معدود چیزهایی به اندازه آزادی زودهنگام هزاران زندانی - کاری که دولت بریتانیا پاییز گذشته انجام داد - باعث ایجاد تیترهای خبری منفی میشوند. برخی از تبهکاران جلبتوجهکننده کشور نیز طبق انتظار، خودروهای پر زرق و برقی ترتیب دادند و با کمال میل به خبرنگاران منتظر اطلاعات دادند. دنیل داولینگ-بروکس (Daniel Dowling-Brooks) که به جرم آدمربایی و ایراد ضرب و جرح شدید زندانی بود، گفت: «دم کییر استارمر (Keir Starmer) گرم». اوضاع وقتی بدتر شد که مشخص شد ۳۷ زندانی به اشتباه آزاد شدهاند. یکی از آنها ساعاتی پس از آزادی مرتکب تجاوز جنسی شد.
با توجه به این شروع، وزرا اکنون احساس خواهند کرد که بزرگترین آزادی زندانیان در تاریخ بریتانیا میتوانست بدتر از این هم پیش برود. بیش از ۳۰۰۰ زندانی طی دو روز آزاد شدند - تقریباً به اندازه تعداد معمول در یک ماه. از آن زمان آزادیها با نرخ بالایی ادامه یافته است. تاکنون، هیچ نشانهای از «موج جرم» که برخی منتقدان از آن میترسیدند، وجود ندارد. نرخ بازگرداندن به زندان که در مقایسه با استانداردهای تاریخی و بینالمللی بالا بود، صرفاً ثابت مانده است.
اما این اقدام، نوری بر یک نقطه ضعف نادیده گرفته شده در زندانهای بریتانیا تابانده است: آزادی. بیش از چهار نفر از هر ده نفری که از دروازههای زندان خارج میشوند، ظرف یک سال بازمیگردند. برای کسانی که حکمهای کوتاه دارند، وضعیت حتی بدتر است. نرخ بالای تکرار جرم اغلب به شرایط نامناسب داخل زندان نسبت داده میشود. اما زندانهای تحت فشار همچنین زندانیان را با برنامه اندک یا بدون برنامه برای مسکن یا کار بیرون میرانند. از این منظر، آزادیهای اضطراری یک راه حل سریع است که مشکل اساسی را تشدید میکند.
بر اساس آخرین طرح دولت، یک زندانی پس از گذراندن ۴۰ درصد از محکومیت خود (که قبلاً ۵۰ درصد بود) واجد شرایط آزادی میشود، به استثنای مجرمان جنسی و مجرمان خشن جدی. این اقدام شایستگی چندانی ندارد. درک عمومی از صدور احکام کیفری در حال حاضر ضعیف است. سیاستمدارانی که تلاش میکنند توضیح دهند چرا مجرمان باید کمتر از نیمی از دوره محکومیت خود را پشت میلهها بگذرانند، کمکی نخواهند کرد. با این حال، این کمضررترین گزینهای بود که دولت داشت، زیرا زندانهایی را به ارث برده بود که آنقدر پر بودند که تا چند روز دیگر از پذیرش زندانیان جدید باز میماندند.
بارزترین چیزی که یک زندانی آزاد شده نیاز دارد، خانه است. احتمال بازگشت به زندان برای کسانی که محل اقامت مشخصی ندارند، دو برابر است. با این حال، کمتر از نیمی از زندانیان آزاد شده در سال منتهی به آگوست ۲۰۲۴، جایی برای رفتن داشتند. این دادهها قبل از دو مرحله بزرگ آزادی در سپتامبر و اکتبر جمعآوری شده بودند؛ احتمالاً اوضاع بدتر شده است. یک افسر زندان اذعان میکند که تعداد زیاد آزادیها به این معنی بود که کار اسکان مجدد اغلب قبل از خالی شدن سلولها تکمیل نمیشد.
هدایای خداحافظی شامل چادر و کیسه خواب رایجتر شده است. هنگام آزادی، اکنون حدود یک نفر از هر هشت زندانی بیخانمان است یا در خیابان میخوابد. به نظر میرسد این مشکلات ادامه دارند: سه ماه پس از آزادی، تقریباً یک نفر از هر ده نفر هنوز در خیابان میخوابید و تنها دو سوم آنها مسکن مناسبی پیدا کرده بودند. بخشی از مشکل، ناگزیر، کمبود مسکن اجتماعی است. اما خوابگاهها نیز مملو از مواد مخدر و جرم و جنایت هستند. ناتان، زندانیای که ماههای آخر محکومیتش را میگذراند، میگوید با این انتخاب، بسیاری چادر را ترجیح میدهند.
دومین چیزی که یک زندانی آزاد شده نیاز دارد، کار است. با این حال، تنها حدود یک نفر از هر پنج نفر پس از شش هفته شغلی دارد. پس از شش ماه، این رقم هنوز کمتر از یک نفر از هر سه نفر است. برخی علاقه چندانی به درستکار شدن ندارند. اما برای کسانی که اینطور هستند، مسیر اغلب باریک و پرمخاطره است. تنها تعداد انگشتشماری از زندانها برای بازپروری و برنامهریزی آزادی، رتبه «خوب» دریافت میکنند. بریتانیا همچنین در مقایسه با سایر کشورهای ثروتمند، سوابق کیفری سختگیرانهای دارد. حتی جرایم کوچک سالها در سوابق باقی میمانند و عملاً مانع از اشتغال مجرمان سابق در بسیاری از مشاغل سطح پایین میشوند.
رفع برخی از این مشکلات دشوار است. اما ایجاد ارتباطات ابتدایی بین زندگی داخل و خارج زندان نباید اینگونه باشد. برای دیدن اینکه چگونه میتوان این کار را بهتر انجام داد، از زندان اچامپی نورثآمبرلند (HMP Northumberland)، یک زندان بزرگ مردانه در شمال نیوکاسل، بازدید کنید. در آنجا، پروژه آزوین (Oswin Project)، یک موسسه خیریه، مجموعهای از فعالیتها را اجرا میکند - یک باغ بازار، یک نانوایی، دو کافه، یک مغازه تعمیر دوچرخه، یک کسب و کار ساختمانی و تزئیناتی - که هدفمندانه از حصار زندان فراتر میروند. ایده این است که زندانیان مهارتهایی را کسب کنند که بتوانند در بیرون از زندان از آنها استفاده کنند.
سال گذشته، آزوین حدود ۲۴۰ زندانی فعلی و سابق را استخدام کرد که بسیاری از آنها در فعالیتهای سودآور مشغول بودند. در روزی که خبرنگار شما بازدید میکند، نگهبانان در حال خوردن پای گوشتی هستند که توسط زندانیان تهیه شده است. یکی از نانوایان که به پایان دوران محکومیت خود به جرم مواد مخدر نزدیک میشود، میگوید این خیریه به او کمک میکند تا در بیرون به دنبال کار بگردد. آزوین همچنین یک شبکه راهنمایی همتا به همتا را اداره میکند و به زندانیان آزاد شده کمک میکند تا مسکن پیدا کنند و شکافهای ناشی از خدمات ناکافی آزادی مشروط را پر میکند. این موسسه محاسبه کرده است که تنها ۴ درصد از زندانیانی که با آنها کار کردهاند، مجدداً مرتکب جرم شدهاند.
فیونا سمپل (Fiona Sample)، کشیش سابق سرسختی که ده سال پیش آزوین را تأسیس کرد، میگوید عامل اصلی بازدارنده این نوع کار در اکثر زندانها کمبود پول یا فضا نیست. بلکه ریسکگریزی است. سالها لابیگری و بحثهای حقوقی («مانند راه رفتن در میان ملاس») لازم بود تا مجوز امنیتی برای تعداد انگشتشماری داوطلب جهت آموزش نانوایان و باغبانان گرفته شود. رؤسای زندان دیوارهای بلند را دوست دارند، اما کارکنان با این پروژه کنار آمدهاند. خانم سمپل قصد دارد یک بلوک بلااستفاده را به کارخانه تولید پای تبدیل کند تا به استادیومهای فوتبال محلی محصول برساند.
با این حال، زندان اچامپی نورثآمبرلند و سایر زندانها که دو موج آزادی زودهنگام را پشت سر گذاشتهاند، ممکن است به زودی مجبور شوند برای موارد بیشتری آماده شوند. وزرا تیترهای خبری را تحمل کردند و کمی زمان خریدند، اما جمعیت زندانها دوباره افزایش یافته و اکنون حتی از زمانی که آنها به قدرت رسیدند نیز بیشتر است. اگرچه سلولهای بیشتری در حال ساخت هستند، اما بدون اقدامات رادیکالتر، عرضه به زودی از تقاضا پیشی خواهد گرفت. یک راه دستکمگرفتهشده برای کاهش فشار وجود دارد: بهتر شدن در امر آزادی زندانیان. ∎
برای تحلیلهای تخصصی بیشتر درباره بزرگترین داستانهای بریتانیا، در خبرنامه هفتگی و اختصاصی مشترکین ما، بلایتی، ثبتنام کنید.