تصویرسازی: پل بلو
تصویرسازی: پل بلو

رفتاری که بیش از هر چیز دیگری همکاران را آزار می‌دهد

و دلایلی برای تلاش برای حفظ آرامش

نظر سنجی‌ها در مورد رفتار اداری علمی نیستند. در یک نظرسنجی جهانی که سال گذشته توسط Kickresume، شرکتی که در ایجاد رزومه کمک می‌کند، انجام شد، 85٪ از مردم گفتند که یک همکار آزاردهنده را تجربه کرده‌اند. این بدان معناست که 15٪ باقی مانده یا معامله گران انفرادی هستند یا دروغگو. اما نظرسنجی‌ها هنوز هم می‌توانند حقایقی را در مورد آنچه مردم را عصبانی می‌کند، آشکار کنند. نظرسنجی Kickresume دزدیدن اعتبار را در صدر لیست رفتارهای آزاردهنده همکار قرار داد، همانطور که یک نظرسنجی از کارگران بریتانیایی در سال 2022 توسط Perspectus Global، یک شرکت تحقیقاتی، انجام داد. یک نظرسنجی اخیر دیگر، این بار از کارگران آمریکایی و انجام شده توسط BambooHR، گرفتن اعتبار برای ایده‌های کارمندان را به عنوان بدترین ویژگی مدیریتی انتخاب کرد.

شما تصویر را دریافت می‌کنید. گرفتن افتخارات برای ایده شخص دیگری افراد زیادی را عصبانی می‌کند. در واقع، این از سنین بسیار پایین غیرقابل قبول تلقی می‌شود: تحقیقات نشان داده است که کودکان به اندازه پنج سالگی نیز سرقت ادبی را رد می‌کنند. دزدیدن اعتبار که عمداً و مکرراً انجام شود، نه تنها آزاردهنده است، بلکه برای سازمان نیز مضر است: ایده‌ها احتکار می‌شوند، اعتماد از بین می‌رود و انگیزه از بین می‌رود. مقاله اخیر سیوان چن از دانشگاه Jiaotong پکن و نویسندگان همکارش نشان داد که ادعای اعتبار توسط مدیران در یک شرکت بزرگ تولیدی چینی با عملکرد شغلی بدتر توسط کارمندان مرتبط است.

وقتی چیزی زیاد اتفاق می‌افتد و بسیار آزاردهنده است، به یک مکانیسم مقابله نیاز است. بنابراین دفعه بعد که می‌شنوید ایده درخشان شما از دهان یک همکار بیرون می‌آید، عمیقاً نفس بکشید و سه چیز را به خاطر بسپارید.

اول، دزدیدن اعتبار ممکن است کم‌تر از آنچه تصور می‌شود، بدخواهانه باشد. روانشناسان مدت‌هاست پدیده‌ای به نام "کریپتومنزی" (cryptomnesia) را مستند کرده‌اند که در آن افراد ناخواسته ایده‌های دیگران را سرقت می‌کنند. آزمایش‌ها در مورد کریپتومنزی متفاوت است، اما تنظیمات اساسی به این صورت است که از شرکت‌کنندگان در یک گروه خواسته می‌شود تا ایده‌هایی را برای حل یک مشکل خاص تولید کنند. سپس به آنها گفته می‌شود که فقط ایده‌های خود را به یاد بیاورند و ایده‌های جدیدی ارائه دهند که ایده‌هایی را که قبلاً مطرح شده‌اند، تکرار نکنند. با وجود این دستورالعمل‌ها، افراد تمایل دارند بخش قابل توجهی از ایده‌های قدیمی را به عنوان ایده خود ادعا کنند و هنگام مطرح کردن ایده‌های به ظاهر جدید، پیشنهادات قبلی را کپی کنند. افراد ممکن است بدون اینکه متوجه شوند اعتبار را بدزدند.

دوم، نوآوری به ندرت به شکل یک ایده کاملاً جدید شکل می‌گیرد. در عوض، ایده‌های موجود را دوباره ترکیب می‌کند. و مردم اغلب به طور مستقل به همان نتایج می‌رسند. این پیام «لایک» (Like) است، کتاب جدید و سرگرم‌کننده‌ای از مارتین ریوز و باب گودسون درباره منشأ دکمه «لایک». آیکون شست رو به بالا زمانی همه‌جا حاضر شد که فیس‌بوک آن را در سال 2009 پذیرفت، اما خیلی قبل از آن شرکت‌هایی مانند Vimeo، Yelp، Digg.com و FriendFeed در حال آزمایش راه‌هایی برای ثبت واکنش احساسی کاربران به محتوا بودند. بنابراین حتی اگر فکر می‌کنید یک ایده جرقه نبوغ خودتان است، واقعیت احتمالاً پیچیده‌تر خواهد بود.

سوم، دزدیدن اعتبار می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد. روسای محترم می‌دانند که موفقیت ناشی از تیم‌هایی از افراد است، نه افراد (روسای بد به هر حال ایده را به عنوان ایده خود تصاحب می‌کنند). کار اریک ون‌اِپس از دانشگاه وندربیلت و نویسندگان همکارش نشان داده است که بهترین راه برای نشان دادن هم شایستگی و هم صمیمیت، ترکیب کمی لاف‌زنی و کمی تحسین از دیگران است. و اگرچه ابراز غرور از دستاوردها، حتی اگر دستاورد خودتان نباشد، می‌تواند راه خوبی برای انتقال هاله‌ای از موفقیت باشد، اما بهتر است خیلی مشخص نباشید.

مقاله ربکا شائومبرگ از مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا به این موضوع می‌پردازد که وقتی افراد غرور خود را در عملکردی نشان می‌دهند که جزئیات آن برای دیگران شناخته شده است، چه اتفاقی می‌افتد. به عنوان مثال، دو برنامه نویس را تصور کنید که نمرات بالایی یکسانی را در یک مسابقه برنامه نویسی ارسال می‌کنند. یکی به یک جنون مشت‌کوبی می‌پردازد و دیگری می‌گوید که از عملکرد خود چندان مفتخر نیست. ناظران فکر می‌کنند که برنامه‌نویس پرانرژی در سقف پتانسیل خود قرار دارد و برنامه‌نویس افسرده را ماهرتر قضاوت می‌کنند. دزدان آشکار اعتبار ممکن است کم‌تر، نه بیشتر، شایسته به نظر برسند.

به طور ایده‌آل، شما نیازی ندارید که خودتان را با کمی دزدیدن اعتبار آشتی دهید. به سادگی باید شناخت به طور دقیق توزیع شود. اما حتی زمانی که اعتبار به طور مناسب تخصیص داده شده است، مشکل دیگری وجود دارد. کار هیثر سارسونز از دانشگاه بریتیش کلمبیا و دیگران نشان داده است که اقتصاددانان مرد دانشگاهی بدون توجه به اینکه مقاله‌ها را به تنهایی می‌نویسند یا با همکاری، ترفیع می‌گیرند. زنان هر چه بیشتر با همکاری مقاله بنویسند، احتمال ترفیع‌شان کمتر است. این نشان می‌دهد که تعصبات همچنان می‌توانند شناخت را مخدوش کنند، زمانی که نمی‌توان فهمید چه کسی بیشترین سهم را در یک تیم داشته است. این واقعاً آزاردهنده است. ¦