سالها منتقدان دونالد ترامپ او را متهم میکردند که مانند یک فروشنده اتومبیل دستدوم کلاهبردار رفتار میکند. دیروز بعد از ظهر، او این کار را به طور واقعی در چمن جنوبی کاخ سفید انجام داد.
ترامپ در حالی که زیر آفتاب به همراه ایلان ماسک چشمهایش را جمع کرده بود، کنار پنج خودروی تسلا ایستاد و برگهای را با یادداشتهای دستنویس درباره ویژگیها و هزینههای آنها در دست داشت. ترامپ گفت که خودش یک ماشین را با قیمت کامل خریداری خواهد کرد. سپس ترامپ و ماسک سوار یکی از ماشینها شدند. ماسک توضیح داد که این وسیله نقلیه الکتریکی «مانند یک گاری گلف است که خیلی سریع میرود». ترامپ نیز به نوبه خود از آن تعریف کرد: «وای. این زیباست. این پنل با چیزی که من دیدهام فرق دارد—همهاش کامپیوتر است!»
این یک تلاش تصنعی و فاسد برای بالا بردن سهام یک دوست بود و مطمئناً در شأن مقام ریاست جمهوری نبود. اما نباید از این نکته غافل شوید که این نمایش تا چه حد برای ماسک خجالتآور بود. پیام زیرمتنی این رویداد - که در جریان آن ترامپ همچنین اعلام کرد که کاخ سفید هرگونه اقدام خشونتآمیز علیه نمایندگیهای تسلا را به عنوان تروریسم داخلی برچسب خواهد زد - اعتراضات سراسری جاری علیه تسلا به دلیل نقش ماسک در دولت ترامپ بود. در برخی از شهرها، معترضان وسایل نقلیه تسلا را تخریب یا آسیب رسانده و ایستگاههای شارژ این شرکت را به آتش کشیدهاند. قیمت سهام تسلا به شدت سقوط کرده است—تقریباً 50 درصد از اوج پس از انتخابات در اواسط دسامبر—به دلیل آمار فروش وحشتناک در اروپا. این رویداد مطبوعاتی عجولانه در کاخ سفید به عنوان نمایش همبستگی ارائه شد، اما ظواهر کاملاً واضح بود: ماسک به ترامپ نیاز داشت تا بیاید و گندکاریهای او را جمع کند.
و تسلا تنها سرمایهگذاری ماسک نیست که با مشکل مواجه است. موشک جدید و عظیم استارشیپ (Starship) شرکت اسپیسایکس (SpaceX) امسال در طول پروازهای آزمایشی دو بار منفجر شده است. و انتاریو، کانادا، قرارداد خود را با شرکت اینترنتی استارلینک (Starlink) او برای ارائه خدمات به جوامع دورافتاده، به دلیل تعرفههای ترامپ، لغو کرده است. طبق شاخص میلیاردرهای بلومبرگ، ماسک 148 میلیارد دلار فقیرتر از روز تحلیف است (در حال حاضر ارزش داراییهای او 333.1 میلیارد دلار است).
فقط 17 روز پس از در دست گرفتن یک اره برقی و رقص پیروزمندانه روی صحنه در CPAC، این میلیاردر در اوایل این هفته در کانال فاکس بیزینس (Fox Business) طوری به نظر میرسید که انگار میخواهد گریه کند. او اعتراف کرد که در اداره بسیاری از مشاغل خود «مشکلات زیادی» دارد و وقتی از او پرسیده شد که آیا پس از اتمام کارش در دولت به مشاغل خود بازخواهد گشت، آهی طولانی و ناامیدانه کشید و شانههایش را بالا انداخت.
ثروتمندترین مرد جهان میتواند در انظار عمومی منزجرکننده، تصنعی و شیدا باشد، اما به ندرت او را تا این حد شکستخورده دیدهام، آن هم نه دو ماه پس از ایفای نقش به عنوان مشاور رئیس جمهور. در چند هفته گذشته، او توسط برخی از روسای آژانسهای ترامپ به دلیل فراتر رفتن از حدود اختیاراتش به عنوان مشاور مورد انتقاد قرار گرفته است (ترامپ طرف روسای آژانسها را گرفت). گزارشها حاکی از آن است که برخی از قانونگذاران جمهوریخواه از لافزنیهای ماسک ناامید شدهاند و رویکرد دوجکوین (DOGE) به کاهش بوروکراسی فدرال، رایدهندگان را عصبانی کرده و قانونگذاران را در حوزههای انتخابیه خود کمتر محبوب میکند. دوجکوین (DOGE) دستاوردهای ملموس کمی برای دولت ترامپ به همراه داشته است و در عوض بسیاری از آمریکاییها را که ماسک را به عنوان مسئول یک عملیات بیرحمانه میبینند که به طور بیهدف افراد را اخراج و دوباره استخدام میکند و مزایا را از بین میبرد، بیگانه کرده است. نظرسنجیهای متعدد ملی در هفتههای اخیر نشان میدهد که اکثریت پاسخدهندگان نقش و اقدامات ماسک در دولت را تأیید نمیکنند.
آههای عمیق ماسک در تلویزیون کابلی و سفرهای اضطراری تسلا به چمن کاخ سفید، نشانههایی هستند مبنی بر اینکه او ممکن است کمکم در حال درک ناپایداری موقعیت خود باشد. او به دلیل ریسکپذیری بالا، اهرمسازی بیش از حد و شرطبندیهای تجاری به ظاهر دیوانهوارش مشهور است. اما نقش او در دوجکوین (DOGE) بزرگترین قمار اعتباری و در نتیجه مالی در حرفه او را نشان میدهد. ماسک یک بازی خطرناک را انجام میدهد و به نظر میرسد که کنترل روایت را از دست میدهد.
و روایت همهچیز است. ایلان ماسک چیزهای زیادی است—ثروتمندترین مرد جهان، یک نظریهپرداز توطئه معتاد به اینترنت، کنترلکننده شش شرکت، شاید حتی رئیسجمهور سایه ایالات متحده—اما مهمتر از همه، او یک ایده است. ارزش ماسک ممکن است بیشتر به تصویر او گره خورده باشد تا عملکرد واقعیاش. او یک سهام میم انسانی است.
کلیپی از سیانان (CNN) از اواخر اکتبر این مفهوم را به تصویر میکشد. در آن، یک گزارشگر در بیرون یکی از تجمعات کمیته اقدام سیاسی (PAC) ماسک در آمریکا در پنسیلوانیا ایستاده و با طرفداران فوقالعاده مدیرعامل مصاحبه میکند، که بیشتر آنها به طور قاطع معتقدند که ماسک «باهوشترین مرد جهان» است. یکی از شرکتکنندگان ادعا میکند که او ذهنیت یک مهندس را دارد، به این معنی که او جهان را متفاوت میبیند. دو مرد دیگر در این کلیپ میگویند که ماسک باعث شده است که آنها به سیاست (و به طور خاص به ترامپ) توجه کنند. این افراد به شدت مجذوب تصویر پروردهشده ماسک به عنوان یک توماس ادیسون (Thomas Edison) یا تونی استارک (Tony Stark) شده بودند، یک مرد بزرگ تاریخ که به تنهایی مرزهای پیشرفت را جابجا میکند. ماسک در رواج وسایل نقلیه الکتریکی و ساخت موشکهای جدید موفقیت بزرگی کسب کرده است (اگرچه هنوز بسیاری در مورد دخالت مستقیم او در مهندسی بحث میکنند). به نظر میرسد که این حامیان طرفداران شرکتهای او بودهاند، اما به نظر میرسد که آنها نیز مجذوب افسانه نبوغ او شدهاند، داستانی که از سالها کتابهای تقدیسآمیز، مقالات خبری که ادعاهای اغراقآمیز او را گزارش میکنند و توانایی خود ماسک در جلب توجه زاده شده است.
تصویر ماسک به عنوان یک رویابین واقعی به طرز شگفتآوری بادوام بوده است. در اوایل تا اواسط دهه 2010، ماسک از دوره متفاوتی از پوشش فناوری—دورهای که بیشتر بر ابزارها متمرکز بود و تا حد زیادی غیرانتقادی—برای تبلیغ ایدههای خود برای آینده حمل و نقل و اکتشافات بین سیارهای استفاده کرد. در آن زمان، تسلا، پروژه شاخص او، به عنوان پیشرو کدگذاری شد و به عنوان همسو با اهداف تغییرات آب و هوایی به بازار عرضه شد. پویایی فرهنگی این ایدهها تغییر کرده است، اما محصول اساسی که توسط ماسک فروخته میشود تغییر نکرده است: یک مرد با توانایی منحصر به فرد برای پیش بردن آینده.
مسیر ماسک پس از انتخاب ترامپ به عنوان اولین رئیس جمهور تغییر کرد. در این دوره بود که ماسک—که از قبل یک پستگذار بیوقفه بود—متوجه شد که چگونه میتوان از توییتر برای جلب توجه باورنکردنی استفاده کرد. حتی زمانی که این توجه منفی بود، روند بارها و بارها خود را به عنوان شخصیت اصلی در این پلتفرم قرار دادن، باعث ارتقای جایگاه ماسک شد. او قطبیتر شد (به دلیل انتقاد از روزنامهنگاران، رفتار نامنظم، گفتن یک شوخی به اصطلاح علف هرز در توییتر که او را با کمیسیون بورس و اوراق بهادار به مشکل انداخت و به دلیل افترا برای خطاب کردن کسی به عنوان «پدوفایل» تحت پیگرد قانونی قرار گرفت)، اما این به نوعی فقط به افسانههای ماسک افزود.
سالها انتقادات معتبر از مدیر تسلا با یک علامت ستاره همراه بود: او نامنظم، بیادب و حتی کمی ناپایدار است، اما این همه بخشی از بسته رویابین بزرگتر است. کارا سویشر (Kara Swisher) این پویایی را به خوبی در ستون سال 2018 خود در نیویورک تایمز با عنوان «ایلان ماسک، نهاد فناوری است» به نمایش گذاشت. او نوشت: «من تقدیس او را خستهکننده و حتی سمی میدانم.» اما همچنین، «ذهن و ایدههای آقای ماسک بزرگ هستند.» همانطور که سویشر اشاره کرد، توجهطلبی ماسک در آن زمان اثر ثانویهای داشت و او را از برخی از همتایان و طرفدارانش بیگانه میکرد. اما ماسک با هر توییت مخاطب متفاوتی را پیدا کرد، مخاطبی که مشتاقانه از تصویر رویایی او استقبال میکرد، به شرطی که او در جنگ صلیبی خود علیه «بیداری» شرکت کند.
در طول همهگیری، فراوانی پستگذاری ماسک به طور قابل توجهی افزایش یافت زیرا او شروع به تعیین قلمرو ارتجاعیتری کرد. او در مارس 2020 وحشت کووید-19 را «احمقانه» خواند و بعداً در همان سال توییت کرد که «ضمایر مزخرف هستند». ماسک با قرار دادن خود به عنوان یک جنگجوی آزادی بیان، خود را به جناح راست محبوب کرد، موضعی که در نهایت او را به خرید توییتر سوق داد. اینفلوئنسرهای جناح راست و وفاداران به MAGA چرخش ماسک را به عنوان اثبات صعود جنبش خود دیدند، اما آنچه از زمانی که ماسک توییتر را به X تبدیل کرده است اتفاق افتاده است، چیزی جز تسخیر مخاطب نیست: ماسک کاملاً به همان شخصی تبدیل شده است که هواداران جناح راستش میخواهند او باشد، و فراتر از یک تفریح با تئوریهای توطئه و لفاظیهای «جایگزینی بزرگ» پیش میرود. به سختی میتوان با توجه به پستهای ماسک و فعالیتهای سیاسی آشکار او پیشنهاد کرد که این میلیاردر توسط پلتفرم خود بیشتر رادیکال شده است، که سپس آن را به یک سلاح سیاسی برای کمک به انتخاب ترامپ تبدیل کرد.
شرطبندیهای X و MAGA ماسک عمدتاً نتیجه داد، حداقل در کوتاه مدت. قبل از اینکه ماسک توییتر را بخرد، من نظر لیلی فرانسیس (Lily Francus)، مدیر تحقیقات کمی در Moody’s Analytics را برجسته کردم، که خاطرنشان کرد: «من اساساً فکر میکنم که بخش قابل توجهی از ارزش تسلا به این دلیل است که ایلان میتواند به طور مداوم این توجه را جلب کند.» فرانسیس تا آنجا پیش نمیرود که بگوید تسلا مانند یک سهام میم رفتار میکند—که میتواند پس از ویروسی شدن در نتیجه تلاشهای هماهنگ آنلاین، قیمت آن افزایش یابد—اما خود ماسک این کیفیت را دارد. خرید توییتر توسط ماسک از نظر مالی معامله بدی بود و برای سود X مضر بوده است، اما مالکیت او بر این پلتفرم به افزایش ارتباط فرهنگی و سیاسی او کمک کرد و او را در مرکز اخبار قرار داد. به طور مشابه، ماسک با تمام وجود به سمت دونالد ترامپ رفت، به یک مگادونر جمهوریخواه تبدیل شد و در نهایت شغل DOGE را به دست آورد که همگی منجر به صعود سهام تسلا شد—تا یک نقطه.
میتوان استدلال کرد که یک اثر چرخ لنگر برای همه اینها وجود دارد. رفتار قطبیکننده، ناراحتکننده و توجهطلبانه ماسک او را اجتنابناپذیر کرده و نفوذ سیاسی او را افزایش داده است، که به نوبه خود، ارزش خالص او را به طور کلی افزایش داده است. این امر فقط جایگاه ماسک را در بین ترامپ بهبود بخشیده است، که هم به ثروت بزرگ احترام میگذارد و هم به نظر میرسد از این تصور که ثروتمندترین مرد جهان میخواهد وقت خود را صرف سایه انداختن بر او در واشنگتن و مار-آ-لاگو کند، چاپلوسی میشود.
ماسک عادت دارد که اهرم شود، با شهرت یا داراییهای غیرنقدی خود معامله میکند تا چرخ لنگر را در حال چرخش نگه دارد. به اعتبار او، او تمایل دارد که آن را عملی کند. او وقتی به نفع منافع تجاریاش بوده است، قانون را زیر پا گذاشته و از فرهنگ معافیت نخبگان سوء استفاده کرده است. او مدتهاست که از شکایت یا توبیخ توسط یک سازمان دولتی نمیترسد. اما دو چیز مهم در وضعیت فعلی او متفاوت است. اولی، خطرات شرطبندی اعتباری او است—ماسک به جای بیگانه کردن خود از مترقیان یا رسانهها، تهدید میکند که در خدمات ضروری دولتی، مانند تامین اجتماعی، که میلیونها آمریکایی به آن تکیه میکنند، مداخله میکند. در واقع، ماسک در مصاحبه خود با فاکس بیزینس در روز دوشنبه ایده کاهش مزایای تامین اجتماعی را مطرح کرد. چه او مسئول کاهشها باشد یا نه، ماسک به عنوان چهره DOGE، خطر خشمگین کردن افراد بیشماری را دارد که به اخراجهای فدرال اعتراض دارند. شکست دولت از نظر بزرگی با خرید یک پلتفرم میکروبلاگینگ خاص اما تأثیرگذار متفاوت است.
تفاوت دوم مردی است که او شهرت خود را به او گره زده است: ترامپ. توجهطلبی و علاقه ماسک به هرج و مرج سازمانی معمولاً بیرقیب است و به او در بیشتر معاملاتش برتری میدهد. این در مورد ترامپ صدق نمیکند، که بیشرمی و تمایل او به کنار گذاشتن معتمدان نزدیک زمانی که آنها به بدهی تبدیل میشوند، به خوبی مستند شده است. ماسک ثروتمند و قدرتمند است، اما او شخصیت سیاسی بادوام و منحصر به فردی نیست که ترامپ هست. تصور سناریویی که در آن این موضوع برای ماسک بد تمام شود، دشوار نیست. چرخ لنگر میتواند معکوس شود: ماسک میتواند به طور جهانی منفور شود، که باعث افزایش اعتراضات و کاهش ارزش خالص او شود. ثروتمندترین مرد جهان برای ترامپ ارزشمند است، همانطور که افسانه ماسک به عنوان ادیسون مدرن ارزشمند است. اما میلیاردرهای صرف؟ آنها توکنهای قابل تعویض هستند و اعضای جایگزین به راحتی در چشم ترامپ جایگزین میشوند—فقط از مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg) بپرسید.
احمقانه خواهد بود که با اطمینان پیشنهاد کنیم که ماسک پخته است. از نظر تاریخی، او موفق شده است از دردسر فرار کند. شاید امیدوارکنندهترین نتیجه برای ماسک این باشد که ترامپ بیش از حد ریاست جمهوری خود را به ماسک گره زده است تا او را زیر اتوبوس بیندازد. گفتن آن خیلی زود است.
شیرین کاری دیروز کاخ سفید تمام نشانههای فساد ترامپ را داشت، اما چیز دیگری نیز وجود داشت—فضای درماندگی. این یک اعتراف ضمنی بود مبنی بر اینکه اعتراضات کارساز هستند و ماسک و ترامپ به اندازه کافی از احساسات فعلی آشفته شدهاند که مایلند چمن جنوبی را به یک نمایشگاه تبدیل کنند. با تماشای اینکه ماسک در فاکس بیزینس ساکت میشود یا بی سر و صدا در کنار ترامپ در مقابل کاخ سفید میایستد، حتی آسانتر از حد معمول است که از دروغپردازی و لافزنیهای تجاری ماسک عبور کنیم. این لحظات به وضوح نشان میدهند که این بار، ماسک تنها چیزی را شرطبندی کرده است که نمیتواند به راحتی آن را پس بخرد—همان افسانهای که برای خودش ساخته است.