این حمله در مرکز شهر، در یک خیابان شلوغ، تنها چند قدمی یکی از جاذبههای اصلی گردشگری ناپل رخ داد: موزه ملی باستانشناسی، مخزن بزرگ گنجینههای شهرهای روم باستان پمپئی و هرکولانئوم.
دو مرد سوار بر موتورسیکلت در کنار خودرویی که امانوئل دورانته در خیابان سانتا ترزا دلی اسکالزی رانندگی میکرد، قرار گرفتند، با یک تپانچه از فاصله نزدیک به او شلیک کردند و سپس در ترافیک گریختند.
نامزد وحشتزده این جوان ۲۰ ساله فقط میتوانست فریاد کمک بزند و در حالی که خون از زخمهایش جاری بود، او را در آغوش بگیرد. زمانی که به بیمارستان مجاور منتقل شد، دیگر جان باخته بود.
این ترور تنها آخرین مورد از رشته قتلهایی در ناپل بود که دو عامل کلیدی مشترک دارند: همه آنها شامل مردان جوان، برخی حتی نوجوانان کمسنوسال، و همگی با استفاده از سلاح گرم انجام شدهاند.
کارشناسان میگویند افزایش جرایم مسلحانه نتیجه ترکیب سمی عواملی است: افزایش مصرف مواد مخدر در میان جوانان سرخورده، دسترسی آسان به سلاح گرم در وب تاریک (dark web)، اثرات اجتماعی همهگیری کووید، نفوذ مخرب مافیای کامورای شهر و ظهور جریانی در فرهنگ عامه که دنیای تبهکاران را جذاب جلوه میدهد.
این تیراندازیها همچنین چهرهای خشن از شهری را آشکار کردهاند که در سالهای اخیر شاهد رونق گردشگری بوده است.
تعداد آپارتمانهای Airbnb به شدت افزایش یافته است. کاخهای ویران قرن هجدهمی این شهر بندری، محلههای قرون وسطایی شبیه به قصبهها، هنر خیابانی و نقاشیهای دیواری عظیم تقدیم شده به قهرمانان محلی سوفیا لورن و دیگو مارادونا، برای بیشمار فیدهای اینستاگرام مقاومتناپذیر بودهاند.
اما در پس این رنسانس ظاهری، مشکلاتی که مدتهاست گریبانگیر شهر بوده، باقی ماندهاند: فقر، بیکاری، بیتوجهی دولت و طرد اجتماعی.
«بهخونسردی به قتل رسید»
کارآگاهان نیروی پلیس کارابینیری فیلم دوربینهای مداربسته از محل قتل امانوئل دورانته را به دست آورده و تحقیقات را آغاز کردهاند. گمان میرود این قتل ممکن است با انتقامجویی بین باندهای رقیب جوانان مرتبط بوده باشد.
مادر او در مصاحبهای اشکبار هفته گذشته، خواستار یافتن و محاکمه قاتلان پسرش شد.
والریا برانکاچیو، در حالی که مقابل عکس قابشده پسرش که با شمعهای لرزان احاطه شده بود صحبت میکرد، گفت: «پسر من به خونسردی به قتل رسید. تنها چیزی که میخواهم عدالت برای اوست. او نباید اینگونه میمرد.»
«امروز این اتفاق برای من افتاد. فردا ممکن است برای شما رخ دهد. پسرم نباید فراموش شود. پسرم باید به عدالت برسد.»


قتل او تنها چند ماه پس از آخرین دور خونریزی در ناپل رخ میدهد.
در پاییز، سه نوجوان تنها در عرض ۱۷ روز کشته شدند. جوانترین قربانی، امانوئل توفانو ۱۵ ساله بود که در ماه اکتبر طی یک جنگ قدرت بین باندهای رقیب در منطقه مرکاتو ناپل به ضرب گلوله کشته شد.
در حادثهای دیگر، آرکانجلو کوررا ۱۸ ساله، ظاهراً توسط رناتو کایافا ۱۹ ساله به قتل رسید.
کایافا ادعا کرده است که آن دو در حال بازی با یک تپانچه بودند که به طور تصادفی شلیک شد و به کوررا اصابت کرد.
او به پلیس گفت که به انتقال مرد زخمی به نزدیکترین بیمارستان کمک کرده و از اتفاقی که افتاده «ویران» شده است. تحقیقات در مورد این تیراندازی همچنان ادامه دارد.
برادر کایافا، لوئیجی، در سال ۲۰۲۰ در سن ۱۷ سالگی طی یک تلاش برای سرقت توسط یک افسر پلیس کشته شد.
مرکز تاریخی، بستری مناسب برای «باندهای نوجوانان»
برخی از تیراندازیها در منطقهای به نام سانیتا، بخشی از مرکز تاریخی ناپل، رخ داده است.
گردشگرانی که در خیابانهای باریک آن کاوش میکنند، از گرفتن عکس از غرفههای رنگارنگ میوه و سبزیجات لذت میبرند، کلیساهای باروک را تحسین میکنند، سعی میکنند با موتورسیکلتهای پرسرعت تصادف نکنند و در بارهای کوچک کنار خیابان، لیوانهای آپرول اسپریتز مینوشند.


اما سانیتا همچنین بستر مناسبی برای چیزی است که ناپلیها، در ترکیبی عجیب از ایتالیایی و انگلیسی، «بیبی گنگ» (baby gangs) یا «باندهای نوجوانان» مینامند.
این عبارت ممکن است خندهدار به نظر برسد، اما واقعیت به هیچ وجه اینگونه نیست – این به معنای باندهایی از بزهکاران جوان و مافیاییهای مشتاق است که معمولاً مسلح به چاقو یا سلاح گرم هستند، مواد مخدر معامله میکنند و برای کنترل قلمرو با یکدیگر میجنگند. به گفته کارشناسان، پسران حتی ۱۳ ساله نیز اکنون به طور معمول چاقو حمل میکنند.
پاتریزیا ایمپراتو، دادستان ارشد دادگاه نوجوانان شهر، گفت: «حتی بچههای خانوادههای طبقه متوسط، وقتی برای تفریح شبانه بیرون میروند، کلیدهای خانه، تلفن همراه و یک چاقو یا پنجهبوکس را در جیب خود میگذارند.»
«آنها میگویند برای محافظت است. اما اگر وارد یک مشاجره شوید و سلاحی در جیب داشته باشید، از آن استفاده خواهید کرد.»

دستیابی به سلاح گرم در سالهای اخیر آسان شده است: در وب تاریک یا حتی رسانههای اجتماعی. علاوه بر این، سلاحهای گرم قانونی مانند تپانچههای مشقی خریداری شده و سپس برای شلیک گلولههای واقعی اصلاح میشوند.
امیلیا گالانته سورنتینو، قاضی تحقیق، گفت: «ما در سالهای اخیر شاهد تشدید نحوه حل و فصل اختلافات بودهایم. قبلاً با یک کلهزدن یا مشت حل میشد. سپس شاهد استفاده از چاقو بودیم. اکنون نوبت به اسلحه رسیده است.»
نیکولا گراتری، برجستهترین بازپرس ضد مافیای ایتالیا، گفت: «با گذشت زمان، شاهد مرگ و ارتکاب جرم مردان جوان بیشتری و درگیر شدن آنها در جرایم سازمانیافته هستیم.»
او در ارائه گزارشی درباره مافیا گفت که این روندی است که نه تنها بر ناپل و منطقه اطراف کامپانیا، بلکه بر سایر نقاط ایتالیا نیز تأثیر میگذارد.
آقای گراتری، که با مبارزه با مافیای اندرانگتا در منطقه کالابریا در جنوب دور به شهرت رسید اما اکنون دادستان ارشد ناپل است، گفت تنها راه مبارزه با این مشکل، پلیس بیشتر و منابع بیشتر، از جمله نصب دوربینهای مداربسته بیشتر در خیابانهای شهر است.
پاسخهای هولناک کودکان
ماریا لوئیزا یاوارونه، کارشناس آموزش و نویسنده کتابی درباره خشونت جوانان در ناپل، تجربه دست اولی از خشونت خیابانی دارد.
چند سال پیش، پسرش آرتورو، که آن زمان ۱۷ ساله بود، ۱۴ بار توسط گروهی از جوانان که میخواستند تلفن همراهش را بدزدند، با چاقو مورد حمله قرار گرفت. او خوششانس بود که زنده ماند: یک زخم طولانی در گردنش تنها ۲ میلیمتر با شریان کاروتید فاصله داشت.
او گفت: «در دو سال گذشته شاهد افزایش ۳۰ درصدی جرایم مسلحانه مربوط به نوجوانان بودهایم.»
«سلاحهای زیادی در گردش است. نه فقط چاقو، بلکه سلاح گرم. قبیلههای کامورا از این بچهها به عنوان دیدهبان، قاچاقچی مواد مخدر و نگهبانانی که در گوشه و کنار خیابانها مراقب هستند، استفاده میکنند.»
«در ناپل، میتوانید یک تپانچه اجاره کنید. ۱۵۰ یورو برای یک روز پرداخت میکنید که شامل ۵۰ یورو ودیعه است - وقتی اسلحه را برمیگردانید، ودیعه را پس میگیرید. این برای یک سلاح گرم 'کثیف' است که در جنایات قبلی استفاده شده است. اگر یک سلاح 'تمیز' بخواهید، باید خیلی بیشتر بپردازید: شاید ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ یورو.»
خطر ناشی از جوانان مسلح با این واقعیت تشدید میشود که بسیاری از آنها مواد مخدر مصرف میکنند - نه فقط کوکائین و حشیش، بلکه داروهای تجویزی مانند دیازپام، و همچنین تازهوارد بازار - مخلوطی از کتامین و MDMA که به دلیل رنگ متمایزش به «توسی» یا «کوکائین صورتی» معروف است.
با نوجوانانی که تحت تأثیر مواد مخدر و الکل هستند، کوچکترین مشاجرهای میتواند مرگبار شود.
یک مطالعه اخیر نشان داد که ۴۰ درصد از دانشآموزان مدارس ناپل بین ۱۴ تا ۱۶ سال از اینکه هنگام بیرون رفتن مورد حمله قرار گیرند، میترسند.
هنگامی که یک دبیرستان در محله اسپانیایی، منطقهای در مرکز شهر ناپل، از دانشآموزان خود خواست تا احساسات خود را در مورد امنیتشان بنویسند، پاسخها هولناک بود.
یک دختر ۱۵ ساله، یکی از حدود ۴۰ دانشآموز دبیرستان آنتونیو سرا که ترسهای خود را ابراز کردند، نوشت: «انگشتانم را میشمارم تا به بالا نگاه نکنم. چشمانم را پایین میآورم تا از هر نگاه خصمانهای دوری کنم. تنها زمانی که به خیابان تولدو میرسم، جایی که میدانم دوستانم را ملاقات خواهم کرد، احساس امنیت میکنم.»
یک پسر نوجوان نوشت: «میترسم چاقو بخورم یا تیر بخورم. اگر تصادفاً روی کفشهای برند کسی پا بگذارید، ممکن است تا فردا زنده نمانید.»

میل به کفشهای کتانی، لباسها و لوازم جانبی برند توسط رپرهای داخلی که با زنجیرهای طلا آراسته شدهاند و تصویر کامورا در فیلم و تلویزیون تقویت میشود.
یک سریال تلویزیونی محبوب به نام «Mare Fuori» یا «دریای بیرون»، بر اساس یک مرکز بازداشت نوجوانان واقعی واقع در جزیره کوچک نیسیدا، چند مایلی غرب ناپل، ساخته شده است.
کلودیا دی لوکا، دادستان جنایی، گفت که این درام نسخه پر زرق و برقی از زندگی پشت میلهها را نشان میدهد.
«برخی از بچههایی که به دلیل ارتکاب جرم دستگیر میشوند، در واقع درخواست میکنند که به نیسیدا فرستاده شوند. آنها فکر میکنند این کار باحال است. و توسط همسالان خود به عنوان قهرمان دیده میشوند.»
«اگر از یک پیشینه دشوار آمده باشید که والدینتان شما را نمیبینند، میخواهید دیده شوید. بنابراین به جرم روی میآورید، برای حس عزت نفس. به دنبال این هستید که کسی در جامعه باشید.»
به گفته کارشناسان، رفتارهای مجرمانه جوانان در نتیجه همهگیری نیز افزایش یافته است. بسیاری از نوجوانان با آموزش از راه دور دست و پنجه نرم کردند - آنهایی که از خانوادههای فقیرتر بودند، توانایی خرید رایانه شخصی خود را نداشتند. همچنین وایفای در خانه وجود نداشت.
خانم سورنتینو، قاضی، گفت: «کووید برای بسیاری از این بچهها واقعاً سخت بود. خانوادهها ماهها در کنار هم فشرده بودند، اغلب در شرایطی که زن و شوهر از قبل با هم دعوا میکردند. یا پنج نفر در یک آپارتمان دو اتاقه زندگی میکردند. بسیاری از بچهها در این دوره مدرسه را رها کردند.»
«افزایش زیادی در تعداد جوانان مبتلا به مشکلات بهداشت روانی وجود داشته است که خود را در اتاقهایشان حبس کردند - سندرم به اصطلاح هیکیکوموری» - یا انزوای اجتماعی شدید.
«بچهها به سمت جرم کشیده میشوند... برای پول آسان»
با سطح تحصیلات پایین، بسیاری از نوجوانان در ناپل متوجه میشوند که فرصتهای محدودی دارند.
رونق گردشگری مشاغل زیادی در بارها، رستورانها و پیتزافروشیها ایجاد کرده است، اما دستمزدها اغلب به طرز وحشتناکی پایین است.
جیووانی، ۲۱ ساله، پیشخدمت یک بار در مرکز شهر، گفت: «همه چیز پول نقد زیر میزی است، قراردادهای رسمی بسیار کمی وجود دارد.»
«اگر بالای ۱۸ سال باشید، میتوانید انتظار داشته باشید حدود ۱۳۰ یورو در هفته درآمد داشته باشید. این یک شوخی است. اگر زیر ۱۸ سال باشید، میتوانند با پرداخت ۶۰ یا ۸۰ یورو در هفته به شما قسر در بروند. جای تعجب نیست که بچهها به سمت جرم کشیده میشوند. آنها به دنبال پول آسان هستند.»