تصویرسازی: جورج ویلسول
تصویرسازی: جورج ویلسول

آیا می‌توان افراد را متقاعد کرد که اطلاعات نادرست را باور نکنند؟

چت‌بات‌های هوش مصنوعی و دوره‌های تفکر انتقادی ممکن است کمک کنند

هر کسی که در ماه‌های اخیر سیاست آمریکا را دنبال کرده باشد، با سهم منصفانه‌ای از ادعاهای جعلی روبرو شده است: USAID، آژانس اصلی توسعه این کشور، ۵۰ میلیون دلار کاندوم به نوار غزه فرستاده است؛ ده‌ها میلیون نفر از افراد فوت شده صدساله همچنان در حال دریافت پرداخت‌های تامین اجتماعی هستند؛ بودجه امدادرسانی به بلایا صرف اسکان مهاجران در هتل‌های لوکس در شهر نیویورک شده است. با این وجود، این که بسیاری از مردم آنها را باور می‌کنند، نشان می‌دهد که چگونه عصر رسانه‌های اجتماعی و قطبی شدن سیاسی، خطوط بین حقیقت و تئوری توطئه را محو کرده است. ابطال‌شناسی (Debunkology)، یا چگونگی از بین بردن باورها پس از ریشه دواندن در مغز افراد، در تلاش است تا به آن برسد.

به گفته کورت برادوک، که در دانشگاه آمریکایی در واشنگتن، دی سی، در مورد اثرات متقاعدکننده تبلیغات و چگونگی مقابله با آن تحقیق می‌کند، رویکردهای مستقیمی که بسیاری به آن دست می‌یابند - استدلال و بحث - به ندرت کار می‌کنند. او می‌افزاید: «علاوه بر این، آنها اغلب اثر معکوس دارند و نظرات را بیشتر تثبیت می‌کنند.» اما کار جدید نشان می‌دهد که اقناع ممکن است زمانی بهتر عمل کند که طرف مقابل یک مدل هوش مصنوعی (AI) مولد باشد.

در سپتامبر ۲۰۲۴، توماس کاستلو از موسسه فناوری ماساچوست (MIT) و همکارانش مطالعه‌ای را منتشر کردند که نشان می‌داد وقتی ChatGPT تلاش می‌کند تا باورمندان به تئوری‌های توطئه را از باورهای خود منصرف کند، چه اتفاقی می‌افتد. این مطالعه، که ۲۱۹۰ نفر از باورمندان را به گفتگو با مدل GPT-4 که زیربنای چت‌بات است، وارد کرد، پس از سه دور گفتگو، قدرت خوداظهاری باورهای آنها را ۲۰ درصد کاهش داد. از هر چهار شرکت‌کننده، یک نفر به طور کامل از باورهای خود دست کشید.

ربات‌های مناظره‌کننده

دکتر کاستلو معتقد است که چت‌بات‌ها در جایی که انسان‌ها شکست می‌خورند، کار می‌کنند، زیرا آنها به جای اینکه اجازه دهند احساسات بر آنها غلبه کنند، پاسخ‌های منطقی ارائه می‌دهند. علاوه بر این، آنها قادرند داده‌های آموزشی گسترده خود را بررسی کنند تا استدلال‌های متقابل دقیقی ارائه دهند، نه استدلال‌های کلی که انسان‌ها اغلب در مناظره‌ها به آن دست می‌یابند.

استفاده از چت‌بات‌های هوش مصنوعی ممکن است به حل مشکل دیگری در ابطال‌گری با رهبری انسان نیز کمک کند. در مقاله‌ای که در اکتبر ۲۰۲۴ در PNAS Nexus منتشر شد، برخی از همکاران دکتر کاستلو در MIT پیشنهاد کردند کسانی که باورهایشان به چالش کشیده می‌شود، اغلب به دنبال انگیزه‌های پنهانی هستند که ابطال‌گران خود منصوب ممکن است پنهان کنند. یک جمهوری‌خواه ممکن است بگوید: «البته دموکرات‌ها این ایده را که آرا در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا دزدیده شده است، رد می‌کنند، زیرا آنها منافعی در تایید نتیجه دارند.» یک سیستم هوش مصنوعی که به عنوان دارنده دانش جمعی جهان ارائه می‌شود، ممکن است قابل اعتمادتر به نظر برسد.

همه باورمندان به اندازه کافی سازگار نخواهند بود که با یک ماشین به دستور استدلال کنند. برای کسانی که به دنبال جلوگیری از ریشه دواندن یک باور هستند، ممکن است موثرتر باشد که به جای ابطال، از پیش ابطال کنند. این ایده از دهه ۱۹۶۰ وجود داشته است، هرچند با نامی کمتر جذاب: تلقیح نگرشی. این رویکرد که توسط ویلیام مک‌گوایر، روانشناس اجتماعی ابداع شده است، شامل گفتن به مردم است که باورهای عجیب و غریب و اطلاعات نادرست آشکار وجود دارند، و سپس نشان دادن نمونه‌های خاص به آنها و پیشنهاد استراتژی‌هایی برای اجتناب و غلبه بر آنها است. دکتر برادوک می‌گوید: «اگر کسی را با رد یک ادعا ارائه دهید، احتمال بیشتری وجود دارد که در برابر اطلاعات نادرست مقاومت کند.»

مطالعه‌ای از سال ۲۰۲۳ که به بررسی طیف وسیع‌تری از مداخلات پرداخته است، نشان داد که تلقیح از این نوع، به گفته نویسندگان، اثرات «متوسط» یا «بزرگ» در مقابله با چنین باورهایی داشته است. اما کارن داگلاس، استاد روانشناسی در دانشگاه کنت، می‌گوید: «مدت زمان ماندگاری پیش ابطال‌گری جای سوال دارد.»

راه‌های دیگری برای «هک کردن» توجه افراد وجود دارد: تحلیلی که در ماه اوت توسط محققان دانشگاه ویسکانسین-مدیسون منتشر شد، نشان می‌دهد که پیام‌های ابطال‌گری که توسط متخصصان پزشکی در TikTok ارسال می‌شوند، اگر با موسیقی پرسرعت همراه باشند، موثرتر هستند. دانشگاهیان بر این باورند که موسیقی به غلبه بر توانایی مغز در ارائه استدلال‌های متقابل کمک می‌کند و پیام را برای شنونده متقاعدکننده‌تر می‌کند. تحقیقات قبلی نشان داده است که استفاده از روایت‌های قوی برای همراهی با یک پیام خاص، از جمله شخصیت‌ها و توصیفات غنی، راه دیگری برای غلبه بر توانایی مغز در مبارزه با ادعاهای ساختگی است.

بسیاری از این تکنیک‌ها، البته، می‌توانند توسط گسترش‌دهندگان مزخرفات و همچنین ابطال‌گران مورد استفاده قرار گیرند. یک استثنای قابل توجه، آموزش تفکر انتقادی است که شامل آموزش نحوه ارزیابی شواهد به منظور قضاوت آگاهانه است. یک مطالعه بر روی ۸۰۶ دانشجوی دانشگاه در سال ۲۰۱۸ نشان داد که چنین آموزشی توانایی کاهش باور به بیگانگان و همچنین شبه‌علم سلامت را دارد. در میان چیزهای دیگر، در مقابله با انکار هولوکاست و این باور که فرود بر ماه جعلی بوده است، کمتر موثر بود.

اما این ممکن است به همان اندازه نتیجه خوبی باشد که می‌توان به آن امیدوار بود. جان سینات، محقق روانشناسی در دانشگاه هادرزفیلد می‌گوید: «تمام منابع علمی جهان می‌توانند صرف درک چگونگی منصرف کردن فرد دیگری شوند، اما در نهایت این به خود آن فرد بستگی دارد که چه چیزی را باور کند.» ¦

آیا به جهان کنجکاو هستید؟ برای لذت بردن از پوشش علمی ذهن‌گستر ما، در Simply Science، خبرنامه هفتگی فقط برای مشترکین ما، ثبت‌نام کنید.