توافقنامه حقوق معدنی که دولت ترامپ میگوید ایالات متحده را در دفاع از اوکراین سهیم میکند، دارای یک سابقه تاریخی آموزنده در پیمان غیررسمی نفت در برابر امنیت واشنگتن با عربستان سعودی است.
برای دههها پس از جنگ جهانی دوم، امنیت عربستان سعودی با حضور شرکتهای نفتی ایالات متحده در این پادشاهی تقویت میشد که نفت خام را پمپاژ میکردند و سوخت توسعه آمریکا را تامین میکردند و یک پایگاه هوایی آمریکایی از آن حمایت میکرد. رئیسجمهور جیمی کارتر (Jimmy Carter) این توافقنامه نفت در برابر امنیت را حتی پس از آنکه سعودیها صنعت انرژی خود را در سال 1980 ملی کردند، با یک دکترین جدید سیاست خارجی که خطوط تامین نفت خلیج فارس را با قدرت نظامی ایالات متحده محافظت میکرد، زنده نگه داشت.
اکنون سعودیها دریافتهاند که اقتصاد همیشه محاسبات واشنگتن را در مورد زمان استقرار نیروی نظامی هدایت نمیکند و به دنبال تضمینهای دفاعی مدون هستند. تحلیلگران ژئوپلیتیک میگویند، دلیل این امر این است که منافع اقتصادی ایالات متحده میتواند به طور چشمگیری تغییر کند.
گرگ گوز (Greg Gause)، پژوهشگر مهمان در اندیشکده موسسه خاورمیانه در واشنگتن، گفت: «این استدلال که اوکراینیها میتوانند به دلیل منافع اقتصادی آمریکا در خاکهای کمیاب خود به تضمینهای امنیتی ضمنی آمریکا تکیه کنند، اهرم ضعیفی برای امنیت آنها است.»
در سال 2019، در دوران ریاست جمهوری ترامپ، یک حمله پهپادی و موشکی مشکوک ایرانی که بزرگترین تاسیسات نفتی عربستان سعودی را مختل کرد، بدون پاسخ مستقیم گذشت. این موضوع عدم اطمینان فزایندهای را در مورد اینکه آیا ریاض و سایر پایتختهای خلیج فارس همچنان میتوانند روی کمک ایالات متحده حساب کنند، عمیقتر کرد. آنها از آن زمان روسیه و چین را به عنوان شرکای امنیتی اضافی احساس کردهاند.
ایالات متحده در سال 1990 از سعودیها محافظت کرد و نیم میلیون سرباز برای دفع حمله صدام حسین به کویت اعزام کرد که میادین نفتی عربستان، ثبات بازارهای جهانی انرژی و متحد آمریکا، اسرائیل را تهدید میکرد.
گوز (Gause) گفت: در آستانه حمله صدام، ایالات متحده همچنان خلیج فارس را از دریچه جنگ سرد به عنوان یک دارایی استراتژیک که نیاز به محافظت دارد، میدید. سه دهه بعد، زمانی که تاسیسات سعودی مورد اصابت قرار گرفتند، ایالات متحده این دیدگاه را کنار گذاشته و تا حد زیادی خود را از نفت خاورمیانه جدا کرده بود، در حالی که از درگیریهای به ظاهر بیپایان در منطقه خسته شده بود.
واشنگتن و کییف اکنون در آستانه تکمیل یک توافقنامه مواد معدنی پیش از مذاکرات جداگانه با میانجیگری ایالات متحده با مسکو برای پایان دادن به جنگ هستند. مراسم امضای توافقنامه پس از درگیری ماه گذشته در دفتر بیضی بین ولودیمیر زلنسکی (Volodymyr Zelensky)، رئیس جمهور اوکراین و جیدی ونس (JD Vance)، معاون رئیس جمهور به تعویق افتاد. زلنسکی (Zelensky) در ابتدا گفت که هرگونه توافقنامه حقوق معدنی به تضمینهای امنیتی برای اوکراین نیاز دارد، اما بعداً به نظر میرسید که این موضع را نرم کرده و موافقت کند که آن را بدون چنین اطمینانهای صریحی امضا کند و گفت که بعداً ارائه میشوند.
ونس (Vance) چند روز پس از نشست تند و زننده به فاکس نیوز (Fox News) گفت: «اگر میخواهید تضمینهای امنیتی واقعی داشته باشید، اگر میخواهید واقعاً اطمینان حاصل کنید که ولادیمیر پوتین (Vladimir Putin) دوباره به اوکراین حمله نمیکند، بهترین تضمین امنیتی این است که به آمریکاییها در آینده اوکراین مزیت اقتصادی بدهید.»
حتی اگر آتشبس برقرار شود، اوکراین احتمالاً همچنان با یک تهدید وجودی از سوی روسیه مواجه خواهد بود که قصد خود را برای پایان دادن به حاکمیت اوکراین اعلام کرده است. اما زمانی که حتی تعهدات رسمی آمریکا - مانند تعهدات مندرج در پیمان ناتو (NATO) - زیر سوال میروند، ممکن است هیچ جایگزینی وجود نداشته باشد.
بر اساس شرایط توافقنامه پیشنهادی بین ایالات متحده و اوکراین، اوکراین برخی از عواید حاصل از توسعه منابع معدنی آینده را به صندوقی واریز میکند که در پروژههایی در اوکراین سرمایهگذاری میکند. میزان سهام ایالات متحده در صندوق و توافقنامههای مالکیت مشترک در توافقنامههای آینده تعیین میشود.
این توافقنامه شامل تضمینهای امنیتی صریح نیست، اگرچه ترامپ (Trump) گفته است که صلحبانان بینالمللی در اوکراین حضور خواهند داشت. او استدلال میکند که وادار کردن شرکتهای آمریکایی به سرمایهگذاری در بخش معدن اوکراین، بهترین تضمین ممکن برای امنیت این کشور است.
مارکو روبیو (Marco Rubio)، وزیر امور خارجه، در 12 مارس پس از دیدار با مقامات اوکراینی در عربستان سعودی به خبرنگاران گفت: «من آن را به عنوان یک تضمین امنیتی مطرح نمیکنم.» «اما مطمئناً اگر ایالات متحده منافع اقتصادی مستقیمی داشته باشد که برای مردم ما و همچنین برای مردم اوکراین درآمد ایجاد کند، اگر به چالش کشیده شود یا تهدید شود، منافع مستقیمی در حفاظت از آن خواهیم داشت.»
اوکراین از قبل مستعد این است که نسبت به وعدههای بینالمللی محتاط باشد. این کشور پس از یادداشت تفاهم بوداپست (Budapest Memorandum) در سال 1994، که در آن ایالات متحده، بریتانیا و روسیه تضمینهای امنیتی ارائه کردند که از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال اوکراین استفاده نخواهد شد، از سلاحهای هستهای که از اتحاد جماهیر شوروی به ارث برده بود، دست کشید. بیست سال بعد، روسیه به طور غیرقانونی کریمه (Crimea) را ضمیمه کرد و با مقاومت بینالمللی کمی مواجه شد.
در مقایسه با پیمان امنیتی عربستان سعودی با ایالات متحده، اوکراین از همان ابتدا عقب خواهد ماند. بخشهای نفت و ارتش آمریکا و عربستان سعودی برای دههها قبل از تأسیس دکترین کارتر (Carter Doctrine) ارتباط نزدیکی با هم داشتند.
در مقابل، صنعت کالاهای اوکراین حتی قبل از اینکه جنگ 40 درصد از ذخایر معدنی حیاتی آن را تحت کنترل روسیه قرار دهد، با موانع عمدهای بر سر راه سرمایهگذاری خارجی مواجه بود. اگر شرکتهای آمریکایی در نهایت وارد اوکراین شوند، سالها طول میکشد تا شروع به کار کنند. و حتی در آن صورت، هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها سودآور باشند، که میتواند تعهدات امنیتی ایالات متحده را به خطر بیندازد.
صنایع استخراجی در کشورهای خارجی از نظر تاریخی روابط امنیتی ایالات متحده را ایجاد کردهاند، از جمله در بخشهایی از آمریکای مرکزی و جنوبی و همچنین آسیای جنوب شرقی. اما مایکل وحید حنا (Michael Wahid Hanna)، مدیر برنامه ایالات متحده در گروه بینالمللی بحران، گفت که این معمولاً به طور ارگانیک در طول دههها اتفاق میافتد. اوکراین احتمالاً اینقدر وقت ندارد و مکانیک یک پیمان مواد معدنی در برابر امنیت هنوز مبهم است و ترسیم آن دشوار است.
او گفت: «آنها تضمینهای امنیتی میخواهند و این آن نیست. این ایدهای است که شاید اگر اوضاع به روش خاصی پیشرفت کند، ایالات متحده در امنیت و ثبات اوکراین سرمایهگذاری خواهد کرد.» «این ممکن است تا جایی باشد که بتوانند به دست آورند، اما این یک تضمین امنیتی نیست و از هر نظر بسیار گمانهزنی است.»
حنا (Hanna) گفت: «تصور اینکه همه چیز به گونهای کنار هم قرار گیرد که آن سرمایهگذاری، امنیت و ثبات را ایجاد کند، دشوار است.»
حتی اگر اوضاع برای شرکتهای معدنی آمریکایی در اوکراین خوب پیش برود، تغییرات در اقتصاد جهانی میتواند تاکید را از کالاهای آنجا دور کند یا مکان دیگری را برای سرمایهگذاران جذابتر کند و تعهدات امنیتی ایالات متحده را برهم بزند.
ترامپ (Trump) همچنین گفته است که میخواهد ایالات متحده از منابع خارجی انرژی مستقل باشد، که میتواند به طور منطقی شامل مواد معدنی حیاتی در بحبوحه رقابت جهانی علیه چین، رقیب اصلی منابع کمیاب باشد.
و بدبینان میگویند که ترامپ (Trump)، که قبلاً به طور علنی در مورد انجام معاملات در روسیه صحبت کرده است، میتواند به راحتی یک معامله متقابل با پوتین (Putin) انجام دهد که هرگونه تعهد امنیتی به اوکراین ناشی از توافقنامه مواد معدنی را تضعیف کند.
اچ.ای. هلییر (H.A. Hellyer)، پژوهشگر ارشد در ژئوپلیتیک و امنیت در اندیشکده مرکز ترقی آمریکایی در واشنگتن، گفت که بعید به نظر میرسد که توافقنامه مواد معدنی امنیت را در سراسر اوکراین تقویت کند.
او گفت: «این منبع حمایت امنیتی نخواهد بود، بلکه راهی برای گفتن به روسها خواهد بود: "آیا میتوانید از انجام کارهایی در اطراف این مناطق یا حمله به خطوطی که تجارت آمریکا را به آن نقاط خاص متصل میکند، خودداری کنید؟"»
برخی استدلال میکنند که رویکرد واقعگرایانه ترامپ (Trump) موثرتر از رویکردی است که مبتنی بر حفظ نظم مبتنی بر قوانین به رهبری ایالات متحده است که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شده است. اما دانیل ایمروار (Daniel Immerwahr)، مورخ، اشاره میکند که ایالات متحده اغلب مقادیر زیادی خون و ثروت، از جمله در طولانیترین جنگهای خود در ویتنام و افغانستان، برای حفظ یک نظام جهانی خاص بدون ارائه منافع اقتصادی فوری هزینه کرده است.
او گفت: «اگر میتوانید در طرف درست آن قرار بگیرید، میتوانید مطمئن باشید که ایالات متحده به جای از دست دادن آبرو و اعتبار، 20 سال میجنگد.»
برای تماس با استفان کالین (Stephen Kalin) به آدرس [email protected] ایمیل بزنید.