برای حداقل شش قرن، ساکنان اطراف دریاچهای در کوهستانهای مرکز ژاپن، اوج زمستان را با جشن گرفتن بازگشت پدیدهای طبیعی گرامی داشتهاند که زمانی به عنوان ردپای خدایی سرگردان مورد احترام بود.
این پدیده تنها پس از روزها دمای یخبندان که دریاچه سووا را به صفحهای از یخ سفید و جامد تبدیل میکرد، ظاهر میشد. ابتدا، مردم شبها با صدای غرش بلندی بیدار میشدند. سپیدهدم منشأ آن را آشکار میکرد: یک خطالرأس طولانی و باریک از یخ ناهموار که به طرز اسرارآمیزی در سراسر سطح دریاچه پدیدار شده بود و مانند پشت خاردار اژدهایی در حال پیچ و تاب، مارپیچ میرفت.
این «میواتاری» (Miwatari) به معنای گذرگاه مقدس بود که طبق باور محلی، ردپای خدای گذری از آیین بومی شینتوی ژاپن بود. ظاهر شدن آن احساس هیبت و همچنین اطمینان را در میان ساکنان برمیانگیخت، کسانی که روی یخ میرفتند تا مراسمی را به افتخار آنچه آن را دیداری از عالم ماوراء طبیعی میدانستند، اجرا کنند. در زمستانهای نادری که خطالرأس یخی ظاهر نمیشد، غیبت خدا به عنوان هشداری مبنی بر عدم تعادل در جهان طبیعی تلقی میشد.

میواتاری به قدری مهم بود که ساکنان ثبت میکردند که آیا ظاهر شده، وضعیت دریاچه چگونه بوده و چه رویدادهای تاریخی با آن همراه بوده است. آنها از سال ۱۴۴۳ هر زمستان با وفاداری این توصیفات را نوشتهاند و آرشیو قابل توجهی ایجاد کردهاند که گواهی بر قرنها زمستانهای یکنواخت سرد است.
اما اخیراً، وقایعنگاریهای سووا داستانی متفاوت و هشداردهندهتر را روایت میکنند. در هفت زمستان گذشته، میواتاری ظاهر نشده زیرا دریاچه یخ نبسته است. اگرچه سالهای بدون یخ گاهبهگاه وجود داشته، اما غیبتی به این طولانی فقط یک بار پیش از این در آرشیو رخ داده بود و آن هم نیم هزاره پیش بود.
در واقع، دریاچه سووا در ۱۸ سال از ۲۵ سال گذشته به طور کامل یخ نبسته است – چیزی که محلیها آن را «دریای باز» (umi no aki) مینامند. کیوشی میاساکا، کشیش ارشد معبد یاتسوروگی، که در سه و نیم قرن گذشته وظیفه نگهداری سوابق را بر عهده داشته است، میگوید که یخ از دهه ۱۹۸۰ به طور منظم ظاهر نشده است. او و دیگر محلیها ناپدید شدن ریتمهای باستانی را به گردن تغییرات آب و هوایی جهانی میاندازند.
آقای میاساکا، ۷۴ ساله، که دروازه سنگی سنتی و ساختمانهای چوبی با سقف کاشیکاری شده معبدش حدود یک مایل از ساحل دریاچه فاصله دارد، گفت: «در دوران قدیم، دریای باز به عنوان نشانهای شوم تلقی میشد.» وی افزود: «ما در مورد ذوب شدن کلاهکهای یخی و یخچالهای هیمالیا میشنویم، اما دریاچه خودمان نیز در تلاش است تا به ما هشدار دهد.»

هر سپیدهدم در بیشتر روزهای ژانویه و اوایل فوریه، آقای میاساکا و دهها نفر از پیروانش در پارکینگی در کنار دریاچه جمع میشوند تا بررسی کنند که آیا خدا در طول شب از آنجا عبور کرده است یا خیر. سالهاست که آنها فقط ناامیدی یافتهاند.
فقط اعضای کلیسا در دهه ۶۰ یا بالاتر به یاد میآورند که میواتاری هنوز آنقدر بزرگ بود که صدایی ایجاد کند که بتواند آنها را در شب بیدار کند. آخرین باری که خطالرأس یخی در سال ۲۰۱۸ تشکیل شد، به سختی شش اینچ (حدود ۱۵ سانتیمتر) ارتفاع داشت.
ایسائو ناکازاوا، ۸۱ ساله، کارگر بازنشسته شرکت خودروسازی، گفت: «وقتی کودک بودم، برجستگیهای یخی بلندتر از قدم بودند.» وی افزود: «ما میدانستیم چه زمانی ظاهر شده زیرا صدایی مانند طبل تایکو ایجاد میکرد، "گون-گون-گون!"»
این روزها، میواتاری بیشتر اهمیت مذهبی خود را از دست داده است. ساکنان سووا، شهری کوچک و آرام که در امتداد لبه دریاچه قرار گرفته است، آن را به عنوان یک آیین محلی زمستانی میبینند. شهردار شهر در صبحهای سرد در کنار دریاچه به گردهماییها میپیوندد.
یوکاری کانکو، ۶۶ ساله، شهردار شهر گفت: «ادامه دادن سنتی برای ۵۸۰ سال، جامعه ما را به هم پیوند میدهد.» وی افزود: «میترسم آنچه اکنون در حال رخ دادن است، هشداری برای بازنگری در نحوه زندگیمان باشد.»

علم همچنین با توضیح چگونگی پیدایش خطوطالرأس یخی، رمز و راز آنها را از بین برده است. هنگامی که دریاچه سووا یخ میزند، سطح آن به صورت یک تخته به عرض حدود دو و نیم مایل (۴ کیلومتر) سخت میشود. در شبهای به خصوص سرد، یخ منقبض میشود و ترکهایی باز میکند که با آب دریاچه پر میشوند و آن آب نیز یخ میزند. با افزایش دوباره دما، تخته یخ به شکل اولیه خود منبسط میشود و یخ تازه تشکیل شده را به سمت بالا به صورت دیوارههای خمیده هل میدهد.
خطوطالرأس یخی مشابه در جاهای دیگر نیز ظاهر میشوند، از جمله در دریاچه مندوتا در ویسکانسین. اما سوابق به ندرت به این قدمت یا با این جزئیات مانند سووا وجود دارند.
داگومار دگروت، استاد تاریخ محیط زیست در دانشگاه جورج تاون، گفت: «این وقایعنگاری کاملاً خاص است زیرا مردم قرنهاست که همان چیز را به همان روش ثبت کردهاند.» وی افزود: «این نمونهای از میراث فرهنگی است که در حال از بین رفتن است و ممکن است باز نگردد.»
در حالی که آقای میاساکا میگوید از عدم بازگشت خطالرأس یخی دلسرد شده است، قصد دارد به روز رسانی آرشیو ادامه دهد.
آقای میاساکا که خانوادهاش برای پنج نسل مقام کشیش ارشد را در اختیار داشتهاند، گفت: «شما نمیتوانید چیزی را که بیش از ۵۸۰ سال وجود داشته است، رها کنید.» وی افزود: «من کسی نخواهم بود که به آن پایان دهد.»

پیروانش میگویند که به همراهی او در بررسی دریاچه در صبحهای زمستانی ادامه خواهند داد. هیرویوکی اوکازاکی، نجار ۶۳ ساله، گفت: «احساس مسئولیت میکنم که این تاریخ را ادامه دهم.»
نه آقای میاساکا و نه پیروانش نمیگویند که معتقدند واقعاً توسط خدایی رها شدهاند - ژاپن برای این کار بسیار سکولار شده است. آنها حتی نمیدانند کدام خدا قرار بود از دریاچه عبور کند. سوابق باستانی نامی را ذکر نمیکنند، و شینتو شکلی از جاندارانگاری است که به خدایان بیشماری که در پس نیروهای طبیعت قرار دارند، اعتقاد دارد.
در دوران مدرن، داستانی از خدای مردی که برای دیدن همسرش از دریاچه عبور میکند، ظاهر شد، اما آقای میاساکا گفت که این کار صاحبان مشاغل محلی کارآفرین بوده که از رمانتیسم برای جذب گردشگران استفاده کردهاند. او گفت، برخی از محلیها همچنین یک «اُ» اضافی به ابتدای میواتاری اضافه میکنند تا کلمه مدرنتر به نظر برسد.
کشیش ارشد تمام مدخلهای وقایعنگاری را خوانده است، از جمله قدیمیترین آنها که اکنون در یک موزه نگهداری میشود. بیشتر صفحات که با قلممو و جوهر نوشته شده و در کتابهای دستدوز صحافی شدهاند، از ظهور میواتاری با نظم آرامشبخش حکایت دارند. در طول کل قرن هفدهم، خطالرأس یخی تنها دو بار ظاهر نشد.
در سال ۱۹۸۶، پدرش به او آموخت که چگونه مراسم بزرگداشت ظهور میواتاری را اجرا کند، که در آن او پیروان را به روی دریاچه یخزده هدایت میکرد و شاخهای از خاس را تکان میداد در حالی که یخ زیر پایشان صدا میکرد. در آن زمان، آقای میاساکا تصور میکرد که باید هر سال این کار را انجام دهد.
در عوض، او از آن زمان تاکنون تنها ۹ بار این مراسم را رهبری کرده است.
آقای میاساکا گفت: «وقتی نیاکان ما قرنها پیش این سوابق را ایجاد کردند، هرگز تصور نمیکردند که چنین داستانی را روایت کنند.» وی افزود: «آنها به هشداری درباره گرمایش جهانی تبدیل شدهاند.»

