عکس: Eyevine
عکس: Eyevine

تضعیف دلار چقدر نگران‌کننده است؟

چند ماه پیش، همه در وال استریت درباره «معامله ترامپ» (Trump trade) صحبت می‌کردند. اجماع بر این بود که ریاست جمهوری دونالد ترامپ باعث تقویت عملکرد بهتر سهام آمریکا، افزایش بازده اوراق قرضه خزانه‌داری و تقویت دلار خواهد شد. تا اینجای سال، هر سه پیش‌بینی به شدت در ضرر هستند. قیمت سهام آمریکا سقوط کرده است، در حالی که سهام ثبت شده در سایر نقاط جهان وضعیت بسیار بهتری داشته‌اند. بازده اوراق قرضه خزانه‌داری کاهش یافته و سرمایه‌گذاران نگران تضعیف رشد اقتصادی هستند. هر دوی این روندها پس از آنکه آقای ترامپ در دوم آوریل، تعرفه‌های سنگین جدیدی را بر تقریباً تمام شرکای تجاری آمریکا اعمال کرد، شتاب گرفتند.

با این حال، این تضعیف دلار است که بیشترین شگفتی را ایجاد کرده است. به هر حال، با استدلال از اصول اولیه، انتظار می‌رفت که سیاست حمایت‌گرایانه (protectionism) آقای ترامپ باعث تقویت این ارز شود. تعرفه‌های او با افزایش قیمت‌هایی که آمریکایی‌ها باید برای کالاهای خارجی بپردازند، جذابیت آن‌ها را کاهش می‌دهد و در نتیجه آمریکایی‌ها را وامی‌دارد تا دلار کمتری برای خرید آن‌ها بفروشند. علاوه بر این، حمله او به سیستم تجارت جهانی، تهدیدی برای ایجاد هرج و مرج اقتصادی است. این نوع نگرانی معمولاً باعث می‌شود سرمایه‌گذاران به سمت دلار هجوم ببرند، زیرا آن‌ها ارز ذخیره جهانی را به عنوان پناهگاه امن (safe haven) در زمان آشفتگی بازارها می‌دانند.

نمودار: اکونومیست
نمودار: اکونومیست

در واقع، تمام هیاهو برای فروش دلار بوده است. ارزش دلار آمریکا (greenback) ماه‌ها بود که نسبت به سبدی از ارزهای کشورهای ثروتمند همتای خود در حال کاهش بود (نمودار را ببینید). سپس با مشخص شدن مقیاس تعرفه‌های جدید آقای ترامپ، ارزش آن سقوط کرد. ارزهای دیگر در حال صعود هستند. یورو نسبت به دلار امسال ۶٪ افزایش یافته، پوند ۳٪ و ین ژاپن و فرانک سوئیس - دو ارز پناهگاه امن سنتی دیگر - به ترتیب ۸٪ و ۶٪ افزایش یافته‌اند. اکثر آن‌ها پس از اعلامیه آقای ترامپ در ۲ آوریل به شدت جهش کردند. حتی پزوی مکزیک که مدت‌ها تحت فشار بود، در ماه‌های اخیر در برابر دلار اندکی افزایش یافته است.

با مشاهده همه این‌ها، منطقی است که نگران باشیم با بالا کشیدن پل متحرک توسط آقای ترامپ، نقش دلار در سیستم مالی جهانی در خطر باشد. رقبای آمریکا و همچنین متحدانش مدت‌هاست به دنبال جایگزین‌هایی فراتر از دسترس عمو سام بوده‌اند، چه از طریق توسعه مسیرهای پرداخت جدید و چه با توافق برای صدور فاکتور تجارت به ارزهای دیگر. استفاده تهاجمی گذشته آقای ترامپ از تحریم‌ها، به عنوان مثال علیه ایران در سال ۲۰۱۸ پس از برهم زدن توافق هسته‌ای، چنین تلاش‌هایی را فوریت بیشتری بخشیده است. شاید، ممکن است نگران باشید که ضعف کنونی دلار نشانه‌ای از برکناری آن از تاج و تخت باشد.

در حال حاضر، کاهش ارزش دلار آمریکا بهتر است با آنچه که علاقه‌مندان به بازار ارز خارجی «لبخند دلار» (dollar smile) می‌نامند، توضیح داده شود. ایده این است که پول آمریکا هم زمانی که اقتصادش از دیگران بهتر عمل می‌کند، مانند چند سال گذشته، و هم زمانی که اقتصادش دچار رکود می‌شود، عملکرد خوبی دارد. استدلال این است که اگر آمریکا در رکود باشد، اقتصادهای دیگر نیز احتمالاً دچار تزلزل می‌شوند و جذابیت دلار به عنوان پناهگاه امن را افزایش می‌دهند. اگر تهدید کنونی برای سیستم تجارت جهانی بدتر شود، ممکن است چنین رکودی به دنبال داشته باشد. اما تاکنون معامله‌گران فقط شرط‌بندی می‌کنند که رشد آمریکا نسبت به بقیه جهان کند خواهد شد. بنابراین دلار در حال غلتیدن به سمت وسط لبخند است.

این وضعیت همچنان پیامدهای نگران‌کننده‌ای در سراسر جهان دارد. اولین مورد این است که مصرف‌کنندگان آمریکایی باید انتظار داشته باشند که تحت تعرفه‌های آقای ترامپ بیش از آنچه ممکن بود پیش‌بینی کنند، آسیب ببینند. اسکات بسنت (Scott Bessent)، وزیر خزانه‌داری، در جلسه تأیید صلاحیت خود در سنا استدلال کرد که هزینه کامل این عوارض بر دوش مصرف‌کنندگان نخواهد بود، زیرا تجربیات گذشته نشان می‌دهد که دلار در پاسخ به آن تقویت می‌شود. اگر این اتفاق می‌افتاد، قیمت دلاری کالاهای خارجی کاهش می‌یافت و تا حدی مالیات اضافی را جبران می‌کرد. در عوض، آمریکایی‌هایی که واردات می‌خرند اکنون باید هم هزینه عوارض سنگین‌تر و هم هزینه ارز ضعیف‌تر را بپردازند.

سرمایه‌گذاران خارجی که دارایی‌های آمریکایی دارند نیز ضربه خورده‌اند. آن‌ها عادت داشتند که دلار در طول سقوط بازار سهام تقویت شود و بخشی از خسارت را کاهش دهد. به عنوان مثال، در طول سال ۲۰۲۲، سرمایه‌گذاری در شاخص S&P 500 شرکت‌های بزرگ آمریکایی که با دلار محاسبه می‌کرد، ۱۹٪ ضرر ثبت می‌کرد. کسی که با یورو محاسبه می‌کرد فقط ۱۴٪ ضرر می‌کرد. در سال ۲۰۲۵، این رابطه پوشش ریسک (hedging) مفید از هم پاشیده است و دلار به جای آن، زیان‌های ناشی از کاهش قیمت سهام را تشدید می‌کند. از زمان اوج خود در ماه فوریه، شاخص S&P 500 با محاسبه دلاری ۱۷٪ کاهش یافته، اما با محاسبه یورویی ۲۱٪ کاهش یافته است.

جنبه مثبت، حداقل برای کسانی که خارج از آمریکا هستند، این است که دلار ضعیف‌تر باید بخشی از آسیب به رشد اقتصادی جهانی ناشی از سیاست حمایت‌گرایانه آقای ترامپ را خنثی کند. این امر به ویژه برای بازارهای نوظهور (emerging markets) صادق است. تحقیقات منتشر شده توسط صندوق بین‌المللی پول (IMF) در سال ۲۰۲۳ نشان داد که افزایش ۱۰ درصدی ارزش دلار، پس از یک سال، تمایل به کاهش تولید در اقتصادهای نوظهور به میزان ۱.۹ واحد درصد دارد. در کشورهای ثروتمند، این ضربه ۰.۶ واحد درصد است. دلار قوی با مهار تجارت جهانی، رشد را کند می‌کند؛ حدود ۴۰٪ تجارت جهانی به دلار فاکتور می‌شود و بنابراین با اندازه‌گیری به ارزهای دیگر گران‌تر می‌شود. همچنین بر کشورها و شرکت‌هایی که به دلار وام می‌گیرند، مانند بسیاری از بازارهای نوظهور، با افزایش هزینه‌های خدمات بدهی آن‌ها به ارز محلی، فشار وارد می‌کند.

بسیاری می‌ترسیدند که وقتی دلار در واکنش به انتخاب آقای ترامپ به شدت افزایش یافت، چنین فشاری در راه باشد. اکنون که به زمین بازگشته است، این ترس‌ها فروکش خواهند کرد. علاوه بر این، بازده اوراق قرضه خزانه‌داری در حال کاهش است و هزینه‌های استقراض سایر دولت‌ها را نیز با خود پایین می‌کشد. اما این به سختی یک فرار خوش‌شانس برای هر کشوری است. این اتفاق می‌افتد زیرا رئیس جمهور آمریکا می‌خواهد تجارت جهانی را از بین ببرد. اگر او موفق شود، آشفتگی ناشی از آن احتمالاً دوباره دلار را تقویت خواهد کرد - و به دلایل کاملاً اشتباه.