تصویرسازی: خوانخو گاسول
تصویرسازی: خوانخو گاسول

مبادله زندانیان جنجالی است، اما مطمئناً تعداد بیشتری از این مبادلات انجام خواهد شد

مورد ویکتور بوت، «تاجر مرگ» روسیه، دلیل آن را نشان می‌دهد.

تصویری از ترازو که در یک کفه آن یک گلوله کالیبر 338. و در کفه دیگر یک توپ بسکتبال قرار دارد.
تصویرسازی: خوانخو گاسول
ویکتور بوت در حال ژست گرفتن در مراسم افتتاحیه یک نمایشگاه هنری در مسکو
عکس: گتی ایمیجز

مرد جنگی روسیه. نوشته کتی اسکات-کلارک. هورست؛ 424 صفحه؛ 34.99 دلار و 25 پوند

یکی از عجیب‌ترین صحنه‌های دیپلماتیک در باند فرودگاهی در ابوظبی در دسامبر 2022 رخ داد. بریتنی گراینر، بازیکن بسکتبال آمریکایی، که ده ماه قبل توسط روسیه به دلیل داشتن روغن حشیش دستگیر شده بود، با ویکتور بوت، دلال بدنام اسلحه روسی، دست داد. خانم گراینر در حالی که به خانه پرواز می‌کرد، استیک و کوکاکولا خورد. به آقای بوت، که پس از 15 سال حبس در آمریکا بازمی‌گشت، ودکا تعارف شد. آیا این یکی از بی‌ملاحظه‌ترین مبادلات زندانیان در تاریخ بود؟

آقای بوت، موضوع کتاب "مرد جنگی روسیه" نوشته کتی اسکات-کلارک، روزنامه‌نگار تحقیقی، بیشتر با نام مستعارش شناخته می‌شود: "تاجر مرگ". یک دادستان آمریکایی در سال 2012 او را "دشمن شماره یک قاچاق بین‌المللی اسلحه" توصیف کرد که دهه‌ها "به مسلح کردن برخی از خشونت‌آمیزترین درگیری‌ها در سراسر جهان" پرداخته بود. فیلم "ارباب جنگ" محصول 2005، شخصیت اصلی خود، یک دلال اسلحه گستاخ و بی‌اخلاق با بازی نیکلاس کیج، را بر اساس آقای بوت بنا کرد. "من به همه ارتش‌ها به جز ارتش رستگاری اسلحه دادم"؛ این جمله چکیده استراتژی تجاری او در فیلم است.

کتاب خانم اسکات-کلارک به موقع است. در ماه فوریه، دولت ترامپ یک پولشوی روسی به نام الکساندر وینیک را با مارک فوگل، معلم آمریکایی که مانند خانم گراینر به دلیل همراه داشتن حشیش در روسیه دستگیر شده بود، مبادله کرد. سال گذشته، دولت بایدن چندین مجرم محکوم روسی را در زندان‌های آمریکا مبادله کرد تا آزادی ایوان گرشکویچ، روزنامه‌نگار بی‌گناه وال استریت ژورنال، و دیگران را تضمین کند.

مبادله بوت-گراینر حتی در داخل دولت بایدن بحث‌برانگیز بود. این امر تا حدی به دلیل بدنامی آقای بوت بود. کوین مک‌کارتی، رهبر وقت جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان آمریکا، آزادی او را "هدیه‌ای به ولادیمیر پوتین و تهدیدی برای جان آمریکایی‌ها" خواند. این امر انگیزه‌ای برای مستبدان در همه جا ایجاد کرد تا آمریکایی‌ها را به عنوان گروگان بالفعل دستگیر کنند. همچنین این عرف را نقض کرد که مبادلات شامل انواع مشابهی از زندانیان می‌شود - جاسوسان در ازای جاسوسان، یا جنایتکاران در ازای جنایتکاران. آقای بایدن در ابتدا از روسیه خواسته بود تا بازداشت‌شدگان دیگری از جمله پل ویلان، تفنگدار سابق نیروی دریایی را تحویل دهد، اما تحت فشار فعالان حقوق مدنی و حقوق همجنس‌گرایان تسلیم شد. (خانم گراینر سیاه پوست و همجنس‌گرا است.)

کتاب "مرد جنگی روسیه" به طور غنی گزارش شده و دقیق است. چندین زندگی‌نامه قبلی از آقای بوت وجود داشته است. این یکی از مصاحبه‌های گسترده و نادر با او بهره می‌برد - اگرچه یک قاچاقچی اسلحه شاید مطمئن‌ترین راوی نباشد. خانم اسکات-کلارک شرح می‌دهد که چگونه با ویزای توریستی مخفیانه وارد روسیه شده، با آقای بوت در یک گالری هنری در مرکز مسکو ملاقات کرده و برای اولین بار با "نگاه سگ شکاری" او روبرو شده است. هنگامی که در سفر دیگری توسط یک افسر اطلاعاتی روسیه در فرودگاه مورد بازجویی قرار می‌گیرد، با آقای بوت تماس می‌گیرد و تلفن را به افسر می‌دهد، که او با وحشت، فوراً عقب‌نشینی می‌کند. خانم اسکات-کلارک همچنین با طیف وسیعی از مقامات آمریکایی و اروپایی، از جمله سیاستمداران، دادستان‌ها و جاسوسان، به طور چشمگیری صحبت کرده است.

آقای بوت یک شخصیت زلیگ‌مانند است که در لحظات کلیدی تاریخ مدرن روسیه ظاهر می‌شود. او که در تاجیکستان، در حاشیه امپراتوری شوروی، به دنیا آمد، زندگی حرفه‌ای خود را به عنوان مترجم نظامی روسیه آغاز کرد و در یک آکادمی زبان با روابط نزدیک با اداره اصلی اطلاعات (GRU)، آژانس اطلاعات نظامی روسیه، آموزش دید. قرار بود او به افغانستان فرستاده شود، کشوری که اتحاد جماهیر شوروی در سال 1979 به آن حمله کرد. در عوض، هنگامی که یک سرباز تازه‌کار برای بخش پرتغالی آکادمی در حالت مستی دستگیر شد، آقای بوت جای خود را با او عوض کرد.

این یک تغییر فرخنده بود. او کار خود را در موزامبیک آغاز کرد و با سربازان و خلبانان شوروی معاشرت داشت، تجربه‌ای که بعداً به او کمک کرد تا در بازار اجاره هواپیماهای باری، خلبانان و خدمه تعمیر و نگهداری در آنگولا (که همچنین مستعمره سابق پرتغال بود) فعالیت کند. به زودی او ماهانه 70000 دلار برای هر هواپیما درآمد داشت. او می‌بالد: "در 25 سالگی میلیونر شدم. در 30 سالگی یک امپراتوری داشتم."

آقای بوت برای موبوتو سسه سکو، رئیس‌جمهور دزدسالار زئیر (اکنون کنگو) و جنگ‌سالاران افغان در طول جنگ داخلی دهه 1990، با استفاده از فرودگاه‌های بلژیک و امارات متحده عربی به عنوان مرکز، سلاح ارسال می‌کرد. در سال 1995، یکی از هواپیماهای آقای بوت بر فراز افغانستان ناپدید شد. این هواپیما توسط طالبان ربوده شده بود که هواپیما و خدمه آن را گروگان گرفتند. یک سال بعد، خدمه کنترل هواپیما را به دست گرفتند، موتورهای آن را روشن کردند و به پرواز درآمدند و از روی کامیون‌های روی باند فرودگاه عبور کردند. این فرار متهورانه شهرت آقای بوت را افزایش داد و بوریس یلتسین، رئیس‌جمهور وقت روسیه، برای تبریک تماس گرفت.

آیا آقای بوت همان ابرشروری است که دادستان‌های آمریکایی به تصویر می‌کشند؟ او استدلال می‌کند که فقط یک واسطه است: "آیا شرکت اجاره خودرو مسئول است اگر شما برای کشتن کسی اسلحه در ماشین بگذارید؟"

خانم اسکات-کلارک نتیجه می‌گیرد که اگرچه آقای بوت مطمئناً دوست‌داشتنی نیست، اما او فقط یک دلال اسلحه کثیف در میان بسیاری دیگر است. او مقایسه‌ای با اریک پرینس، سرمایه‌دار مزدور آمریکایی و بنیانگذار بلک‌واتر، انجام می‌دهد که به گفته او، او نیز به کشورهای غنی از منابع در آفریقا اسلحه می‌فروخت و همچنین متهم به نقض چندین تحریم تسلیحاتی سازمان ملل (UN) بود. (آقای بوت و آقای پرینس حتی ظاهراً از یک تامین‌کننده اسلحه استفاده می‌کردند.) با کمال تعجب، شیرا شیندلین، قاضی آمریکایی که آقای بوت را به 25 سال زندان محکوم کرد، به نظر می‌رسد با خانم اسکات-کلارک موافق است و از اینکه مجبور شده چنین مجازات طولانی مدتی را صادر کند ابراز تاسف می‌کند، که حداقل مجازات مورد نیاز قانون بود: "من فکر کردم که این بسیار ناعادلانه است. او رئیس حماس نبود. او یک تروریست نبود."

آقای بوت در یک عملیات فریب توسط اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا در تایلند گرفتار شد، که در آن او را فریب دادند تا قول دهد موشک‌های ضدهوایی استینگر و سایر سلاح‌ها را به شورشیان کلمبیایی برای استفاده علیه آمریکایی‌ها بفروشد. اما، همانطور که خانم شیندلین در محاکمه او مشاهده کرد، او بدون این عملیات فریب، بعید بود که در وهله اول چنین معامله‌ای را دنبال کند.

بیایید معامله کنیم

مردم می‌توانند بحث کنند که آیا آقای بوت تهدیدی مستقیم برای جان آمریکایی‌ها بوده است یا خیر، اما او مطمئناً جان بسیاری دیگر را در سراسر جهان به خطر انداخته است - بیش از همه، غیرنظامیانی که در جنگ‌های داخلی با سلاح‌های او گرفتار شده‌اند. او احتمالاً هنوز هم این کار را می‌کند. پس از مبادله، او به دنبال شغلی در سیاست رفت و در پادکست‌های مختلف راست‌گرای آمریکایی ظاهر شد. اما در ماه اکتبر گزارش شد که او به ترفندهای قدیمی خود بازگشته است و به حوثی‌ها، یک گروه شورشی در یمن که به کشتی‌های باری در دریای سرخ موشک شلیک می‌کنند، اسلحه می‌فروشد. او به خانم اسکات-کلارک می‌گوید: "اگر لازم باشد به کشورم کمک کنم، به آن تماس‌ها پاسخ خواهم داد."

دونالد ترامپ مبادله بوت-گراینر را "دیوانه‌وار و بد" خواند. او بعداً آقای بوت را "یک دلال بزرگ اسلحه" توصیف کرد و خانم گراینر را به عنوان یک ذینفع بی‌ارزش که در طول سرود ملی آمریکا نایستاده بود، رد کرد. اما این مانع از انجام معامله یک‌طرفه خود ترامپ اندکی پس از به دست گرفتن قدرت در ژانویه نشد. شاید درس این باشد که دموکراسی‌ها تمایل دارند برای مردم خود ارزش بیشتری قائل شوند تا خودکامگان برای مردم خود، و به این ترتیب به خودکامگان اجازه می‌دهند تا چانه‌زنی‌های سخت‌تری انجام دهند.

مطمئناً مبادلات زندانیان بیشتری در پیش است. به نظر می‌رسد آقای ترامپ قصد دارد روابط با آقای پوتین را نه تنها در مورد اوکراین، بلکه در مورد طیف وسیعی از مسائل دیگر عادی کند. او ماه گذشته وعده داد: "معاملات عمده توسعه اقتصادی... بین ایالات متحده و روسیه انجام خواهد شد." هنوز حداقل ده آمریکایی در روسیه زندانی هستند. مطمئناً آقای پوتین بر سر آن‌ها تا جایی که ارزش دارند چانه خواهد زد. ¦

برای اطلاعات بیشتر در مورد جدیدترین کتاب‌ها، فیلم‌ها، برنامه‌های تلویزیونی، آلبوم‌ها و جنجال‌ها، در Plot Twist، خبرنامه هفتگی ما که فقط برای مشترکین است، ثبت‌نام کنید.