۷ درصد از اعزام نیروهای فرانسوی به اوکراین برای نظارت بر آتش‌بس حمایت کردند.
تغییر فضا در هیچ کجا به اندازه اروپای شرقی و مرکزی، که برای دهه‌ها از جمله طرفدارترین مناطق جهان نسبت به آمریکا بوده‌اند، ناگهانی نیست. در حالی که تفکر استراتژیک فرانسه، که توسط یک نیروی تسلیحات هسته‌ای کاملاً مستقل تقویت می‌شود، توسط آنچه پاریس و لندن به عنوان خیانت آمریکا در طول بحران سوئز در سال ۱۹۵۶ می‌دانستند، شکل گرفته است، کشورهایی مانند لهستان یا جمهوری چک مدت‌هاست که آمریکا رونالد ریگان را برای آزادی خود تحسین می‌کنند.
لخ والسا، رئیس‌جمهور سابق لهستان و برنده جایزه صلح نوبل، بنیانگذار جنبش همبستگی که کنترل کمونیستی لهستان را در سال ۱۹۸۰ به چالش کشید، ترامپ و معاون رئیس‌جمهور جی‌دی ونس را در دسته‌بندی بسیار متفاوتی قرار داد. والسا در نامه‌ای که توسط ۳۹ تن از مخالفان سابق امضا شد، نوشت که صحنه تحقیر زلنسکی در دفتر بیضی او را «به یاد بازجویی‌ها به دست سرویس امنیتی و دادگاه‌های دادگاه‌های کمونیستی» می‌اندازد و افزود که قضات و دادستان‌های کمونیست در آن زمان «همچنین به ما می‌گفتند که همه برگ‌های برنده را در دست دارند، در حالی که ما هیچ‌کدام را نداریم.»
ریم ممتاز، تحلیلگر مستقر در پاریس در بنیاد کارنگی، گفت: انتخاب‌های حیاتی در آینده‌ای نزدیک برای ۵۰۰ میلیون اروپایی در پیش است که اکثر آنها هنوز برای هزینه‌هایی مانند مالیات‌های بالاتر و رفاه اجتماعی کمتر که برای تجدید تسلیحات برای واقعیت سخت جدید لازم است، آماده نیستند.
او پرسید: «این امر اروپایی‌ها را با یک انتخاب جدید، حیاتی و چند نسلی روبرو می‌کند: آنها چه می‌کنند؟ آیا آنها قادرند به قطب چهارم تبدیل شوند، به طوری که در حوزه‌های نفوذ روسیه، ایالات متحده یا به نوعی چین قرار نگیرند؟ یا می‌پذیرند که نمی‌توانند و آن وقت اروپا تقسیم خواهد شد.»
ایشینگر گفت: اتحادیه اروپا ۲۷ عضوی - که شامل مجارستان، کشوری متخاصم با اوکراین و همسو با ترامپ است - نمی‌تواند به زودی به یک بازیگر امنیتی معنادار در شکل فعلی خود تبدیل شود. او پیشنهاد کرد که راه پیش رو نوعی اتحادیه دفاعی جدید اروپایی است، با یک بازار دفاعی-صنعتی اروپایی، که شامل ائتلافی از اعضای مشتاق اتحادیه اروپا به اضافه بریتانیا و نروژ خواهد بود.
مارشال بازنشسته نیروی هوایی، ادوارد استرینگر، رئیس سابق عملیات در ستاد دفاع بریتانیا، گفت که نوعی «اتحاد آتلانتیک شرقی» - احتمالاً شامل کانادا نیز می‌شود - می‌تواند در سال‌های آینده جایگزین ناتو شود. او گفت: «اروپا فرصتی زودگذر دارد تا به چالشی که مستقیماً و غیرمستقیم توسط پوتین و ترامپ ایجاد شده، پاسخ دهد. آیا می‌تواند قدرت نهفته خود را بسیج کند و کنترل معماری امنیتی خود را به دست گیرد - یا به یک رعیت تبدیل خواهد شد؟»
بزرگترین اقتصاد اروپا، آلمان، مطمئناً گام‌های چشمگیری برمی‌دارد. صدراعظم آینده، فردریش مرتز، هفته آینده در حال پیشبرد یک تغییر اساسی در سیاست امنیتی این کشور است، با اصلاحات قانون اساسی که محدودیت‌های بدهی عمومی را تنظیم می‌کند و به برلین اجازه می‌دهد صدها میلیارد یورو برای تدارکات نظامی هزینه کند. حدود دو سوم هزینه‌های نظامی اروپا تا کنون به شرکت‌های دفاعی آمریکایی اختصاص می‌یافت، که یک بافت همبند حیاتی در این اتحاد بود.
اما قطع ناگهانی کمک‌های نظامی به اوکراین توسط ترامپ - کشوری که به گفته رهبران اروپایی، درگیر جنگی است که برای امنیت خود اروپا حیاتی است - احتمالاً باعث می‌شود که کشورهای اروپایی در آینده سیستم‌های تسلیحاتی را در اولویت قرار دهند که نمی‌توانند توسط واشنگتن محدود یا غیرفعال شوند.
تورستن بنر، مدیر مؤسسه سیاست عمومی جهانی در بر لین گفت: «اگر قرار است با این دولت آمریکایی در شرایطی روبرو شویم که می‌تواند هر لحظه نظر خود را تغییر دهد، پس مجبور خواهیم شد که توانایی ایجاد بازدارندگی خود را داشته باشیم.» او افزود: «این امر ما را در مسیر استقلال واقعی، حتی استراتژیک، قرار می‌دهد.»