تصویرسازی: نیت کیچ
تصویرسازی: نیت کیچ

سر کی‌یر استارمر نقشی پیدا می‌کند

سیاست خارجی به دولت حزب کارگر هدفی، بالاخره، داده است.

دوشنبه سوم مارس، مجلس عوام بریتانیا مملو از تحسین‌های فراوان بود. سر کی‌یر استارمر پس از یک هفته دیپلماسی فشرده، در حال ارائه گزارش به پارلمان بود. آنچه با دست دادن صمیمانه نخست‌وزیر با دونالد ترامپ در دفتر بیضی‌شکل آغاز شد، و پیش از میزبانی «ائتلاف مشتاقان» متشکل از رهبران اروپایی در لندن ادامه یافت، با تلاش سر کی‌یر برای ترمیم رابطه بین ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، و آقای ترامپ به پایان رسید.

نمایندگان پارلمان بریتانیا از آنچه دیده بودند، خوششان آمد. تام توگندهات، وزیر کابینه در دولت محافظه‌کار قبلی، گفت: «سر کی‌یر به نمایندگی از بریتانیا صحبت کرد.» سر اد دیوی، رهبر لیبرال دموکرات‌ها، که زمانی چنین میهن‌پرستی‌ای را ناخوشایند می‌دانست، گفت: «بریتانیا جهان را رهبری می‌کند، همانطور که بارها در گذشته انجام داده‌ایم.» یک نماینده مجلس پرسید: «آیا می‌توانم با قوی‌ترین عبارات ممکن، رهبری قوی و بی‌نقص نخست‌وزیر را تحسین کنم؟» او می‌تواند.

این ابراز محبت پارلمانی، لحظه‌ای نادر برای سر کی‌یر بود، که هشت ماه اول تصدی او با ترکیبی از بی‌تحرکی و بی‌کفایتی همراه بوده است. یک رسوایی مضحک در مورد خرید لباس برای سر کی‌یر توسط یک حامی مالی، اعتبار او را خدشه‌دار کرد. اولین بودجه حزب کارگر، بیمه ملی کارفرمایان را افزایش داد و تنها با دقت نظر از زیر پا گذاشتن تعهدات حزب طفره رفت. با این حال، در سیاست خارجی، سر کی‌یر ناگهان نقشی را پیدا کرده است که مناسب اوست. به دین اچسون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، که اظهاراتش در سال 1962 مبنی بر اینکه بریتانیا امپراتوری خود را از دست داده اما هنوز نقشی پیدا نکرده است، همچنان جایگاه این کشور در جهان را تحت الشعاع قرار می‌دهد، کاری نداشته باشید.

حزب کارگر از زمان به قدرت رسیدن، تلاش‌های دیپلماتیک زیادی انجام داده است. اجلاس یکشنبه رهبران اروپایی، اوج عادی‌سازی روابط با قاره اروپا بود. در زمان بوریس جانسون، نخست‌وزیر وقت در زمان حمله روسیه به اوکراین، واکنش منسجم اروپایی به اوکراین باید از روابطی که در غیر این صورت سمی بود، جان سالم به در می‌برد. این امر توانایی هر دو طرف را برای همکاری با یکدیگر محدود می‌کرد. ارسال تجهیزات نظامی و ارائه آموزش به سربازان اوکراینی یک چیز است. بحث در مورد اعزام نیروی زمینی اروپایی به اوکراین، مسئله دیگری است. اکنون، تحت رهبری سر کی‌یر، هر دو طرف می‌توانند با هم پیشرفت بیشتری داشته باشند.

به همین ترتیب، تضرع استراتژیک سر کی‌یر در دفتر بیضی‌شکل، نتیجه ماه‌ها تلاش بود. دیوید لمی، وزیر امور خارجه، زمانی که به نظر می‌رسید آقای ترامپ در حال رسیدن به قدرت است، به آمریکا اعزام شد. آقای لمی با جی.دی. ونس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، بر سر ایمان مسیحی، پیشینه‌های فقیرانه و نظرات قبلی به شدت انتقادی‌شان نسبت به آقای ترامپ، پیوند برقرار کرد.

سر کی‌یر در دیپلماسی نسبت به همتایان اروپایی خود دست بازتری دارد. دولت بریتانیا یکی از امن‌ترین دولت‌های قاره است. این دولت اکثریت عظیمی دارد و چهار سال تا انتخابات بعدی فرصت دارد. در زمان دولت محافظه‌کار، سیاست خارجی به مدیریت نمایندگان مجلس تبدیل شد. در مقابل، سر کی‌یر می‌تواند به راحتی تصمیمات دشوار بگیرد. کاهش بودجه کمک‌های خارجی از 0.5 درصد تولید ناخالص داخلی به 0.3 درصد برای افزایش هزینه‌های دفاعی، دلیلی نیست که نمایندگان حزب کارگر وارد سیاست شده‌اند. آنلیز دادز، وزیر توسعه، استعفا داد، اما فراتر از آن، به سختی اعتراضی شنیده شد. این یک حرکت جسورانه چشمگیر برای نخست‌وزیری بود که اغلب اوقات، با وجود قدرت پارلمانی‌اش، بزدلی را انتخاب کرده است.

با این حال، جسارت، ضعفی را پنهان می‌کند. سر کی‌یر به بودجه کمک‌های خارجی دستبرد زد زیرا جای دیگری برای یافتن پول نداشت. استقراض بیشتر به دلایل مالی منتفی شده است. افزایش مالیات‌ها به دلایل سیاسی منتفی است. در حالی که حزب کارگر به قوانین مالی خود پایبند است، نتیجه، ریاضت جنگی است. هر پوندی که برای موشک‌های ضد تانک NLAW که بریتانیا به اوکراین عرضه می‌کند، خرج می‌شود، پولی است که نمی‌تواند برای خدمات بهداشت ملی (NHS) خرج شود. برای حزبی که برای بهبود خدمات عمومی انتخاب شده است، وظیفه‌اش دشوارتر می‌شود.

پیچیدن اهداف داخلی در پرچم اوکراین، تنها تا حدی می‌تواند کارساز باشد. اد میلیبند، وزیر امور خارجه در امور گذار به صفر خالص، مدت‌هاست که گذار سبز را به عنوان یک اقدام امنیتی، راهی برای کاهش وابستگی بریتانیا به قیمت گاز که هر زمان روسیه به همسایه‌ای حمله می‌کند، افزایش می‌یابد، تبلیغ کرده است. اگر این گذار منجر به کاهش هزینه‌های انرژی شود، بریتانیایی‌ها خوشحال خواهند شد. اگر قیمت‌های بالا را تثبیت کند، بخشش کمی وجود خواهد داشت.

قانون‌گذاران از همه احزاب، دیدگاهی غیرجدی نسبت به واقعیت‌های مهار یک قدرت هسته‌ای با حمایت نامنظم آمریکا دارند. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، خاطرنشان کرده است که ارتش بریتانیا، از نظر تاریخی، کم‌توان است. سر ادوارد لی، باسابقه‌ترین نماینده مجلس بریتانیا، پیشنهاد کرد: «شاید نخست‌وزیر بتواند آنچه را که قیصر در سال 1914 درباره «ارتش کوچک و حقیر بریتانیا» گفت، به آنها یادآوری کند.»

سیاستمداران در همه سطوح فکر می‌کنند که سیاست خارجی می‌تواند اهداف داخلی را تقویت کند. یک نماینده حزب کارگر با دیدگاهی خوش‌بینانه نسبت به صلح‌بانی در زمستان اوکراین گفت: «دفاع وسیله‌ای برای تحرک اجتماعی، امنیت شغلی و فرصت برای جوانان ما است.» سر کی‌یر نیز مصون نیست: او گفت که هزینه‌های اضافی دفاعی باید کسب‌وکارهای کوچک و متوسط را تقویت کند.

تحت رهبری سر کی‌یر، دولت بریتانیا تنها استراتژی معقول موجود را دنبال می‌کند: چسبیدن به یک رابطه نامطمئن فراآتلانتیک و ایجاد رابطه نزدیک‌تر با اروپا. یک تاریخچه مختصر در محافل حزب کارگر در گردش است. در دوران پس از جنگ، بریتانیا تحت رهبری کلمنت اتلی و وینستون چرچیل، به آمریکا متمایل شد و از اولین موج ادغام اروپا بازماند. سپس تحت رهبری آنتونی ایدن، گسست احمقانه‌ای با آمریکا آغاز کرد که منجر به شکست مفتضحانه انگلیس و فرانسه در سوئز شد. وقتی از بریتانیا خواسته می‌شود بین اروپا و آمریکا یکی را انتخاب کند، پاسخ فقط می‌تواند یک «هر دو» قاطع باشد.

با این حال، این استراتژی اکنون به لطف آقای ترامپ متکی است. سر کی‌یر در پارلمان، اهداف خود را برشمرد: کمک‌های نظامی باید به اوکراین سرازیر شود. تحریم‌ها علیه روسیه باید حفظ شود. تضمین امنیتی آمریکا برای هر نیروی حافظ صلح در اوکراین حیاتی است. در اواسط هفته، آقای ترامپ همه آنها را تضعیف کرد. اگر او کاری غیرقابل تصور انجام دهد، مانند ترک کامل ناتو، سر کی‌یر می‌تواند با انتخاب ناخوشایندی روبرو شود که سعی در اجتناب از آن داشته است: اروپا یا آمریکا؟ خوش شانس است که او اشتیاق جدیدی به سیاست خارجی دارد. او کارهای بیشتری از این دست انجام خواهد داد.¦

برای تحلیل تخصصی‌تر بزرگترین داستان‌های بریتانیا، در Blighty، خبرنامه هفتگی ما که فقط برای مشترکین است، ثبت‌نام کنید.