یادداشت ویراستار (۱۴ مارس): پس از انتشار این داستان، گزارش شد که دولت ترامپ در حال بررسی گزینههای نظامی برای دستیابی به دسترسی کامل به کانال پاناما است.
او میتوانست اعلام پیروزی کند. در ۴ مارس، دونالد ترامپ ایستاد تا ساعاتی پس از آنکه بلکراک (BlackRock)، یک شرکت سرمایهگذاری مستقر در نیویورک، اعلام کرد که دو بندر در دو طرف کانال پاناما را از CK هاچیسون (Hutchison)، اپراتور مستقر در هنگکنگ، خریداری خواهد کرد، در کنگره ایالات متحده سخنرانی کند. این بزرگترین پیروزی آقای ترامپ تا به امروز در کارزار او برای افزایش نفوذ آمریکا بر کانال بود که از زمان انتخابش به عنوان رئیس جمهور در نوامبر دنبال کرده است. اما آقای ترامپ به جای خوشحالی، بر خواسته خود پافشاری کرد و قصد خود را برای بازپس گیری آبراه تکرار کرد. او گفت اگر اتفاقی بیفتد، مارکو روبیو (Marco Rubio)، وزیر امور خارجهاش، "مقصر خواهد بود".
آقای ترامپ نشان داده است که تهدید اقتصاد و هویت ملی پاناما میتواند امتیازات بزرگی را از دولت آن به دست آورد. پاناما از زمان روی کار آمدن آقای ترامپ، تنها فروش بنادر کانال را پیش نبرده است. این کشور از تلاشهای او برای اخراج مهاجرانی که به طور غیرقانونی وارد ایالات متحده شدهاند، حمایت کرده است. این کشور برنامههای سرمایهگذاری در زیرساختها را برای حل مشکلات تأمین آب در کانال که مقامات آمریکایی را آزار داده است، تسریع کرده است. تاکنون، پاناما در ازای آن چیزی دریافت نکرده است، حتی تعدیل لحن آقای ترامپ.
پاناماییها ممکن است فکر کرده باشند که علاقه آنها به قدرتمندترین کشور جهان از آنها در برابر این نوع اخاذی محافظت میکند. سال گذشته حدود ۹۰ درصد گفتند که پاناما رابطه خوبی با ایالات متحده دارد. اما همانطور که معلوم شد، در دنیای آقای ترامپ، وفاداری هدفی را روی پشت شما نقاشی میکند.
پاناما پیش از انتخاب آقای ترامپ نیز در حال کار برای رسیدگی به منافع آمریکا بود. خوزه رائول مولینو (José Raúl Mulino)، رئیس جمهور، مهاجرت از طریق دِرین گپ (Darién Gap)، قطعهای از جنگل انبوه که کلمبیا و پاناما را از هم جدا میکند، سرکوب کرده بود. پس از دیدار آقای روبیو از پاناما در فوریه، آقای مولینو موافقت کرد که یک مرکز بازداشت مهاجران و یک باند فرودگاه در استان دِرین را تقویت کند و ۲۹۹ نفر را که از ایالات متحده اخراج شده بودند و از کشورهایی به گوناگونی ایران، چین و افغانستان آمده بودند، بپذیرد.
به نظر میرسد فشار آمریکا نیز ساخت و ساز طولانی مدت یک سد را تسریع کرده است که برای رفع مشکلات تأمین آب کانال طراحی شده است، یک موضوع آزاردهنده ترامپی. هنگامی که سطح آب پایین است، عبور از کانال محدود میشود و برخی از نقاط از طریق حراج فروخته میشوند. در نوامبر ۲۰۲۳، یک شرکت حملکننده LNG آمریکایی برای این امتیاز، مبلغ رکورد ۴ میلیون دلار پرداخت کرد. یک روز پس از دیدار آقای روبیو با مقامات سازمان کانال پاناما (ACP) در فوریه، به ساکنان منطقهای که قرار بود در اثر سد آبگرفته شود، گفته شد که بودجه ساخت آن - و اسکان مجدد آنها - تصویب شده است. سازمان ACP این موضوع را رد میکند که این تصمیم مربوط به دیدار آقای روبیو بوده است.
اما بزرگترین امتیازات مربوط به نفوذ چین در پاناما بوده است. بلافاصله پس از دیدار با آقای روبیو، آقای مولینو اعلام کرد که پاناما عضویت خود در طرح کمربند و جاده چین را تمدید نخواهد کرد. اما این هنوز برای دولت ترامپ کافی نبود. این واقعیت که CK هاچیسون (Hutchison) بنادری را در دو طرف کانال اداره میکرد، به دلیل شبح نفوذ چین غیرقابل قبول بود. بنابراین کار بر روی توافقی ادامه یافت که بر اساس آن کنسرسیومی به رهبری بلکراک (BlackRock) با قیمت ۲۲.۸ میلیارد دلار برای ۹۰ درصد سهام هاچیسون (Hutchison) در دو بندر پاناما و ۸۰ درصد منافع آن در ۴۳ بندر دیگر در سراسر جهان موافقت کرد.
هزینههای سازش
همانطور که آقای ترامپ به کوبیدن پاناما ادامه میدهد، به نظر میرسد دولت آن گیج شده است. به نظر نمیرسد استراتژی آشتیجویانه آقای مولینو کارساز باشد و اکنون به دلیل دادن امتیازات بدون دریافت چیزی در ازای آن مورد انتقاد قرار میگیرد.
آقای ترامپ، جدا از تهاجم، میتواند از سه طریق نفوذ بیشتری بر کانال داشته باشد. هیچ کدام برای پاناماییها خوشایند نیست. سادهترین راه این است که کاهش هزینههای ترانزیت کانال برای حاملان LNG آمریکایی یا عبور رایگان کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده را مطالبه کند. گزینه دیگر این است که در پیمانی که بر کانال حاکم است، تجدید نظر شود تا به نفع کشتیرانی آمریکا باشد. این امر سایر طرفهای ذینفع را بر آن میدارد تا تصمیم بگیرند که آیا اقدام قانونی انجام دهند یا خیر. شدیدترین گزینه این است که آمریکا به نحوی در خود کانال سهیم شود و از این رو در بهره برداری از آن حرفی برای گفتن داشته باشد. به نظر میرسد این امر قانون اساسی پاناما را نقض میکند، که میگوید کانال "میراث غیرقابل انتقال مردم پاناما" است.
برای جلوگیری از این پیامدها، پاناما میتواند موافقت کند که مهاجران بیشتری از کشورهای ثالث را از ایالات متحده بپذیرد. (آقای مولینو اصرار دارد که پذیرش اخراجیها یک بار بوده است.) قراردادی برای ساخت پلی بر روی کانال که در حال حاضر در اختیار یک شرکت چینی است، میتواند ارائه شود. در نهایت، معدن مس بزرگ پاناما، کُبره پاناما (Cobre Panamá)، وجود دارد که به دلیل اعتراضات مردمی در نوامبر ۲۰۲۳ تعطیل شد. پول زیادی از آمریکا در این معدن سرمایهگذاری شده است. تریستان پاسکال (Tristan Pascall)، رئیس شرکتی که مالک آن است، گفته است که توافقی وجود دارد که هم به نفع پاناما و هم به نفع آمریکا باشد.
با این حال، آقای مولینو ممکن است نیاز به تغییر تاکتیکهای خود داشته باشد. رودریگو نورiega (Rodrigo Noriega)، وکیل و تحلیلگر سیاسی پانامایی، میگوید اشتباه بود که به جای صحبت مستقیم با رئیسش، با آقای روبیو معامله کرد. آقای مولینو میتواند از الگوی تعیین شده توسط کلودیا شینبام (Claudia Sheinbaum)، رئیس جمهور مکزیک، که تا آنجا که میتواند به طور علنی با آقای ترامپ معامله میکند، پیروی کند، با او تلفنی مذاکره کند و سپس به سرعت آنچه را که مورد بحث قرار گرفته است، اعلام کند. پاناما همچنین میتواند با کانادا، دانمارک و مکزیک متحد شود تا جبهه متحدی را ارائه دهد. این ممکن است آقای مولینو را به یک "معامله" نزدیکتر کند که آقای ترامپ از آن راضی باشد - و ممکن است دوام بیاورد. ¦
برای عضویت در خبرنامه اختصاصی مشترکین ما در مورد آمریکای لاتین، به نام ال بولتین (El Boletín) ثبت نام کنید تا نیروهای شکل دهنده یک منطقه جذاب و پیچیده را درک کنید.
بیشتر بخوانید
این مقاله در بخش قاره آمریکا از نسخه چاپی با عنوان "بازی امتیازدهی" منتشر شد.