ماسعودیه، لبنان - تایم سلیمان (نام مستعار) در حالی که خانوادهاش به راه خود ادامه میدادند، در سراشیبی تند منتهی به رودخانه مکث کرد. او به زمینهای کشاورزی سرسبز سوریه نگاه کرد و اشکهایش را پاک کرد.
در مرز شمالی لبنان، هزاران علوی از خانههای خود در منطقه ساحلی سوریه فرار میکنند و بسیاری از آنها برنامهای برای بازگشت ندارند. در گذرگاه رودخانه الکبیر، جایی که یک پاسگاه بمبگذاریشده لبنانی قرار دارد، پناهندگان - از جمله کودکان خردسال و سالمندان - با استقبال مردم محلی مواجه شدند که آنها را با موتورسیکلت و تراکتور به مکان امن منتقل میکردند.
دولت سوریه درگیریهای قومی اخیر را به "بازماندگان اسد" نسبت داده است، اما گروههای حقوق بشر ادعا میکنند که نیروهای امنیتی وفادار به احمد الشرا، رئیس جمهور موقت، کشتارهای جمعی را در جوامع علوی انجام دادهاند. دیدهبان حقوق بشر سوریه، یک نهاد ناظر جنگ مستقر در بریتانیا، اعلام کرد که تعداد کشتهها به 2089 نفر رسیده است که شامل 273 نیروی دولتی، 259 فرد مسلح علوی و 1557 غیرنظامی - که اکثریت آنها علوی و "اغلب به دلیل وابستگی فرقهای اعدام شدهاند" - میشود.
علویها، یک فرقه اقلیت در اسلام شیعه، تقریباً 10٪ تا 15٪ از جمعیت سوریه را با حدود 2 میلیون تا 3 میلیون نفر تشکیل میدهند. آنها عمدتاً در مناطق ساحلی لاذقیه و طرطوس سکونت دارند و همچنین در بخشهایی از حمص و دمشق زندگی میکنند. علویها که از نظر تاریخی در دوران حکومت عثمانی به حاشیه رانده شده بودند، به لطف نمایندگی نامتناسب در ارتش و دولت تحت حکومت اسد، در سوریه مدرن به شهرت رسیدند. خانواده اسد به فرقه علوی تعلق دارند. ارتباط با حکومت اسد از سال 1971، آنها را به ویژه در دوران پس از رژیم آسیبپذیر کرده است.
علی احمد العلی، شهردار ماسعودیه، یک روستای لبنانی در 2.5 کیلومتری (1.5 مایلی) مرز سوریه، در مصاحبه با المانیتور گفت که شهر او به پناهگاهی برای علویها و سایر اقلیتهایی تبدیل شده است که از کشتار جمعی و شکنجه فرار میکنند. پیش از شروع خشونتها، حدود 200 خانواده سوری در این روستا ساکن شده بودند.
به گفته علی، این تعداد پس از جنایات اخیر دو برابر شده است. سازمان ملل متحد تخمین میزند که از زمان شروع خشونتها در شمال غربی سوریه در 6 مارس، حدود 7616 سوری به تازگی به دنبال پناهندگی در شمال لبنان بودهاند.
شهرداری بدون حمایت دولت لبنان، تلاشها برای ایجاد فضای بیشتر، مراقبت از افراد معلول و ارائه حمایت روانی-اجتماعی را رهبری میکند. علی گفت: «ما علویها، سنیها، شیعیان و مسیحیان را میپذیریم. بیایید همه چیز را کنار بگذاریم. انسانیت مشترک ما در حال حاضر اولویت ماست.»

مردی با در دست داشتن یک تفنگ، بر فراز تپه گشت میزد و تلاش میکرد تا اعضای نیروهای امنیتی سوریه را که ممکن بود به سمت کسانی که به گذرگاه رودخانه فرار میکردند شلیک کنند، دور کند.
رفعت مسعود (نام مستعار)، 65 ساله، که مانند همه دیگران از ترس تلافی از ارائه نام واقعی خود امتناع کرد، گفت: «ما میتوانیم صدای تیراندازی را از سمت لبنانی مرز بشنویم - بسیار نزدیک است. [ستیزهجویان] حتی ما را با پهپادها تعقیب میکردند و سعی میکردند ما را پیدا کنند.» در امتداد رودخانه، صدای انفجار مینهای زمینی احتمالی در حین فرار پناهندگان شنیده میشود.
کریم 40 ساله که تازه از مرز عبور کرده بود، مبارزه جانکاه خانوادهاش برای فرار را به شرط استفاده از نام مستعار برای المانیتور بازگو کرد. «من هشت فرزند از دو همسر دارم. نیروهای جولانی (الشرا) دو پسر من، 9 و 12 ساله را کشتند و به یکی از همسرانم تجاوز کردند. من پسرهایم را با دستان خالی دفن کردم. بعداً، فرزندان دیگرم را برداشتم و قبل از فرار، یک روز و نیم در جنگل پنهان شدم.» او با وجود خطر کشته شدن، قصد دارد برای مدت کوتاهی به سوریه بازگردد. «من باید پسرانم را به درستی دفن کنم.»
در ماسعودیه، حدود 30 نفر از اعضای خانواده مسعود در یک اتاق کماثاثیه جمع شده بودند و داستانهای خود را با المانیتور در میان میگذاشتند. رفعت گفت: «وقتی قتل عام شروع شد، صدای شلیک تانکها را شنیدیم. ما شاهد کشته شدن همسایگان و رها شدن اجساد آنها در دره مجاور بودیم.» دخترش، فتوا، همچنین ادعا کرد که ستیزهجویان منابع آب آنها را مسموم کردهاند تا ساکنان را مجبور به فرار یا هلاکت کنند.
این خانواده مضطربانه منتظر خبری از یک پسرعمو هستند که به همراه دو فرزندش در جنگل مجاور پنهان شده است. آنها گفتند: «آخرین بار دیروز (9 مارس) از او خبر داشتیم.» پیام واتساپ تحویل داده شد، اما هرگز پاسخی دریافت نشد - آنها گمان میکنند که او در حین فرار کشته شده است.
این خانواده علیرغم استقبال اولیه از دولت انتقالی جدید این کشور پس از سقوط رژیم اسد، عمیقاً نسبت به وعدههای تحمل و همزیستی مسالمتآمیز رژیم جدید بدبین هستند. فتوا (نام مستعار) در مورد سابقه بدرفتاری HTS با جامعه اقلیت علوی گفت: «وقتی فهمیدیم که HTS به قدرت رسیده است، آماده پذیرش HTS بودیم، اما آنها هرگز برنامهای برای پذیرش ما نداشتند.»

بسیاری قصد بازگشت به سوریه را ندارند. مادرسالار 85 ساله خانواده مسعود گفت: «من میخواهم همین الان با خانوادهام برگردم، اما چگونه میتوانم؟» «ما با مرگ دست و پنجه نرم میکنیم، پس چگونه میتوانیم به سوریه بازگردیم؟» اعضای خانواده این رویدادها را «نسلکشی» توصیف کردند. آنها گفتند که تنها در صورتی بازخواهند گشت که یک مأموریت حافظ صلح سازمان ملل متحد امنیت آنها را تضمین کند - اگرچه دخترش فتوا در مورد اینکه آیا میتوانند به آن اعتماد کنند یا خیر، تردید داشت.
توافق تاریخی دولت جدید سوریه با نیروهای تحت رهبری کردها - که بر اساس آن دولت الشرا موافقت کرد نیروهای دموکراتیک سوریه تحت رهبری کردها را در نهادهای دولتی ادغام کند - برای این خانواده که شاهد کشتار همسایگان و بستگان خود تنها یک روز قبل بودند، تکاندهنده بود. یکی از اعضای خانواده گفت: «کردها قول دادند که میآیند و ما را نجات میدهند و اکنون با جولانی متحد شدهاند.»
در طول مصاحبهها، اعضای خانواده فیلمهای رسانههای اجتماعی را پخش کردند که نشان میداد افرادی مجبور به واق واق کردن قبل از اعدام شدن، اجساد روی هم انباشته شده در کامیونها و اجسادی که زیر وزن خودروهای عبوری له شدهاند. آوارگان جدید که ترسیده بودند، دیگر در صحت ویدیوهای وحشتناک تردید نداشتند.