تصویرسازی از ونسا سابا؛ عکس‌ها از گتی
تصویرسازی از ونسا سابا؛ عکس‌ها از گتی

بیوه، ۶۰ ساله، در جستجوی محبت

«دختر مجرد طلایی» نگاهی اجمالی به چگونگی تغییر قرار ملاقات پس از از دست دادن عشق زندگی‌تان ارائه می‌دهد. این چیزی است که واقعاً وجود دارد.

چهار ماه پس از مرگ همسر ۳۰ ساله‌اش در سال ۲۰۱۲، کاترین شپرد کوان با مردی که به نظر بسیار خوب می‌رسید، برای رفتن به سمفونی قرار گذاشت.

خانم شپرد کوان که ۸۱ سال دارد و در سانتا کروز کالیفرنیا زندگی می‌کند، با نگاه به گذشته، کاملاً مطمئن نیست که چرا فکر می‌کرد آماده است تا قرار ملاقات را امتحان کند، چرا اینقدر احساس می‌کرد که باید ادامه دهد. او پیش از بیرون رفتن به خودش گفته بود: «می‌توانی انجامش دهی. می‌توانی انجامش دهی.»

چیزی که او پیش‌بینی نمی‌کرد این بود که شنیدن بتهوون - آهنگساز مورد علاقه همسرش - باعث شود کاملاً از نظر احساسی بسته شود و برقراری ارتباط با فرد مقابلش را تقریباً غیرممکن کند.

خانم شپرد کوان گفت: «از نظر عاطفی کاملاً در هم شکسته بودم.»

بیش از ۱۱ میلیون زن بیوه و ۳ میلیون مرد بیوه در ایالات متحده وجود دارد؛ مانند خانم شپرد کوان، بیشتر آنها ۶۵ ساله یا مسن‌تر هستند. و بسیاری از آنها در حالی که برای شریک زندگی طولانی‌مدت خود سوگوار هستند، تلاش می‌کنند تا برای اولین بار پس از دهه‌ها در صحنه قرار ملاقات حرکت کنند. آنها همچنین ممکن است در تلاش باشند تا تعیین کنند که چقدر زود - بر اساس معیارهای خودشان و معیارهای جامعه - باید ادامه دهند.

شری کورمیه، روانشناس و متخصص سوگ ناشی از تروما که همسرش در ۶۱ سالگی فوت کرد، گفت این یک رقص دشوار است.

دکتر کورمیه گفت: «حتی زمانی که قرار ملاقات می‌گذاریم یا دوباره شریک زندگی پیدا می‌کنیم، و حتی زمانی که کارهای زیادی برای پردازش سوگ خود انجام داده‌ایم، به این معنی نیست که سوگ ما "تمام" شده است.»

زندگی‌های عاشقانه بیوه‌های مسن‌تر این روزها به لطف فصل افتتاحیه «دختر مجرد طلایی» (The Golden Bachelorette) که چندین عضو بازیگر آن شرکای زندگی طولانی‌مدت خود را از دست داده‌اند، از جمله جوآن واسوس، خود دختر مجرد ۶۱ ساله، کمی مورد توجه قرار گرفته است.

از بیشتر جهات، این نمایش واقع‌نما که لذتی توأم با احساس گناه است، واقعیت‌های چگونگی بالای ۶۰ سال بودن و در جستجوی عشق بودن را منعکس نمی‌کند. اما سوگ و اشتیاقی که شرکت‌کنندگان بیوه در قسمت اول از آن صحبت کردند، به طور انکارناپذیری واقعی به نظر می‌رسید.

خانم واسوس درباره همسر مرحومش گفت: «هیچ‌کس جای جان را نخواهد گرفت. او در جایی در قلب و ذهن من زندگی می‌کند که فقط مال اوست. اما من قلب بزرگی دارم. و جا برای شخص دیگری وجود دارد.»

به تجربه دکتر کورمیه، بیوه‌های مسن‌تر وقتی دوباره شروع به قرار ملاقات می‌کنند، معمولاً به دنبال دو چیز هستند: حمایت عاطفی و صمیمیت جنسی. او گفت اولویت‌ها ممکن است برای افراد بیوه جوان‌تری که قرار ملاقات می‌گذارند متفاوت باشد، آنها معمولاً بر یافتن کسی برای تشکیل خانواده تمرکز می‌کنند، یا یک تطابق عشقی واقعی که برای دهه‌ها دوام بیاورد. (او با این حال اذعان داشت که اینها کلی‌گویی هستند و تحقیقات در این زمینه اندک است.)

اما مشاهدات دکتر کورمیه برای استن برادرز، مرد بیوه ۶۹ ساله‌ای از گلندیل کالیفرنیا که ۲۰ سال ازدواج کرده بود، صادق است. پس از مرگ همسرش بر اثر سرطان در سال ۲۰۰۹، او به دنبال یک رابطه طولانی‌مدت بوده است، اما نه کسی که بتواند جایگزین آنچه آن زوج داشتند، شود.

او گفت که ازدواج در این مرحله برای آقای برادرز بی‌اهمیت است، اما صمیمیت هنوز مهم است. او به دنبال زنی است که واقعاً بخواهد با او باشد، کسی که بخواهد لمس شود و پذیرای دریافت لذت باشد. وی افزود: «چین و چروک‌ها، چند پوند اضافه وزن، جای زخم‌ها - هیچ‌کدام از اینها اهمیتی ندارد.»

برای جوآن پرایس، ۸۰ ساله، مربی جنسی که بر تمایلات جنسی سالمندان تمرکز دارد و نویسنده کتاب «رابطه جنسی پس از سوگ» (Sex After Grief)، چندین سال پس از مرگ همسرش در سال ۲۰۰۸ طول کشید تا دوباره شروع به قرار ملاقات کند. در ابتدا، او عمدتاً به این دلیل وارد دنیای قرار ملاقات شد که می‌خواست دوباره لمس یک شریک زندگی را احساس کند.

خانم پرایس گفت: «من انواع و اقسام کارهای مختلف را انجام دادم تا سعی کنم رابطه جنسی را به زندگی‌ام بازگردانم.» او با معشوقه‌های سابقش دیدار کرد. او قرار ملاقات آنلاین را امتحان کرد و قرارهای اول زیادی داشت، اما چیزی بیشتر نشد.

خانم پرایس گفت: «من تعهدی نمی‌خواستم. من هنوز عاشق همسر مرده‌ام بودم.»

وقتی خانم شپرد کوان به آن اولین قرار ملاقات شوم در سمفونی رفت، به هیچ‌کدام از دوستان یا خانواده‌اش نگفت. او گفت: «سخت بود بدانم با چه کسی می‌توانم غمم را در میان بگذارم.» بسیاری از افراد در زندگی او درد از دست دادن همسر را درک نمی‌کردند، و او متعجب بود که چندین دوست انتظار داشتند او «فقط با آن کنار بیاید.»

دکتر کورمیه گفت، هیچ «زمان مناسبی» برای شروع دوباره قرار ملاقات پس از مرگ یک شریک زندگی وجود ندارد، اگرچه دوستان و عزیزان ممکن است نظراتی ارائه دهند. او گفت بسیاری از شرکای سوگوار یا احساس می‌کنند تحت فشار قرار گرفته‌اند تا قبل از اینکه احساس آمادگی کنند، دوباره وارد صحنه شوند، یا به خاطر تلاش خیلی زود مورد سرزنش قرار می‌گیرند. یکی از همسایگان او که اخیراً بیوه شده بود، تابستان گذشته دوست دختر جدیدی را به یک باربیکیوی محله آورد، و دکتر کورمیه گفت که عملاً می‌توانست نفس‌های حبس شده را بشنود.

با این حال، برخی راهنماها وجود دارند که می‌توانند به تعیین زمان آمادگی شما کمک کنند. دکتر کورمیه گفت، ضروری است که ابتدا تلاش معناداری برای رسیدگی به سوگ خود انجام دهید. گروه‌های حمایتی همتا و درمان ابزارهای مفیدی هستند، و او همچنین مشتریان را تشویق می‌کند تا از راه‌های دیگر حمایت اجتماعی پیدا کنند: وقت گذراندن با خانواده، داوطلب شدن، پیوستن به یک باشگاه یا یک سازمان مذهبی، اگر تمایل دارید.

خانم پرایس گفت، وقتی بیوه‌ها دوباره به دنبال ارتباط عاشقانه می‌روند، می‌تواند کمک کننده باشد که یکی دو پاسخ آماده برای کسانی که نظرات خود را ارائه می‌دهند، داشته باشند. او چیزی شبیه این پیشنهاد کرد: «جدول زمانی من مال خودم است. من می‌دانم کی آماده هستم.»

آقای برادرز چند ماه پس از مرگ همسرش شروع به قرار ملاقات کرد، که احتمالاً باعث تعجب برخی شد. اما این چیزی بود که همسرش خواسته بود. آقای برادرز گفت: «او قبل از مرگش برای من همسری انتخاب کرده بود.»

اگرچه آن رابطه هرگز شکل نگرفت، آقای برادرز از جستجوی خود برای همراهی طولانی‌مدت لذت برده است - با کمی تعجب اشاره کرد که به نظر می‌رسد در این مرحله از زندگی‌اش یک مورد مناسب (catch) است.

از سوی دیگر، شش سال طول کشید تا دکتر کورمیه احساس آمادگی کند که به قرار ملاقات برود. و حتی آن زمان هم، احساس گناه تقریباً طاقت‌فرسا بود.

او به یاد آورد: «بعد از نشستن برای ناهار با یک نفر و معرفی خودم، واقعاً فقط می‌خواستم بلند شوم و فرار کنم.»

دکتر کورمیه گفت، با گذشت زمان، موانع او در مورد قرار ملاقات کمرنگ شده است، اما سوگ با او باقی مانده است، ۱۶ سال پس از مرگ همسرش.

او گفت: «من هر روز گریه نمی‌کنم. اما رویدادهای مهم، مانند فارغ‌التحصیلی دبیرستان نوه‌ام، هنوز موجی از اشتیاق برای شریک زندگی طولانی‌مدتم را برمی‌انگیزد.»

او گفت: «احساس کردم، لعنتی، چرا اینجا نیستی؟»