






























ماماها در آمازون دورافتاده از زنان گرفتار خشکسالی مراقبت می کنند
در اعماق جنگلهای آمازون، یک زن باردار نیاز به کمک دارد. نوزادش در حال به دنیا آمدن است و خشکسالی رودخانههایی را که جامعه او را به نزدیکترین بیمارستان متصل میکند، خشک کرده است.
در این شرایط تابیتا دوس سانتوس مورائس، یکی از صدها مامای سنتی که نوزادان را در روستاهای دورافتاده بزرگترین جنگل بارانی جهان به دنیا میآورند، وارد عمل میشود.
تابیتا با لبخند میگوید: «ریلکس باش. ما با هم زایمان خواهیم کرد، هر دوی ما.»
تابیتا دوس سانتوس مورائس ۵۱ ساله، خود را «مادر بند ناف» بیش از ۱۸۰ نوزادی مینامد که به دنیا آورده است. مادربزرگ او مامایی را به عمههایش آموخت، آنها به مادرش و مادرش نیز از ۱۵ سالگی به او آموزش داد.
اگرچه تابیتا این حرفه باستانی را به دختر خود منتقل میکند، اما بسیاری از زنان جوان مسیرهای دیگری را ترجیح میدهند. ماماهای آمازون در حال پیر شدن هستند و اغلب جایگزین نمیشوند. بسیاری از جوامع اکنون هیچ مامایی ندارند.
اما با غیرقابل دسترس شدن بیمارستانها، ماماهای سنتی مورد تقاضا قرار میگیرند.
سالها خشکسالی شدید در جنگلهای بارانی آمازون که مطالعات آن را به تغییرات آب و هوایی نسبت دادهاند، سفرهای دریایی به و از جوامع دورافتاده را خطرناک کرده و به چالش ارائه مراقبتهای بهداشتی به جوامع حاشیهنشین افزوده است.
خولیو سزار شوایکاردت، که ماماهای سنتی را برای فیوکروز، یک مؤسسه تحقیقات بهداشت عمومی برزیل، مطالعه میکند، گفت: «وقتی مردم نمیتوانند جوامع خود را ترک کنند، چه کسی از آنها مراقبت خواهد کرد؟ در این لحظات، ماماها مهم هستند.»
وقتی آب کافی در رودخانهها وجود داشته باشد، حدود چهار ساعت طول میکشد تا از Deus E Pai، جامعهای که تابیتا و مایلین در آن زندگی میکنند، به بیمارستان در تِفه، نزدیکترین شهر، بروید.
اما دو سال خشکسالی بی پایان امسال آن سفر ممکن است یک روز کامل طول بکشد یا اصلاً امکانپذیر نباشد.»
مایلاین میگوید: «نمیدانم چه کار میکردم اگر او (تابیتا) نبود.»
رودخانههای کمعمق به این معنی است که قایقها میتوانند به صخرهها برخورد کنند یا در ماسه گیر کنند، و این باعث میشود تا قایقها دیگر نتوانند با خیال راحت با مسافران سفر کنند.
برخی از جوامع با محدود شدن به حداقل جیره بنزین، با مشکل بیشتری روبرو هستند و انتخاب بین سفر برای موارد اورژانسی یا خرید غذا را برای آنها دشوارتر میکند.
شهرها بیشتر منابع درمانی دارند، اما برخی از ماماهای شهری هنوز به شیوههای قدیمیتر اعتماد میکنند.
جوراسی فریرا دوس سانتوس ۸۷ ساله در مانائوس، بزرگترین شهر در آمازون برزیل زندگی میکند. او در حال حاضر ۱۶ سال است که زایمان نکرده است، اما هنوز هم بیماران به او مراجعه میکنند.
او با یادآوری زایمان ۱۲ بچه خود گفت: «وقتی یک زن درد دارد، من نیز درد دارم.»
موسسه ملی تحقیقات آمازون (INPA) که یک مرکز تحقیقاتی برزیلی است، از جوراسی خواسته است تا در مورد داروهای مورد استفاده در مامایی آموزش دهد، اما جوراسی گفت که این مرکز هنوز هیچیک از این موارد را برای او تهیه نکرده است.
ماریا نینیتا افیگنیا ۸۹ ساله نیز در مانائوس زندگی میکند و بیش از هزار کودک را به دنیا آورده است.
او میگوید: «نمیخواهم این دانش از بین برود. میخواهم ماماهای دیگری هم باشند که به کمک مادران و نوزادان ادامه دهند.»
مانند جوراسی، ماریا نیز به اعتقادات مذهبی پایبند است و به قدیسهاش متوسل میشود و برای مادر باردار دعا میکند. او برای بیمار آرد ذرت میدهد و میگوید: «به او قدرت میدهد.»
مانند تابیتا، ماریا نیز از یک بیماری برای به دنیا آوردن نوزادان استفاده میکند و میگوید: «این کاری است که من بلدم انجام دهم.»
ریموندا دوس سانتوس مدییروس ۸۰ ساله، در هنگام تولد اولین نوه خود، در ۱۵ سالگی اولین زایمان را انجام داد. سباستیانا کاستا ده فریتاس ۸۰ ساله، هیچ نوزادی را به دنیا نیاورده است، اما بیش از ۱۰۰ نفر را برای به دنیا آوردن نوزاد خود مشاوره داده است.
سباستیانا پینتو دا سیلوا ۶۹ ساله، در تلاش است تا با آموزش به زنان جوان در این جامعه از به فراموشی سپرده شدن این دانش جلوگیری کند.
او با اشاره به این که بسیاری از پرستاران محلی که برای به دنیا آوردن نوزادان آموزش دیدهاند، در صورتی که زن هنگام زایمان مشکل داشته باشد، از انتقال زن به بیمارستان دریغ نمیکنند، افزود: «بسیاری از ماماها وجود دارند، اما ترسو هستند.»
ماریا دلاید پونتس سوالیو ۷۲ ساله، از نگرانیهای ماماها برای به دنیا آوردن نوزادان میگوید و اظهار میکند: «امروزه ماماها وجود دارند، اما پزشکها وجود ندارند.»
او اضافه میکند که اگر ماما در حین تولد نوزاد اشتباهی انجام دهد، هیچ دکتری برای رسیدگی به بیمار در دسترس نخواهد بود.
مایلین پس از تولد اولین فرزندش در صبح روز ۲۶ اکتبر، این کودک را ماوی نامگذاری کرد. ماوی به زبان بومی تپه به معنای «پسر» است، اگرچه این نوزاد دختر است.
بسیاری در طول زایمان شرکت کردند. همسایهها به تهیه قهوه و «آبگوشت خیریه» برای کسانی که به کمک آمده بودند، کمک کردند.
بلافاصله پس از آن، پدر و مادر مایلین جفت را دفن کردند، یک سنت محلی که برای جلوگیری از بدشانسی انجام میشود.
ساعتها پس از اتمام زایمان، تابیتا از سر آسودگی گریه کرد. او پس از آن که ۱۲ ساعت زایمان به یک زایمان موفقیتآمیز ختم شد، از خستگی به خواب رفت.
تابیتا با لبخند گفت: «به دنیا آوردن یک نوزاد، کاری است که من بلدم انجام دهم.»