در هفتههای اخیر، جاناتان پاول، مشاور امنیت ملی بریتانیا، به عنوان یکی از شرکتکنندگان حیاتی در مذاکرات مربوط به آتشبس احتمالی میان روسیه و اوکراین مطرح شده است. او یکی از چندین مشاور ارشد دولت بلر در سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ است که در دولت کنونی حزب کارگر به رهبری سِر کیر استارمر، پستهای دولتی را بر عهده گرفتهاند. آقای پاول در تمام ده سال نخستوزیری سِر تونی بلر، رئیس دفتر او بود.
یکی از تجربیات کلیدی او در آن زمان، صلحسازی در ایرلند شمالی بود. او مذاکرهکننده اصلی دفتر نخستوزیری در طول مذاکرات پرتنش منتهی به توافق جمعه خوب در آوریل ۱۹۹۸ بود. یکی از درسهایی که آقای پاول از این تجربه گرفت، اهمیت وارد کردن همه طرفها، حتی آنهایی که تروریست تلقی میشدند، به مذاکرات بود. در ایرلند شمالی، این به معنای گفتگو با ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA)، بهویژه معاون رهبر آن، مارتین مکگینس، و همچنین با رهبر حزب اتحادگرای اولستر، دیوید تریمبل بود. درس دوم، ارزش فوقالعاده تماسهای مستقیم فرد به فرد از طریق دیپلماسی رفت و برگشتی بود.
آقای پاول این درسها را به «اینتر میدیت» (Inter Mediate)، یک گروه خیریه در زمینه حل منازعات که در سال ۲۰۱۱ تأسیس کرد، منتقل نمود. در سال ۲۰۱۴، دیوید کامرون از او خواست تا برای برقراری صلح در لیبی پس از قذافی تلاش کند، اما این امر حتی از توان او نیز خارج بود. مأموریت موفقیتآمیزتر او در سال گذشته، مذاکره بر سر توافقی برای واگذاری حاکمیت جزایر چاگوس در اقیانوس هند به موریس در ازای اجاره ۹۹ ساله پایگاه آمریکایی در دیگو گارسیا، بزرگترین جزیره مجمعالجزایر چاگوس، بود. به نظر میرسد این توافق، علیرغم جنجالهای فراوان، از جمله انتقادات برخی در دولت ترامپ، احتمالاً تصویب خواهد شد.
کسانی که با او سروکار داشتهاند میگویند آقای پاول میتواند رک و حتی خشن باشد و گاهی مانند مسلسل حرف میزند. اما او همچنین آرامش خود را حفظ میکند، اغلب متقاعدکننده است و آماده است تا در مذاکرات طولانی بنشیند. او از تجربه ایرلند شمالی آموخت که اقدامات اعتمادساز برای ادامه مذاکرات و ترغیب کسانی که ممکن است در غیر این صورت ترجیح دهند به جنگ ادامه دهند، به درک این موضوع که ممکن است دلیل بهتری برای برخی امتیازات متقابل به منظور حل منازعات وجود داشته باشد، چقدر ارزشمند است.
آقای پاول به عنوان مشاور امنیت ملی، همین عادات و درسها را در مذاکرات بر سر آتشبس در اوکراین به کار گرفته است. او بارها به واشنگتن دیسی رفتوآمد کرده و با مایکل والتز، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، در تماس نزدیک بوده است. او به همین ترتیب برای گفتگو با آندری یرماک، رئیس دفتر رئیسجمهور ولودیمیر زلنسکی، به کییف رفتوآمد کرده است. اگر سرانجام توافق آتشبس علیرغم مخالفتهای اولیه ولادیمیر پوتین حاصل شود، به همان اندازه که اثر انگشت هر کس دیگری روی آن باشد، اثر انگشت آقای پاول نیز خواهد بود.
آقای پاول علاوه بر مشاور امنیت ملی، مشاور سیاست خارجی در دفتر نخستوزیری نیز هست. او از دیرباز به مورگان مکسوینی، رئیس دفتر سِر کیر، و همچنین به انتخاب او به عنوان سفیر در واشنگتن، پیتر مندلسون، نزدیک بوده است. با این حال، ترکیب این دو نقش او را به چالش خواهد کشید و احتمالاً به زودی مشاور جدیدی برای دفتر نخستوزیری انتخاب خواهد شد. آقای پاول علیرغم ارتباطاتش با بسیاری در حزب کارگر، آشکارا سیاسی نیست. او خود را «از بدنه حاکمیت اما ضد حاکمیت» توصیف کرده است. او مراقب است که رابطه خوبی با دیوید لمی، وزیر امور خارجه، حفظ کند، اما حفظ این رابطه نیز ممکن است دشوار باشد زیرا سِر کیر، مانند بسیاری از نخستوزیران پیشین، به طور کاملتر و شخصیتر درگیر سیاست خارجی میشود.
پیشینه آقای پاول کلید نفوذ و عملکرد اوست. پس از یک دوره کوتاه روزنامهنگاری، او در سال ۱۹۷۹ به وزارت خارجه بریتانیا پیوست. او در مذاکرات مربوط به واگذاری هنگکنگ کمک کرد و بعداً به واشنگتن اعزام شد، جایی که وظیفه خود دانست تا پیش از انتخابات ریاستجمهوری ۱۹۹۲ با بیل کلینتون آشنا شود. او با بسیاری از افراد در بدنههای سیاست خارجی در بریتانیا و آمریکا، سابقهای طولانی و آشنایی راحتی دارد.
او همچنین پیشینه خانوادگی جالبی دارد. پدرش، یک معاون هوایی مارشال، زمانی خود هدف ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) بود. برادر بزرگترش، چارلز پاول (نامی که او برخلاف جاناتان، «پُل» تلفظ میکند)، مشاور ارشد سیاست خارجی دفتر نخستوزیری در دوران مارگارت تاچر بود و او و همسرش به تاچر بسیار نزدیک شدند. آقای پاول جوانتر ممکن است تا حدی به لطف ارتباطاتش با روزنامهنگاران، پوشش رسانهای بهتری نسبت به برخی دیگر داشته باشد. او با سارا هلم، خبرنگار قدیمی روزنامه ایندیپندنت و نویسندهای موفق، ازدواج کرده است. برادر سارا، توبی، دبیر سیاسی روزنامه آبزرور است. و همسر سابق خود توبی، اِما تاکر، اکنون سردبیر ارشد وال استریت ژورنال است.
آقای پاول سخت تلاش میکند تا از کانون توجه دور بماند. اما تماسهای رسانهای او ممکن است به او کمک کند تا از برخی جنجالهای اخیر بر سر تصمیم دفتر نخستوزیری مبنی بر عدم اجازه حضور علنی او در کمیتههای پارلمانی عبور کند. سالهای پیش رو مطمئناً او را حتی بیشتر به چالش خواهند کشید؛ اما، دستکم در حال حاضر، بیشتر تبلیغات پیرامون او عمدتاً مطلوب است.