پنجشنبه گذشته، طالبان شهروند آمریکایی، جورج گلزمان را پس از بیش از دو سال اسارت آزاد کردند. آزادی او در همان روزی صورت گرفت که آدام بولر، فرستاده ویژه ریاستجمهوری در امور گروگانها، و زلمی خلیلزاد، سفیر ارشد سابق آمریکا در افغانستان، دیداری اعلامنشده از کابل داشتند—اولین دیدار شناختهشده مقامات آمریکایی از افغانستان از سال ۲۰۲۱.
افغانستان روز یکشنبه اعلام کرد که ایالات متحده جوایز تعیین شده برای سه رهبر طالبان که عضو گروهی به نام شبکه حقانی بودند را لغو کرده است؛ شبکهای که گروهی تروریستی تعیینشده از سوی آمریکا است و نیروهای آمریکایی را در افغانستان هدف قرار میداد. واشنگتن در مورد این اقدام اظهارنظری نکرده است، اما سراجالدین حقانی—ارشدترین فرد از این سه نفر—دیگر در وبسایت «پاداش برای عدالت» وزارت امور خارجه آمریکا دیده نمیشود.
این تحولات نشاندهنده تغییر قابل توجهی در رویکرد آمریکا نسبت به رژیم طالبان از زمان بازپسگیری قدرت توسط این گروه در سال ۲۰۲۱ است. مقامات آمریکایی به صورت دورهای با رهبران طالبان تعامل داشتهاند، از جمله دو روز دیدار رو در رو در دوحه، قطر، در سال ۲۰۲۳، و دو طرف بر سر توافقهای پیشین برای آزادی شهروندان آمریکایی اسیر مذاکره کردهاند.
اما به طور کلی، ایالات متحده هم در دوره ریاستجمهوری سابق، جو بایدن، و هم در دوره رئیسجمهور فعلی، دونالد ترامپ، فاصله خود را با طالبان حفظ کرده است. هیچکدام دولت طالبان را به رسمیت نشناختهاند و واشنگتن تمایل داشته هرگونه تعامل با این رژیم را دور از چشم عموم نگه دارد.
پس از تسلط طالبان، ایالات متحده اعلام کرد که قطر—که در مذاکرات گلزمان نقش داشت—منافع آمریکا در افغانستان را نمایندگی خواهد کرد، که نشان میدهد تمایل واشنگتن برای تعاملات آتی حداقل بوده است.
رویکرد جدید دولت ترامپ را میتوان به عملگرایی آن نسبت داد. اهداف محدود آن در افغانستان شامل آزادی شهروندان آمریکایی باقیمانده در اسارت و بازگرداندن سلاحهای ساخت آمریکا است. موارد دیگری نیز وجود دارد که کاخ سفید ممکن است بعداً بخواهد، مانند کمک در زمینه مبارزه با تروریسم. (هم طالبان و هم ایالات متحده، داعش خراسان (IS-K) مستقر در افغانستان را یک تهدید میدانند.)
دولت ممکن است امیدوار باشد که دادن امتیازاتی مانند لغو جوایز و سفر مقامات آمریکایی به کابل—که مشروعیت طالبان را تقویت میکند—بتواند به پیشبرد اهداف کمک کند. دولت بایدن نمیخواست به نظر برسد که به طالبان پاداش میدهد، با توجه به نگرانیهای جدی در مورد سیاستهای این گروه نسبت به زنان و دختران. دولت ترامپ رویکرد عملگرایانهتری در پیش گرفته است.
به نظر میرسد ایالات متحده روی این حساب میکند که بتواند کارها را با رهبران سیاسی طالبان در کابل پیش ببرد بدون اینکه مجبور باشد از طریق رهبری ارشد تندرو این گروه در قندهار، که با غرب تعامل نمیکند، اقدام کند. این منطقی به نظر میرسد. فهرست درخواستهای واشنگتن از مسائل اجتماعی و ایدئولوژیکی که تحت صلاحیت رهبری قندهار قرار دارند، اجتناب میکند.
این هفته، شبکه افغانستانی «آمو تیوی» گزارش داد که یک فایل صوتی از ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، به دست آورده است که در آن خواستار مذاکره ایالات متحده و طالبان برای توافق تبادل زندانیان شده که شامل مبادله «یک افغان» زندانی در گوانتانامو با اسرای آمریکایی در افغانستان میشود.
تأیید نشده است که این صدا متعلق به آخندزاده باشد، اما نشان میدهد که رهبری ارشد طالبان از مذاکرات بین رهبری سیاسی این گروه و مقامات آمریکایی حمایت میکند.
طالبان دلایل خود را برای حمایت از تعامل بیشتر با آمریکا دارند. آزادی شهروندان آمریکایی اولویت اصلی ترامپ است. این به رژیم طالبان اهرمی میدهد که میتواند از آن برای پیشنهاد مذاکرات بیشتر با واشنگتن و پیشبرد اهداف خود، مانند بازگرداندن زندانیان گوانتانامو توسط ایالات متحده، لغو جوایز، ارائه کمکهای مالی و حتی کاهش تحریمها استفاده کند.
اگرچه ارتباطات اخیر بین ایالات متحده و طالبان ممکن است ناشی از ملاحظات عملگرایانه باشد، اما شایسته است که تصویر ژئوپلیتیکی را در نظر داشته باشیم. چین، پس از تأخیر اولیه، اکنون در حال پیگیری قراردادهای سرمایهگذاری و افزایش فعالیتهای دیپلماتیک با طالبان است. ایران نیز اخیراً نشان داده است که تمایل بیشتری برای تعامل با افغانستان دارد.
دولت ترامپ ممکن است به دنبال یک بازی بلندمدت باشد، با این محاسبه که تعامل بیشتر با طالبان—هرچند در سطوح محدود و به روشهایی که به رسمیت شناختن رسمی نمیرسد—میتواند به مقابله با نفوذ رقبا و رقبای آن در افغانستان کمک کند.