جوسی نوکاری / لهتیکووا / خبرگزاری فرانسه / گتی
جوسی نوکاری / لهتیکووا / خبرگزاری فرانسه / گتی

جنگ گسترده‌تر در اروپا همین حالا آغاز شده است

کارزار خرابکاری نه چندان آرام پوتین علیه دموکراسی‌های اروپایی

در طول سه سال گذشته، روسیه از موشک‌ها و پهپادها برای مکان‌یابی و تخریب زیرساخت‌های حیاتی در اوکراین - نیروگاه‌ها، سدها، خطوط انتقال برق - استفاده کرده است. همه می‌دانند که این حملات اقدامات جنگی هستند، صرف‌نظر از اینکه رئیس‌جمهور ولادیمیر پوتین چقدر مصرانه آنها را بخشی از یک "عملیات نظامی ویژه" توصیف می‌کند. با این حال، هنگامی که روسیه همسایگان اروپایی دیگر را هدف قرار می‌دهد، غرب به تعابیر خود متوسل می‌شود تا از اذعان مستقیم به کاری که پوتین انجام می‌دهد اجتناب کند.

ماه گذشته، کابل برق زیردریایی استلینک ۲، که استونی را به فنلاند، عضو اتحادیه اروپا و ناتو، متصل می‌کند، ناگهان قطع شد. مقام ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا این حادثه را تا حدودی خشک و بدون سرزنش صریح عوامل روسی توصیف کرد: او گفت، این صرفاً «بخشی از الگوی اقدامات عمدی و هماهنگ برای آسیب رساندن به زیرساخت‌های دیجیتال و انرژی ما» بود. بدیهی است که قطع یک خط برق، شکل کمتری از تجاوز آشکار نسبت به تهاجم تمام‌عیاری است که پوتین در اوکراین آغاز کرد. با این حال، وجه مشترک این است که روسیه از زور برای تضعیف استقلال یک کشور به رسمیت شناخته شده و توانایی آن برای مقابله استفاده می‌کند.

کابل‌های زیردریایی برای حاکمیت استونی، جمهوری شوروی سابق که با روسیه هم‌مرز است و به شدت نیاز دارد کانال‌های برق و ارتباطی را که از کنترل مسکو آزاد هستند، حفظ کند، حیاتی بوده‌اند. اندکی پس از خرابکاری در استلینک ۲، مقامات فنلاندی تانکر نفت ایگل اس را توقیف کردند که از سن پترزبورگ روسیه به مقصد مصر در حرکت بود. این کشتی که در جزایر کوک در اقیانوس آرام ثبت شده است، احتمالاً بخشی از ناوگان سایه روسیه است - مجموعه‌ای از تانکرهای با پرچم خارجی که رژیم پوتین برای فروش نفت روسیه و دور زدن تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی که پس از تهاجم او به اوکراین وضع شده‌اند، استفاده می‌کند.

بخوانید: آنچه اروپا از آن می ترسد

با این حال، ایگل اس ظاهراً یک هدف نظامی پنهانی نیز داشت: بازرسان کشف کردند که این کشتی پر از تجهیزات پیشرفته نظارتی بود، که آنقدر برق مصرف می‌کرد که کشتی دچار خاموشی‌های دوره‌ای می‌شد. مقامات فنلاندی به این نتیجه رسیدند که ایگل اس لنگر خود را در بستر دریای بالتیک به مدت "ده‌ها کیلومتر" کشیده است تا سعی در شکستن خط استلینک ۲ داشته باشد.

با این حال، در این و موارد دیگر در سراسر قاره، به نظر می‌رسد مقامات اروپایی از اعتراف به آنچه در حال وقوع است، وحشت دارند. مقامات در چندین کشور در حال بررسی بسته‌هایی هستند که به طور خود به خود در حین نگهداری توسط خطوط هوایی باری آتش گرفتند یا منفجر شدند، شاید در تدارک یک عملیات گسترده‌تر که بسیاری از هواپیماهای بزرگ را تهدید کند. خرابکاران تعدادی از سایر دارایی‌های استراتژیک مهم در اروپا - کارخانه‌های مهمات، خطوط ریلی حیاتی - همراه با زیرساخت‌های غیرنظامی مانند انبارها و مراکز خرید را هدف قرار داده‌اند.

بازرسان معتقدند که روسیه پشت این حملات قرار دارد. در ماه دسامبر، اتحادیه اروپا در واکنش به خرابکاری‌های اخیر، تحریم‌هایی را علیه افراد و نهادهای خاص روسی اعمال کرد. با این حال، اعلامیه رسمی از به کار بردن کلمه جنگ برای توصیف فعالیت‌های مسکو در خارج از اوکراین خودداری کرد. در عوض، اتحادیه اروپا «اقدامات بی‌ثبات‌کننده» و «بدخواهانه» روس‌ها را محکوم کرد.

ناتوانی در توصیف اقدامات جنگی به عنوان اقدامات جنگی، بخشی از فرهنگ تحریف و انکار در مورد موضوع خشونت دولتی است. در طول نسل‌ها، سیاست‌گذاران زیرشاخه‌های زیادی از درگیری ایجاد کرده‌اند: جنگ‌های سرد، اقدامات پلیسی، جنگ‌های ترکیبی، جنگ‌های سایبری. تعابیر مختلف اهداف مختلفی را دنبال می‌کنند. پوتین عملیات نظامی ویژه را ترجیح می‌دهد زیرا نمی‌خواهد علناً اعتراف کند که جنگ وحشیانه‌ای را علیه اوکراینی‌ها به راه انداخته است. بسیاری در اروپا از توصیف کارزار خرابکاری روسیه در خارج از اوکراین به عنوان جنگ اجتناب می‌کنند، زیرا ترجیح می‌دهند مجبور به انجام هیچ کاری در پاسخ نباشند.

مقامات اروپایی بهتر است با صداقت به واقعیت آنچه با آن روبرو هستند اذعان کنند. تهاجم پوتین به اوکراین تنها برجسته‌ترین بخش از چیزی است که به نظر می رسد یک جنگ جهانی شده است. اواخر ماه گذشته، یک جت مسافربری آذربایجانی بر فراز روسیه سرنگون شد و مجبور به فرود در قزاقستان شد. نیروهای کره شمالی هزاران مایل منتقل شده اند تا در خاک اروپا بجنگند و بمیرند. دولت‌های اروپایی در مورد میزان کمک به اوکراین برای مقاومت در برابر تهاجم روسیه مردد بوده‌اند و هیچ استراتژی روشنی برای جلوگیری یا محدود کردن کارزار خرابکاری که اکنون در خاک خودشان در حال انجام است ندارند. اعتراف به اینکه روسیه در حال انجام اقدامات جنگی است، اتحادیه اروپا یا کشورهای منفرد را مجبور نمی کند که فوراً با نیروی نظامی تلافی کنند. اما اصطلاح جنگ یک روش برای تمرکز ذهن دارد - و استفاده از آن ممکن است باعث شود رهبران اروپایی بیشتر به دفاع از خود فکر کنند زمانی که نمی توانند به ایالات متحده تکیه کنند.

بخوانید: مهمترین اقدام خرابکاری در دوران مدرن

از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، و به طور بحث‌برانگیزی از زمان شکست آلمان نازی در سال ۱۹۴۵، اروپای دموکراتیک تمایل داشته است که جنگ را موضوعی برای رسیدگی واشنگتن بداند، نه مشکلی که نیاز به رهبری خودشان داشته باشد. کشورهای اروپایی ممکن است برخی از سربازان و تجهیزات را فراهم کنند، اما بار هیچ برنامه ریزی یا استراتژی جدی را بر دوش ندارند. این نگرش سهل انگارانه دیگر قابل قبول نیست. هر رهبری در این قاره باید درک کند که پوتین آرزوی برهم زدن کل نظم اروپایی را دارد - و اینکه ایالات متحده دیگر به عنوان یک متحد بلندمدت قابل اعتماد نیست. رئیس جمهور منتخب دونالد ترامپ آشکارا از بسیاری از دولت ها در اروپا متنفر است و به نظر می رسد مایل است از نقش آمریکا به عنوان حامی این قاره دست بکشد.

اگرچه رهبران اروپایی تا حد زیادی از فکر کردن به جنگ امتناع کرده‌اند، اما کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سایر دموکراسی‌های این قاره همچنان تمام پیش‌نیازهای قدرت نظامی را دارند. اگرچه اقتصاد ایالات متحده، چین و بسیاری از کشورهای در حال توسعه با سرعت بیشتری در حال رشد هستند، اتحادیه اروپا، بریتانیا و سایر دموکراسی‌های اروپایی در مجموع جمعیتی حدود نیم میلیارد نفر دارند و حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل می‌دهند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیروهای نظامی را با برخی از پیشرفته ترین تجهیزات جهان حفظ می کنند. ترکیب تجاوز پوتین و بی تفاوتی ترامپ باید فرصتی برای اروپا باشد تا مسئولیت دفاع از خود را بر عهده بگیرد. اولین گام حیاتی در این تحقق، اذعان به چیزی است که در حال حاضر اتفاق می افتد: جنگ را جنگ بنامید.