فریدریش مرتس و مارکوس زودر، نخست وزیر باواریا، پس از بازدید از نیروگاه هسته ای ایسار در ۴ اوت ۲۰۲۲ در اسنباخ، آلمان، در جمع خبرنگاران صحبت می کنند. Lennart Preiss/Getty Images
فریدریش مرتس و مارکوس زودر، نخست وزیر باواریا، پس از بازدید از نیروگاه هسته ای ایسار در ۴ اوت ۲۰۲۲ در اسنباخ، آلمان، در جمع خبرنگاران صحبت می کنند. Lennart Preiss/Getty Images

آلمان در حال تجدید نظر در همه چیز هسته‌ای است

برلین به سرعت در حال تجدید نظر در وضعیت تسلیحات هسته‌ای خود است.

آلمان در حال تجدید نظر در همه چیز هسته‌ای است

دولت آتی آلمان، که از چشم انداز خروج تضمین‌های امنیتی توسط دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، به لرزه درآمده است، در حال آماده شدن برای تنظیم اساسی وضعیت دفاعی خود است. ائتلاف جدید دموکرات‌های مسیحی (CDU/CSU) و سوسیال دموکرات‌ها (SPD) قبلاً توافق کرده‌اند تا برای تغییراتی در ترمز بدهی فشار بیاورند که راه را برای هزینه‌های نظامی به طور چشمگیری بالاتر هموار می‌کند. فریدریش مرتس، رهبر CDU و صدراعظم احتمالی بعدی آلمان، اظهار داشت: «با توجه به تهدیدات علیه آزادی و صلح ما در قاره ما»، شعار جدید دولت باید این باشد: «هر چه لازم باشد».

آزمون تعیین کننده برای اینکه این تلاش‌ها چقدر جدی هستند، این است که آیا دولت جدید طرح دومی را برای پایان احتمالی چتر امنیتی هسته‌ای ایالات متحده برای آلمان و اروپا دنبال خواهد کرد یا خیر. برلین به یک تجدید نظر جاه‌طلبانه در سیاست هسته‌ای نیاز دارد که شامل فشاری برای ایجاد مجدد اشتراک هسته‌ای در سطح اروپا - با قدرت‌های هسته‌ای این قاره، فرانسه و بریتانیا - برای بازدارندگی روسیه و سایر دشمنان باشد. همچنین برای آلمان ضروری است که در تحقیقات هسته‌ای غیرنظامی سرمایه‌گذاری کند تا آمادگی هسته‌ای را به عنوان یک پوشش حفظ کند. خوشبختانه، مرتس نشان داده است که مایل است هر دو کار را انجام دهد.

آلمان به عنوان بخشی از اشتراک هسته‌ای ناتو، حدود 20 بمب هسته‌ای B-61 ایالات متحده را در پایگاه هوایی بوشل میزبانی می‌کند. برای بیشتر دهه‌های گذشته، اکثریت آلمانی‌ها طرفدار خروج این سلاح‌های هسته‌ای از آلمان بودند. این بخشی جدایی ناپذیر از تمایل آلمان برای خروج از همه چیز هسته‌ای، چه نظامی و چه غیرنظامی بود. تا اواسط سال 2021، یک نظرسنجی منتشر شده توسط کنفرانس امنیتی مونیخ نشان داد که تنها 14 درصد از آلمانی‌ها طرفدار سلاح‌های هسته‌ای در خاک آلمان بودند.

حمله روسیه به اوکراین منجر به تغییر چشمگیری در افکار عمومی شد. در اواسط سال 2022، 52 درصد از آلمانی‌های مورد بررسی برای مجله Panorama حمایت خود را از حفظ یا حتی افزایش سلاح‌های هسته‌ای ایالات متحده در آلمان ابراز کردند. حمله روسیه به اوکراین، قدرت غیر هسته‌ای، که شامل تهدید به استفاده از چنین سلاح‌هایی برای منصرف کردن اروپا و ایالات متحده از حمایت از کی‌یف بود، به وضوح بر جمعیت آلمان تأثیر گذاشت.

با توجه به چنین تهدیدهایی، به نظر می‌رسد که اکثریت آلمانی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که قرار گرفتن مستقیم زیر یک چتر هسته‌ای بهتر است. پس از حمله روسیه، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان تصمیم گرفت دنبال کند یک معامله 10 میلیارد یورویی (13.85 میلیارد دلار) با ایالات متحده برای خرید F-35s برای جایگزینی ناوگان قدیمی Tornado که بمب‌های هسته‌ای ایالات متحده ذخیره شده در پایگاه هوایی بوشل را حمل می‌کند. شولتز با این معامله به دنبال تضمین تعهدات ایالات متحده به دفاع آلمان بود.

شولتز از بین همه صدراعظم‌های اخیر آلمان، احتمالاً نزدیک‌ترین رابطه را با واشنگتن دنبال کرد. او سعی کرد حتی پس از بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور به کاخ سفید، به این مسیر پایبند باشد. شولتز در کنفرانس امنیتی مونیخ در اواسط فوریه گفت: «ما با هیچ راه حلی که منجر به جدایی امنیت اروپا و آمریکا شود موافقت نخواهیم کرد.»

این اظهارات قاطعانه به نظر می‌رسد، اما تنها در صورتی که نادیده بگیرید که تصمیم به جدایی از امنیت اروپا در دستان ایالات متحده است. برلین در اینجا حق وتو ندارد.

مرتس، جانشین احتمالی شولتز، لحن بسیار متفاوتی دارد. او قبل از اعلام نتایج رسمی در شب انتخابات 23 فوریه اظهار داشت: «اولویت مطلق من این خواهد بود که اروپا را در اسرع وقت تقویت کنم تا بتوانیم گام به گام به استقلال از ایالات متحده دست یابیم.» مرتس همچنین گفت که مشخص نیست که آیا «ما تا زمان نشست برنامه ریزی شده این بلوک در ژوئن، همچنان در مورد ناتو در شکل فعلی آن صحبت خواهیم کرد یا خیر، یا اینکه باید خیلی سریعتر یک توانایی دفاعی مستقل اروپایی ایجاد کنیم.»

مرتس متقاعد شده است که این امر باید شامل یک طرح دوم برای پایان احتمالی چتر هسته‌ای ایالات متحده باشد. صدراعظم در انتظار پیشنهاد کرده است بحث‌هایی با فرانسه و بریتانیا در مورد اینکه آیا این دو مایل به مشارکت در یک ترتیبات اشتراک هسته‌ای با آلمان هستند یا خیر.

این یک تغییر اساسی در بحث آلمان است. آنگلا مرکل و شولتز، صدراعظم‌های سابق، به طور مداوم پیشنهادات امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه را برای مشارکت در گفتگوی استراتژیک در مورد بازدارندگی هسته‌ای در اروپا نادیده گرفته بودند. مکرون در یک سخنرانی تلویزیونی در 5 مارس، به آنچه که به عنوان "فراخوان تاریخی" مرتس اشاره کرد، پاسخ مثبت داد. رئیس جمهور فرانسه گفت که تصمیم گرفته است "بحث استراتژیک در مورد حفاظت از متحدان خود در قاره اروپا توسط بازدارندگی [هسته‌ای] ما را باز کند."

همسویی مرتس-مکرون یک پایه سیاسی محکم برای بحث در مورد اروپایی کردن بیشتر اشتراک هسته‌ای فراهم می‌کند. البته، موانع، خطرات و سؤالات بی‌پاسخ بسیاری وجود دارد، همانطور که منتقدان این پیشنهادات در بحث آلمان به سرعت به آن اشاره کرده‌اند.

آسان است که "پیشنهادات سیاست گذاری تا حدودی وحشت زده" توسط "گروه فزاینده ای از کارشناسان و سیاست گذاران از سراسر تشکیلات سیاسی اصلی که از رها شدن ایالات متحده می ترسند" را کوچک شمرد، همانطور که اولریش کوهن، محقق کنترل تسلیحات آلمانی انجام داده است. اما با توجه به ویرانی‌هایی که دولت ترامپ تنها در هفت هفته به بار آورده است، فکر کردن به خروج احتمالی ایالات متحده از اتحاد فراآتلانتیک "وحشت زده" نیست. عدم پیگیری جدی طرح دوم در این مرحله بی مسئولیت است.

اولین شرط، چشم انداز مشترکی از یک توافق سیاسی واقع بینانه برای اروپایی کردن بازدارندگی گسترده و اشتراک هسته‌ای است. یک گزینه این است که گروه برنامه ریزی هسته‌ای ناتو را در سطح اروپا، با فرانسه و بریتانیا به عنوان قدرت‌های هسته‌ای اصلی آن، دوباره ایجاد کنیم. برای اینکه بریتانیا بتواند در آن شرکت کند، این کار باید خارج از چارچوب رسمی اتحادیه اروپا انجام شود. در هسته اصلی خود، گروه برنامه ریزی باید شامل تعدادی از کشورهای کلیدی اروپایی باشد (لهستان، ایتالیا و آلمان مطمئناً در میان آنها خواهند بود). اتحادیه اروپا می‌تواند به طور جمعی از طریق رئیس شورای اروپا یا رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا نمایندگی شود. رهبران آلمان و لهستان قبلاً ابراز تمایل کرده‌اند به ترتیبات مشخص اشتراک هسته‌ای، مانند استقرار قابلیت‌های فرانسوی در خاک آلمان یا لهستان.

البته، تصمیم نهایی در مورد استفاده از هرگونه سلاح هسته‌ای با فرانسه و بریتانیا باقی خواهد ماند، همانطور که مکرون نیز در سخنان خود در 5 مارس بر آن تاکید کرد. این آینه ترتیبات فعلی با ایالات متحده است. اعضای درگیر در اشتراک هسته‌ای از نظر مالی در بار نگهداری از زرادخانه هسته‌ای فرانسه و بریتانیا مشارکت خواهند کرد.

برونو ترتریس، یکی از برجسته‌ترین استراتژیست‌های هسته‌ای فرانسه، از اوایل سال 2019 چنین ترتیبی را مورد بحث قرار داد. او با در نظر گرفتن موانع، برخی از رایج‌ترین انتقادات را رد کرد. به عنوان مثال، حتی در مجموع، زرادخانه‌های محدود فرانسه و بریتانیا جایگزین کاملی برای بازدارندگی گسترده ایالات متحده بر اساس زرادخانه‌ای نخواهد بود که چندین برابر این اندازه است. اما این بدان معنا نیست که یک عامل بازدارنده مستقر در فرانسه یا بریتانیا فی نفسه معتبر نخواهد بود. همانطور که ترتریس استدلال کرد، "یک زرادخانه کوچک می‌تواند یک قدرت بزرگ را بازدارد، به شرطی که توانایی وارد کردن خسارتی را داشته باشد که از نظر طرف مقابل غیرقابل قبول تلقی شود."

این ادعا که تمرکز بر اروپایی کردن بازدارندگی هسته‌ای، توجه را از سرمایه‌گذاری‌های لازم در بازدارندگی متعارف (از جمله قابلیت‌های تهاجمی دقیق و عمیق) منحرف می‌کند، نیز غیرقابل قبول است. ترتریس مدعی شد که اروپایی‌ها به سادگی باید هر دو را دنبال کنند. و بله، بریتانیا برای عناصر کلیدی زرادخانه هسته‌ای خود به واشنگتن متکی است. اما قابلیت‌های فرانسه کاملاً مستقل است، که با توجه به چرخش احتمالی ایالات متحده علیه اروپا، برای اعتبار بسیار مهم است.

این ادعا که فشار برای اروپایی کردن اشتراک هسته‌ای، انگیزه گسترش هسته‌ای را در سطح جهانی ایجاد می‌کند، دور از ذهن به نظر می‌رسد. کره جنوبی، عربستان سعودی یا ترکیه بر اساس ارزیابی خود از وضعیت امنیتی خود، تصمیمات خود را در مورد هسته‌ای شدن خواهند گرفت. و در میان مدت و بلندمدت، آلمان و اروپا نیز باید به اقدامات کنترل تسلیحات و اعتمادسازی با روسیه فکر کنند.

البته، آلمانی‌ها و دیگرانی که اکنون برای حفاظت هسته‌ای به فرانسه و بریتانیا نگاه می‌کنند، ممکن است از خود بپرسند که این قدرت‌های هسته‌ای اروپایی از نظر سیاسی چقدر پایدار و قابل اعتماد هستند. این یک سوال معتبر است. از این گذشته، در بریتانیا، نایجل فاراژ - رهبر حزب راست افراطی اصلاحات بریتانیا - در حال پیشرفت پیوسته است. ممکن است فرانسه تنها یک انتخابات با داشتن رئیس‌جمهوری از یک حزب راست افراطی یا چپ افراطی که مخالف به اشتراک گذاشتن عامل بازدارنده هسته‌ای فرانسه است، فاصله داشته باشد.

با این اوصاف، تنها گزینه دیگر برای آلمان به غیر از یک چتر هسته‌ای اروپایی، دنبال کردن سلاح‌های هسته‌ای خود است. در این مرحله، با توجه به پیامدهای سیاسی، بار مالی و زمانی که برای ساختن بمب آلمانی لازم است، یک جایگزین مقرون به صرفه نیست. با این حال، آلمان به عنوان یک پوشش، باید در حفظ آمادگی هسته‌ای سرمایه‌گذاری کند - یعنی داشتن قابلیت‌های اساسی در محل برای دنبال کردن برنامه سلاح‌های هسته‌ای خود در شرایطی که هیچ گزینه دیگری برایش باقی نمانده است.

به این منظور، آلمان باید مجدداً به تحقیقات هسته‌ای غیرنظامی متعهد شود - و این باید یک امر بدیهی برای دلایل دیگر در عصر هوش مصنوعی متمرکز بر انرژی و نیاز به حذف تدریجی سوخت‌های فسیلی در بحبوحه تغییرات آب و هوایی مداوم باشد. یک اقتصاد پیشرو مانند آلمان به سادگی باید در خط مقدم تحقیقات هسته‌ای غیرنظامی باشد.

در روزهای اولیه دوره ریاست جمهوری ترامپ، مرکل اعلام کرد که "ما اروپایی‌ها باید واقعاً سرنوشت خود را در دستان خود بگیریم." با این حال، اقدام کمی در پی داشت. امروزه، ما شاهد پیامدهای چشمگیر جدی گرفتن این اظهارات هستیم.

مرتس تا حد زیادی حق دارد که خواستار تغییر به "امیدواری به بهترین‌ها و همچنان آماده شدن برای بدترین‌ها" شود. هر چقدر هم که این برای بسیاری در آلمان ناراحت کننده باشد، این استراتژی باید شامل یک طرح دوم برای بازدارندگی هسته‌ای باشد.