این مقاله در خبرنامه «یک داستان برای خواندن امروز» ارائه شده است. برای عضویت در آن اینجا کلیک کنید.
میچ مککانل به من میگفت: «سعی میکنم در روزهای خوب زیاد خوشحال نشوم و در روزهای بد زیاد ناراحت.»
از او پرسیدم: «امروز روز خوبی است یا روز بد؟»
مککانل فقط با خنده گفت: «بله.»
اواخر بعدازظهر سهشنبه بود، چند ساعت قبل از اینکه قرار بود رئیسجمهور دونالد ترامپ برای سخنرانی در کنگره به ساختمان کنگره بیاید. پیش از آن، کاخ سفید تعرفههای ۲۵ درصدی بر تمام واردات از کانادا و مکزیک و تعرفه ۱۰ درصد جدیدی بر تمام واردات از چین وضع کرده بود. بازار سهام در حال سقوط بود. به نظر میرسید ترامپ به طور سیستماتیک در حال برچیدن دولت فدرال است و به طور روشمند اوکراین را رها میکند و باعث وحشت بسیاری از رهبران و شهروندان از کیف تا پاناما سیتی تا اتاوا تا نوک و شاید بیش از همه، واشنگتن شده است. و مککانل در دفتر سنای خود نشسته بود و با خود فکر میکرد که ترامپ چه وحشتهای تازهای برای عصر در نظر گرفته است.
یا حداقل این چیزی است که من تصور میکردم مککانل در حال فکر کردن به آن است. او از آن دسته افرادی نیست که زیاد در مورد آنچه فکر میکند، تاییدیه بدهد.
با توجه به موقعیت دورافتادهای که این سناتور اهل کنتاکی در حزب جمهوریخواه امروز دارد، این یک فرض منطقی به نظر میرسید. این روزها تعداد کمی از گونههای واشنگتن به اندازه جمهوریخواهان منتخبی که از ترامپ متنفرند و ترامپ نیز متقابلاً از آنها متنفر است، منزوی هستند. ناگفته نماند یک جمهوریخواه شکستخورده - که تا همین اواخر یکی از قدرتمندترین چهرههای حزب خود بود - که مدافع سرسخت سیاستهای تجارت آزاد بوده و متعهد شده است که زمان باقیمانده خود در مقامش را به امنیت ملی، به ویژه مبارزه برای اهداف اوکراین و ناتو و علیه روسیه اختصاص دهد.
شب قبل، ترامپ توقف تمام کمکها به اوکراین را اعلام کرده بود. چند روز پیش از آن، او و معاون رئیسجمهور، جی. دی. ونس، در دفتر بیضی با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، درگیری لفظی تلویزیونی داشتند. عملاً هیچ یک از جمهوریخواهان سنا به هیچ یک از این موارد اعتراضی نکرده بودند، به جز چند استثنا.
مککانل هم هنوز واکنشی نشان نداده بود. و من احساس خوششانسی میکردم که اجازه گفتگو با او را پیدا کردم، با توجه به اینکه او به ندرت مصاحبه میکند. من بیش از دو دهه است که در مورد سیاست در واشنگتن مینویسم و هرگز با او صحبت نکردهام، اگرچه بارها در راهروهای مختلف کنگره تلاش کردهام. مککانل در خلاصه رویکرد کلی خود به روابط مطبوعاتی در راهرو به من گفت: «در چند دهه گذشته، وقتم را صرف لبخند زدن و رد شدن کردهام.» گاهی اوقات، مککانل ممکن است در پاسخ به یک سوال بلند، «تلاش خوبی بود» را بگوید، اما فقط اگر احساس گشادهرویی کند.
همچنین مشتاق صحبت با او بودم زیرا بسیاری از اطرافیان مککانل او را «آزاد» توصیف کردهاند، حالا که او پس از ۱۸ سال از ریاست کنفرانس جمهوریخواهان سنا کنارهگیری کرده است. این حس آزادی تازه یافته به نظر میرسید حتی پس از آنکه مککانل در ۲۰ فوریه - تولد ۸۳ سالگیاش - اعلام کرد که برای هشتمین دوره در سنا در سال ۲۰۲۶ نامزد نخواهد شد، بیشتر هم شده باشد. انتظار نداشتم مککانل مانند همکار دموکراتش، سناتور جان فترمن، شلوارک و هودی بپوشد، اما کنجکاو بودم از رهبر سابق بپرسم که «آزاد بودن» برای او چه معنایی دارد، به ویژه با توجه به وقایع اخیر.
مککانل به من گفت: «خب، یک مثال سرمقاله امروز *واشنگتن پست* است.» او به تازگی مقالهای در مورد اینکه چگونه تعطیلی دولت میتواند در درازمدت برای هزینههای دفاعی پرهزینه باشد، منتشر کرده بود: «تمدید بودجه ۲۰۲۴ تا پایان سال مالی ۲۰۲۵ به این معنی است که وزارت دفاع بودجه لازم برای پرداخت حقوق ۲ میلیون نفر از اعضای نیروهای مسلح را نخواهد داشت.» مککانل نوشت: «بهخصوص پس از در نظر گرفتن افزایش ۱۰ درصدی حقوق سربازان وظیفه که سال گذشته تصویب شد.»
سرمقاله میخکوبکننده نبود. اما من به آن اشاره میکنم زیرا مککانل - سه بار - به عنوان نمونهای از وضعیت فعلی آزادی خود به آن اشاره کرد.
از مککانل پرسیدم که نظرش در مورد صحنه ترامپ-ونس-زلنسکی در دفتر بیضی در هفته گذشته چیست. مککانل به من گفت: «من اینطور به کل این ماجرا نگاه میکنم. چیزی که باید در نهایت از آن اجتناب کنیم، تیتری است که میگوید 'روسیه پیروز شد، آمریکا شکست خورد'.»
پاسخی ابوالهولی. یا شاید یک پاسخ غیر.
مککانل ادامه داد: «با این رئیسجمهور خاص، میدانیم که در طول مسیر درام زیادی خواهیم داشت. موضوع واقعاً مهم این است که چگونه به پایان میرسد؟»
من دوباره تلاش کردم تا واکنش او را به ماجرای دفتر بیضی دریافت کنم. ترامپ در واقع بودجه ایالات متحده به اوکراین را متوقف کرده بود - یک اقدام ملموس عظیم، بسیار بیشتر از یک درام. همچنین اشاره کردم که چند تن از همکاران جمهوریخواهش - به ویژه، لیزا مورکوفسکی از آلاسکا - از موضع اخیر ترامپ در مورد اوکراین و روسیه انتقاد کردهاند. آیا او واکنشی به چند روز گذشته داشت؟
مککانل گفت: «خب، با خطر تکرار خودم،» قبل از اینکه خودش را تکرار کند: «سعی میکنم به هر لحظه درامی که اتفاق افتاد، بیش از حد واکنش نشان ندهم.» وقتی در مورد توقف بودجه توسط ترامپ به او فشار آوردم، مککانل گفت که امیدوار است که این «فقط یک چیز موقتی باشد.»
مککانل فکر میکرد اوضاع در این ماههای اول دولت دوم ترامپ چگونه پیش میرود؟ پرسیدم: «بهتر از حد انتظار؟ بدتر از حد انتظار؟»
«خب، من قبلاً دو بار به این سوال پاسخ دادهام.»
من یک تاکتیک متفاوت را امتحان کردم. بسیاری از مردم در واشنگتن، از هر دو حزب، به نظر میرسد در مورد آنچه در دولت دوم ترامپ تا کنون اتفاق میافتد، بسیار نگران هستند. میزان نگرانی یا ناامیدی او یا هر کلمهای که باشد، چقدر بود؟
مککانل پاسخ داد: «من به این سوال پاسخ نمیدهم.»
«باشه.»
«شما جواب آن را به صورت تکه تکه دریافت خواهید کرد.»
پرسیدم: «چگونه باید نگاه کنیم؟»
«خب، منظورم این است که سرمقاله امروز *واشنگتن پست* را در نظر بگیرید...»
بعدازظهری که با او ملاقات کردم، مککانل به من گفت که نمیداند آیا در سخنرانی ترامپ در کنگره در عصر سهشنبه شرکت خواهد کرد یا خیر. او در مورد این سخنرانی گفت: «مطمئناً به تک تک کلمات گوش خواهم داد.» «هیچ فرقی نمیکند که من از نظر فیزیکی حضور داشته باشم یا نه.» او در نهایت از خانه تماشا کرد.
به نظر میرسد سلامتی سناتور رو به زوال است. در چند سال گذشته، او دچار چندین سکته مغزی و زمین خوردن ناراحتکننده شده است. مککانل در حال حاضر از ویلچر استفاده میکند. کارکنان او در برخی موارد، ناتوانیهای اخیر او را به اثرات ماندگار فلج اطفال در دوران کودکی نسبت دادهاند. صورتش تکیده، صدایش گرفته و کلماتش گاهی اوقات به سختی قابل تشخیص است. او دچار کاهش شنوایی شده است.
وقتی مککانل در اطراف سنا دیده میشود، چهرهای ظریف دارد. او همچنین یک موضوع ظریف در میان همکاران جمهوریخواهش است.
بخوانید: بدترین اشتباه محاسباتی سیاسی میچ مککانل
اکثر آنها زمانی وفاداری بیچون و چرای خود را به مککانل اعطا کردند. او برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ به عنوان رئیس کنفرانس جمهوریخواهان سنا انتخاب شد و به طولانیترین رهبر حزب در تاریخ مجلس تبدیل شد. اما تسلط مستمر ترامپ بر حزب جمهوریخواه، ایفای هرگونه نقش رهبری معنادار برای مککانل را در این روزها غیرممکن کرده است.
نفرت متقابل بین این دو مرد به طور کامل فهرست شده است. یک نمونه سریع: ترامپ مککانل را «عبوس، اخمو و بیلبخند»، «سیاستمدار شکستخورده» و «فاجعه» و چیزهای دیگر خوانده است. (او همچنین به همسر تایپهای مککانل، وزیر حمل و نقل سابق، الین چائو، به عنوان «همسر عاشق چین مککانل، کوکو چاو» اشاره کرد.)
به نوبه خود، مککانل ترامپ را به عنوان «یک انسان نفرتانگیز»، «احمق و همچنین بدخلق» و کسی که «تمام ویژگیهایی را دارد که نمیخواهید یک رئیسجمهور داشته باشد» توصیف کرده است. در مصاحبهای با *۶۰ دقیقه* در ماه گذشته، لزلی استال، مجری برنامه، برخی دیگر از توهینهای گزندهای را که مککانل برای ترامپ («کثیف»، «بیشرف»، «نه چندان باهوش») در نظر گرفته بود، برای مککانل خواند، که سناتور به طرز خندهداری سعی کرد آنها را به عنوان «نظرات خصوصی» کماهمیت جلوه دهد.
استال با اشاره به جلد اخیر مایک تاکت، روزنامهنگار قدیمی واشنگتن، که حدود ۵۰ ساعت مصاحبه رسمی با سوژه خود و همچنین دسترسی انحصاری به مجموعهای از تاریخهای شفاهی خصوصی که مککانل ضبط کرده بود، استفاده کرده بود، اشاره کرد: «خب، آنها در بیوگرافی شما هستند.»
مککانل با تأیید گفت: «بله»، و هیچ یک از توصیفات را رد نکرد.
مهم نبود که مککانل در کمک به ترامپ برای دستیابی به اصلاحات مالیاتی سال ۲۰۱۷ و انتصاب سه قاضی در دیوان عالی نقش مهمی داشت. یا اینکه مککانل، علیرغم اینکه گفت رفتار ترامپ در ۶ ژانویه نشان داد که او برای مقام ریاست جمهوری مناسب نیست، پس از استیضاح دوم به تبرئه رئیسجمهور در حال کنارهگیری رأی داد. یا اینکه مککانل، در نقش رهبری خود، یک حزبگرای سرسخت باقی ماند و در حمایت خود از نامزدهای جمهوریخواه، از جمله ترامپ، که پس از نامزدی جمهوریخواهان در سال ۲۰۲۴ دوباره از او حمایت کرد، ثابت قدم ماند.
ائتلاف سیاسی پرآشوب بین مککانل و ترامپ به وضوح نمیتوانست نجات یابد، چه رسد به اینکه تکرار شود. مککانل در اوایل سال گذشته - چندین ماه قبل از انتخابات نوامبر - اعلام کرد که در آغاز کنگره فعلی در ژانویه از سمت رهبری جمهوریخواهان کنارهگیری خواهد کرد.
از زمان انتخاب مجدد ترامپ، مککانل به ایفای نقشی غیرمعمول در داخل حزب خود رسیده است: اسب پیر به نوعی یاغی تبدیل شده است. دیدگاههای سیاست خارجی او در حمایت از تعامل قوی و به سبک ریگان در خارج از کشور - به ویژه در برابر رژیمهای خودکامه - برخلاف انزواطلبی به سبک ترامپ است که امروزه بر بخش اعظم حزب جمهوریخواه حاکم است. او در مورد تمرکز خود بر امنیت ملی به من گفت: «من این موضوع را انتخاب کردم زیرا مهمترین چیز است.» «زیرا ما اینجا در مورد صلح جهانی صحبت میکنیم.»
او افزود که «تهاجم وحشتناک» روسیه به اوکراین تأثیری متحدکننده بر دموکراسیهای جهان داشته است. مککانل به من گفت: «اگر به کسانی که در طرف مقابل هستند - کره شمالی، چین، روسیه، ایران و گروههای نیابتی ایران - نگاه کنید، فکر نمیکنم تشخیص اینکه چه کسانی خوب هستند، دشوار باشد.» بله، گفتم، اگرچه سوال مرتبطتر این به نظر میرسید که آمریکای تحت رهبری دونالد ترامپ در کدام طرف است. آیا او نگران بود که ممکن است اوضاع در جهت اشتباه پیش برود؟
مککانل گفت: «این سناریوی روز قیامت است، درست است؟» «من تمایل دارم به جنبه خوشبینانه فکر کنم.» او نگفت چرا، جز اینکه تکرار کرد که «درام زیادی وجود دارد» و «در نهایت، بستگی به این دارد که چگونه پیش برود.»
مککانل که از محدودیتهایی که رهبری بر او تحمیل میکرد، رها شده بود، به نامزدهای کابینه ترامپ - پیت هگست، وزیر دفاع، رابرت اف. کندی جونیور، وزیر بهداشت و خدمات انسانی، و تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی - بیشتر از هر جمهوریخواه سنای دیگری رأی مخالف داد. آیا او اگر هنوز رهبر بود، به هگست، کندی و گابارد رأی مخالف میداد؟ مککانل به من گفت: «احتمالاً نه.»
بخوانید: حزب ریگان در حال فروختن اوکراین است
سناتور سوزان کالینز، جمهوریخواه میانهرو از ایالت مین، به من گفت: «وقتی او میگوید که احساس آزادی میکند، دیگر مسئول پیشبرد اولویتهای دولت یا یک برنامه کاملاً جمهوریخواهانه نیست.» کالینز، که خود را متحد قوی مککانل میداند، گفت که اکثریت اعضای حزب او به رهبر سابق احترام میگذارند، حتی اگر همیشه اینطور به نظر نرسد. کالینز گفت: «تعداد انگشتشماری از سناتورهای جمهوریخواه هستند که در جلسات کنفرانس ما مؤدب هستند، اما او را در فضای آنلاین یا تلویزیون یا پادکستها تخریب میکنند.» و افزود که این «یک مشکل واقعی» است. ستایش بیش از حد مککانل در ملاء عام، خطر آزردن ترامپ را به همراه دارد، که تمایل دارد حتی کمترین ستایش از یک دشمن را خیانت تلقی کند.
در روزهای پس از اعلام مککانل مبنی بر عدم نامزدی مجدد، من از تعداد انگشتشماری دیگر از سناتورهای جمهوریخواه در مورد موقعیت ناخوشایند او در داخل حزبی که مدتها رهبری آن را بر عهده داشت، نظرسنجی کردم. پاسخهای آنها ترکیبی از احترام محتاطانه، ترحم تسلیمشده و تحریف خندهدار بود.
ران جانسون از ویسکانسین، که در طول سالها بیش از حد معمول بیاحترامی به مککانل نشان داده است، به من گفت: «ببینید، من به رهبر احترام میگذارم، همانطور که در توییتی که بازتوییتهای زیادی دریافت کرد، گفتم.» جانسون در حالی که هفته گذشته منتظر آسانسور در کنار صحن سنا بود، خاطرنشان کرد که مککانل «کاملاً» به نهاد سنا «احترام میگذارد و ارج مینهد». او افزود: «غمانگیز است که او این زمین خوردنها را داشته است. پیر شدن هیچ چیز خوبی ندارد.»
چند دقیقه بعد، با جاش هاولی، وفادار به ترامپ از میسوری، روبرو شدم. هاولی، که مدتها قبل از کنارهگیری مککانل از سمت رهبری، خواستار برکناری او شده بود، به نظر میرسید از سوالات من در حالی که در کنارش راه میرفتم، چندان هیجانزده نشده باشد.
وقتی از هاولی پرسیدم که فکر میکند این روزهای آخر در سنا برای مککانل چگونه بوده است و میراث او چه خواهد بود، به من گفت: «خدای من، نمیدانم. نمیخواهم به جای او صحبت کنم یا اظهار نظر کنم. نمیخواهم اظهار نظر کنم یا تفسیر کنم.»
از هاولی پرسیدم که آیا معتقد است مککانل در دولت جدید متحد ترامپ بوده است یا خیر. او گفت: «او به تعدادی از نامزدهای او رأی مخالف داده است، اما باز هم، نمیتوانم در مورد دیدگاه او اظهار نظر کنم.»
دیدگاه خود هاولی در مورد مککانل چه بود؟
او پرسید: «خب، این یک سوال بزرگ است. از چه نظر؟»
گفتم: «به عنوان یک همکار، به عنوان یک سناتور، به عنوان یک قهرمان حزب جمهوریخواه امروز.»
«اوه، گوش کنید، من فکر میکنم او یک دوره کاری بسیار طولانی داشته است. من فکر میکنم او با احساس وظیفهشناسی فوقالعادهای به ایالت و کشورش خدمت کرده است.»
هاولی فراتر از آن اظهار نظر - یا تفسیر - نکرد.
مککانل به من گفت: «متوجه هستید که وقتی اینجا را ترک کنم ۸۴ ساله خواهم بود. وقتی آمدم اینجا ۴۲ ساله بودم. نیمی از عمرم را اینجا گذراندهام.»
این مککانل بود که کمی پرحرفتر میشد، اگر نگوییم ابراز احساسات، در حالی که مصاحبه ما به پایان میرسید. بازدید من از دفتر او همچنین این نکات کنتاکی را به همراه داشت:
- او گفت که از زمان پایان دوره اول ترامپ با او صحبت نکرده است.
- او اخیراً با جو بایدن صحبت کرد. مککانل به من گفت: «نه خیلی مفصل. او فقط به من زنگ زد.» «ما سالها پیش با هم دوست شدیم. و من در نهایت تنها جمهوریخواه در مراسم خاکسپاری بو بودم.»
- او گفت که رفتار رسانهها با او اخیراً به طور قابل توجهی بهتر شده است. مککانل به من گفت: «من فهمیدم چگونه مطبوعات خود را بهبود ببخشم. اعلام کنید که دارید میروید.»
بعد از تقریباً نیم ساعت، وقت من تمام شد. مککانل تاکید کرد که وقت او تمام نشده است - هرگونه وداع یا آگهی ترحیم برای حرفه او زودرس خواهد بود. او گفت: «داستان من در یک سال و نیم آینده آشکار خواهد شد.»
بخوانید: رایدهندگان ترامپ که دارند صبرشان تمام میشود
یک دقیقه قبل، با صدای بلند فکر کرده بودم که داستان بزرگتر به کجا میرود - آیا آدم خوبها پیروز میشوند یا آدم بدها، و آمریکا در کدام تیم است.
مککانل گفت: «فکر میکنم بین اوکراین و روسیه، تشخیص اینکه چه کسانی خوب هستند، دشوار نیست.»
من پاسخ دادم: «مشخص نیست که ترامپ فکر میکند چه کسانی خوب هستند.» و امیدوار بودم واکنشی را برانگیزم. فایدهای نداشت. گفتم: «نمیخواهی به این موضوع بپردازی؟» تا سکوت را پر کنم.
«تلاش خوبی بود.»