تصویرسازی: الی فورمن-پک
تصویرسازی: الی فورمن-پک

اروپا باید در برابر سوءاستفاده‌های چین سکوت کند

در جهانی در حال گسست، تجارت و همکاری در اولویت قرار خواهند گرفت

در این دوران پر سرگیجه، متحدان آمریکا در حال بازنگری روابط خود با چین هستند. در سال‌های اخیر، سیاستمداران در اروپا و دیگر نقاط غرب، با جسارت و وضوح درباره ریسک‌های اقتصادی، ژئوپلیتیکی و اخلاقی ناشی از چین، غول خودکامه‌ای که برنامه‌هایی برای تغییر شکل جهان دارد، صحبت کرده‌اند. اما اکنون، تمایل آنها به ابراز نظر ممکن است گزینشی‌تر شود.

همین چند ماه پیش، قرار بود توافق بر سر چالش چین، آمریکا را به دوستانش پیوند دهد. قدرت‌های غربی آماده بودند تا با مسدود کردن فروش پیشرفته‌ترین فناوری‌ها به چین یا با حذف شرکت‌های چینی از صنایع حساس، رئیس جمهور دونالد ترامپ را خشنود سازند. افسوس که به نظر می‌رسد آقای ترامپ علاقه‌ای به توافق با متحدان بر سر هیچ چیز ندارد. او با شرکا خشن‌تر از دشمنان فرضی رفتار کرده و به جاه‌طلبی‌هایی برای بررسی یک توافق تجاری با رهبر چین، شی جین پینگ، اشاره کرده است.

متحدان نیز به درستی در حال پوشش ریسک هستند. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، سال‌هاست که خواستار «ریسک‌زدایی» از روابط با چین است. هدف این است که در جایی که امن است با چین تعامل و تجارت صورت گیرد، اما اتحادیه اروپا (EU) کمتر به چین برای فناوری‌ها و کالاهای سخت‌جایگزین وابسته باشد. این استراتژی همچنین دولت‌های اروپایی را به بررسی دقیق سرمایه‌گذاری‌های بالقوه خطرناک چین، به عنوان مثال در زیرساخت‌های حیاتی، سوق می‌دهد. این رویکرد توسط یک مدل سه ستونی روابط هدایت می‌شود که در آن EU چین را «شریکی برای همکاری، رقیب اقتصادی و رقیب سیستمی» می‌نامد.

از زمان انتخاب مجدد آقای ترامپ، خانم فون در لاین لحن خود را ملایم‌تر کرده است. او اکنون از «عصر ژئوپلیتیک فوق رقابتی و فوق معاملاتی» صحبت می‌کند که در آن اروپا باید «به طور سازنده با چین تعامل کند - و راه‌حل‌هایی را به نفع متقابل بیابد».

زمانی که رهبران EU مدل سه ستونی را در سال 2019 اتخاذ کردند، مقامات چینی از اینکه اصطلاح «رقیب سیستمی» توهین‌آمیز است و مشروعیت نظام سیاسی آنها را زیر سوال می‌برد، گله‌مند بودند. در حقیقت، EU یک مشاهده ساده را بیان می‌کرد: اینکه سروکار داشتن با چین، قدرتی در حال ظهور در حاکمیت جهانی که همچنین شریک تجاری ضروری و یک حکومت خودکامه با جاه‌طلبی‌های نگران‌کننده است، دشوار می‌باشد. این معمای دیپلماتیک زمانی به بحران تبدیل شد که روسیه به اوکراین حمله کرد. علیرغم ادعای بی‌طرفی، چین جنگ را به گردن اوکراین و غرب می‌اندازد و تعداد زیادی قطعات برای ساخت پهپاد، موشک و تانک به روسیه فروخته است.

اکنون، EU در حال ایجاد توازن مجدد است. چین همچنان می‌تواند انتظار داشته باشد که درباره آن ستون اول، یعنی همکاری، زیاد بشنود، زیرا اروپا پیشنهاد همکاری با آن را در زمینه کاهش تغییرات آب و هوایی، حفظ تنوع زیستی و سایر کالاهای عمومی جهانی ارائه می‌دهد. برخی از این دعوت‌ها لحن توبیخ‌آمیزی خواهند داشت. چین سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی در انرژی‌های تجدیدپذیر انجام داده است اما به نام امنیت انرژی و تأمین برق ارزان برای صنعت، مقدار زیادی زغال سنگ نیز می‌سوزاند.

برخی جنبه‌های روابط شامل مشارکت و رقابت هر دو می‌شود. تغییرات آب و هوایی بدون چین، تولیدکننده غالب پنل‌های خورشیدی، توربین‌های بادی، باتری‌های پیشرفته و سایر فناوری‌های سبز، قابل کاهش نیست. با این حال، همین تسلط، کشورهای دیگر را نگران می‌کند، زیرا می‌ترسند خودروسازان و سایر صنایعشان نتوانند رقابت کنند. صادرات کلی تولیدی چین همچنان در حال رشد است. در نتیجه، ستون دوم، شامل رقابت اقتصادی، قرار است وزن بیشتری را تحمل کند.

این کلمات در پکن نوشته می‌شوند. در پایتخت چین، دیپلمات‌های خارجی از یک «تهاجم جذابیت» توسط مقامات چینی صحبت می‌کنند که از EU و سایر دولت‌های غربی می‌خواهند تا روابط خود را با کشور منظم و قابل پیش‌بینی‌شان، به عنوان پوششی در برابر هرج و مرج ترامپی، تعمیق بخشند. برخی مقامات و سیاستمداران اروپایی می‌خواهند مذاکرات با چین را درباره توافقنامه جامع سرمایه‌گذاری که مدت‌هاست مسکوت مانده، احیا کنند، تا به آمریکا نشان دهند که اروپا گزینه‌هایی دارد. صحبت میان دیپلمات‌های اروپایی در پکن این است که چین خواهان روابط گرم‌تر است. یکی می‌گوید: «مشکل این است که آنها این روابط را رایگان می‌خواهند». طبق گزارش‌ها، مقامات چینی شکایات اروپا را در مورد تراز تجاری که به شدت به نفع آنها منحرف شده است، نادیده می‌گیرند و می‌گویند محصولاتشان صرفاً رقابتی‌تر هستند.

سپس ستون سوم می‌آید که چین را به عنوان یک دشمن ایدئولوژیک معرفی می‌کند. این ستون در حال از دست دادن اهمیت است، به ویژه در مورد اوکراین. این نشان‌دهنده یک تغییر بزرگ است. در مارس 2022، هفته‌ها پس از تهاجم روسیه به اوکراین، نویسنده این مطلب با فرستادگان غربی در پکن ملاقات کرد که ادعای چین مبنی بر بی‌طرفی را «دروغی وقیحانه» خواندند، در حالی که مشخص بود خواهان پیروزی روسیه است. همان دیپلمات‌ها پیش‌بینی کردند که چین در پایان جنگ سعی خواهد کرد خود را به عنوان میانجی صلح معرفی کند. همانطور که یکی در آن زمان گفت، رویای مقامات چینی این است که از آنها برای کمک به بازسازی اوکراین ویران شده درخواست شود. او با عصبانیت گفت، آنها فکر می‌کنند که پایان جنگ اوکراین «لحظه‌ای باشکوه برای چین خواهد بود و ما آنچه را که اکنون در حال وقوع است فراموش خواهیم کرد».

این رویا در حال تحقق است. شرکت‌های چینی در حال تماس با دولت اوکراین و جستجو برای قراردادها هستند. دیپلمات‌های غربی دلیلی برای حذف چین از مذاکرات صلح نمی‌بینند و با ناراحتی خاطرنشان می‌کنند که موضع آقای ترامپ در قبال اوکراین بسیار خشن‌تر از موضع چین است.

اگر ارزش‌های ما را نمی‌پسندید، ما ارزش‌های دیگری داریم

پشت درهای بسته، آنها اعتراف می‌کنند که بسیاری از دولت‌های غربی اکنون تمایل کمی برای مقابله با چین بر سر سرکوب در تبت، سین کیانگ یا هنگ کنگ دارند و ادعا می‌کنند که اکنون زمان عمل‌گرایی است. اگر چین کنترل جزیره دموکراتیک تایوان را از طریق جنگ یا محاصره به دست گیرد، دولت‌های آنها بیانیه‌های قوی در مورد نظم مبتنی بر قواعد صادر خواهند کرد. اما اگر آمریکا از زور استفاده نکند، هیچ قدرت غربی دیگری برای تایوان نخواهد جنگید.

کم‌اهمیت جلوه دادن ارزش‌ها و حقوق بین‌الملل بدون هزینه نیست. چندی پیش رهبران اروپایی از لزوم به چالش کشیدن چین در هنگام زورگویی به همسایگانش، به عنوان مثال در دریای چین جنوبی، صحبت می‌کردند تا بتوانند تجاوز روسیه در اروپا را به طور معتبر محکوم کنند. استدلال‌ها در مورد ثبات رویه همچنان معتبر هستند. افسوس که متحدان آمریکا در حال حاضر نگرانی‌های زیادی دارند. در نتیجه، بسیاری احساس خواهند کرد که مقابله با جنبه بی‌رحم چین یک امر تجملی است، نه یک ضرورت.