تجمعی از مردم در اطراف مجسمه الهه دموکراسی که در جریان اعتراضات سال 1989 در میدان تیان‌آن‌من پکن ساخته شد. Peter Turnley/Getty Images Archive
تجمعی از مردم در اطراف مجسمه الهه دموکراسی که در جریان اعتراضات سال 1989 در میدان تیان‌آن‌من پکن ساخته شد. Peter Turnley/Getty Images Archive

هنوز امید به دموکراسی در چین را از دست ندهید

تحلیل

در دهه 1950، دانشمندان علوم اجتماعی ایده‌ای را رایج کردند که قرار بود ژئوپلیتیک را شکل دهد: نظریه مدرنیزاسیون، یا این باور که توسعه اقتصادی منجر به رشد دموکراسی لیبرال می‌شود. این

نظریه
به شدت توسط موج دوم و سوم دموکراتیزاسیون جهانی در مناطقی مانند اروپای شرقی و آمریکای لاتین پشتیبانی شد و از گشایش چین از اواخر دهه 1970 حمایت بین‌المللی کرد. فروپاشی بلوک کمونیستی و تز فرانسیس فوکویاما مبنی بر اینکه پیروزی دموکراسی لیبرال «پایان تاریخ» بود، انتظارات غرب از مسیر چین را تقویت کرد.

به نظر می‌رسید چین تا اوایل دهه 2000 در مسیر درستی قرار داشت. پیش‌بینی‌های این نظریه، سیاست ایالات متحده را از بیل کلینتون ("تجارت پتانسیل مردم آن را آزاد می‌کند") و جورج دبلیو بوش ("آزادی اقتصادی عادات آزادی را ایجاد می‌کند") تا دوره اول باراک اوباما، که از حمایت از صعود چین به دیدن آن به عنوان یک تهدید تجاری و امنیتی تغییر موضع داد، الهام بخشید. در چین، آرمان‌های دموکراتیک مدتها قبل از اعتراضات خونین تیان‌آن‌من در سال 1989 به جوش آمده بود و پس از آن تجدید شد.

در سال 2008، لیو شیائوبو، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، در نوشتن مانیفستی به چالش کشیدن حکومت تک‌حزبی مشارکت کرد، در حالی که بحثی در میان نخبگان حزب کمونیست چین (CCP) در مورد چگونگی تعمیق اصلاحات سیاسی، مانند گسترش مشورت با کارشناسان و مردم، در جریان بود.

اما امیدها برای گشایش چین - که تا حدی با نمونه‌های موفق همسایگانی مانند کره جنوبی و تایوان، که دهه‌ها قبل از اقتدارگرایی به دموکراسی تغییر کرده بودند، افزایش یافته بود - به زودی در هم شکست. لیو روانه زندان شد و سرانجام در مرخصی استعلاجی درگذشت. حتی قبل از اینکه شی جین پینگ در سال 2012 به قدرت برسد، روابط پکن با دموکراسی‌های لیبرال در بحبوحه اقتدارگرایی فزاینده، تشدید نظارت، محدودیت‌های سختگیرانه‌تر بر آزادی بیان و اطلاعات و اختلافات تجاری رو به وخامت گذاشت. این روابط با سرکوب هنگ کنگ و سین کیانگ و اصطکاک با تایوان و در دریای چین جنوبی به پایین‌ترین حد خود رسید.

امروزه، بسیاری از تحلیلگران نظریه مدرنیزاسیون را رها کرده‌اند و آن را به وعده‌های دروغینی متهم می‌کنند که غرب را واداشت تا یک ببر را تغذیه کند، به خصوص پس از اینکه شی در سال 2018 به محدودیت‌های دوره ریاست‌جمهوری پایان داد. اما حتی با وجود اینکه یک شاخص برجسته نشان داده است که دموکراسی جهانی بدتر از هر زمان دیگری از زمان اولین رتبه‌بندی خود است، برخی از محققان در این مسیر باقی مانده‌اند. این گروه از دانشگاهیان معتقدند که نباید این نظریه را نادیده گرفت و به شواهدی اشاره می‌کنند که نشان می‌دهد تکانه‌های دموکراتیک - اگرچه نادیده گرفته می‌شوند - علیرغم بهترین تلاش‌های پکن، در جامعه چین زنده و سالم هستند.

تظاهرکنندگان در یک راهپیمایی طرفدار دموکراسی شرکت می‌کنند. یک معترض در جلو یک چتر زرد حمل می‌کند و از کنار تابلویی با عکسی از شی جین پینگ عبور می‌کند که روی آن نوشته شده است "دشمن آزادی".
تظاهرکنندگان در یک راهپیمایی طرفدار دموکراسی "همبستگی با هنگ کنگ" در پاسادنا، کالیفرنیا، در 12 ژوئن 2021 شرکت می‌کنند. Ringo Chiu/AFP via Getty Images
نیم دوجین فعال طرفدار دموکراسی چین با تابلوهایی که روی آن نوشته شده است "اعتصاب کنید، دیکتاتور و خائن ملی شی جین پینگ را برکنار کنید" و "چین را آزاد کنید" ژست گرفته‌اند.
فعالان طرفدار دموکراسی چین برای بزرگداشت اولین سالگرد جنبش کاغذ سفید چین، در واشنگتن دی سی، در 29 نوامبر 2023 تجمع می‌کنند. Drew Angerer/Getty Images

سونگمین چو، معاون مدیر مؤسسه مطالعات چین سونگکیون در سئول، گفت: «شواهد همچنان نشان می‌دهد که ارزش‌ها و هنجارهای دموکراتیک و لیبرال به طور پیوسته در جامعه چین در حال گسترش است.» وی افزود: «اگرچه هنوز تغییری در نظام سیاسی رخ نداده است، اما این امر روند علّی نظریه مدرنیزاسیون را نفی نمی‌کند.»

دیدگاه‌های چو، باورهای بسیاری از دانشگاهیانی را که به حمایت از این نظریه ادامه می‌دهند، منعکس می‌کند. جوزف یینگنان ژو، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه تگزاس در ال پاسو، گفت که "توسعه اقتصادی نگرش مردم را ... در جهت دموکراتیک‌تری تغییر می‌دهد" و آنها را "کمتر پذیرای اقتدارگرایی و دیکتاتوری" می‌کند. ژو در تحقیقات خود دریافته است که افکار عمومی - به ویژه در استان‌های توسعه‌یافته اقتصادی چین، و نه در طبقه متوسط ​​به طور کلی - به طور فزاینده‌ای از دموکراسی و ارزش‌هایی مانند آزادی بیان، برابری و حاکمیت قانون حمایت می‌کنند. با این حال، او تصدیق می‌کند که "سطوح مطلق" حمایت از این ارزش‌ها در سراسر کشور نسبتاً پایین است.

وو یو-شان، دانشمند علوم سیاسی در آکادمی سینیکا تایوان، همچنین به پیش‌بینی‌های این نظریه مبنی بر اینکه "شهرنشینی بیشتر، جوانان تحصیل‌کرده‌تر و افزایش ارتباط با جامعه بین‌المللی ... به طور اجتناب‌ناپذیری منجر به تکثرگرایی و تقاضا برای دموکراسی می‌شود" اعتماد دارد.

وو فکر می‌کند که چین به سادگی از اصلاحات دهه‌های گذشته، از جمله تلاش‌ها برای ایجاد یک نظام سیاسی مبتنی بر اجماع بیشتر، حقوق قانونی و آزادی بیان بیشتر برای شهروندان و اینترنتی که توسط دیوار آتش بزرگ مهار نشده است، منحرف شده است. موج تغییرات در اوایل دهه 2000 تحت فشار خارجی از انقلاب‌های رنگی طرفدار دموکراسی در کشورهای پس از شوروی و تندروهای داخلی در حزب کمونیست چین (CCP) آغاز شده بود.

وو معتقد است که ما "باید صبورانه منتظر" بازگشت اصلاح‌طلبان چینی باشیم. از نظر او، این امر به ویژه برای تایوان مهم است، جایی که جهت‌گیری سیاسی چین یک مسئله حیاتی است، زیرا پکن همچنان به تهدید به اتحاد با زور ادامه می‌دهد. امیدها برای تحول نهایی چین، ایدئولوژی یک جناح طرفدار اتحاد در داخل اپوزیسیون تایوان را تقویت می‌کند که معتقد است پکن روزی دموکراتیزه خواهد شد و اتحاد مسالمت‌آمیز را ممکن می‌سازد. با این وجود، هم حزب حاکم تایوان و هم اپوزیسیون تمایل دارند که دموکراسی در چین را به عنوان یک آرمان دوردست و نه یک راه حل سیاسی کوتاه مدت در نظر بگیرند.

استیو تسانگ، مدیر مؤسسه چین SOAS در لندن، گفت: "در اصل، وو درست می‌گوید." "اگر چین به یک دموکراسی واقعی تبدیل شود، با جریان آزاد اطلاعات و دامنه برای بحث آزاد در مورد تاریخ، هویت ملی، منافع ملی و غیره، [پکن] ممکن است به ادعای حزب کمونیست چین (CCP) پس از سال 1949 مبنی بر اینکه تایوان یک قلمرو مقدس چین است، پایبند بماند یا نماند، و این مسئله ممکن است از بین برود." اما، او افزود، "عملاً هیچ شانسی وجود ندارد که چین دموکراتیک شود ... تا زمانی که شی زنده است و در قدرت است."

حتی طرفداران نظریه مدرنیزاسیون مانند چو در بهترین حالت، میانه‌روی اقتدارگرایی را در کوتاه مدت پیش‌بینی می‌کنند. چو گفت: از آنجایی که چین فاقد عناصر اساسی نیروهای اپوزیسیون مانند نیروهایی است که در زمان دموکراتیزه شدن تایوان و کره جنوبی وارد عمل شدند، "تغییر نهادی در سطح بالا به این زودی رخ نخواهد داد."

بسیاری از محققان کمتر خوش‌بین هستند. از نظر چنگ‌گانگ شو، اقتصاددان سیاسی در مرکز استنفورد در مورد اقتصاد و نهادهای چین، چنین تغییری هرگز تحت حاکمیت CCP رخ نخواهد داد. از نظر او، این نظریه ماهیت رژیم پکن را اشتباه درک می‌کند. وی گفت: «چین اقتدارگرا نیست،» بلکه یک «رژیم توتالیتر کمونیستی» مانند کره شمالی است که در آن آزادی تجمع یا بیان وجود ندارد.

از نظر شو، به راحتی می‌توان اصلاحات قبلی پکن را اشتباه تفسیر کرد. او گفت، تصمیم چین برای گشایش، ناشی از این درک رهبران CCP بود که اصلاحات شوروی شکست خورده است - که منجر به فروپاشی بلوک در سال 1991 شد - به دلیل اصرار آنها بر تمرکز اقتصادی و محروم کردن مشاغل خصوصی. بنابراین CCP به شرکت‌های خصوصی در سطح محلی اجازه داد و به تدریج کنترل‌ها را کاهش داد که به رونق بخش خصوصی کمک کرد. با توسعه چین، این شبیه به گام‌هایی به سوی دموکراتیزاسیون به نظر می‌رسید، اما این یک "توهم" ساده‌لوحانه بود که به زودی توسط CCP متوقف شد، که هرگز انحصار خود بر قدرت، منابع و ایدئولوژی را کاهش نداد، شو گفت.

شو گفت: هنگامی که چین به وضعیت ابرقدرت رسید، "بسیار بیشتر نگران به اصطلاح انقلاب‌های رنگی شد،" که نشان می‌دهد "که نظریه مدرنیزاسیون غالب خواهد شد." بنابراین CCP کنترل قاطع بر بخش خصوصی را دوباره برقرار کرد، درخواست‌ها برای مشروطه‌خواهی را رد کرد و آزادی بیان را بیشتر محدود کرد.

در واقع، چی-ژو جی چن، مدیر مؤسسه جامعه‌شناسی آکادمی سینیکا، تأکید می‌کند که اکثر مردم چین، از جمله افراد تحصیل‌کرده و جوان، از حاکمیت اقتدارگرایانه پکن حمایت می‌کنند. نظرسنجی افکار عمومی در چین ناسازگار است و انجام دقیق آن دشوار است، اما او گفت که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که اکثر مردم چین فکر می‌کنند دموکراسی تایوان "یک شوخی" است، در حالی که دموکراسی‌های غربی "آشفته" هستند. او گفت: «آنها از ته قلب خود این‌طور فکر می‌کنند.» «هیچ‌کس آنها را مجبور نکرده است.» این موضع تا حدی محصول احساسات ملی‌گرایانه شدیدی است که توسط آموزش‌های تحت هدایت پکن هدایت می‌شود و توسط دیوار آتش اینترنتی این کشور پشتیبانی می‌شود.

عدم علاقه به نهادهای دموکراتیک ممکن است تا حدی ناشی از عدم قرار گرفتن در معرض آنها باشد. ژو، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه تگزاس، گفت: "به معنای واقعی کلمه، آنها نمی‌فهمند که دموکراسی مستلزم چیست." این ممکن است به تبلیغ چین از خود به عنوان "دموکراسی به سبک چینی" مربوط باشد، مفهومی که بر اساس یک مقاله سفید در سال 2005 در مورد دموکراسی است. علیرغم پس‌رفت در اصلاحات، رهبران چین مدعی هستند که نیازهای شهروندان را از طریق مشورت عمومی تحت نظارت "کنگره‌های مردمی" محلی و ملی - انجمن‌های غیرانتخابی و تشریفاتی - درک می‌کنند، در حالی که در عین حال آزادی بیان، رسانه‌ها و قوه قضاییه را به عنوان بخش‌های کلیدی یک جامعه دموکراتیک کم‌اهمیت جلوه می‌دهند. در سال 2022، CCP حتی یک "نظریه مدرنیزاسیون به سبک چینی" را اعلام کرد که اساساً سیاست 2005 را با نام جدیدی تکرار می‌کند.

با این حال، بذرهای دموکراسی در چین - حتی اگر اغلب غرق شوند - ممکن است مهم‌تر از آنچه در ابتدا به نظر می‌رسد، باشند. افکار عمومی در چین برای CCP مهم است. در اعتراضات کاغذ سفید سال 2022، خشم عمومی نه تنها متوجه سیاست‌های سرکوبگرانه کووید-19، بلکه متوجه حکومت CCP نیز بود. شی با سرعتی باورنکردنی به خواسته‌های معترضان پاسخ داد. به طور گسترده‌ای به معترضان، عمدتاً افراد طبقه متوسط ​​و دانشجویان در شهرهای بزرگ، اعتبار داده می‌شود که پایان اقدامات سختگیرانه همه‌گیری چین را به ارمغان آورده‌اند. آنها می‌توانند تمرینی برای تظاهرات آینده باشند.

همانطور که ژو تصدیق کرد، طبقات متوسط در چین "دارایی دارند و خانه‌های خود را دارند. آنها سرمایه‌گذاری زیادی در این سیستم دارند." اکثر قریب به اتفاق ثروت خانوار در املاک و مستغلات است، جایی که یک حباب در حال فروپاشی هنوز به پایین‌ترین حد خود نرسیده است. او گفت: اگر اقتصاد چین - منبع اصلی مشروعیت CCP - به طور ناگهانی سقوط کند، همانطور که در اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد، "بخش بزرگی از جمعیت چین در کنار تغییر سیاسی واقعی قرار خواهند گرفت."

به عنوان مثال، آرژانتین و سایر کشورهای آمریکای جنوبی را در نظر بگیرید، جایی که توسعه قابل توجهی به دنبال بحران اقتصادی منجر به پایان حکومت اقتدارگرایانه شد. ژو گفت: «اگر جمعیتی داشته باشید که بیشتر پذیرای ارزش‌های دموکراتیک باشد، مانند آنچه در کره جنوبی و تایوان اتفاق افتاد، آنگاه احتمال نتیجه‌گیری یک کشور دموکراتیک بیشتر است.»

جوزف وونگ، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه تورنتو، گفت: با گذشت زمان، افزایش تقاضای عمومی برای حقوق و توانمندسازی ممکن است "لیبرالیزه کننده یا حتی دموکراتیک کننده" باشد - یا CCP می‌تواند به سرکوب ادامه دهد. وونگ گفت: در حالی که این حزب ممکن است اکنون "قاطعانه ضد دموکراتیک" باشد، "اینها انتخاب‌هایی هستند که رژیم در نهایت مجبور به انجام آنها خواهد شد."

شی در سخنرانی خود در سال 2023 در کمیته مرکزی CCP گفت: «یک قلعه از داخل به راحتی مورد تعرض قرار می‌گیرد. تنها کسانی که می‌توانند ما را شکست دهند خودمان هستیم.» چرا پکن در اوایل دهه 2020 این داستان خیالی را مطرح کرده است که از قبل یک دموکراسی است؟ چرا شی در مورد «دموکراسی مردمی تمام فرآیند» چین صحبت کرده است؟ چرا CCP بر کاستی‌های دموکراسی در تایوان، ایالات متحده و جاهای دیگر در سراسر جهان اصرار دارد؟ آیا نمی‌تواند به دلیل افزایش حجم تقاضاها برای دموکراسی در داخل کشور باشد؟ نظریه مدرنیزاسیون ممکن است ابزاری زمخت باشد، اما در مجموع، عقربه همچنان به این نتیجه ساده اشاره می‌کند که نباید گشایش و دموکراسی در چین را هنوز نادیده گرفت.