مدی مک‌گاروی برای نیویورک تایمز
مدی مک‌گاروی برای نیویورک تایمز

چگونه خشم آنلاین به یک مرکز روشنفکری ۱۵۱ ساله هجوم برد

اتهامات یهودستیزی و تعصب لیبرال، و ناامیدی از کاهش بودجه اپرا، منجر به شورش کوچکی در مؤسسه شاتاکوا شده است. و این پس از حمله به سلمان رشدی بود.

رهبر شورشیان معتقد بود موفقیت در دسترس است: یک خودکامه سرنگون شده، استبداد در حال فرار، و یکی از قدیمی‌ترین نهادهای فرهنگی آمریکا از فاجعه نجات یافته است.

توییگ برنچ، رهبر شورشیان، با چشیدن طعم پیروزی‌اش گفت: «ما از تاکتیک‌های کلاسیک چریکی استفاده کردیم.» او و گروه کوچکی از متحدانش موفق به برکناری رئیس مؤسسه شاتاکوا (Chautauqua Institution) شدند؛ یک استراحتگاه و مرکز فرهنگی ۱۵۱ ساله که هر تابستان نویسندگان، موسیقی‌دانان، نمایشنامه‌نویسان و روشنفکران عمومی را به محوطه ۷۵۰ هکتاری کنار دریاچه‌اش در غرب نیویورک جذب می‌کند. او افزود: «ما یک شبکه جاسوسی پیشرفته ایجاد کردیم. ما با دقت یک شبکه سلولی از تحریک‌کنندگان را طراحی کردیم.»

این مؤسسه‌ای است که امروزه هرگز نمی‌توان آن را ایجاد کرد. تصور کنید ترکیبی از یک گردهمایی مذهبی در چادر و یک سخنرانی تد (TED Talk)، اما در سال ۱۸۷۴ آغاز شده باشد، و همچنین یک جامعه محصور از کلبه‌های ویکتوریایی، کلیساهایی با ستون‌های دوریک، یک زمین گلف ۳۶ حفره‌ای، استودیوهای باله و یک آمفی‌تئاتر باشد، که همگی در دامنه ملایم تپه‌ای کنار دریاچه‌ای به طول ۱۷ مایل جمع شده‌اند.

امسال این مؤسسه انتظار دارد حدود ۱۰۰,۰۰۰ بازدیدکننده را که به دنبال غنی‌سازی فرهنگی هستند، جذب کند. افرادی که در کل دوره تابستانی شرکت می‌کنند، هزینه ورودی ۳,۰۷۷ دلاری پرداخت خواهند کرد تا نه هفته را غرق در سخنرانی‌ها، اجراهای باله، اپرا و سمفونی، به علاوه نسیم دلپذیر دریاچه و مناظر خیابانی که یادآور نقاشی‌های نورمن راکول است، بگذرانند. (مسکن، غذا و سایر هزینه‌ها شامل نمی‌شود.)

اما زیر این سطح متین، اختلافات تلخی وجود دارد که درست زمانی فوران کرد که مؤسسه در تلاش بود تا از بدترین رویدادی که تاکنون در محوطه‌اش رخ داده بود، بهبود یابد؛ زمانی که سلمان رشدی در اوت ۲۰۲۲ توسط یک جهادی چاقو به دست، تقریباً روی صحنه کشته شد.

مردی با کت و شلوار خاکستری در یک آمفی‌تئاتر ایستاده و دستش در جیبش است.
مایکل هیل، رئیس مؤسسه شاتاکوا، در ماه مارس. مدی مک‌گاروی برای نیویورک تایمز

یک گروه انشعابی، به رهبری آقای برنچ - یک فروشنده بازنشسته بیمه که خود را، تنها تا حدی به شوخی، «تازه‌واردی» توصیف می‌کند که خانواده‌اش تنها چهار نسل است از شاتاکوا بازدید می‌کنند - متحدانی را در هیئت امنا پرورش داد تا علیه دشمنانشان خبرچینی کنند. آنها در تماس‌های زوم کمین می‌کردند تا از جلسات کارکنان اجرایی جاسوسی کنند و تقریباً هر روز پست‌های وبلاگی منتشر می‌کردند که خواستار برکناری کل مدیریت بودند. آنها استدلال می‌کردند که مایکل هیل، رئیس مؤسسه، و هیئت امنا، سنت‌ها و محوطه شاتاکوا را در تلاشی محکوم به شکست برای تبدیل گوهر منحصربه‌فردشان به یک استراحتگاه بی‌روح مانند دیزنی‌لند، رها کرده‌اند.

همزمان، گروه‌های دیگر از مسائل دیگری خشمگین شدند. رهبران یهودی از پاسخ آقای هیل به نوشته‌های یکی از کارکنان شاتاکوا که به نظر بسیاری یهودستیزانه می‌آمد، عصبانی بودند. محافظه‌کاران با آنچه تعصب چپ‌گرایانه در برنامه‌ریزی فرهنگی می‌دانستند، با سازماندهی یک سری سخنرانی‌های خودشان مبارزه کردند، در حالی که ادعا می‌کردند گروهشان همچنان در محوطه مورد استقبال قرار نمی‌گیرد.

با وجود تمام اختلافات داخلی، مؤسسه شاتاکوا احتمالاً از زمان تأسیس در سال ۱۸۷۴ در بهترین وضعیت مالی خود قرار دارد. موقوفه آن ۱۴۵ میلیون دلار است و سال گذشته این سازمان غیرانتفاعی ۳۷ میلیون دلار از اهداکنندگان جمع‌آوری کرد که هر دو رکورد تاریخی هستند. این مؤسسه در مسیر تکمیل یک کمپین جمع‌آوری کمک مالی ۱۵۰ میلیون دلاری در سال ۲۰۲۵، یک سال زودتر از موعد مقرر، قرار دارد.

عدم اطمینان و احساسات جریحه‌دار شده همچنان باقی است. اعضای یک خانواده برجسته در ملاء عام با هم درگیر شدند و هر طرف دیگری را به تخریب مکانی که دوستش دارند متهم کرد.

فرهنگ توافق همراه با اختلاف نظر شاتاکوا شکست خورد. برخی از خود می‌پرسند آیا می‌توان آن را احیا کرد.

کندال کرولیوس، ۷۱ ساله، نویسنده و مشاور بازنشسته رهبری که از سال ۱۹۹۹ از شاتاکوا بازدید می‌کند، گفت: «ما جامعه‌ای در بحران هستیم.» او افزود: «ما باید تغییر کنیم، وگرنه زنده نخواهیم ماند.»

«مانند یک خویشاوند ناخوانده با ما رفتار می‌شود»

یک کوچه روستایی با کلبه‌هایی که برف روی لبه بام‌ها و زمین نشسته است.
بیشتر کلبه‌های مؤسسه شاتاکوا تا فصل تابستان بسته هستند. مدی مک‌گاروی برای نیویورک تایمز

وقتی جورج ساندرز نویسنده‌ای جوان بود، برای یک شرکت مهندسی در روچستر کار می‌کرد و در اوقات فراغتش داستان‌های کوتاه خلاقانه‌ای می‌نوشت، آرزو داشت دعوتی از مؤسسه شاتاکوا برای سخنرانی در مورد آثارش دریافت کند. این تابستان - نه کتاب و یک جایزه «نبوغ» مک‌آرتور بعد - آقای ساندرز سرانجام به آرزوی خود خواهد رسید. به عنوان یک هنرمند مقیم، او با ارکستر سمفونیک شاتاکوا و اپرای متروپولیتن نیویورک همکاری خواهد کرد تا رمانش، «لینکلن در باردو» (Lincoln in the Bardo) برنده جایزه بوکر، را به عنوان یک اپرا بازآفرینی کند.

آقای ساندرز که در کالیفرنیا زندگی می‌کند اما همچنان در دانشگاه سیراکیوز در شمال نیویورک نویسندگی خلاق تدریس می‌کند، گفت: «واقعاً مشتاق آن هستم.» او گفت: «در مورد کتاب‌ها، همه چیز در ذهن خودت است و این کمی تکراری می‌شود. اما اینجا ما می‌توانیم همه با هم کار کنیم و این فقط یک فرآیند جادویی است که رخ می‌دهد.»

جفت کردن یکی از مشهورترین نویسندگان کشور با مشهورترین شرکت اپرای آن به نظر می‌رسد یک موفقیت بزرگ باشد. اما برای محافظه‌کاران قدیمی مؤسسه شاتاکوا، این به سختی اپرا محسوب می‌شود، زیرا شامل هیچ اجرای کامل با لباس و بسیار گران‌قیمت نخواهد بود.

استیون گلینیک، متخصص پوستی که از سال ۱۹۸۳ شروع به گذراندن تابستان‌ها در شاتاکوا کرده است، گفت: «اپرا به شدت فلج شده است.» او همچنین وبلاگ «گادفلی» (The Gadfly) را منتشر می‌کند که مخاطبان کمی دارد اما نقش بزرگی در برانگیختن خشم علیه آقای هیل و هیئت امنا ایفا می‌کند.

گادفلی ده‌ها نامه از خوانندگان درباره فرسودگی محوطه مؤسسه منتشر کرده است. برخی کاشی‌های موزاییک شکسته در تالار فلسفه را توصیف کردند، سازه‌ای روباز که شبیه پارتنون است. دیگران از بسته شدن سینما و یک کیوسک قهوه خشمگین بودند.

عکس سیاه و سفید دانه‌دار از افرادی که دور یک پاویون با ستون‌ها جمع شده‌اند.
سخنرانی در اواخر دهه ۱۹۷۰ در تالار فلسفه که برای تداعی پارتنون ساخته شده است. جو تراور/نیویورک تایمز

مارک و دایان فوگل‌سونگ، بازدیدکنندگان از سال ۱۹۷۶، در نامه‌ای به گادفلی نوشتند: «شاتاکوا در آتش است! یک آتش‌سوزی چهار هشداره! زیرساخت‌های فیزیکی به وضوح در مقابل چشمان ما در حال پوسیدگی است.»

دیگران از آنچه رهبری پنهان‌کارانه می‌دانستند عصبانی بودند. پس از حمله به آقای رشدی، هیئت امنا درهای ساختمان اداری به نام کولوناد (Colonnade) را قفل کرد. خوانندگان گادفلی از این گستاخی خشمگین شدند.

کارولین ون کرک بیسل، بازدیدکننده منظم از سال ۱۹۴۶، نوشت: «ما بنیان شاتاکوا هستیم.» «با این حال درهای کولوناد به روی ما قفل شده و مانند یک خویشاوند ناخوانده با ما رفتار می‌شود.»

تقریباً تمام مفسران گادفلی مشکلات را به گردن آقای هیل انداختند، کسی که او را رهبری منزوی توصیف کردند که آنقدر بر جلا دادن اعتبار ملی مؤسسه متمرکز بود که از ملزوماتی که شاتاکوا را منحصربه‌فرد می‌کند غافل شد.

ریک رایزر، بازدیدکننده سالانه شاتاکوا از دهه ۱۹۸۰، گفت: «مایکل به عنوان شهردار شاتاکوا یک شکست کامل بوده است.»

آقای هیل خاطرنشان کرد که با وجود تمام ویژگی‌های شهرگونه‌اش، مؤسسه شاتاکوا مانند هر شرکت غیرانتفاعی دیگری در ایالت نیویورک عمل می‌کند.

او گفت: «من شهردار نیستم.» «اینجا یک شهر نیست.»

گادفلی دیگر مایکل هیل را برای انتقاد نخواهد داشت. او در ماه مه شاتاکوا را ترک خواهد کرد تا رئیس کالج رندولف-میکون (Randolph-Macon College) در ویرجینیا شود.

جانشین او با چیزی روبرو است که آقای هیل آن را یک تهدید وجودی می‌نامد: اوباش آنلاین که با انتشار اطلاعات نادرست و دامن زدن به خشم، قصد دارند سازمان‌های فرهنگی و هنری را به نابودی بکشانند.

آقای هیل گفت: «آنها از تاکتیک‌های اوباش برای بی‌ثبات کردن جامعه مدنی استفاده می‌کنند.» «و این یک نگرانی واقعی برای شاتاکوا و فراتر از آن است.»

«هیچ جایی برای جنگ‌های فرهنگی نیست»

همانطور که بسیاری از سازمان‌های هنری و فرهنگی دیگر دریافته‌اند، تلاش برای مدرن‌سازی اغلب با مقاومت سنت‌گرایان مواجه می‌شود. اما در مؤسسه شاتاکوا، این تنش‌ها با یک رشته از اشتباهات رهبری تشدید شد.

چندین کلبه رنگارنگ به سبک ویکتوریایی در امتداد خیابانی با درختان بدون برگ در زمستان صف کشیده‌اند.
شاتاکوا که در سال ۱۸۷۴ تأسیس شد، حدود ۷۵۰ کلبه به سبک ویکتوریایی دارد. مدی مک‌گاروی برای نیویورک تایمز

مشکلات در دسامبر ۲۰۲۲ آغاز شد، زمانی که امی گاردنر، معاون بازاریابی مؤسسه، در فیس‌بوک پستی منتشر کرد که به نظر می‌رسید اسرائیل را به نازی‌ها تشبیه می‌کند. خشم جامعه یهودی شاتاکوا را فرا گرفت و صدها نامه و ایمیل به دفتر آقای هیل ارسال شد.

رابرت جفری، عضو هیئت امنای شاتاکوا که همچنین به عنوان خاخام خدمت می‌کند، گفت: «این نفرت‌پراکنی بود.»

آقای هیل در بیانیه‌ای عذرخواهی کرد اما خانم گاردنر را اخراج نکرد. این تصمیم بسیاری از جمله خاخام جفری را خشمگین کرد. در یک تماس زوم با اهداکنندگان برجسته یهودی، او استدلال کرد که پاسخ آقای هیل «ناکافی و بی‌احساس» بود.

خاخام جفری در مصاحبه‌ای گفت: «شاتاکوا قرار است مکانی امن برای یهودیان باشد. این جایی برای جنگ‌های فرهنگی نیست.»

در همین حال، محافظه‌کاران مدت‌ها بود که از تعصب چپ‌گرایانه در برنامه‌ریزی فرهنگی در شاتاکوا شکایت داشتند. جوآن براون کمپبل، که در دهه ۱۹۹۰ رئیس شورای ملی کلیساها بود، به یاد می‌آورد که جان شلبی اسپانگ، اسقف اسقفی بحث‌برانگیز را به سخنرانی دعوت کرد. محافظه‌کاران با انتشار آگهی‌هایی در روزنامه محلی که او را بدعت‌گذار می‌خواندند، به این موضوع اعتراض کردند.

خانم کمپبل که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۲۲ به عنوان مدیر بخش مذهب شاتاکوا خدمت کرد، گفت: «من به دفتر کشیده شدم و به من گفته شد که دیگر هرگز چنین کاری نکنم.»

وقتی آقای هیل در سال ۲۰۱۷ به عنوان رئیس منصوب شد، متعهد شد که تنوع عقاید را در برنامه‌ریزی فرهنگی شاتاکوا افزایش دهد. او مایکل داگرتی، ستون‌نویس نشنال ریویو، و اریک کوهن، مدیر اجرایی مرکز اخلاق و سیاست عمومی تیکوا را به عنوان اعضای هیئت امنا منصوب کرد.

اما تا سال ۲۰۲۰، آقای داگرتی استعفا داد و آقای کوهن نیز به زودی از هیئت امنا کنار رفت. آقای کوهن گفت که او با آقای هیل «اختلاف نظر فلسفی عمیقی» داشت و او شاتاکوا را به نهادی بیش از حد متمرکز بر مسائل سیاسی و اجتماعی معاصر تبدیل می‌کرد، نه بر هنر، ادبیات و سنت‌های مذهبی.

آقای کوهن گفت: «مؤسسه شاتاکوا باید پناهگاهی در برابر جنگ‌های فرهنگی باشد، نه میدانی برای آن‌ها.»

در تلاش برای بازگرداندن تعادل، گروهی از محافظه‌کاران در سال ۲۰۲۱ «انجمن گفتگوی مدنی شاتاکوا» را تأسیس کردند که سخنرانی‌های خود را در محوطه برگزار می‌کند. اما لارا کورگانوف، مدیر اجرایی گروه، گفت که آنها همچنان احساس می‌کنند که کنار گذاشته شده‌اند.

او گفت: «ما احساس می‌کنیم که مانند یک شهروند درجه دو هستیم.»

آقای هیل گفت که او به شدت تلاش کرده تا تنوع عقاید را افزایش دهد و از سخنرانان محافظه‌کار مانند دیوید بروکس، ستون‌نویس نیویورک تایمز، و کارل روو، استراتژیست جمهوری‌خواه استقبال کرده است.

او گفت: «من معتقدم که شاتاکوا باید مکانی برای همه باشد، جایی که بتوانیم در مورد مسائل دشوار با احترام متقابل گفتگو کنیم.»

با این حال، تنش‌ها همچنان ادامه دارد. گادفلی همچنان به انتشار پست‌های انتقادی ادامه می‌دهد و اعضای جامعه شاتاکوا در مورد آینده این نهاد ارزشمند اختلاف نظر دارند.

خانم کرولیوس، نویسنده و مشاور بازنشسته، گفت: «ما در یک دوراهی هستیم.» «ما می‌توانیم به عنوان یک جامعه گرد هم آییم و راهی برای پیشرفت پیدا کنیم، یا می‌توانیم اجازه دهیم اختلافات ما را از هم بپاشد.» او امیدوار است که جامعه گزینه اول را انتخاب کند.

او گفت: «شاتاکوا مکانی خاص است. این مکانی است که ارزش نجات دادن را دارد.»