حتی سرسختترین منتقدان دونالد ترامپ نیز اذعان دارند که او بازاریابی چیرهدست است. این موضوع در مورد سیل تعرفههایی که او قرار است در تاریخ ۲ آوریل رونمایی کند نیز صدق میکند. رئیسجمهور وعده داده است که این روز، «روز رهاییبخشی» برای آمریکا خواهد بود؛ نقطه عطفی که در آن کشور شروع به بازپسگیری احترام و پولی میکند که به عقیده او، طی دههها از دست داده است.
در عمل، هیچ چیز رهاییبخشی در کار نخواهد بود. طی دو ماه پس از بازگشت به کاخ سفید، آقای ترامپ سطح کلی تعرفههای آمریکا را به بالاترین حد خود از زمان جنگ جهانی دوم رسانده است و کشور را در مسیر رشد اقتصادی کندتر، تورم بالاتر، نابرابری بیشتر و، کاملاً محتمل، مشکلات مالی قرار داده است.
اوضاع تا چه حد بد خواهد شد؟ همه، از جمله نزدیکترین مشاوران آقای ترامپ، منتظر جزئیات نهایی هستند. رئیسجمهور بین اشاره به نرمش و اصرار بر اینکه دولت او باید خط مشی سختی را در پیش بگیرد، در نوسان بوده است. با این حال، همزمان با این کار، طرح کلی رویکرد او مشخص شده است. او در کارزار انتخاباتی خود مرتباً وعده میداد که تعرفه جهانی ۱۰ یا ۲۰ درصدی را بر تمام واردات اعمال کند. اندکی پس از روی کار آمدن، این ایده با تعهد به تعرفههای «منصفانه و متقابل» جایگزین شد، به طوری که عوارض برای مطابقت با موانعی که سایر کشورها ظاهراً در برابر کالاهای آمریکایی ایجاد میکنند، تعیین شود.
نتیجه احتمالاً مجموعهای درهم از سطوح مختلف تعرفه، شاید ردیفهای مختلف، خواهد بود که بر کشورهای جداگانه اعمال میشود. اسکات بسنت، وزیر خزانهداری، گفته است که کاخ سفید عمدتاً به دنبال «۱۵ کشور کثیف» یا تقریباً ۱۵ درصد از کشورهایی خواهد رفت که از نظر او، تعرفههای قابل توجهی علیه آمریکا دارند. اهداف احتمالی از سوی دفتر نماینده تجاری آمریکا مطرح شد، زمانی که لیستی از ۲۱ اقتصاد را که مازاد تجاری کالایی بزرگی با آمریکا دارند، از جمله بریتانیا، اتحادیه اروپا و ژاپن، منتشر کرد.
مقامات آمریکایی پیشنهاد کردهاند که تعرفههای متقابل را بر اساس چندین معیار، از جمله نرخ تعرفه سایر کشورها، سیاستهای مالیاتی و مدیریت ارزی، بنا خواهند نهاد. اما هیچکدام واضح نیستند. اگر قرار بود تعرفهها را تطبیق دهند، این کار مستلزم آن بود که مأموران گمرک آمریکا حدود ۲.۶ میلیون نرخ جداگانه را بسته به محصول و کشور اجرا کنند. هنگامی که سایر معیارها وارد معادله شوند، دامنه اختیار حتی بیشتر میشود. همه اینها به حجم عظیمی از عدم قطعیت میافزاید. شرکت مشاورهای پیدبلیوسی (PwC) به این نتیجه رسید که اگر کاخ سفید بخواهد تعرفهها و مالیاتهای فرامرزی کشورها را به شدت تطبیق دهد، هند ممکن است به زودی با عوارض ۲۸ درصدی آمریکا روبرو شود، در حالی که آلمان با عوارض ۲۰ درصدی مواجه خواهد شد.
در هر صورت، چند چیز اکنون کاملاً واضح به نظر میرسد. واضحترین نکته این است که آقای ترامپ مأموریتی دارد و مصمم است تعرفهها را برای بازسازی مدل اقتصادی آمریکا افزایش دهد؛ یا به بیان دقیقتر، آن را یک قرن به عقب برگرداند. با چندین دور تعرفه که قبلاً علیه چین، کانادا و مکزیک - سه شریک تجاری بزرگ آمریکا - اعمال شده است، به علاوه تعرفه ۲۵ درصدی بر خودروها که هفته گذشته اعلام شد و قرار است از ۳ آوریل آغاز شود، او نرخ موثر تعرفه آمریکا را از ۲ درصد در سال گذشته به حدود ۸ درصد افزایش داده است. این بالاترین میزان از دهه ۱۹۴۰ است. هر کاری که او در روز رهاییبخشی انجام دهد، این نرخ را بالاتر خواهد برد.
به نظر میرسد آقای ترامپ توجه چندانی به هیچگونه واکنش منفی ندارد. به عنوان مثال، بازار سهام کمرمق او را مانند دوره اول ریاست جمهوریاش نگران نمیکند. او معتقد است که برای بازسازی تولید آمریکا، آنچه را که باید انجام میدهد. و روز رهاییبخشی تقریباً به طور قطع پایان کار نیست. آقای ترامپ از تعرفههای بخشی بیشتری صحبت کرده است که همه چیز را از نیمهرساناها گرفته تا داروها پوشش میدهد. اگر کشورهای دیگر تلافی کنند، همانطور که خواهند کرد، آقای ترامپ قول داده است که پاسخ خواهد داد. برخی معتقدند که او در نهایت میخواهد کشورها را پای میز مذاکره بیاورد تا روابط اقتصادی را بازتنظیم کند. کریس دزموند از پیدبلیوسی (PwC) پیشبینی میکند که: «هدف واقعی، مانند مکزیک و کانادا، مذاکره بر سر توافقنامههای تجاری است.»
جزئیات استراتژی بزرگ آقای ترامپ هرچه باشد، رشد اقتصادی آمریکا کند خواهد شد. اگرچه کشورهایی که به تجارت با آمریکا متکی هستند - به ویژه کانادا و مکزیک - بیشتر آسیب خواهند دید، اما آمریکا نیز از اختلال در تجارت مصون نیست. گلدمن ساکس در ابتدا فکر میکرد که ضربه ناشی از تعرفههای آقای ترامپ به نرخ رشد سالانه آمریکا به اوج ۰.۳ درصد برسد. با این حال، با افزایش تهاجم رئیسجمهور، تحلیلگران این بانک اکنون فکر میکنند که این رقم به اوج ۰.۸ درصد خواهد رسید و اگر او به تشدید تنش ادامه دهد، میتواند به ۱.۳ درصد نیز برسد.
تورم نیز، به ویژه در کوتاهمدت، افزایش خواهد یافت. دویچه بانک تخمین میزند که اگر آقای ترامپ حداکثر عوارض را اعمال کند، میتواند ۱.۲ واحد درصد به نرخ تورم اضافه کند و آن را از نظر سالانه به بالای ۳ درصد برساند. نظرسنجیها نشان میدهد که مصرفکنندگان فکر میکنند تورم ممکن است در سال آینده به ۵ درصد برسد. این تقریباً به طور قطع اغراقآمیز است: تعرفهها یک شوک یکباره هستند که سطح قیمتها را بالا میبرند اما باعث افزایش مداوم قیمتها نمیشوند. با این وجود، با توجه به اینکه فدرال رزرو هنوز در تلاش است تا تورم را به سطح عادی قبل از همهگیری بازگرداند، هزینههای واردات بالاتر، مسائل را پیچیده کرده و سیاستگذاران را نسبت به کاهش نرخ بهره با وجود کند شدن رشد، محتاط میکند.
و سپس پیامدهای توزیعی وجود دارد. سهم بیشتری از دستمزد کارگران کمدرآمد صرف مصرف میشود و بخش بیشتری از هزینههای آنها مربوط به کالاهای اساسی مانند لباس و غذا است که در برابر تعرفهها آسیبپذیر هستند. آزمایشگاه بودجه ییل (Yale Budget Lab)، یک گروه تحقیقاتی، تخمین میزند که خانوارهای نزدیک به پایین نردبان درآمد به دلیل موج اول تعرفهها بر چین، مکزیک و کانادا، شاهد کاهش حدود ۲.۵ درصدی درآمد قابل تصرف خود خواهند بود، در مقایسه با کاهش ۰.۹ درصدی برای مرفهترین خانوارها. با افزایش تعرفهها توسط آقای ترامپ، این ضربه شدیدتر میشود.
آقای ترامپ از تعرفهها به عنوان منبع درآمد غنی برای دولت صحبت میکند. با این حال، یک تناقض در اینجا وجود دارد: اگر تعرفهها واقعاً شرکتها را تشویق کنند که کارخانهها را به آمریکا منتقل کنند، این امر درآمد حاصل از عوارض را کاهش میدهد. با این حال، درست است که تعرفهها نوعی مالیات هستند و پول جمعآوری میکنند. دفتر بودجه کنگره (Congressional Budget Office)، یک نهاد بیطرف ارزیابی کننده، پیشنهاد اولیه آقای ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی مبنی بر تعرفه ۶۰ درصدی بر چین و ۱۰ درصدی بر بقیه جهان را بررسی کرد. این نهاد به این نتیجه رسید که این نرخها کسری بودجه آمریکا را طی دهه آینده حدود ۲.۷ تریلیون دلار کاهش میدهد که رقم قابل توجهی خواهد بود.
با این حال، این پایان ماجرا نیست. تعرفهها باعث ایجاد اختلالات اقتصادی بزرگی میشوند. منافع آنها نصیب تولیدکنندگان ناکارآمد میشود که از قیمتهای بالاتر به ضرر مصرفکنندگان سود میبرند. نگرانی سیاسی نیز وجود دارد. آقای ترامپ که قاطعانه معتقد است تعرفهها منبع درآمد هستند، میخواهد از آنها برای کمک به پوشش هزینه کاهش مالیاتهای تهاجمی در اواخر امسال استفاده کند. این کاهشها در زمانی رخ میدهد که کسری بودجه آمریکا در حال حاضر به طرز نگرانکنندهای بالا و در حال افزایش است. اگر آمریکا از نظر مالی به درآمد تعرفهها وابسته شود، حذف آنها با وجود هزینههای اقتصادیشان، دشوارتر خواهد شد. روز رهاییبخشی ممکن است در کتابهای تاریخ ثبت شود - نه به عنوان جشنی که آقای ترامپ در نظر دارد، بلکه به عنوان سوء مدیریت اقتصادی در بالاترین سطح.