تصویرسازی: تومی اوم
تصویرسازی: تومی اوم

والدین بیولوژیکی پسرخاله/دخترخاله خوانده‌ام خواهر و برادر بودند. آیا به او بگویم؟

ستون‌نویس بخش اخلاق مجله در مورد فاش کردن یک راز خانوادگی.

نزدیک به ۵۵ سال است که با یک راز زندگی می‌کنم. دخترخاله/پسرخاله من، که رابطه بسیار نزدیکی با او دارم، از یک یتیم‌خانه کاتولیک در ایتالیا به فرزندی پذیرفته شد و زمانی که هر دو جوان بودیم به ایالات متحده آورده شد. مادرهای ما خواهر هستند. دخترخاله/پسرخاله من همیشه می‌دانست که به فرزندی پذیرفته شده است، اما از شرایط فرزندخواندگی اطلاعی ندارد. سال‌ها پیش، مادرم در کمال اطمینان به من گفت که والدین بیولوژیکی دخترخاله/پسرخاله من، خواهر و برادر بودند. تنها افرادی که این موضوع را می‌دانستند، به جز من، عمه و عمویم بودند که او را به فرزندی پذیرفتند، و والدینم، که پدرخوانده و مادرخوانده او بودند.

در طول سال‌ها، پس از مرگ والدین خوانده‌اش، دخترخاله/پسرخاله من تلاش کرده است تا والدین بیولوژیکی خود را پیدا کند. اما سوابق یتیم‌خانه مهر و موم شده است. دخترخاله/پسرخاله من یک شوهر، فرزندان و نوه‌ها دارد. من تنها کسی هستم که هنوز زنده است و حقیقت را می‌داند. بارها خواسته‌ام به دخترخاله/پسرخاله خود بگویم، اما نمی‌توانم خودم را راضی کنم که این کار را انجام دهم. اول، نمی‌دانم که اصلاً حرف من را باور می‌کند یا نه؛ و دوم، فکر می‌کنم دانستن اینکه او محصول زنای با محارم است، خیلی به او صدمه می‌زند. آیا من وظیفه دارم این موضوع را برای او فاش کنم، یا باید آن را با خود به گور ببرم؟ — نام محفوظ

از متخصص اخلاق:

به نظر می‌رسد که شما تنها متولی یک حقیقت صمیمی هستید که از خود شخص ذینفع پنهان شده است. عدم تقارن دانش، ناگزیر بر تعاملات شما با دخترخاله/پسرخاله شما سایه می‌اندازد. وقتی او را می‌بینید، باید سنگینی آنچه را که می‌دانید احساس کنید، حتی زمانی که آن را پنهان نگه می‌دارید، مانند سنگی در جیبتان. و بار فقط این واقعیت نیست که شما این راز را می‌دانید - بلکه تلاشی است برای حفظ این تصور که شما آن را نمی‌دانید.

حقایق پزشکی اینها هستند: کودکانی که از ازدواج خواهر و برادر متولد می‌شوند، با خطرات بسیار بالاتری از اختلالات ژنتیکی مواجه هستند - به طور تصاعدی برای اختلالات اتوزومی مغلوب (autosomal recessive disorders) که نیاز به دو ژن معیوب یکسان دارند. به نظر می‌رسد که او از چنین مشکلاتی در امان مانده است، اما اطلاع از والدینش می‌تواند، از نظر تئوری، پزشک او را از نظر شرایط با شروع دیررس آگاه کند. (خطرات برای فرزندان او کمتر است، و امروزه همه ایالت‌ها یک برنامه غربالگری نوزادان برای طیف گسترده‌ای از اختلالات ژنتیکی قابل درمان دارند.)

این تنها یک بعد از این وضعیت است. فهمیدن اینکه والدین یک فرد خواهر و برادر بوده‌اند، حس خود او را به چالش می‌کشد. دخترخاله/پسرخاله شما این مزیت را دارد که به فرزندی پذیرفته شده است؛ این افشاگری نیازی نیست که پیوندهای خانوادگی موجود او را مختل کند. با این حال، اگرچه او هیچ مسئولیتی در قبال شرایطی که قبل از وجود او وجود داشته است ندارد، اما پاسخ‌های عاطفی ما به یک موقعیت لزوماً با درک فکری ما از آن مطابقت ندارد. در طول تاریخ، مردم شرم را برای منشأ خود درونی کرده‌اند - انگ "حرامزاده" بودن را در نظر بگیرید.

و سپس، همانطور که بدون شک به خوبی می‌دانید، دخترخاله/پسرخاله شما ممکن است احساس کند که والدینش این موضوع را از او پنهان کرده‌اند، یا اینکه مادرتان به شما گفته است اما به او نگفته است. او ممکن است از اینکه شما این راز را نیز حفظ کرده‌اید، آزرده شود. شما می‌توانید به او بگویید که مدت‌هاست به اعتماد مادرتان احترام گذاشته‌اید با این درک که افراد دیگری مانند والدینش می‌توانستند یا باید به او می‌گفتند. حتی اگر او دلایل شما را بپذیرد، ممکن است همچنان احساس جراحت کند.

شما دخترخاله/پسرخاله خود را می‌شناسید؛ من نمی‌شناسم. اما سوال این نیست که آیا او این اطلاعات را می‌خواهد یا خیر، بلکه این است که آیا او حق دریافت آن را دارد یا خیر. همانطور که قبلاً استدلال کرده‌ام، ما مستحق زندگی هستیم که با حقایق اساسی در مورد وجودمان آگاه شده باشیم. حتی حقایق دردناک؟ شاید به ویژه آنها. این حقیقت متعلق به اوست.