تراویس وو رؤیای خود را زندگی میکند، او به صورت دورکار از جزیره اوآهو در هاوایی کار میکند. سهشنبه گذشته، این کارآفرین ۳۵ ساله ویدیویی در یوتیوب منتشر کرد که او را در حال قدم زدن با سگش در ساحلی رؤیایی زیر آسمان آبی لاجوردی نشان میداد، در حالی که امواج با نوک سفید پشت سرش به ساحل میخوردند.
این صحنهای حسادتبرانگیز است، تا زمانی که به حرفهای او گوش دهید. این بومی سیاتل اذعان میکند: «دورکاری به من اجازه داد به هاوایی نقل مکان کنم»، اما «جنبههای منفی اجتماعی زیادی وجود دارد... یکی از هزینهها تنهایی است.» وو میگوید، تمام روز پشت صفحه کامپیوتر بودن، حس «یک حیوان اسیر در باغوحش را دارد. میدانید، مثل یک انسان اسیر.»
پنج سال پس از تعطیلی ناشی از همهگیری، ما در میانه یک فشار بزرگ برای بازگشت به دفتر کار هستیم. شرکتهایی از AT&T گرفته تا Chipotle در حال سختگیری بر دورکاری هستند، همانطور که دولت ترامپ نیز چنین کرده و تهدید کرده است کارمندان فدرالی که پنج روز در هفته در محل کار حاضر نشوند را اخراج خواهد کرد.
کارمندان، عمدتاً، خشمگین هستند و با درخواستها و شکایتهای قانونی مقابله میکنند. بیش از ۹۰ درصد از متخصصان آمازون در یک نظرسنجی اخیر با درخواست شرکت برای حضور پنج روز در هفته در محل کار مخالفت کردند. یک نظرسنجی اخیر Pew نشان داد که تقریباً نیمی از کارمندان میگویند اگر کارفرمایشان گزینههای دورکاری را حذف کند، احتمالاً به دنبال کار جدیدی خواهند گشت.
اما در میان این جمعیت، گروه کوچک و غمگینی گم شدهاند که فقط میخواهند اتاقکهایشان را پس بگیرند. بیشتر آنها در خانه گیر افتادهاند، یا به این دلیل که دفتر فیزیکی آنها دیگر وجود ندارد یا موقعیت آنها در نمودار سازمانی به عنوان دورکار تعیین شده است. ردیت پر از موضوعاتی از این گروه تنها است، با عناوینی مانند «کار از خانه مرا نابود کرده است»، «من مطلقاً از کار از خانه متنفرم» و «از دورکاری متنفرم، آیا دیوانهام؟» گلایه یک مدیر اجرایی مستقر در بریتانیا در لینکدین با عنوان «من از کار کردن از خانه متنفرم! بالاخره گفتم»، وایرال شد و هزاران نظر دریافت کرد.
یک نظرسنجی توسط Advanced Workplace Associates نشان داد که تنها ۳ درصد از کارمندان یقهسفید میخواهند پنج روز در هفته به دفتر بازگردند. دیمین پیترز، مهندس ۴۱ ساله از سیلور اسپرینگ، مریلند و شریک مدیریتی یک شرکت مشاورهای کاملاً دورکار، با خنده میگوید: «میدانم که من آدم عجیبی هستم.» او خیلی راحت حواسش با «کارهای خانهای که میتوانم انجام دهم، مالیاتهایی که میتوانم رسیدگی کنم» پرت میشود و دلتنگ رفاقت با همکاران است. او میگوید: «من کاملاً درونگرا و کمی ضداجتماعی هستم، اما دوست ندارم هیچکس را نبینم.» او متوجه است که حتی در خانه خودش هم یک استثناست: «همسرم کاملاً دورکار است و عاشقانه آن را دوست دارد.»
پیج شاو، ۴۷ ساله، یک متخصص بیمه در اورلاندو که در دوران همهگیری دورکار شد، آنقدر از آن متنفر بود که شغلش را رها کرد. او اکنون در نقشی حضوری کار میکند، جایی که از همه چیز درباره زندگی اداری لذت میبرد—همکارانی برای گپ زدن، غذای رایگان برای جشنها، راهروهایی که میتواند وقتی به استراحت نیاز دارد در آنها قدم بزند. او حتی رفتوآمدش را دوست دارد، که از آن برای برنامهریزی روزش در صبحها و برای آرامش در عصرها استفاده میکند و «مسیر خوشمنظره» را در جادههای محلی طی میکند. او میگوید: «صنعت من استرسزاست و شما نیاز دارید کار و زندگی را از هم جدا کنید.»
برخی از کارمندان ناراضی دورکار شکایت دارند که انزوا مهارتهای اجتماعی آنها را از بین میبرد. تراویس وو میگوید آخر هفتهها با دوستان وقتی که از تعاملات هفته «گرم نشدهاید» ناخوشایند است. الن رز، ۵۸ ساله، یک مهندس ارشد کنترل پروژه دورکار در کرکلند، واشنگتن، سعی میکند در عصرهای وسط هفته دوستانش را ببیند، اما آنهایی که شغل حضوری دارند فقط میخواهند در خانه استراحت کنند. «احساس میکنم مثل سگم هستم وقتی قبلاً به خانه میآمدم: 'میتونیم بازی کنیم، میتونیم بازی کنیم؟' اما آنها قبلاً نیاز اجتماعی روزشان را برآورده کردهاند.»
در روزهای قبل از همهگیری، گرفتن یک روز گهگاهی برای کار در خانه به عنوان یک هدیه، یک استراحت باشکوه از کار روزمره تلقی میشد. ایمی آرونوف بلومکین، یک مدیر ارشد بازاریابی میگوید: «من عاشق جمعههایی بودم که در خانه کار میکردم. یک موهبت بود.» او از انجام تمرینات ورزشی صبح زود به جای رفتوآمد به نیویورک از خانهاش در نیوجرسی لذت میبرد.
اما اکنون که برای یک سازمان غیرانتفاعی در واشنگتن دیسی دورکاری میکند، تازگی آن از بین رفته است. بلومکین، مدیر ارشد رشد در شورای ملی زنان یهودی، میگوید: «دلم برای خلاقیت تنگ شده، دلم برای سر زدن به دفتر کسی برای گفتن 'یک سؤال دارم' به جای تنظیم یک تماس زوم تنگ شده است.» ایجاد روابط، اقدام سریع و راهنمایی کارمندان جوانتر دشوارتر است. او مشتاقانه منتظر بازدیدهای دورهای خود از دفتر مرکزی، با انرژی پرجنبوجوش آن است. او میگوید: «بیشتر دوستان نزدیک من افرادی بودهاند که در محل کار ملاقات کردم، افرادی که مرا در سختیها همراهی کردند و در عروسیام حضور داشتند. حالا دیگر چنین چیزی وجود ندارد.»
کارمندان دورکار تنها انواع ترفندها را امتحان میکنند تا حالوهوای دفتر کار را بازسازی کنند. نلسون وانگ، روزنامهنگار ۵۴ ساله اهل نیویورک که بیشتر دوران ۳۰ ساله کاری خود را در یک اتاق خبر کار کرده است، در یافتن مجموعهای چرخشی از مکانها، از جمله اتاق مشترک ساختمان آپارتمانش، کافیشاپهای محله و دفتر نشریهای که برای آن به صورت آزاد کار میکند، متخصص شده است.
اما حتی زمانی که کارمندان دورکار به صورت حضوری حاضر میشوند، تضمینی وجود ندارد که کسی آنجا باشد. رایان دنیلز، متخصص فناوری اطلاعات، سعی کرد به دفتر کارش برود، حتی با وجود اینکه موقعیت شغلیاش به عنوان دورکار طبقهبندی شده است. او میگوید: «از بودن در خانه بدتر بود. آنجا شهر ارواح بود. فکر کردم اگر اتفاقی برایم بیفتد، چند روز طول میکشد تا پیدایم کنند.» سپس با هزینه شخصی فضایی در یک محیط کار اشتراکی اجاره کرد، «اما آنجا هم به ندرت کسی هست.»
کسانی که برای بازگشت به دفتر کار بیتاب هستند، همدردی زیادی دریافت نمیکنند. وقتی یک کارمند دورکار در پستی در ردیت نوشت که «افسردگی من به طور پیوسته افزایش یافته است»، یک نظردهنده او را سرزنش کرد که «جای کسی را که بیشتر لیاقت دارد هدر میدهد». وقتی یک کارمند دورکار دیگر اعتراف کرد، «حالا از وارد شدن به سیستم وحشت دارم، احساس انزوای زیادی میکنم، روزها خستهکننده به نظر میرسند و من فقط ناراحتم»، یک نظردهنده خشمگین پاسخ داد: «هرکسی را که میشناسم که مجبور به بازگشت به دفتر شده، از زندگیاش متنفر است. کسی که از کار از خانه شکایت میکند باورنکردنی است.»
با این حال، حتی کسانی که آرزوی بازگشت به دفتر را دارند، لزوماً خواهان پنج روز در هفته زنجیر شدن به میزهایشان نیستند. بسیاری برنامه کاری ترکیبی را ترجیح میدهند، که طبق یافتههای گالوپ، بیش از نیمی از آمریکاییهایی که مشاغل با قابلیت دورکاری دارند، از آن برخوردارند. نیکلاس بلوم، اقتصاددان دانشگاه استنفورد، دریافته است که کار ترکیبی به همان اندازه بهرهور است و کارمندان را شادتر میکند و نرخ ترک کار را ۳۵ درصد کاهش میدهد. حتی شاو، متخصص بیمه اورلاندو که عاشق دفتر کار است، هنوز یک روز در هفته را در خانه کار میکند: «این برای من کارآمدتر است و برای کارفرمای من هم کارآمدتر است.»
وو از اوآهو، به نوبه خود، زندگی کاملاً دورکار را رها کرده است. او ابتدا در سال ۲۰۱۷ در حالی که در صنعت بازیهای ویدیویی دورکاری میکرد به این جزیره نقل مکان کرد، اما یک سال پیش، میگوید: «متوجه شدم که دلم برای دفتر کار تنگ نشده، بلکه برای معاشرت در طول روز تنگ شده است.» او مسیرش را به سمت اداره چند کسبوکار کوچک آنلاین تغییر داد و اکنون به صورت پارهوقت در یک شرکت گردشگری دریایی کار میکند و بازدیدکنندگان را برای دیدن دلفینها و نهنگها جابجا میکند. او اذعان میکند: «این یک محیط اداری نیست»، اما حداقل «حالا یک دسته همکار دارم.»
جوآن لیپمن مدیر ارشد محتوای سابق Gannett و سردبیر USA Today است. او نویسنده کتاب «بعدی! قدرت بازآفرینی در زندگی و کار» است.