اعضای دولت جدید سوریه در ماه فوریه در حمص ایست‌های بازرسی امنیتی ایجاد کردند. بسیاری از سوری‌ها خواستار کنترل‌های بیشتر این‌چنینی هستند.
اعضای دولت جدید سوریه در ماه فوریه در حمص ایست‌های بازرسی امنیتی ایجاد کردند. بسیاری از سوری‌ها خواستار کنترل‌های بیشتر این‌چنینی هستند.

با ربوده شدن مردم در خیابان‌های بدون گشت، سوری‌ها خواستار حفاظت بیشتر هستند

هنگامی که دولت جدید روی کار آمد، پلیس رژیم اسد و سایر نیروها را برکنار کرد و خلأ امنیتی ایجاد نمود. اکنون، بسیاری از ساکنان از بیرون رفتن در تاریکی می‌ترسند.

اولین درخواست باج ۱۰ روز پس از آنکه سامی العزو شاهد ربوده شدن برادرش بود، در پیامکی به تلفن او ارسال شد. شش مرد نقابدار برادر او را به زور سوار کامیونی با شیشه‌های دودی تیره کردند.

سپس ویدیویی آمد که در آن عبدالرزاق العزو، ۶۰ ساله، با دستان بسته و کیسه‌ای سیاه روی سرش ظاهر شد، در حالی که با چوب مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفت و فریاد می‌کشید. از آن زمان، ویدیوها و تهدیدها همچنان به تلفن آقای العزو ارسال می‌شوند، در حالی که او در تلاش است تا ۴۰۰ هزار دلاری را که آدم‌ربایان می‌خواهند، جمع‌آوری کند.

آقای العزو ثروتمند نیست و می‌گوید نمی‌داند چرا برادرش هدف قرار گرفته است. او چند ماشین فروخته و در تلاش است تا زمین خود را بفروشد، اما شک دارد که این برای پوشش این مبلغ هنگفت کافی باشد. او از خانه‌اش در تلبیسه، حومه شهر حمص در مرکز سوریه، گفت: «اگر هر چه دارم بفروشم، به آن مبلغ نمی‌رسم.»

این آدم‌ربایی یکی از موج آدم‌ربایی‌ها در سوریه از زمان به قدرت رسیدن ائتلاف شورشیان است که بشار اسد را در دسامبر (آذر/دی) سرنگون کرد. یکی از اولین اقدامات این ائتلاف، برکناری - حداقل به طور موقت - همه مقامات پلیس و امنیتی دولت بود.

نیروهای امنیتی ابزار رژیم سرکوبگر آقای اسد بودند، اما برخی از سوری‌ها از تصمیم برای انحلال آنها انتقاد کرده‌اند. اگرچه دولت جدید برخی از مقامات را با اعضای خود جایگزین کرده و به سرعت افسران پلیس را آموزش داده است، اما این نیرو نمی‌تواند به طور کافی کشور را پوشش دهد.

آقای العزو (راست) با یکی از برادرانش.
سامی العزو (راست) با یکی از برادرانش. او گفت که پس از ربوده شدن برادر دیگرش، درخواست ۴۰۰ هزار دلار باج دریافت کرده است. او گفت: «اگر هر چه دارم بفروشم، به آن مبلغ نمی‌رسم.»

تنش‌های فرقه‌ای، جرایم فرصت‌طلبانه و میل به انتقام‌جویی در میان خلأ امنیتی همگرا شده‌اند که باعث شده بسیاری از سوری‌ها از بیرون رفتن در شب بترسند. آدم‌ربایی - چه برای باج‌خواهی و چه برای انتقام - در بیش از ۱۳ سال جنگ داخلی رخ داده است، اما این وضعیت آزمون بزرگی برای توانایی دولت جدید در حفظ ثبات کشور است.

خطر آشوب در روزهای اخیر با درگیری بین نیروهای امنیتی دولتی و افراد مسلح وفادار به رژیم اسد در منطقه ساحلی سوریه و کشته شدن ده‌ها نفر، بیشتر شد.

مشخص نیست که چه تعداد از مردم در سه ماه گذشته ربوده شده‌اند و چه کسی پشت این آدم‌ربایی‌ها است. اما اعضای خانواده و گروه‌هایی که رویدادهای سوریه را رصد می‌کنند، حداقل ده‌ها مورد را در سراسر کشور گزارش کرده‌اند.

سوری‌ها خواستار افسران پلیس و ایست‌های بازرسی بیشتر در خیابان‌ها برای سرکوب این جرایم هستند.

آقای العزو درباره رهبران جدید گفت: «آنها باید قدرت خود را نشان دهند. آنها باید اقتدار و حضور خود را تثبیت کنند.»

آقای العزو که نمی‌داند چه کسی برادرش را ربوده است، گفت که بارها از نیروهای امنیتی محلی جدید مسئول کمک خواسته، اما به جایی نرسیده است. مقامات امنیتی در تلبیسه و حمص گفتند که پیگیر این آدم‌ربایی هستند، اما جزئیات بیشتری ارائه نکردند.

رهبران جدید سوریه گاهی اوقات نگرانی‌های امنیتی را کم‌اهمیت جلوه داده‌اند و گفته‌اند که پس از دهه‌ها دیکتاتوری، انتظار چالش‌ها و جنایات امنیتی به مراتب بدتری را داشته‌اند.

احمد الشرع، رئیس‌جمهور موقت سوریه، ماه گذشته در مصاحبه‌ای با یک شبکه تلویزیونی مستقل سوری گفت: «امروز امنیت وجود دارد، اگرچه حوادث کوچکی اینجا و آنجا وجود دارد.» اما او افزود: «دهه‌ها سیاست‌های بد را نمی‌توان در چند روز یا چند هفته از بین برد.»

یک ساختمان به شدت آسیب دیده.
رهبران جدید سوریه گاهی اوقات نگرانی‌های امنیتی را کم‌اهمیت جلوه داده و گفته‌اند که انتظار چالش‌های امنیتی به مراتب بدتری را داشته‌اند.

وضعیت امنیتی با مشکلات دیگری مانند کمبود شدید برق که برخی از محله‌ها را در شب تاریک می‌کند، تشدید می‌شود. در چندین شهر، ساکنان می‌گویند که برای محافظت در برابر سارقان، درهای فلزی نصب کرده‌اند و برخی از والدین از فرستادن فرزندان خود به مدرسه خودداری کرده‌اند.

سرهنگ دوم علاء عمران، رئیس پلیس استان حمص که توسط دولت جدید منصوب شده است، گفت: «آیا وضعیت هنوز به کار نیاز دارد؟ بله. چرا؟ زیرا ما دستگاه امنیتی را به طور کامل منحل کردیم و در حال ساختن یک دستگاه امنیتی جدید هستیم، اما این نیاز به زمان دارد.»

رهبران جدید به هزاران افسر پلیس، افسر امنیتی و سرباز دستور دادند تا در یک فرآیند «آشتی» شرکت کنند و کارت‌های شناسایی، سلاح‌ها و وسایل نقلیه خود را تحویل دهند، زیرا منتظر بررسی هستند. مقامات گفته‌اند که در حال حاضر، این افسران اجازه نخواهند داشت به صفوف پلیس بپیوندند.

سرهنگ عمران از تصمیم برای برکناری نیروهای امنیتی رژیم دفاع کرد و آنها را «دشمن مردم» خواند.

مقامات می‌گویند که در حال آموزش نیروهای جدید پلیس با بیشترین سرعت ممکن هستند و هر چند هفته یک‌بار کلاس‌هایی ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ نفره را فارغ‌التحصیل می‌کنند. در یک مدرسه آموزش پلیس در دمشق، پایتخت، ماه گذشته، ده‌ها مرد جوان با یونیفرم‌های آبی تیره پس از یک دوره آموزشی کوتاه، در رژه فارغ‌التحصیلی شرکت کردند. برخی از آنها اسلحه‌های خود را به صورت شل نگه داشته بودند، که ظاهراً نشان می‌داد هنوز در استفاده از آنها مهارت کافی ندارند.

یک افسر سیاهپوش که تفنگی در دست دارد، جلوتر از گروهی از سربازان تازه‌کار با لباس‌های آبی و اسلحه‌ به دست، راه می‌رود.
مراسم فارغ‌التحصیلی افسران پلیس در دمشق در ماه فوریه. مقامات سوری می‌گویند که در حال آموزش نیروهای جدید پلیس با بیشترین سرعت ممکن هستند.

وزارت کشور گفته است که این کشور در مجموع به ۵۰ هزار افسر پلیس نیاز دارد و تعداد بسیار کمتری از آن را دارد، اگرچه تعداد دقیق را مشخص نکرده است. این وزارتخانه در پاسخ به سوالات گفت که همه کارآموزان جدید پلیس در آینده آموزش‌های تخصصی طولانی‌تری دریافت خواهند کرد.

عصام الریس، مشاور نظامی در اتانا، یک سازمان گزارش‌دهی و تحلیلی سوری، گفت که دولت جدید یک وضعیت آشفته را به ارث برده است که تأمین امنیت کشور را به ویژه چالش‌برانگیز می‌کند.

او گفت: «منصفانه نیست که بگوییم اگر آنها نتوانند ظرف دو یا سه ماه امنیت کامل را برقرار کنند، این نشانه شکست است. آنها به زمان بیشتری نیاز دارند. آنها باید بر اساس میزان چالش قضاوت شوند.»

در حال حاضر، بسیاری از محله‌ها و شهرها حضور پلیس کم یا اصلاً ندارند. هنگام غروب آفتاب، خیابان‌های محله الزهرا در حمص از ساکنان خالی می‌شود و همه به داخل خانه‌ها می‌روند.

چندی پیش، مشتریان و خیرخواهان به مغازه سبزی‌فروشی حسام کاشی مراجعه کردند تا به صاحب آن تسلیت بگویند. او گفت که یک هفته پیش، دو مرد نقابدار ماشین او را دزدیده و او را ربوده‌اند. مشتریان در حالی که اخبار مربوط به آدم‌ربایی‌های دیگر را به اشتراک می‌گذاشتند، می‌گفتند: «خدا را شکر که سالم برگشتی.»

جامعه مسیحی و کلیسای او ظرف چند ساعت پس از ربوده شدن وی، ۲۸ میلیون پوند سوریه - حدود ۲۱۰۰ دلار - جمع‌آوری کردند که برای آزادی او کافی بود.

افسران امنیتی سیاهپوش و نقابدار در پیاده‌رو مقابل مغازه‌های بسته ایستاده‌اند.
وزارت کشور گفته است که این کشور در مجموع به ۵۰ هزار افسر پلیس نیاز دارد و تعداد بسیار کمتری از آن را دارد، اگرچه تعداد دقیق را مشخص نکرده است.

او از آن زمان به بعد مضطرب بوده و مرتباً به پشت سر خود نگاه می‌کند.

آقای کاشی، پدر دو فرزند، در حالی که مشتریان اطرافش کاهو، گوجه‌فرنگی و خیار انتخاب می‌کردند، گفت: «ما می‌خواهیم دوباره احساس امنیت کنیم.»

ساعت ۵ بعد از ظهر او مغازه‌اش را که قبلاً تا ساعت ۱۰ شب باز بود، می‌بندد، زیرا چراغ‌های خیابان خاموش هستند. ساکنان می‌گویند که گشت پلیس هم وجود ندارد، فقط یک ایست بازرسی در ورودی محله وجود دارد که توسط چند مرد جوان اداره می‌شود.

برخی از خانواده‌ها هرگز درخواست باج دریافت نمی‌کنند. یک شب در ماه فوریه، برادران شدود، امجد، ۲۵ ساله و محمد، ۲۶ ساله، پس از نیمه‌شب با مادرشان، رانیا شدود، تماس گرفتند تا به او اطلاع دهند که از محل کار خود در رستوران پیاده به خانه می‌آیند.

خانم شدود گفت که او در ورودی خانه‌شان ایستاده بود و مراقب بود، اما وقتی مردان به خانه نزدیک شدند، یک ون بزرگ آمد و جلوی آنها ایستاد. او معتقد است هر کسی که در ون بود مسلح بوده است.

او گفت: «پسران من اصلاً مقاومت نکردند، اما می‌توانستم ببینم که عقب می‌روند. من به سمت آنها دویدم. تنها چیزی که دیدم دستی بود که بیرون آمد، پسر کوچکترم را گرفت و به داخل ون کشاند.» قبل از اینکه پسر بزرگترش نیز سوار شود.

او گفت که نیروهای امنیتی محله را جستجو کردند اما هرگز ون را پیدا نکردند. آدم‌ربایان هرگز با آنها تماس نگرفتند.

خانواده و پلیس گفتند که حدود یک هفته بعد، اجساد آنها در کنار بزرگراهی در استان مجاور پیدا شد. این خانواده علوی هستند، یک اقلیت مذهبی که خانواده اسد مخلوع به آن تعلق دارند. تحت حکومت اسد، علوی‌ها بر طبقه حاکم و رده‌های بالای ارتش تسلط داشتند و اکنون با حملات، تهدیدها و قتل‌های انتقام‌جویانه مواجه هستند.

خانم شدود ۴۷ ساله گفت: «گناه آنها چه بود؟ آنها خسته و گرسنه به خانه می‌آمدند. آنها هرگز به کسی آسیب نرساندند.»

زنی در نزدیکی درهای مزین در تاریکی ظاهر می‌شود در حالی که مردم بیرون راه می‌روند.
رانیا شدود در دروازه خانه‌اش. پسرانش پس از نیمه‌شب از محل کار به خانه بازمی‌گشتند که او شاهد ربوده شدن آنها بود.

خانواده بزرگ شدود پس از سه روز عزاداری، بیشتر با لباس سیاه در اتاقی کم‌نور نشسته بودند. اگرچه برادران رفته بودند، اما آنها از دولت خواستند تا برای حفظ امنیت دیگران تلاش بیشتری کند.

خانم شدود گفت: «من نمی‌خواهم مادر دیگری مثل من گریه کند.»

محمد حاج قدور در تهیه گزارش مشارکت داشت.