تصویرسازی نیکولاس اورتگا برای فارن پالیسی
تصویرسازی نیکولاس اورتگا برای فارن پالیسی

اصول اولیه ایلان ماسک

ثروتمندترین مرد جهان می‌خواهد قوانین فیزیک را در سیاست به کار گیرد. چه چیزی ممکن است اشتباه پیش برود؟

تصویرسازی ایلان ماسک در کنار تخته سیاهی که فرمول‌های فیزیک را به شکل سر عقاب ترسیم می‌کند.
تصویرسازی نیکولاس اورتگا برای فارن پالیسی

ایلان ماسک ثروتمندترین فرد جهان و یکی از ثروتمندترین‌ها در تاریخ است. اما قدرت ماسک دیگر تنها به ثروت مالی حاصل از تسلا، X یا اسپیس‌ایکس محدود نمی‌شود. ماسک، به واسطه رابطه نزدیکش با رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، اختیارات گسترده‌ای برای تأثیرگذاری بر سیاست در سراسر دولت ایالات متحده از طریق وزارت تازه‌تأسیس کارایی دولت (DOGE) به دست آورده است. زندگی او به عنوان یک کارآفرین، روشنگر فعالیت او به عنوان یک بازیگر سیاسی است.

ماسک بارها ادعا کرده که فیزیک در مرکز جهان‌بینی او قرار دارد: او از جستجو برای اصول اولیه طبیعی به عنوان انگیزه‌ای برای اقداماتش در تجارت و به طور کلی زندگی صحبت می‌کند. و «تفکر بر اساس اصول اولیه» به نوعی ورد زبان در دنیای ماسک تبدیل شده است. این عبارت هم دقت و سخت‌گیری را تداعی می‌کند و هم رویکردی کودکانه و معصومانه به هر مشکلی، هرچقدر هم پیچیده.

ایده این است که شما هر مشکل تکنولوژیکی، چه خودرو یا موشک، را تجزیه کرده و از صفر شروع می‌کنید. سپس هر راه‌حلی که به آن می‌رسید را از بدیهیات بسیار بنیادی استخراج خواهید کرد. و در این فرآیند، هیچ کاری که دیگران تا آن زمان انجام داده‌اند، هیچ سنت موروثی، به حساب نخواهد آمد. در واقع، فرض زیربنایی به وضوح این است که تمام آن افکار و رویه‌های موروثی، باری کهنه، غبارآلود و بد است که بهتر است بدون آن پیش برویم و از آن عبور کنیم.

این رویکرد مزایایی دارد، همانطور که موفقیت اثبات‌شده تسلا و اسپیس‌ایکس گواه آن است. اما، همانطور که هر منتقد خودروی شایسته‌ای به شما خواهد گفت، معایب بزرگی نیز وجود دارد. خودروهای تسلا اغلب به نظر می‌رسد توسط مریخی‌ها مهندسی شده‌اند، گویی این صنعت دهه‌ها تجربه در نحوه تنظیم، بهینه‌سازی و تولید کارآمد شاسی، فرمان و ترمز یک خودروی مدرن با عملکرد بالا نداشته است.

و هنگامی که نوبت به سیاست می‌رسد، مزایای این رویکرد «شروع از صفر» بسیار کمتر آشکار است. ماسک و تیم DOGE او اکنون از عادات ذهنی خود برای قرار دادن خود در موقعیتی استفاده کرده‌اند که آژانس‌های دولتی، عمدتاً آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده (USAID)، را نابود کنند و در سیم‌کشی اصلی دولت در ایالات متحده، به شکل سیستم پرداخت خزانه‌داری، دخالت کنند.

البته درست است که می‌توان از قیاس با فیزیک برای سیاست و اخلاق الهام گرفت. به تأثیر آیزاک نیوتن بر اندیشه سیاسی مدرن فکر کنید: مفاهیم تعادل در اقتصاد، پایداری تعادل‌ها - اینها ایده‌هایی هستند که از قیاس‌های فیزیکی، بیشتر مکانیک، گرفته شده‌اند. یا به تأثیر سایبرنتیک در اوایل عصر کامپیوتر فکر کنید. و این حتی هنگام فکر کردن به مهندسی، پسرعموی نزدیک فیزیک، برجسته‌تر می‌شود. ولادیمیر لنین به شکل معروفی کمونیسم را قدرت شوروی به علاوه برق‌رسانی روسیه تعریف کرد. جنبش تکنوکراسی اقتدارگرای دهه‌های ۱۹۳۰ و ۴۰ نیز از مهندسی الهام مشابهی گرفت. پدربزرگ مادری ماسک، که بعداً از کانادا به آفریقای جنوبی مهاجرت کرد، با آن جنبش درگیر بود.

پیامد جانبی این نوع مواضع، یعنی قیاس فیزیک با سیاست، دوگانه است. اولاً، احتمالاً فیزیک بدی خواهد بود. ثانیاً، حتی اگر بتوان یک ایدئولوژی را از قیاس‌های مبتنی بر فیزیک استخراج کرد، آیا آنچه در نهایت به دست می‌آید واقعاً سیاسی است؟ اگر سیاست درباره استدلال، عدم توافق، بازی احساسات و ایده‌های انسانی است، آنگاه استخراج سیاست خود از قیاس‌های مهندسی یا فیزیک هرگز نمی‌تواند به صورت ظاهری پذیرفته شود. یا سیاسی است و خود را به این عنوان می‌شناسد - اما آنگاه باید اذعان کرد که فیزیک و مکانیک چیزی بیش از استعاره نیستند - یا سیاست نیست بلکه یک چشم‌انداز تکنوکراتیک اقتدارگرا است که در واقع به دنبال سرکوب امر سیاسی است.

رویکرد لوح سفید ماسک به سیاست، پیش از این با شیوه بی‌سابقه مشارکت او در سیاست ایالات متحده آغاز شده بود. راه‌های زیادی برای کسب درآمد هنگفت از طریق شرط‌بندی بر روی پیروزی ترامپ در سال ۲۰۲۴ وجود داشت. اما ماسک فقط بزرگترین ذینفع یک معامله مجزای ترامپ نیست. او از طریق کمک‌های مالی خود، از طریق X و از طریق تأیید شخصی خود، به تحقق آن کمک کرد. او کاملاً در موفقیت سیاسی ترامپ سرمایه‌گذاری کرده است.

آنچه غیرقابل انکار است این است که ماسک شخصاً از دخالت سیاسی خود سود برده است. امروز، ثروت خالص شخصی ماسک در محدوده ۳۳۰ تا ۳۵۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود؛ این مبلغ با بازار سهام نوسان می‌کند، ۱۰ میلیارد دلار بالا، ۱۰ میلیارد دلار پایین. تا همین تابستان ۲۰۲۴، دارایی‌های او ۱۷۰ میلیارد دلار ارزش‌گذاری شده بود و در رکود سال ۲۰۲۳ به ۱۳۰ میلیارد دلار رسیده بود.

چه چیزی در این میان تغییر کرده است؟ هیچ چیز اساسی در مورد چشم‌انداز تجاری تسلا، که هسته اصلی ثروت شخصی ماسک است، تغییر نکرده. تسلا، در واقع، دوران سختی را پشت سر گذاشته است، زیرا مصرف‌کنندگان شروع به رد کردن این برند به دلیل ارتباط تازه‌یافته‌اش با ترامپ کرده‌اند. توضیح آشکار برای بیش از دو برابر شدن ثروت هنگفت شخصی ماسک این واقعیت بود که تلاش ترامپ برای ریاست جمهوری موفقیت‌آمیز بود، ماسک بزرگترین اهداکننده او بود، و اکنون شاید نزدیک‌ترین فرد به ترامپ باشد. شراکت او با ترامپ منافع شخصی او را با منافع خود کشور در هم می‌آمیزد.

با آنچه از دیدگاه ماسک، یک سرمایه‌گذاری نسبتاً ناچیز است، او اکنون در حال ایجاد واقعیت‌های میدانی است. سوال این است که چرا کسی قبلاً این کار را نکرده است؟

نیازی به وجود هیچ نوع سوء رفتاری نیست. حتی نیازی به وجود تضاد منافع هم نیست. آنچه برای ترامپ خوب است برای ماسک خوب است و برای آمریکا خوب است: اینگونه تصور خواهند کرد و بر اساس آن عمل خواهند کرد. اسپیس‌ایکس، تنها به عنوان یک مثال، از طریق نوآوری و سرمایه‌گذاری بی‌وقفه خود، پیش از این جایگاهی در هسته برنامه فضایی ایالات متحده کسب کرده است. ترامپ، که نیروی فضایی ایالات متحده را در دوران ریاست جمهوری اول خود ایجاد کرد، به راحتی می‌تواند آن برنامه و جایگاه اسپیس‌ایکس در آن را گسترش دهد. و ماسک در تمام این مدت خود را در سمت درست تاریخ خواهد پنداشت.

با آنچه از دیدگاه او، یک سرمایه‌گذاری نسبتاً ناچیز است، او قدرت دیدگاه خود را نشان داده و اکنون در حال ایجاد واقعیت‌های میدانی است. می‌توان استدلال کرد که سوال این است، چرا کسی قبلاً این کار را نکرده است؟ بدیهی است که ترامپ به طور منحصربه‌فردی در برابر این نوع نفوذ شخصی خاص آسیب‌پذیر است. او عاشق موفقیت تجاری است. و در حالی که هیچ کس منابعی را که ماسک دارد نداشته است، هنوز تعداد زیادی مولتی‌میلیاردر وجود دارند. چرا کمک‌های مالی آنها به سیستم سیاسی، چرا تلاش آنها برای تحت تأثیر قرار دادن سیاست به طور کلی، اینقدر بی‌رمق است؟ بله، چند میلیون اینجا یا آنجا خرج می‌شود. اما ماسک توییتر را خرید و ۲۷۷ میلیون دلار روی ترامپ و سایر جمهوری‌خواهان در انتخابات ۲۰۲۴ سرمایه‌گذاری کرد، و به بازده او نگاه کنید! این یک سرمایه‌گذاری فوق‌العاده موفق است.

تنها قیاس‌های آشکاری که به ذهن می‌رسد ممکن است رابطه بین نخست‌وزیر نارندرا مودی و الیگارش‌های هندی مانند آمبانی‌ها باشد. آنها یک سرمایه‌گذاری واقعاً بلندمدت و در مقیاس بزرگ روی یک شخصیت سیاسی انجام دادند که بازی را به نفع آنها تغییر دهد، نه فقط به صورت محدود بلکه به معنای بسیار گسترده‌تر.

می‌توان این «سرمایه‌گذاری در سیاست» را به عنوان شکل‌دهی فعالانه محیط پیرامون دیدگاهی در نظر گرفت که همچنین الهام‌بخش سرمایه‌گذاری‌های تجاری ماسک است - به عنوان توانمندسازی برای ریسک‌پذیری بیشتر. یا می‌توان مداخله او در سیاست را بیشتر به صورت تدافعی در نظر گرفت.

آیا بهتر است عقب بنشینید، در مسیر خود بمانید و از ثروت خود لذت ببرید، منتظر بمانید تا تاریخ برای شما اتفاق بیفتد؟ یا بهتر است یک شرط جدی ببندید و سعی کنید به نوعی درگیری را مدیریت کنید؟ ماسک به وضوح مسیر دوم را انتخاب کرده است. آیا ریسک‌ها و تناقضاتی وجود دارد؟ بدیهی است که وجود دارد. تسلا به شدت در چین در معرض خطر است. این یکی از بزرگترین بازارهای شرکت و سهمی حتی بزرگتر از تولید جهانی است.

آیا تضمینی وجود دارد که این با سیاست تجاری ترامپ یا ژئوپلیتیک اعضای تندروتر اطرافیانش در تضاد نباشد؟ مطلقاً نه. اما آیا شانس بهتری برای تأثیرگذاری بر روند وقایع و یافتن راه‌حل‌های عمل‌گرایانه‌ای که ممکن است برای کسب‌وکار شما کارساز باشد، دارید اگر در داخل دولت باشید؟ البته که دارید. اپل، که با موفقیت برای معافیت‌های تعرفه‌ای در دوره اول دولت ترامپ لابی کرد، نشان داد چه کارهایی می‌توان انجام داد. ماسک قرار است یک قدم فراتر برود. مانند تیم کوک، مدیرعامل اپل، ماسک ارتباطات قدرتمندی در بالا و پایین سلسله مراتب چین دارد. شاید بتواند راهی برای حل این مشکل پیدا کند. آنچه ماسک به عنوان یک گزینه در نظر نمی‌گیرد، عقب‌نشینی به یک موضع خیالی بی‌طرفی است.

فیزیک ممکن است الهام‌بخش این باشد، اما نتیجه نهایی در سیاست چیزی نیست که بتوان به عنوان فیزیک توصیف کرد. آنچه DOGE را هدایت می‌کند، دیدگاه ماسک درباره دولت، نحوه اداره آن و اهدافی است که باید دنبال کند. این از بسیاری جهات معمولی است: ترکیبی از لیبرتاریانیسم و نیهیلیسم سیلیکون ولی، با چاشنی اقتدارگرایی و ایدئولوژی‌های عجیب و غریب که از زندگی‌نامه منحصربه‌فرد ماسک در آفریقای جنوبی سفیدپوست‌نشین نشأت می‌گیرد. (به عنوان مثال، در آلمان، افرادی مانند ماسک را می‌شناسیم. آنها افرادی هستند که به آلترناتیو برای آلمان [AfD] رأی می‌دهند.)

اگر قرار باشد این را در فیزیک ریشه‌یابی کنیم، قیاس مناسب ممکن است آنتروپی و قانون دوم ترمودینامیک باشد - تجزیه نهایی همه چیز و از دست دادن گرما. وقتی از شما خواسته می‌شود بین تسلیم شدن در برابر این سرنوشت و تلاش برای مبارزه با آن یکی را انتخاب کنید، چرا فعالانه درگیر نشوید؟ این سوالی است که ظاهراً ماسک از خود می‌پرسد. پاسخ او ممکن است جهان را تغییر دهد.