عکس: Getty Images
عکس: Getty Images

جنگ غزه دیاسپورای یهودی را متزلزل کرده است

آن‌ها اتحادهای ناخوشایندی با محافظان جدید خود در جناح راست پیدا کرده‌اند

به ورودی میدان تیراندازی «گان فور هایر» (Gun For Hire) در وودلند پارک، نیوجرسی، یک مزوزای (طومار دعا که یهودیان به درهای خود می‌آویزند) بزرگ نصب شده است. در فروشگاه هدایا، کیپوت (جمع کیپا: پوشش سر) با طرح اسلحه گلدوزی شده، یافت می‌شود. این میدان تیراندازی در روزنامه‌های محلی یهودی تبلیغ می‌کند و تیم‌های امنیتی کنیسه‌ها را آموزش می‌دهد. فیل استرن، یکی از مدیران، می‌گوید: «ما مینیانیم (جمع مینیان: حد نصاب ده نفر برای نماز جماعت یهودیان) کاملی داریم که برای تیراندازی به اینجا می‌آیند.»

تزوی والدمان، بنیان‌گذار کلوپ اسلحه یهودیان ایالت نیویورک، می‌گوید: «سال‌هاست که تقاضا برای اسلحه و آموزش در میان یهودیان رو به افزایش بوده است.» آقای والدمان، یک حسیدی (پیرو یکی از شاخه‌های یهودیت ارتدکس) افراطی و فعال حزب جمهوری‌خواه، می‌گوید که اکنون تعداد فزاینده‌ای از یهودیان لیبرال برای مشاوره در مورد مالکیت اسلحه به او مراجعه می‌کنند. او این امر را به احساس ناامنی عمومی پس از شورش‌های جورج فلوید و ترس از ملی‌گرایی سفیدپوستان نسبت می‌دهد. اما او همچنین فکر می‌کند که بسیاری احساس می‌کنند سطح تهدید از ۷ اکتبر «بسیار بالاتر» رفته است.

در آن روز، تعداد یهودیانی که به قتل رسیدند، بیش از هر روز دیگری از پایان هولوکاست بود. این واقعه، اعتماد اسرائیلی‌ها را به ارتش و سرویس‌های اطلاعاتی‌شان درهم شکست. برای دیاسپورا (جامعه یهودیان خارج از اسرائیل)، دلیل اصلی وجود اسرائیل، یعنی پناهگاهی برای ملتی که مدت‌ها تحت آزار و اذیت بوده است را زیر سؤال برد.

امواج شوک این حادثه فراتر از مرزهای اسرائیل طنین‌انداز شد. نگرانی برای اسرائیل وجود داشت، جایی که بسیاری از یهودیان خویشاوند و دوست دارند. اما همچنین ناراحتی از بی‌تفاوتی دوستان و همسایگان غیریهودی، و حتی توجیه آن‌ها نسبت به جنایتی که در خانه با آن روبرو بودند، وجود داشت. آژانس یهود، یک سازمان شبه‌دولتی اسرائیلی، گزارش می‌دهد که بین سال‌های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴، تعداد حوادث یهودستیزانه در سطح جهان ۳۴۰ درصد افزایش یافته است که عمدتاً ناشی از اعتراضات بوده است (حملات خشونت‌آمیز کاهش یافته است). اتحادیه ضد افترا (Anti-Defamation League - ADL)، یک گروه مدافع در آمریکا، می‌گوید که ۸۳ درصد از دانشجویان یهودی در آنجا از زمان شروع جنگ، یهودستیزی را در محوطه دانشگاه تجربه کرده‌اند.

رشد فاصله‌ها

جنگ ویرانگر فزاینده اسرائیل در غزه، حس بیگانگی بیشتری را به همراه آورد. حتی برخی از یهودیانی که در ابتدا از پاسخ اسرائیل حمایت می‌کردند، با کشته شدن ده‌ها هزار غزه‌ای، که بسیاری از آن‌ها غیرنظامی بودند، دچار تردید شدند. برای برخی، این هویت یهودی خودشان را به چالش کشید، اگرچه برای برخی دیگر، امکان کاوش در نسخه‌ای جدید و کمتر وابسته به اسرائیل را فراهم کرد. و بنابراین با فاجعه در اسرائیل، بیگانگی در دیاسپورا و تفرقه‌های درون و بین این دو، آنچه به نظر عصر طلایی یهودیان می‌رسید، گویی به پایان خود نزدیک می‌شد.

در آغاز قرن بیست و یکم، پس از نزدیک به دو هزار سال آزار و اذیت و تبعید تقریباً بی‌وقفه، که به کشتار صنعتی هولوکاست و کشته شدن بیش از یک سوم یهودیان جهان ختم شد، آن‌ها به دو موفقیت تقریباً غیرقابل تصور دست یافته بودند. اسرائیل و آمریکا محل زندگی نزدیک به ۹۰ درصد کل یهودیان بودند. در اولی، یهودیان یک دولت-ملت قدرتمند و مرفه داشتند. جنگ‌ها و بی‌ثباتی دهه‌های اولیه اسرائیل جای خود را به پذیرش تلویحی و سپس صریح منطقه‌ای داده بود. قدرت نظامی و اقتصاد مبتنی بر فناوری اسرائیل، بقای آن را تضمین می‌کرد. این کشور با حداقل برخی از همسایگان عرب خود صلح رسمی برقرار کرد.

در دومی، یعنی آمریکا، آن‌ها به یک اقلیت موفق و امن تبدیل شده بودند که کاملاً در تنها ابر قدرت جهان ادغام شده بودند. بزرگترین دیاسپورای یهودی تاریخ، بخش زیادی از فرهنگ آمریکا، از هالیوود تا وال استریت را تعریف می‌کرد. آن‌ها نه تنها برابری، بلکه با توجه به سهم ۲ درصدی خود از جمعیت، دیده شدن و موفقیت چشمگیری را نیز به دست آوردند و نفوذ سیاسی‌شان به آن‌ها اجازه داد تا حمایت‌ها را برای یهودیان در جاهای دیگر، به‌ویژه در اسرائیل و اتحاد جماهیر شوروی سابق، جلب کنند.

پس از فروپاشی امپراتوری شوروی و مهاجرت حدود ۲ میلیون یهودی از آنجا، اکثر آن‌ها خود را در دموکراسی‌های لیبرال یافتند و از تعصب و تبعیضی که قرن‌ها تجربه کرده بودند، محافظت شدند. یهودستیزی ناپدید نشده بود، اما در انظار عمومی غیرقابل قبول و در برخی کشورها غیرقانونی شده بود.

رشد جمعیت یهودیان حریدی
رشد جمعیت حریدی، چشم‌انداز جمعیتی یهودیان را تغییر می‌دهد

با این حال، هنوز ابرهایی در افق وجود داشت. سرجیو دلاپرگولا، کارشناس جمعیت‌شناسی یهودی در دانشگاه عبری اورشلیم، تخمین می‌زند که در آستانه جنگ جهانی دوم ۱۶.۵ میلیون یهودی در جهان وجود داشته است. ۸۰ سال بعد، با ۱۵.۷ میلیون نفر، این تعداد هنوز کمتر است. در همین دوره، جمعیت جهان تقریباً چهار برابر شده است.

همسان‌سازی فرهنگی در غرب شروع به کمرنگ کردن هویت یهودی در خارج از اسرائیل کرد و همراه با آن، ازدواج‌های بین‌دینی و نرخ پایین زاد و ولد، به‌ویژه در میان یهودیان لیبرال دیاسپورا، افزایش یافت. در نتیجه، سهم دو گروه در جمعیت یهودی افزایش یافته است: اسرائیلی‌ها، که اکنون نزدیک به نیمی از کل یهودیان را تشکیل می‌دهند؛ و حریدی‌های افراطی (یهودیان ارتدکس افراطی)، که اعضای آن عمدتاً در محیط‌های منزوی زندگی می‌کنند، تحصیل می‌کنند و فرزندان خود را بزرگ می‌کنند و اکنون حدود ۱۵ درصد از کل یهودیان را تشکیل می‌دهند.

این تغییرات جمعیتی به این معنی است که در بسیاری از نقاط، زندگی سازمان‌یافته یهودی به طور فزاینده‌ای تحت سلطه اقلیت ارتدکسِ در حال رشدِ سریعی قرار دارد که بسیاری از ارزش‌های لیبرالی را که اکثر یهودیان آن‌ها را بستر امنیت خود می‌دانند، رد می‌کنند. دینداری بیشتر همچنین به حمایت بیشتر از اسرائیل منجر شده است، که خود اسرائیل نیز ملی‌گراتر و کمتر لیبرال شده است.

از نظر سیاسی، بسیاری از یهودیان دیاسپورا به طور فزاینده‌ای احساس بی‌خانمانی کرده‌اند. چپ‌گرایان، که درگیر سیاست‌های هویتی بودند، اغلب آن‌ها را در اکثریت «سفیدپوست» قرار می‌دادند و از آن‌ها انتظار داشتند که هرگونه وابستگی به اسرائیل را به عنوان اثبات قابلیت اعتماد ایدئولوژیک خود محکوم کنند. در جناح راست، احزاب پوپولیست-ناسیونالیست، که از جنبش‌هایی تکامل یافته بودند که زمانی آشکارا با یهودیان خصومت داشتند، در حال صعود بودند. و بنابراین بی‌تفاوتی بخش‌هایی از چپ نسبت به رنج یهودیان، افزایش حملات یهودستیزانه و ناامیدی بسیاری از یهودیان نسبت به جنگ اسرائیل در غزه، همگی دست به دست هم دادند تا این احساس را ایجاد کنند که آن عصر طلایی کوتاه به پایان رسیده است.

نه کاملاً به این روشنی

اما نزدیک به یک سال و نیم پس از شروع جنگ در غزه، واقعیتی ظریف‌تر پدیدار شده است. موج حملات ضد اسرائیلی با پاسخ شدید دولت‌ها و نیروهای پلیس مواجه شده است که حفاظت از جوامع یهودی در دیاسپورا را افزایش داده است. و در حالی که بسیاری از یهودیان از تاکتیک‌های نظامی اسرائیل، به ویژه در غزه، وحشت‌زده هستند، آن‌ها رویدادهای همبستگی بی‌شماری را برای اسرائیل برگزار کرده‌اند. گروه‌های یهودی همچنین می‌گویند که شاهد افزایش حضور در جلسات اجتماعی بوده‌اند، زیرا اعضای آن‌ها به دنبال بازپس‌گیری هویت خود در مواجهه با حملات یهودستیزانه بوده‌اند.

همچنین علاقه مجددی به زندگی یهودی وجود دارد. آقای لورانس هاوگنوئر، یک کارمند دولت و رئیس یک سازمان مترقی یهودی در پاریس، می‌گوید: «از ۷ اکتبر، مردم به جامعه باز می‌گردند و نیاز به بخشی از آن بودن را احساس می‌کنند. مراسم‌ها پر هستند، از جمله مکان‌هایی در خارج از پاریس که قبلاً به ندرت کسی در آنجا حاضر می‌شد.» برخی از جوامع مترقی یهودی که قبلاً از اسرائیل انتقاد می‌کردند، اکنون برای سربازان اسرائیلی «و همه قربانیان غیرنظامی» دعا می‌کنند (اگرچه برخی دیگر برای زندانیان فلسطینی و کشته‌شدگان غزه نیز دعا می‌کنند).

دونالد ترامپ حمایت از اسرائیل و جوامع یهودی-آمریکایی را افزایش داده است. رئیس‌جمهور محدودیت‌های اندکی را که دولت قبلی بر فروش تسلیحات به اسرائیل اعمال کرده بود، حذف کرد. او روشن کرد که هیچ انتقاد بین‌المللی از اسرائیل را تحمل نخواهد کرد و دادگاه کیفری بین‌المللی در لاهه را به دلیل صدور حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، تحریم کرد. آقای ترامپ یک فرمان اجرایی را «برای بسیج تمام منابع فدرال برای مبارزه با انفجار یهودستیزی در دانشگاه‌ها و خیابان‌های ما» امضا کرد. دولت ۴۰۰ میلیون دلار بودجه فدرال برای دانشگاه کلمبیا، که شاهد برخی از شدیدترین اعتراضات ضد اسرائیلی بود، قطع کرد. دانشجویانی که متهم به رهبری اعتراضات بودند، دستگیر و تهدید به اخراج شده‌اند.

اعتراضات علیه اسرائیل در آمریکا و سایر کشورهای غربی ادامه دارد، همانطور که محکومیت بین‌المللی رفتار اسرائیل نیز ادامه دارد. اما اقدامات آقای ترامپ و دولت او تا حد زیادی فضای محاصره‌ای را که بسیاری از یهودیان احساس می‌کردند، کاهش داده است.

برخی از یهودیان آمریکا قبلاً وفاداری سیاسی خود را تغییر داده بودند. برای دهه‌ها، اکثریت قریب به اتفاق در انتخابات ریاست جمهوری به دموکرات‌ها رأی می‌دادند. سال گذشته نیز از این قاعده مستثنی نبود. اما برخی نظرسنجی‌های پس از انتخابات نشان داد که آقای ترامپ رأی یهودیان بیشتری، نزدیک به یک سوم، را نسبت به هر جمهوری‌خواه دیگری از سال ۱۹۸۸ به دست آورده است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که رأی‌دهندگان آقای ترامپ نسبت به کسانی که از کامالا هریس، نامزد دموکرات، حمایت کردند، مذهبی‌تر و طرفدارتر اسرائیل بودند.

یوسی گستتنر، مشاور سیاسی حسیدی، می‌گوید: «شکی نیست که حریدی‌ها با ترامپ احساس راحتی می‌کنند.» «ما یک جامعه محافظه‌کار هستیم که نمی‌خواهیم لیبرال‌ها در مدارس و سایر امور مذهبی ما دخالت کنند. و ما خویشاوندان زیادی در اسرائیل داریم. اما همچنین در سطح شخصی، احساس می‌کردیم ترامپ بسیار پذیرا‌تر نسبت به ما بود.» ممکن است تنها دو سوم یهودیان آمریکایی به خانم هریس رأی داده باشند. در میان آن‌ها، احساسات متفاوتی وجود دارد. آیا رئیس‌جمهوری که حامیانش شامل سفیدپوستان برتری‌طلب یهودستیز هستند، محافظی خوشایند است؟

دوراهی‌های مشابهی در کشورهای دیگر وجود دارد، جایی که احزابی که زمانی آشکارا یهودستیز بودند، اکنون خود را به عنوان متحد اسرائیل و یهودیان معرفی می‌کنند. در فرانسه، یهودیان بسیار کمتر از گذشته در جناح چپ احساس خوشایندی می‌کنند. آن‌ها ژان-لوک ملانشون را که آرزوی ریاست جمهوری دارد، به عنوان کسی می‌بینند که از نارضایتی مسلمانان فرانسه علیه یهودیان آن کشور سوء استفاده می‌کند. در همین حال، در جناح راست افراطی، مارین لو پن، یکی دیگر از مدعیان بالقوه ریاست جمهوری فرانسه، نمایش بزرگی از پاکسازی اعضای مسن‌تر یهودستیز، از جمله پدرش (قبل از مرگش در سال جاری) از حزب خود به راه انداخته است. اما بسیاری از یهودیان فرانسوی هنوز به او بی‌اعتماد هستند.

هرگز نباید آسوده‌خاطر بود

این‌ها اتحادهای پرخطری هستند. آقای ترامپ دمدمی مزاج است. رؤسای جمهور تغییر می‌کنند. برای یهودیان جناح راست، به ویژه آن‌هایی که مذهبی‌تر و کمتر متعهد به ارزش‌های لیبرال هستند، این تغییرات جذاب به نظر می‌رسد. به هر حال، آن‌ها استدلال می‌کنند، همه ما در یک اردوگاه علیه بنیادگرایی اسلامی و چپ ضد صهیونیستی هستیم.

اما همانطور که الگوهای رأی‌گیری در آمریکا هنوز نشان می‌دهد، اکثر یهودیان هنوز متقاعد به این اتحادهای جدید نشده‌اند. بسیاری دیگر در جاهای دیگر نیز همینطور. تصمیم یک وزیر اسرائیلی برای دعوت از اعضای راست افراطی اروپا، از جمله متحد نزدیک خانم لو پن، جردن باردلا، به کنفرانسی در مورد مبارزه با یهودستیزی، باعث شد مهمانان دیگر، از جمله خاخام ارشد بریتانیا، آن را تحریم کنند. آریل موزیکانت، رئیس کنگره یهودیان اروپا، گفت که دعوت آن‌ها «خنجر زدن از پشت به یهودیان» بود.

انتقاد آشکار از سیاست‌های اسرائیل در میان بسیاری از یهودیان دیاسپورا به طور فزاینده‌ای رایج است. این امر به ویژه برای نسل جوان صادق است. بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقاتی پیو، ۳۳ درصد از یهودیان آمریکایی فکر می‌کردند که پاسخ اسرائیل به حمله حماس «غیرقابل قبول» بوده است، اما در میان جوانان ۱۸ تا ۳۴ ساله این رقم ۴۲ درصد بود. در تظاهرات طرفدار فلسطین در آمریکا و بریتانیا، گروه‌هایی از دانشجویان جوان یهودی اعلام کردند که کشتار در غزه به نام آن‌ها نیست.

با این حال، تعداد جوانان یهودی دیاسپورا که داوطلب پیوستن و جنگیدن در ارتش دفاعی اسرائیل (IDF) شده‌اند، افزایش یافته است. تعداد نیروهای جدید به این معنی بود که دوره عبری ارتش دفاعی اسرائیل مجبور شد سال گذشته گروهان چهارم سربازان را باز کند. بیشتر آن‌ها همچنین قصد مهاجرت به اسرائیل را دارند، اما تعداد داوطلبان یهودی که صرفاً برای خدمت وارد شدند، بدون اینکه رسماً شهروند اسرائیل شوند، از ۲۶۸ نفر در سال ۲۰۲۳ به ۳۶۲ نفر در سال گذشته افزایش یافت. یک سرباز تازه‌کار متولد سیاتل که در مرخصی کوتاهی از آموزش است، می‌گوید: «در کالج، در محاصره افرادی که از اسرائیل متنفر بودند، مانند ماهی بیرون از آب احساس می‌کردم.» «فکر نمی‌کنم در آینده در اسرائیل زندگی کنم. انتقادات زیادی به اسرائیل دارم. اما نمی‌خواستم رابطه راحت یک یهودی دیاسپورا را داشته باشم که از حاشیه نظر می‌دهد. می‌خواستم در این بازی سهمی داشته باشم.»

حتی برای یهودیانی که مفهوم یک دولت قومی-ملی یهودی را رد می‌کنند، هویت یهودی آن‌ها عمدتاً سلبی است. دانیل می، ناشر مجله «جریان‌های یهودی» (Jewish Currents) مستقر در نیویورک که بستری برای یهودیان چپ‌گرا است که به دنبال فاصله گرفتن از اسرائیل هستند، می‌گوید: «یافتن جایگزینی برای فعالیت یهودی که حول محور اسرائیل نباشد، دشوار است.»

یهودیان در اسرائیل و دیاسپورا با یک معضل مشترک روبرو هستند. بازگرداندن بازدارندگی اسرائیل و تضمین امنیت برای دیاسپورا مستلزم بده‌بستان‌های ناخوشایندی بین اصول دموکراتیک و اولویت‌های امنیتی است، به‌ویژه زمانی که به نظر می‌رسد سیاستمدارانی که این تصمیمات را می‌گیرند، مانند آقای نتانیاهو، در حال تضعیف نهادهای دموکراتیکی هستند که اسرائیلی‌ها و یهودیان به آن‌ها تکیه کرده‌اند. اگر یهودیان در همه جا نتوانند ارزش‌های لیبرال مشترک را بیان کنند و اگر اسرائیل دموکراسی شکننده خود را بیشتر تضعیف کند، این واقعاً پایان عصر طلایی خواهد بود. علی‌رغم تداوم یهودستیزی و تهدیدات علیه اسرائیل، چالش‌های واقعی برای آینده یهودیان از سوی تندروهای داخلی ناشی می‌شود. با این حال، شاید بهترین تحول برای یهودیان این باشد که برای یک بار در تاریخ طولانی خود، سرنوشت‌شان عمدتاً در دستان خودشان است.