علاقه دونالد ترامپ به دنبال کردن دوره سوم غیرقانونی ریاستجمهوری، مانند بسیاری از خطرناکترین یا غیرقانونیترین ایدههایش، به عنوان یک شوخی آغاز شد. ترامپ در سخنرانیهای انتخاباتی خود به این موضوع اشاره میکرد که مستحق یک دوره اضافی است زیرا دوره اولش (به دلیل تحقیقات رابرت مولر) یا دوره دومش (به دلیل تقلب انتخاباتی خیالی در سال ۲۰۲۰) از او دزدیده شده است، بدون اینکه قصد خود را کاملاً روشن کند. اما در مصاحبهای با انبیسی نیوز در آخر هفته، و سپس در اظهاراتی در هواپیمای ریاستجمهوری (Air Force One)، ترامپ گفت که حداقل در مورد بررسی این ایده کاملاً جدی است.
او به انبیسی گفت: «بسیاری از مردم میخواهند من این کار را انجام دهم.» و افزود: «شوخی نمیکنم.» هنگامی که از او پرسیده شد آیا روشی که در نظر دارد این است که جی. دی. ونس در راس لیست نامزد شود و سپس قدرت را به ترامپ منتقل کند، گفت: «این یکی از راههاست.» بعداً، در هواپیمای ریاستجمهوری، خبرنگاران از او پرسیدند که آیا قصد دارد پس از پایان دوره فعلی خود در سمتش باقی بماند. او پاسخ داد: «به آن فکر نمیکنم، اما به شما میگویم، افراد بیشتری از من خواستهاند که دوره سوم داشته باشم، که به نوعی دوره چهارم است زیرا انتخابات دیگر، انتخابات ۲۰۲۰، کاملاً تقلبآمیز بود، بنابراین در واقع نوعی دوره چهارم است.» وقتی خبرنگاری به ممنوعیت قانون اساسی اشاره کرد، ترامپ آن را نادیده گرفت. او گفت: «حتی نمیخواهم در مورد آن صحبت کنم. فقط به شما میگویم که افراد بیشتری گفتهاند، 'لطفاً دوباره نامزد شوید.' راه درازی در پیش داریم تا حتی به آن فکر کنیم، اما افراد زیادی از من خواستهاند.» از نظر ترامپ، زمانبندی مانعی برای اعلام نامزدی برای دوره سوم است - خیلی زود است - اما قانون اساسی مانع نیست.
یک سوال این است که آیا ترامپ واقعاً این را جدی میگوید؟ شاید نه. ترامپ عادت دیرینهای دارد که به سوالات خبرنگاران در مورد اقدامات آینده به بازترین شکل ممکن پاسخ دهد و از تعهد به هر مسیر اقدام خاصی امتناع ورزد، که به این معنی است که او اغلب از رد کردن حتی شنیعترین چیزها نیز خودداری میکند. این میتواند به مخالفان سیاسی او مهمات بدهد، مانند زمانی که گفت که کاهشهای مربوط به مدیکر و تأمین اجتماعی را «بررسی خواهد کرد». اما این همچنین راهی برای «پر کردن فضا با مزخرفات» است، همانطور که استیو بنن بیان کرد، با پیشنهاد جریانی بیپایان از ایدههای دیوانهوار و کاهش اثر شوک هر یک از آنها.
و ترامپ دیکتاتورها را تحسین میکند و از قدرتی که با خدمت به عنوان رئیسجمهور به دست میآید لذت میبرد. او که به این نتیجه رسیده است که دوره اولش به دلیل اینکه دشمنانش در «دولت پنهان» و رسانههای مستقل او را متوقف کردند شکست خورد، اکنون در حال اجرای مجموعهای پیچیده از طرحها برای به حاشیه راندن، کنترل و ارعاب آنهاست. پذیرش اینکه او در سال ۲۰۲۹ از سمت خود کنار خواهد رفت، فضای تهدیدی را که او پرورش داده است کاهش میدهد. چرا قدرت یک دوره دیگر، یا حداقل تهدید آن را از دست بدهد؟
سوال دیگر این است که آیا باید این تهدید را جدی بگیریم. قانون اساسی صراحت دارد که او نمیتواند برای دوره سوم به عنوان رئیسجمهور نامزد شود و اکثر پژوهشگران موافقند که نامزدی به عنوان معاون رئیسجمهور و سپس کنارهگیری رئیسجمهور منتخب، یک راه گریز معتبر نیست.
اما همانطور که ترامپ بارها نشان داده است، مسائل مربوط به قانون و قانون اساسی در نهایت به کشمکشهای قدرت خلاصه میشوند. اگر بشنوید کسی میگوید ترامپ مجاز به انجام کاری نیست، اولین سوالی که باید بپرسید این است که *مکانیسم اجرا چیست؟* دادگاهها احتمالاً علیه اجازه دادن به او برای نامزدی به عنوان رئیسجمهور یا معاون رئیسجمهور حکم خواهند داد. اما بعید است چنین پروندههایی تا پس از اینکه کنوانسیون جمهوریخواه انتخاب حزب را قطعی کند، تصمیمگیری شوند و دادگاهها را مجبور به انتخاب بین لغو مؤثر انتخابات ریاستجمهوری و اجرای متمم بیست و دوم کنند.
آیا پنج قاضی در دیوان عالی کشور جرات این کار را خواهند داشت؟ آیا ایالتها از چنین حکمی در فضای بسیار ملتهبی که جمهوریخواهان قوه قضائیه را به باطل کردن دموکراسی متهم میکنند، پیروی خواهند کرد؟ هر فرض ظاهراً محکمی در مورد تخطیناپذیری محدودیت دو دوره، با بررسی دقیق، متخلخل میشود.
در طول هشت سال گذشته، در مورد پس از مورد، حمایتهایی که به نظر میرسید قوانین سختگیرانهای باشند، به هنجارهای نرمتری تبدیل شدهاند. ترامپ مجموعهای از هنجارها را با بازنگری واقعیت، ابتدا به عنوان شوخی و در نهایت به طور جدی، از بین برده است.
الگویی در نحوه اشغال فضای بینابینی توسط ایدههای متخلف در گفتمان MAGA (عظمت را دوباره به آمریکا برگردانیم) بین شوخی و پلتفرم سیاسی وجود دارد. ترامپ اغلب نامزدی برای دوره سوم را به عنوان شوخی مطرح کرده است و حامیانش این شوخی را به عنوان راهی برای نشان دادن وفاداری خود تکرار کردهاند. کنفرانس اقدام سیاسی محافظهکار (CPAC) در ماه فوریه شامل تابلوی ترامپ ۲۰۲۸ بود که رئیسجمهور را با شمایل امپراتوری روم نشان میداد و تلاشی برای اصلاح قانون اساسی را ترویج میکرد. در همان ماه، *نیویورک تایمز* گزارش داد که «مشاوران ترامپ کسانی را که اظهارات او در مورد دوره سوم را جدی میگیرند مسخره میکنند و میگویند او از زمانی که کمپین خود را برای بازگشت به کاخ سفید راهاندازی کرد، منتقدان خود را با ایده ریاستجمهوری دائمی دست انداخته است.»
ایده نقض حاکمیت کانادا نیز به همین ترتیب در میان جناح راست به عنوان راهی شوخیآمیز برای تصور اینکه ترامپ فانتزیهای امپریالیستی را اجرا میکند، منتشر شد. به نظر میرسید خود ترامپ نیز در این شوخی شریک بود و بارها کانادا را «ایالت پنجاه و یکم» خواند و نخستوزیر آن را «فرماندار» نامید. اما اخیراً، او به چیزی نزدیک به جدیت رسیده است. سیاستهای تجاری او در قبال کانادا رنگ و بوی تهاجمیتری نسبت به حمایت کلی او از تعرفهها دارد و به نظر میرسد برای فروپاشی اقتصاد این کشور طراحی شدهاند. مقامات کانادایی نگرانی خود را زمانی که ترامپ به آنها گفت که مشروعیت مرز بین دو کشور را نمیپذیرد، گزارش کردند.
او به همین ترتیب ایده تبدیل نوار غزه به یک استراحتگاه بینالمللی تحت مالکیت آمریکا را مطرح کرده است، کمپینی که شامل به اشتراکگذاری میمهای آشکارا مضحک در رسانههای اجتماعی است، اما همچنین شامل دادن چراغ سبز به دولت اسرائیل برای انجام عملیات نظامی است که ممکن است جمعیت فلسطینی را آواره کند.
این شوخیها، گرچه اغلب پوچ و غالباً واقعاً خندهدار هستند، هدفی جدی را دنبال میکنند. آنها به سرسختترین هواداران اجازه میدهند تا ایدههای جدید جسورانه را گسترش دهند و مرزهای ممکن را برای ترامپ گسترش دهند. اما کیفیت طنزآمیز اولیه آنها به جمهوریخواهان سنتی اجازه میدهد فاصله خود را حفظ کنند. با این حال، به آرامی، امر غیرقابل تصور عادی میشود، به طوری که وقتی لحظه سرانجام فرا میرسد، اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
هنگامی که ترامپ در هواپیمایش به سوالاتی در مورد دوره سوم پاسخ میداد، پوزخند کمرنگی بر چهره داشت که نشان میداد این ایده هنوز به طور کامل از مرحله شوخی به یک برنامه عملی تبدیل نشده است. ترامپ این سوال را به فرصتی برای ستایش محبوبیت ادعایی خود تبدیل کرد - او میگوید مردم در مورد دوره دیگری سوال میکنند زیرا او بسیار موفق و فوقالعاده است. ترامپ همیشه سوالات مربوط به سوء استفاده از قدرت خود را نوعی تعریف و تمجید درک کرده است. چشمانداز درهم شکستن محدودیتهای خیالی بر قدرتش، هیجان آشکاری به او میدهد. او در حال بررسی و کاوش است. و هنگامی که نرمی پیدا میکند، همانطور که اغلب هنگام فشار آوردن بر مرزی فرضی انجام میدهد، به فشار خود ادامه میدهد.