تصویرسازی: خاویر پالما
تصویرسازی: خاویر پالما

اسرائیلِ بی‌افسار در حال بازآرایی خاورمیانه است

تلاش آن برای هژمونی، انسجام داخلی و اتحادهای خارجی را تحت فشار قرار خواهد داد

ده سال و یک عمر پیش، بنیامین نتانیاهو چشم‌انداز تلخی از آینده ارائه داد. نخست‌وزیر اسرائیل به کمیته‌ای پارلمانی گفت که هرگز نمی‌توان با فلسطینی‌ها به صلح رسید. او گفت: «از من می‌پرسند آیا برای همیشه با شمشیر زندگی خواهیم کرد؟ بله.» سخنان او بحث‌برانگیز بود، به‌ویژه در میان رهبران نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) که فکر نمی‌کردند دولت باید از دیپلماسی دست بکشد. با این حال، امروز چشم‌انداز آقای نتانیاهو تقریباً یک واقعیت بی‌چون و چرا است. این وضعیت حتی با وجود اینکه اسرائیل حس خطری را که بلافاصله پس از حمله گروه شبه‌نظامی فلسطینی حماس به جنوب اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، که منجر به کشته شدن بیش از ۱۱۰۰ نفر و ربوده شدن ۲۵۰ نفر دیگر شد، معکوس کرده، همچنان پابرجا مانده است.

حمله ۱۵ ماهه اسرائیل به غزه، حماس را به‌شدت تضعیف کرده است؛ این گروه دیگر قادر به انجام حمله جدی نیست. حزب‌الله، شبه‌نظامی شیعه در لبنان، نیز پس از حملات شدید اسرائیل، در حال تزلزل است. علاوه بر این، سرنگونی بشار اسد، دیکتاتور سوریه، خط اصلی تدارکات حزب‌الله به ایران را قطع کرده است. «حلقه آتش» پیرامون اسرائیل که ایران با تأمین مالی چنین شبه‌نظامیانی ایجاد کرده بود، به خاکستر تبدیل شده است. و اسرائیل در برابر حملات موشکی ایران مقاومت کرده و در اقدامی تلافی‌جویانه، پدافند هوایی ایران را در هم کوبیده است.

در سال‌های گذشته، اسرائیل شاید به همین جا بسنده می‌کرد. اما رهبران کنونی آن، برخی به دلایل عمل‌گرایانه و برخی دیگر به دلایل ایدئولوژیک، طرفدار اِعمال قدرت بی‌حد و حصر هستند. آنها در حال تصرف قلمروهایی فراتر از مرزهای خود هستند، از حملات بیشتر به ایران حمایت می‌کنند و الحاق آشکار سرزمین‌های فلسطینی را مد نظر دارند. به نظر می‌رسد هدف، هژمونی منطقه‌ای است. اما تردیدها در مورد چنین رویکردی همان‌هایی هستند که وقتی آقای نتانیاهو برای اولین بار زندگی با شمشیر را تأیید کرد، وجود داشتند: آیا اسرائیل می‌تواند جنگی نامحدود را ادامه دهد - و آیا باید این کار را بکند؟

رویکرد در حال تغییر اسرائیل به غزه نشان می‌دهد که چگونه جاه‌طلبی‌های استراتژیک آن رشد کرده است. در طول سال اول جنگ، اسرائیل تمایلی به اشغال بخش زیادی از قلمرو داخل این باریکه نداشت. در عوض، نیروهای دفاعی اسرائیل یک منطقه حائل در داخل مرزهای خود و دو کریدور که آن را تقسیم می‌کرد، تصرف کردند، اما چیز دیگری نبود: ارتش از یک ضدشورش طولانی‌مدت می‌ترسید. سپس آتش‌بس شش هفته‌ای با حماس که در ژانویه توافق شد، فرا رسید که قرار بود زمان لازم برای مذاکره جهت پایان دائمی جنگ را فراهم کند.

نقشه: کرانه باختری، غزه، اسرائیل، لبنان، سوریه و بلندی‌های جولان اشغالی
نقشه: اکونومیست

بازگشت برای بیشتر

در ۱۸ مارس، اسرائیل آتش‌بس را رها کرد و حملات به غزه را از سر گرفت. این کشور در حال آماده شدن برای یک حمله زمینی جدید است. ژنرال ایال زامیر، رئیس جدید نیروهای دفاعی اسرائیل، وعده تاکتیک‌های تهاجمی‌تری را داده است. اسرائیل قصد دارد بخش‌های وسیعی از نوار غزه را خالی از سکنه کند و هر کسی را که در آن باقی می‌ماند، محاصره کند. همچنین قصد دارد قلمرو را حفظ کند. اسرائیل کاتز، وزیر دفاع، هشدار داده است که اشغال ممکن است دائمی باشد. این برنامه‌ها هنوز اجرا نشده‌اند، اما اگر اجرا شوند، جنگی را که تاکنون بیش از ۵۰ هزار کشته در غزه برجای گذاشته، تشدید خواهند کرد.

در همین حال، در کرانه باختری، ارتش بزرگترین حمله خود را در دهه‌های اخیر انجام می‌دهد. بیش از ۴۰ هزار فلسطینی از چهار اردوگاه پناهندگان در شمال این منطقه آواره شده‌اند. آقای کاتز گفته است که نیروهای اسرائیلی ممکن است تا پایان سال در این اردوگاه‌ها باقی بمانند. قانونگذاران راست افراطی در حال پیشبرد برنامه‌هایی برای گسترش شهرک‌های یهودی‌نشین هستند که طبق قوانین بین‌المللی غیرقانونی هستند. در ۲۳ مارس، کابینه امنیتی به قانونی کردن ۱۳ «پایگاه»، شهرک‌های بدون مجوزی که بدون تأیید دولت ساخته شده بودند، رأی داد. جناح راست امیدوار است دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، را متقاعد کند تا از برنامه‌های آنها برای الحاق بخشی یا تمام کرانه باختری، که ایجاد یک کشور فلسطینی را غیرممکن می‌سازد، حمایت کند.

در جای دیگر، اسرائیل بخش وسیعی از خاک سوریه (نقشه را ببینید)، از جمله کوه حرمون (جبل‌الشیخ)، بلندترین نقطه منطقه را اشغال کرده است. به نظر می‌رسد قصد ترک آنجا را ندارد. اسرائیل در حال تلاش برای جلب نظر دروزی‌ها، یک گروه اقلیت متمرکز در جنوب سوریه است. ممکن است امیدوار باشد که سوریه را به فدراسیونی از دولت‌های کوچک قومی خودمختار تجزیه کند؛ برخی مفسران اسرائیلی از دروزی‌ها خواسته‌اند که جدا شوند. اسرائیل هنوز پنج تپه در جنوب لبنان را اشغال کرده است، اگرچه قول داده بود در اواخر ژانویه تحت شرایط آتش‌بس خود با حزب‌الله از آنها عقب‌نشینی کند.

سپس نوبت به ایران می‌رسد. آقای نتانیاهو سال‌ها رؤیای انجام حملات نظامی به تأسیسات هسته‌ای ایران را در سر داشته است. او با جدیت در حال لابی‌گری با دولت آمریکا است تا چنین حمله‌ای را تأیید کند و در حالت ایده‌آل به آن بپیوندد. جاسوسان آمریکا معتقدند که اسرائیل احتمالاً ظرف شش ماه آینده اقدام خواهد کرد.

این اسرائیل جدید و هژمونیک، تا حدی محصول ترومای ماندگار ۷ اکتبر است. قبل از این کشتار، اسرائیل سعی می‌کرد از درگیری همه‌جانبه اجتناب کند و به حملات دوره‌ای علیه دشمنان خود، برای ترور رهبران تهدیدآمیز یا نابودی سلاح‌های پیشرفته، بسنده می‌کرد. هنگامی که وارد جنگ می‌شد، همانطور که چندین بار علیه حماس انجام داد، جنگ‌ها را کوتاه نگه می‌داشت. هدف، بازدارندگی و تضعیف دشمنان بود، نه نابودی آنها.

با نگاه به گذشته، بسیاری از ژنرال‌ها و جاسوسان اسرائیلی آن سیاست را ساده‌لوحانه می‌دانند. آنها دیگر حاضر به تحمل تهدیدات در مرزهای خود - حتی تهدیدات فرضی - نیستند. حاکمان جدید سوریه به صراحت اعلام کرده‌اند که خواهان رابطه مسالمت‌آمیز با همسایه خود هستند (و پس از یک دهه جنگ داخلی، در موقعیتی نیستند که با قوی‌ترین ارتش خاورمیانه بجنگند). این امر مانع از تصرف قلمرو بیشتری از سوریه توسط اسرائیل، برای محافظت از سرزمینی که در سال ۱۹۶۷ تصرف کرده بود، نشده است.

اما برای راست افراطی اسرائیل، هدف صرفاً محافظت از کشور نیست، بلکه گسترش آن است. آنها سال‌ها رؤیای بازسازی شهرک‌های یهودی‌نشین در غزه را که در سال ۲۰۰۵ تخلیه شدند، و الحاق کرانه باختری را در سر پرورانده‌اند. برخی رویای «اسرائیل بزرگ» را که از نیل تا فرات امتداد دارد، در سر می‌پرورانند. آنها اقلیتی در اسرائیل هستند، اما اقلیتی به‌طور فزاینده قدرتمند. آقای نتانیاهو ممکن است اشتیاق آنها برای یک پادشاهی کتاب مقدسی را نداشته باشد، اما برای اهداف زمینی خود به حمایت آنها نیاز دارد. او می‌خواهد در قدرت بماند و این مستلزم نگه داشتن متحدان افراطی‌اش در کنار خود است.

در ژانویه، ایتامار بن‌گویر، رهبر حزب راست افراطی «قدرت یهود»، ائتلاف را به دلیل اعتراض به آتش‌بس غزه ترک کرد. او پس از از سرگیری جنگ توسط اسرائیل به دولت بازگشت. این امر به آقای نتانیاهو تعداد لازم برای تصویب بودجه امسال را در ۲۵ مارس داد. اگر او تا پایان مارس این کار را نمی‌کرد، انتخابات زودهنگام برگزار می‌شد. بنابراین، شکستن آتش‌بس به نخست‌وزیر کمک کرد تا راه را برای ماندن در قدرت تا اواخر سال ۲۰۲۶ هموار کند.

آقای نتانیاهو همچنین می‌خواهد از زندان دور بماند. او از سال ۲۰۲۰ به اتهام فساد مالی تحت محاکمه بوده است (او این اتهامات را رد می‌کند). وضعیت جنگ دائمی به تعویق حسابرسی قانونی او کمک کرده است. او استدلال کرده است که بیش از حد مشغول امور دولتی است تا بتواند زمان زیادی را در جایگاه شهود بگذراند: او در ماه دسامبر به قضات گفت: «من کشور را در یک جنگ هفت جبهه‌ای رهبری می‌کنم.» در فوریه، دادگاه درخواست او را برای شهادت تنها دو روز در هفته، به جای سه روز، تأیید کرد.

در گذشته، متحدان اسرائیل ممکن بود سعی کنند جنگ‌طلبی آن را تعدیل کنند. آقای ترامپ، آقای نتانیاهو را برای پذیرش آتش‌بس در لبنان و غزه تحت فشار قرار داد. اما توجه او منحرف شده است. هنگامی که آقای نتانیاهو در فوریه از واشنگتن بازدید کرد، بسیاری از اسرائیلی‌ها فکر می‌کردند که او مجبور به مذاکره در مورد مرحله دوم آتش‌بس غزه خواهد شد که قرار بود جنگ را به پایان دائمی برساند. در عوض، آقای ترامپ طرحی دیوانه‌وار برای خالی کردن غزه از سکنه و تبدیل آن به یک استراحتگاه تعطیلاتی پیشنهاد کرد. مذاکرات مرحله دوم هرگز آغاز نشد.

رهبران منطقه‌ای نیز فشار زیادی اعمال نمی‌کنند. هنگامی که جنگ غزه آغاز شد، بسیاری از خودکامگان عرب نگران بودند که این جنگ باعث ناآرامی در کشورهایشان شود. این اتفاق نیفتاد. با آرام بودن خیابان‌هایشان، حاکمان به محکومیت‌های لفظی جنگ بسنده کردند. هیچ‌کدام روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل قطع نکردند. توافق‌نامه ابراهیم که در سال ۲۰۲۰ شاهد عادی‌سازی روابط اسرائیل با چهار کشور عربی بود، دست‌نخورده باقی مانده است. عربستان سعودی می‌گوید هنوز مایل به پیوستن به این پیمان است، اگرچه تنها در صورتی که آقای نتانیاهو مسیری را برای تشکیل کشور فلسطین ترسیم کند، که تصور آن دشوار است.

نمودار: درصد یهودیان اسرائیلی که فکر می‌کنند وضعیت کلی اسرائیل خوب است
نمودار: اکونومیست

خستگی از سلطه

با این حال، حتی با وجود همه این عوامل به نفع خود، اسرائیل در حال کشف این موضوع است که هژمون بودن دشوار است. اول از همه، این امر ارتش اسرائیل را تحت فشار قرار می‌دهد. نیروهای ذخیره زندگی خود را برای دوره‌های طولانی خدمت متوقف کرده‌اند. ۲۹۵ هزار سربازی که از ابتدای جنگ بسیج شده‌اند، به طور متوسط ۶۱ روز خدمت کرده‌اند (میانگین قبل از جنگ حدود ۲۵ روز در سال بود). یک سوم آنها بیش از ۱۵۰ روز لباس نظامی پوشیده‌اند. فرسودگی در حال افزایش است: برخی واحدها متوجه می‌شوند که تنها ۶۰-۷۰ درصد از سربازان هنگام احضار به خدمت حاضر می‌شوند. افسر پرسنلی یک واحد ذخیره که قرار است ماه آینده به غزه اعزام شود، می‌گوید: «می‌دانیم که برای دور بعدی فقط حدود نیمی از افراد خود را خواهیم داشت.»

بودجه جدید ۱۱۰ میلیارد شِکِل (۲۹ میلیارد دلار) برای دفاع اختصاص می‌دهد - ۷۵ درصد بالاتر از ۶۳ میلیارد شِکِل اختصاص یافته در سال ۲۰۲۳. هزینه‌های وزارتخانه‌های غیرنظامی قرار است ۵ میلیارد شِکِل کاهش یابد. بودجه همچنین حق بیمه ملی را افزایش می‌دهد و برخی حقوق بخش دولتی را کاهش می‌دهد. مالیات بر ارزش افزوده قبلاً از ۱۷ درصد به ۱۸ درصد افزایش یافته است. با این حال، کسری بودجه ۴.۹ درصد تولید ناخالص داخلی () خواهد بود. بدهی عمومی از ۶۰ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۶۹ درصد در سال گذشته افزایش یافت.

با این حال، همه تحت فشار نیستند. متحدان آقای نتانیاهو ۵ میلیارد شِکِل «بودجه ائتلافی» دریافت خواهند کرد تا صرف پروژه‌های مورد علاقه خود کنند، از جمله بیش از ۱ میلیارد شِکِل برای مدارس مذهبی که یهودیان اولترا ارتدوکس در آن تحصیل می‌کنند، که اکثراً از خدمت در ارتش امتناع می‌ورزند. یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون، این بودجه را «بزرگترین سرقت در تاریخ کشور» می‌نامد. معترضان پیش از رأی‌گیری، ورودی کنست (پارلمان اسرائیل) را مسدود کردند.

این امر به بحران عمیق‌تری اشاره دارد. چند سال گذشته اعتماد عمومی به دولت را، نه تنها به دلیل ناتوانی آن در جلوگیری از ۷ اکتبر، از بین برده است. سال‌ها آشفتگی سیاسی پیش از این کشتار وجود داشت. آقای نتانیاهو بین سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ چهار انتخابات بی‌نتیجه برگزار کرد، و تنها برای مدت کوتاهی از قدرت کنار گذاشته شد. هنگامی که او در اواخر سال ۲۰۲۲ بازگشت، تصمیم گرفت دادگاه عالی را تضعیف کند، که باعث بزرگترین اعتراضات در تاریخ اسرائیل شد.

در سال ۲۰۱۸، ۵۵ درصد از یهودیان اسرائیلی فکر می‌کردند که کشور در وضعیت خوبی قرار دارد. امروز فقط ۱۱ درصد چنین نظری دارند (نمودار را ببینید). مؤسسه دموکراسی اسرائیل ()، یک اندیشکده غیرحزبی، نظرسنجی سالانه‌ای درباره اعتماد به نهادهای عمومی انجام می‌دهد. این نظرسنجی کاهش شدیدی را در حمایت از دولت، کنست و حتی ارتش نشان داده است.

آقای نتانیاهو کار چندانی برای بازیابی اعتماد آنها انجام نمی‌دهد. در نظرسنجی دیگری از ، ۷۳ درصد اسرائیلی‌ها گفتند که می‌خواهند مرحله دوم آتش‌بس غزه را اجرا کنند که طی آن حماس قرار بود ۵۹ گروگان باقی‌مانده خود را آزاد کند. تصمیم به رها کردن توافق - و گروگان‌ها - اعتراضات گسترده‌ای را برانگیخت. بسیاری از اسرائیلی‌ها معتقدند که منافع دولت تابع منافع نخست‌وزیر شده است. برخی از نیروهای ذخیره در حال بحث در مورد نادیده گرفتن احضاریه‌های خدمت برای حمله زمینی جدید هستند.

در ۱۶ مارس، آقای نتانیاهو گفت که رونن بار، رئیس شاباک، سرویس امنیت داخلی اسرائیل را برکنار خواهد کرد. دادگاه عالی موقتاً این تصمیم را متوقف کرده است. یک هفته بعد، وزرا به اتفاق آرا طرح عدم اعتماد علیه گالی باهاراو-میارا، دادستان کل را تصویب کردند و روند برکناری او را آغاز کردند. (آنها برای به سرانجام رساندن این روند با مشکل مواجه خواهند شد.)

نخست‌وزیر دلایل شخصی برای خواستن برکناری این دو نفر دارد. شاباک در حال تحقیق در مورد اتهاماتی است مبنی بر اینکه چندین دستیار او از قطر برای پیشبرد منافع این کشور حاشیه خلیج فارس پول دریافت کرده‌اند، همزمان با اینکه قطر (با تشویق آقای نتانیاهو) ماهانه ۳۰ میلیون دلار برای حماس ارسال می‌کرد. در مورد خانم باهاراو-میارا، دفتر او بر پرونده فساد علیه آقای نتانیاهو نظارت دارد. بنابراین اسرائیل در وضعیت قابل توجهی قرار دارد که در آن یک متهم در تلاش برای اخراج دادستان خود است.

این یک ترکیب سمی است: دولت از شهروندان خود فداکاری‌های بزرگی می‌خواهد، در حالی که همین شهروندان از دولت خود ناامید هستند. اشغال طولانی‌مدت غزه، چه رسد به الحاق کرانه باختری، هم بر بار و هم بر شکاف خواهد افزود. اگرچه بسیاری از اسرائیلی‌ها تردید دارند که بتوانند با فلسطینی‌ها صلح کنند، اما اشتیاق راست‌گرایان برای «اسرائیل بزرگ» را ندارند. یک اشغال بی‌پایان مقاومت بی‌پایانی را به دنبال خواهد داشت. فلسطینی‌ها ممکن است امروز برای به چالش کشیدن اسرائیل، چه در میدان نبرد و چه در صحنه دیپلماتیک، بسیار ضعیف باشند، اما تاریخ نشان می‌دهد که آنها برای همیشه اینگونه نخواهند ماند.