در ماه جولای، یک شرکت نظرسنجی به ۱,۹۸۹ کانادایی که بهطور تصادفی انتخاب شده بودند، عکسی از یک آقای جدی با کراوات آبی تیره و ژاکت تیرهتر نشان داد. تنها ۷٪ توانستند او را به عنوان مارک کارنی شناسایی کنند. اما اکنون، این بانکدار مرکزی سابق در آستانه نخستوزیری است.
کاناداییها هنوز اطلاعات زیادی در مورد آقای کارنی ندارند، اما از ژانویه، زمانی که او نامزدی خود را برای رهبری حزب لیبرال حاکم بر کشور اعلام کرد، به سرعت در حال آشنایی با او هستند. نظرسنجیها نشان میدهد که در زمانهای پر اضطراب برای کاناداییها، تعداد فزایندهای از رایدهندگان تحت تاثیر CV (رزومه) او قرار گرفتهاند، اگر نه سبک مبارزات انتخاباتیاش که فاقد جذابیت کاریزماتیک است. در ۹ مارس انتظار میرود اعضای حزب لیبرال او را به عنوان جانشین جاستین ترودو به عنوان رهبر حزب انتخاب کنند. اگر این اتفاق بیفتد، او چند روز بعد به عنوان بیست و چهارمین نخست وزیر کانادا سوگند یاد خواهد کرد. چالشهای اصلی او در ابتدا، دفاع از کانادا در برابر هجوم اقتصادی دونالد ترامپ و آمادهسازی لیبرالها برای انتخاباتی خواهد بود که باید امسال برگزار شود. در زمانی که رایدهندگان در کشورهای غربی به طور فزایندهای از سیاستمداران ترامپی حمایت میکنند، کانادا ممکن است در شرف انتخاب رهبری باشد که هیچ شباهتی به رئیسجمهور آمریکا ندارد.
آقای کارنی خود را به عنوان یک فرد غیرخودی معرفی میکند. او بانک کانادا را در دوران رکود بزرگ ۲۰۰۸-۲۰۰۹ و بانک انگلستان را در دوران برگزیت هدایت کرد. بنابراین او دارای اعتبار اقتصادی لازم برای مقابله با آقای ترامپ است، کسی که تهدید میکند از «نیروی اقتصادی»، در قالب تعرفههای تنبیهی بر کالاهای کانادایی، استفاده کند تا همسایه شمالی خود را مجبور به تبدیل شدن به پنجاه و یکمین ایالت آمریکا کند. آقای کارنی همچنین خود را به عنوان یک مخالف معرفی میکند: لیبرالی که بیشترین تردید را نسبت به دولت نامحبوب آقای ترودو دارد و بهترین موقعیت را برای اصلاح اشتباهات اقتصادی آن دارد.
آقای کارنی در ۱۳ ژانویه در مصاحبهای تلویزیونی با جان استوارت، کمدین سیاسی آمریکایی، موضع خود را بیان کرد. او گفت: «در چنین شرایطی، شما به تغییر نیاز دارید.» چه نوع تغییری؟ «شما باید به اقتصاد رسیدگی کنید.» در مورد تهدید آقای ترامپ برای الحاق کانادا، آقای کارنی به طرز ماهرانهای پاسخ داد. او به شوخی گفت: «ما شما را بسیار جذاب میدانیم، اما قصد نداریم با شما همخانه شویم.» ناگهان، بانکدار مرکزی عبوسی که فقط برای علاقهمندان به امور مالی شناخته شده بود، با داور گزنده و باحال سیاست آمریکا شوخی میکرد. این ویدیو تاکنون ۳.۷ میلیون بار دیده شده است.
سه روز بعد، آقای کارنی کمپین رهبری خود را آغاز کرد. اعضای خانواده، دوستان دوران کودکی و گروهی از نمایندگان لیبرال حامی، اتاق کوچک آن روز را پر کردند، حتی اگر شخصیت نامزد این کار را نکرد. کمبود درخشش او به جای اینکه یک اشکال باشد، به یک نکته مثبت در مبارزات انتخاباتیاش تبدیل شد. او میگوید: «من مظنون همیشگی سیاست نیستم، اما اکنون زمان سیاستورزی همیشگی نیست.»
آقای کارنی تقریباً ۶۰ سال پیش در دهکده دورافتاده فورت اسمیت در مناطق شمال غربی به دنیا آمد، اما در ادمونتون، پایتخت استان نفتخیز آلبرتا بزرگ شد. پدرش معلم بود. آقای کارنی هاکی بازی میکرد و مرتباً در مراسم عشای ربانی شرکت میکرد (او هنوز هم یک کاتولیک معتقد است و پاپ فرانسیس را در میان قهرمانان خود میداند).
محافظهکاران کانادا، که پس از بیش از یک سال پیشتازی دو رقمی در نظرسنجیها ناگهان عصبی شدهاند، این ایده را که آقای کارنی یک فرد غیرخودی است، مسخره میکنند. او در دانشگاههای هاروارد و آکسفورد تحصیل کرده، برای گلدمن ساکس در وال استریت کار کرده و به طور منظم در مجمع جهانی اقتصاد در داووس، یک گردهمایی جهانی از افراد بلندپایه، شرکت کرده است. پاسخ آقای کارنی به محافظهکارانی که او را نماینده نخبگان جهانی زراندود میدانند: «اگر من اینقدر وحشتناک هستم، چرا آنها سعی کردند مرا برای [نامزدی] خودشان متقاعد کنند؟» استفن هارپر، نخستوزیر سابق محافظهکار که اکنون میگوید آقای کارنی بیش از حد برای هدایت کانادا در دوران رکود اعتبار قائل است، در سال ۲۰۱۲ از او خواست وزیر دارایی شود.
آقای کارنی یک تازهکار سیاسی نیست. در گفتگوهای محرمانه در میان طاقهای گوتیک و ستونهای مرمری پارلمان هیل در اتاوا، سیاستمداران حداقل دوازده سال است که از جاهطلبیهای او صحبت میکنند. او در کنوانسیون حزب لیبرال در سال ۲۰۲۱ به عنوان یک لیبرال ظاهر شد. دو سال بعد، او از ریچل ریوز برای شغلی که اکنون دارد، یعنی وزیر خزانهداری بریتانیا، حمایت کرد. شش ماه پیش، او موافقت کرد که رهبری یک کارگروه را بر عهده بگیرد که به دولت آقای ترودو در مورد رشد اقتصادی مشاوره دهد.
آقای کارنی در موقعیتیابی خود برای به ارث بردن ردای آقای ترودو و در عین حال رهایی از بخشهای نامناسب میراث او، زیرکی نشان داده است. او تنها در میان چهار مدعی رهبری لیبرالها، به شدت از هزینههای بیرویه آقای ترودو انتقاد کرده است. آقای کارنی، که تا ژانویه فرستاده ویژه UN (سازمان ملل) در امور مالی و اقدامات اقلیمی بود، مدتها از مالیات کربن کانادا، سیاست شاخص دولت ترودو، حمایت میکرد. اما حملات محافظهکاران به نامحبوب شدن آن کمک کرده است. آقای کارنی دیگر از آن حمایت نمیکند.
او از جنجالی در دسامبر سود برد، زمانی که دعوت برای وزیر دارایی شدن را پذیرفت – که باعث شد کریستیا فریلند، که در آن زمان این شغل را داشت، با سر و صدا از کابینه استعفا دهد – سپس به طور چشمگیری آن را رد کرد. این آشفتگی مستقیماً به استعفای آقای ترودو منجر شد. بنابراین این ماجرا هم آقای کارنی را از سابقه آقای ترودو دور کرد و هم شغل او را باز کرد. (خانم فریلند اکنون رقیب اصلی خانم کارنی برای رهبری لیبرالها است.)
اگر او نخستوزیری را به دست آورد، حفظ آن در انتخابات آسان نخواهد بود. زبان فرانسه او ضعیف است، که ممکن است به لیبرالها در کبک آسیب برساند. او در مقابل رهبر حزب محافظهکار، پیر پالیِور، قرار خواهد گرفت، یک سیاستمدار کهنه کار که میتواند به نوعی کانادایی کمی شبیه ترامپ به نظر برسد. شش ماه پیش، یک لیبرال لیموزینسوار مانند آقای کارنی شانس کمی داشت. اما اکنون حاکمیت و اقتصاد کانادا در معرض تهدید است. پوپولیسم کمتر شبیه یک تغییر طراوتبخش نسبت به ووکیسم (بیداری) آقای ترودو و بیشتر شبیه یک اختلال آمریکایی به نظر میرسد. وقار جهانیگرای آقای کارنی جذابتر به نظر میرسد. او میتواند از آقای ترامپ برای این موضوع تشکر کند. ¦