دهها سال است که ایران به دلیل جاهطلبیهای هستهای خود و اینکه آیا در حال توسعه قابلیت شلیک سلاح اتمی است، با سوءظن مواجه بوده است.
این کشور در سالهای اخیر تولید مواد شکافتپذیر را افزایش داده و احتمالاً میتواند مقدار اورانیوم غنیشده لازم برای ساخت یک بمب را در کمتر از یک هفته تولید کند.
این افزایش فعالیتها به دنبال خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا در سال 2018 از توافق بینالمللی بود که فعالیتهای هستهای تهران را در ازای کاهش تحریمها محدود میکرد.
ترامپ پس از بازگشت به کاخ سفید، گفته است که خواهان توافق جدیدی با ایران است، اما همزمان سیاست «فشار حداکثری» دوره اول ریاستجمهوری خود شامل تحریمهای سخت و احتمال اقدام نظامی را نیز احیا کرده است.
ایران برای جمعآوری مواد لازم برای ساخت بمب چه اقداماتی انجام داده است؟
توافقنامه هستهای مهم سال 2015، که رسماً به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شناخته میشود، بین ایران، پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان منعقد شد.
بر اساس این توافق، تهران متعهد شد که به مدت ۱۵ سال اورانیوم را بیش از ۳.۷ درصد غنیسازی نکند. این آستانه، غلظت ایزوتوپ شکافتپذیر اورانیوم-۲۳۵ (uranium-235) است که برای نیروگاههای هستهای لازم است. ایران همچنین قول داد که ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به ۳۰۰ کیلوگرم (۶۶۱ پوند) محدود کند، که حدود ۳ درصد مقداری است که قبل از توافق در اختیار داشت.
به گفته بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) - دیدهبان هستهای سازمان ملل - ایران زمانی که ایالات متحده در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ از توافق خارج شد، مفاد آن توافق را رعایت میکرد. در آن زمان، محدودیتهای اعمالشده بر تلاشهای غنیسازی اتمی ایران به این معنی بود که این کشور برای تولید مواد شکافتپذیر کافی برای سوخت یک سلاح هستهای به ۱۲ ماه زمان نیاز داشت.
یک سال پس از خروج آمریکا از توافق و اعمال مجدد تحریمها - که ایران را از مزایای اقتصادی وعده داده شده در توافق محروم کرد - تهران شروع به افزایش مجدد برنامه هستهای خود کرد. این کشور نه تنها به غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد بازگشت، بلکه برای اولین بار به سطح ۶۰ درصد پیشرفت کرد؛ سطحی از خلوص که به گفته آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از نظر فنی با سوخت درجه تسلیحاتی قابل تشخیص نیست.
بر اساس دادههای آژانس، مهندسان ایرانی اکنون معادل اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده لازم برای یک بمب را در هر ماه تولید میکنند. در ماه فوریه، گزارشی از آژانس اشاره کرد که ذخایر این اورانیوم بسیار غنیشده کشور طی سه ماه قبل ۵۰ درصد افزایش یافته و به ۲۷۵ کیلوگرم رسیده است.
این مواد را میتوان به سرعت تا سطح ۹۰ درصدی که در اکثر سلاحهای هستهای یافت میشود، غنی کرد تا سپس ۱۵ تا ۲۵ کیلوگرم سوخت مورد استفاده در یک کلاهک ساده تولید شود. با این حال، ایران برای ایجاد یک دستگاه عملیاتی که قادر به هدف قرار دادن یک هدف دور باشد، باید بر فرآیند تسلیحاتی کردن سوخت تسلط یابد.
تواناییهای رو به رشد این کشور در حالی افزایش مییابد که قرار است نظارت شورای امنیت سازمان ملل بر فعالیت هستهای ایران در ماه اکتبر منقضی شود و همراه با آن، مکانیسم «اسنپبک» (snapback) برای اعمال مجدد تحریمهای لغو شده تحت برجام نیز از بین برود.
دولت ترامپ چگونه به ایران نزدیک میشود؟
ترامپ در اوایل فوریه ۲۰۲۵ در پلتفرم Truth Social خود خواستار آغاز فوری کار بر روی «توافقنامه صلح هستهای قابل راستیآزمایی» شد، اگرچه جزئیات بیشتری در مورد اینکه چنین توافقی شامل چه مواردی خواهد بود، ارائه نکرد.
او در ماه مارس نامهای به آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، ارسال کرد که به گفته فردی مطلع از محتوای آن، به این کشور حاشیه خلیج فارس مهلتی دو ماهه برای دستیابی به توافق هستهای جدید داده بود. مشخص نیست که اگر توافقی حاصل نشود، ایالات متحده چگونه واکنش نشان خواهد داد، اما ترامپ علناً اظهار داشته است که ممکن است برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای «اقدام نظامی» کند.
خامنهای پس از دریافت نامه ترامپ گفت که ایالات متحده و متحدانش کشورش را از طریق تهدید مجبور به مذاکره نخواهند کرد و متعهد شد که به هرگونه تجاوز آمریکا «ضربات سختی» وارد کند.
در حالی که ترامپ تمایل خود را برای گفتگو با ایران ابراز کرده است، همزمان استراتژی دوره اول خود یعنی اعمال فشار حداکثری را احیا کرده است. او به وزارت خزانهداری و وزارت امور خارجه دستور داد تا اجرای سختگیرانهتر تحریمهای موجود را تضمین کنند، با هدف رساندن صادرات نفت ایران به صفر.
ایالات متحده هرگز نتوانسته است به طور کامل صادرات نفت خام ایران را متوقف کند. در دوره قبلی ترامپ در کاخ سفید، صادرات کاهش یافت و طبق دادههای ردیابی تانکرها که توسط بلومبرگ گردآوری شده، از بیش از ۲ میلیون بشکه در روز در بیشتر سال ۲۰۱۸، به میانگین حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ رسید. اما در دوره ریاستجمهوری جو بایدن، در بحبوحه دور زدن تحریمها و اجرای کمتر دقیق توسط ایالات متحده، این رقم دوباره به حدود ۱.۶ میلیون بشکه در روز افزایش یافت.
اگر این افزایش صادرات معکوس شود، میتواند درآمد سالانه ۵۳ میلیارد دلاری نفت را که اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده تخمین میزند دولت ایران دریافت میکند، کاهش داده و بر اقتصاد این کشور فشار وارد کند.
چرا غنیسازی اورانیوم اینقدر مهم است؟
دستیابی به مواد لازم برای ایجاد شکافت اتمی دشوارترین مرحله در فرآیند ساخت نیروگاه هستهای یا بمب است. کشورها باید زیرساختهای صنعتی برای تولید ایزوتوپهای اورانیوم-۲۳۵ توسعه دهند که کمتر از ۱٪ از ماده موجود در سنگ معدن اورانیوم را تشکیل میدهند اما کلید حفظ واکنش زنجیرهای شکافت هستند.
هزاران سانتریفیوژ که با سرعتهای مافوق صوت میچرخند برای جداسازی این ماده استفاده میشوند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی تغییرات سطح گرمی در موجودی اورانیوم در سراسر جهان را ثبت میکند تا اطمینان حاصل شود که برای تسلیحات منحرف نمیشود.
ایران همواره تأکید کرده است که به دنبال انرژی هستهای است، نه سلاح هستهای، اما قدرتهای جهانی به این ادعا شک داشتهاند. این کشور تأسیسات زیرزمینی تقویتشده با فولاد را در دو سایت اصلی غنیسازی خود در فردو و نطنز ساخته است که هدف قرار دادن آنها در یک حمله هوایی را دشوارتر میکند.
در ارزیابی سالانه تهدید که توسط جامعه اطلاعاتی ایالات متحده انجام و در مارس ۲۰۲۵ منتشر شد، نتیجهگیری شد که ایران در حال حاضر در حال ساخت سلاح هستهای نیست، اما احتمالاً فشار برای انجام این کار بر رهبری کشور افزایش یافته است.
ایران برای توانایی پرتاب سلاح هستهای به چه چیز دیگری نیاز دارد؟
علاوه بر مواد شکافتپذیر، مکانیزم بمب و وسیله پرتاب آن نیز وجود دارد. احتمالاً ایران از قبل دانش فنی لازم برای تولید یک دستگاه انفجاری ساده از نوع مونتاژ تفنگی (gun-assembly implosion device) را دارد، مانند دستگاهی که ایالات متحده در سال ۱۹۴۵ بر فراز هیروشیما، ژاپن، انداخت.
یک خلبان ایرانی برای پرتاب آن باید از نفوذ به قلمرو دشمن جان سالم به در ببرد. متناوباً، این سختافزار میتواند به طور قابل تصوری در داخل یک کانتینر که از طریق زمینی حمل میشود یا در یک قایق بستهبندی شده، تحویل داده شود.
برای هدف قرار دادن یک هدف دور، ایران به کلاهکی نیاز دارد که به اندازه کافی کوچک باشد تا بر روی یکی از موشکهای بالستیک خود سوار شود و بتواند از ورود مجدد به جو زمین جان سالم به در ببرد. تهران آزمایشهایی انجام نداده است که نشان دهد میداند چگونه یک کلاهک هستهای بسازد.
ایران تا سال ۲۰۰۳ مطالعاتی در مورد چگونگی مونتاژ چنین دستگاهی انجام داد. بر اساس گزارشهای اطلاعاتی ایالات متحده، احتمالاً این کار را از سر نگرفته است. تخمینها برای مدت زمانی که ممکن است ایران برای تکمیل فعالیتهای لازم نیاز داشته باشد، از چهار ماه تا دو سال متغیر است. قدرتمندترین موشک بالستیک این کشور بردی تخمینی تا ۵۰۰۰ کیلومتر (۳۱۰۰ مایل) دارد که تمام اروپا را در دسترس قرار میدهد.
آیا اسرائیل میتواند به تأسیسات هستهای ایران حمله کند؟
اسرائیل مدتهاست که احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای را یک خطر وجودی تلقی کرده و به دنبال مهار جاهطلبیهای آن با توسل به زور بوده است. به طور گسترده تصور میشود که اسرائیل پشت ترور شش دانشمند هستهای ایران در تهران از سال ۲۰۱۰ و چندین حمله به سایتهای هستهای در داخل این کشور بوده است.
مقامات اسرائیلی بارها تلویحاً گفتهاند که اگر ایران به آستانه توانایی تسلیحاتی برسد، با استفاده از نیروی هوایی به برنامه هستهای آن حمله خواهند کرد. این کشور در رزمایش شبیهسازی جنگی خود موسوم به «ارابههای آتش» (Chariots of Fire) در سال ۲۰۲۲، طرحهایی را آزمایش کرد.
در حالی که اسرائیل با موفقیت یک راکتور هستهای عراق در حال ساخت را در سال ۱۹۸۱ منهدم کرد و یک سایت هستهای ادعایی سوریه را در سال ۲۰۰۷ بمباران کرد، چالشهای ناشی از ایران به طور قابل توجهی بزرگتر است.
تأسیسات ایران به قدری متعدد هستند که مقامات اطلاعاتی هشدار دادهاند یک حمله ممکن است تنها توانایی این کشور برای کنار هم قرار دادن فناوریهای مورد نیاز برای تولید سلاح هستهای را به تأخیر بیندازد، نه اینکه آن را از بین ببرد. علاوه بر این، هرگونه حمله با نیاز پیشرفتهترین جتهای جنگنده اسرائیل به سوختگیری هوایی برای حمله به ایران و بازگشت ایمن به خانه، پیچیده خواهد شد.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گفت ایران به دنبال اولین حمله موشکی خود به اسرائیل در آوریل ۲۰۲۴، تأسیسات هستهای خود را به عنوان یک اقدام امنیتی به طور موقت تعطیل کرد. او گفت که همیشه نگران احتمال حمله اسرائیل به سایتهای هستهای ایران بوده و خواستار «خویشتنداری شدید» شد.