
برنامهریزی بیوقفه برای بحران در پردیسهای دانشگاهی
جفری گلد، رئیس دانشگاه نبراسکا - شبکهای از دانشکدهها که به حدود ۵۰٬۰۰۰ دانشجو خدمات میدهد و بزرگترین کارفرما در یک ایالت شدیداً جمهوریخواه است - این روزها زمان زیادی را صرف برنامهریزی برای بدترین سناریوها میکند. او در تلاش است تا دریابد که اگر بخشی از ۷۵۲ میلیون دلار بودجه فدرالی که دریافت میکند ناپدید شود، سیستم دانشگاهی او چگونه دوام خواهد آورد.
دولت او با هیئت نمایندگی نبراسکا در کنگره ملاقات کرده و با رهبران صنعت همکاری میکند تا اهمیت این پول را که حدود یک چهارم کل بودجه را تشکیل میدهد، برجسته کند و بزرگی آنچه در معرض خطر است را منتقل کند: حمایت از موسسهای که سالانه ۶.۴ میلیارد دلار به اقتصاد ایالت کمک میکند.
گلد میگوید: «هر زمان که کاهش قابل توجهی در بودجه خارجی وجود داشته باشد، ما باید تصمیمات بسیار سختی در مورد کارمندان و فضا بگیریم.» اگر بودجه فدرال کاهش یابد یا از بین برود، «از منظر صرفاً بودجهای، انتخاب بسیار کمی خواهیم داشت.»
سناریوهای مشابهی در سراسر ایالات متحده در حال وقوع است و کالجهای بزرگ و کوچک مجبور به تعطیلی آزمایشگاهها و توقف مطالعات و برنامههای حیاتی شدهاند، زیرا رئیس جمهور دونالد ترامپ و دیگر جمهوریخواهان آنچه را که برخی حمله تمام عیار به آموزش عالی میدانند، آغاز کردهاند. از روز تحلیف، آنها بخشهای وسیعی از بودجه تحقیقاتی را لغو کردهاند، دستور انحلال وزارت آموزش ایالات متحده را صادر کردهاند و سیاستهای مالیاتی سختتری را برای مدارس پیشنهاد دادهاند. ترامپ مدارس را به دلیل حمایت از ورزشکاران تراجنسیتی و ابتکارات تنوع مجازات کرده و با استفاده از اتهامات یهودستیزی، بودجهها را لغو کرده است؛ او همچنین برای اخراج فعالان دانشجویی و دانشگاهیان دارای وضعیت قانونی تلاش کرده است که به طور گسترده به عنوان تلاشی برای سرکوب آزادی بیان تلقی میشود. این رگبار حملات همپوشان، مربیان را در مورد چگونگی تدوین پاسخ، سردرگم کرده است.
تاد ولفسون، رئیس انجمن آمریکایی استادان دانشگاه، یک گروه مدافع، میگوید: «احساس میشود هدف ایجاد تخریب گسترده و دیدن این است که تا کجا میتوانند پیش بروند.» «هزاران هزار عضو هیئت علمی تا حد مرگ ترسیدهاند، زیرا دولت فدرال کاملاً از کنترل خارج شده است.»
با توجه به اینکه سیاستها و دستورات ترامپ جنبههای بسیاری از زندگی دانشگاهی را تحت تأثیر قرار داده و برخی از آنها تحت بررسی قضایی هستند، محاسبه تأثیر گسترده این تهاجم غیرممکن است. اما میلیاردها دلار بودجه دولتی میتواند ناپدید شود و باعث توقف استخدام و هزینهها، کاهش مشاغل و از بین رفتن رویاها در تقریباً تمام گوشههای دانشگاه شود.
کری کلارک، دانشیار پژوهشی در دانشگاه میسوری، میگوید وقتی فهمید که کاهش بودجه در آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) منجر به تعطیلی آزمایشگاه نوآوری سویا میشود، احساس کرد کودکی را از دست داده است. او به مدت ۱۰ سال در آنجا کار میکرد تا ماشینهای بیشتری را در فرآیند برداشت در آفریقا معرفی کند. پیش از این، کشاورزان برای جدا کردن دانهها، با چوب به گیاهان ضربه میزدند. یک هفته طول میکشید تا نیروی کار عمدتاً زن، یک هکتار (تقریباً به اندازه یک زمین فوتبال بدون مناطق انتهایی) را برداشت کنند.
با دستگاه خرمنکوب ساخت محلی کلارک، کشاورزان میتوانند یک هکتار را تنها در چهار ساعت برداشت کنند. او در آستانه شروع آموزش برای دستگاه دیگری بود که بودجه قطع شد. این خاتمه، پروژه کلارک را ناتمام گذاشت، پیمانکاران برای کارشان پولی دریافت نکردند و ۳۰ نفر شغل خود را از دست دادند.
او میگوید: «واکنش من به همه اینها فقط غم شدید بوده است.» «ما واقعاً در حال موفقیت بودیم.»
آزمایشگاه سویا یک چهارم کار او را تشکیل میداد. بقیه عمدتاً شامل پروژههایی بود که توسط خدمات کشاورزی خارجی وزارت کشاورزی ایالات متحده تأمین مالی میشد - که آن هم با کاهش بودجه مواجه است. او میگوید: «من کاملاً با بودجه تحقیقاتی کار میکردم.» «احتمالاً مجبور خواهم شد بازنشسته شوم.»

صدها مایل دورتر در شمال، نوع دیگری از برنامه در معرض تهدید وجودی است: برنامه مشهور نویسندگی بینالمللی دانشگاه آیووا. برای نزدیک به ۶۰ سال، این برنامه بیش از ۱۶۰۰ نویسنده را از بیش از ۱۶۰ کشور به یک دوره اقامت در پردیس آیووا سیتی آورده است؛ سه فارغالتحصیل آن برنده جایزه نوبل ادبیات شدهاند و بسیاری دیگر یک دوره فشرده از دیپلماسی فرهنگی و درک ایالات متحده را که از زندگی در غرب میانه به دست میآید، تجربه کردهاند.
در ۲۶ فوریه، کریستوفر مریل، مدیر برنامه، خبر را دریافت کرد: وزارت امور خارجه ایالات متحده بودجه را قطع میکرد. از دست دادن تقریباً ۱ میلیون دلار - تقریباً نیمی از کل بودجه برنامه - به این معنی است که مریل بودجه چندین موقعیت شغلی را از دست داده است. او مجبور شده است کلاس نویسندگان بینالمللی برای دوره اقامت پاییز امسال را به نصف کاهش دهد و یک برنامه تابستانی برای نوجوانان آمریکایی و بینالمللی را لغو کند.
او میگوید: «بچهها خیلی ایمیل میزدند و میپرسیدند که آیا پذیرفته شدهاند یا نه.» «سرانجام مجبور شدیم بگوییم: مهم نیست که پذیرفته شدهاید یا نه. مجبور شدیم کل برنامه را لغو کنیم.»
در حالی که کالجها و دانشگاهها در گرداب افتادهاند، رهبران نهادی با تصمیم دشواری روبرو هستند: آیا در برابر کاهشها و سرکوبها بایستند و خشم ترامپ را به جان بخرند، یا عقب بنشینند و امیدوار باشند که دولت قبل از رسیدن به مدرسه آنها، زمانش تمام شود یا با چالشهای قانونی روبرو شود؟
رابرت کلچن، استاد مطالعه آموزش عالی در دانشگاه تنسی در ناکسویل، میگوید: «روسای دانشگاهها در حال حاضر از نظارت دقیق اجتناب میکنند - و از نظر تاریخی این روش خوبی بوده است.» «اما ما از نظر تاریخی با تهدید از دست دادن صدها میلیون دلار بودجه برای موسسات مواجه نبودهایم.»
مایکل راث، رئیس دانشگاه وسلیان، یکی از رهبرانی است که میگوید نمیتواند بیتفاوت بنشیند. او میگوید: «سطح ترسی که در میان همکارانم که موسسات را اداره میکنند وجود دارد، چیزی است که قبلاً هرگز ندیدهام.» «آنها مطمئن نیستند که چگونه از مدارس خود و استقلال این بخش محافظت کنند. من فکر میکنم اگر سرمان را پایین نگه داریم، آزادیهایمان را از دست خواهیم داد.»
کلچن میگوید، پشت پرده، رهبران دانشگاه احتمالاً در حال تهیه دو بودجه هستند: یکی برای ادامه تقریباً عادی امور و دیگری که ممکن است «بودجه فاجعه» در نظر گرفته شود تا کاهشهای قابل توجه در حمایت دولتی را در نظر بگیرد. او میگوید، اگر پیشنهادهای ترامپ به طور کامل تحقق یابد، موسسات تحقیقاتی بزرگ مجبور خواهند شد فراتر از توقف استخدامهایی که قبلاً اجرا شدهاند، پیش بروند و اخراجهای گستردهای را برنامهریزی کنند.
این ترسی است که در آموزش عالی نفوذ کرده است. دانشگاه یوتا سال گذشته بیش از ۲۷۵ میلیون دلار کمک هزینه از موسسات ملی بهداشت (NIH) دریافت کرد. اگر دادگاهها به ترامپ اجازه دهند کاهشهای NIH را که او مشخص کرده است، اعمال کند، ممکن است تا ۷۰ میلیون دلار از بودجه تحقیقاتی سال ۲۰۲۵ آن از بین برود.
هریت هاپف، استاد بیهوشی در دانشگاه یوتا، میگوید: «این یک ضربه بزرگ است.» «ما موسسهای هستیم که بودجه فدرال ما هر سال در حال رشد بوده است و اهداف بزرگی داریم. ما به این پول نیاز داریم تا جریان داشته باشد.»
هاپف میگوید دانشگاه در مورد مدیریت شکاف بودجه احتمالی پیشگیرانه عمل میکند، از جمله بررسی راههای خلاقانه برای پر کردن کسریهای بالقوه. به عنوان مثال، او میگوید بخش خودش میتواند با درآمد حق امتیاز از به اصطلاح «آبنبات چوبی فنتانیل» (fentanyl lollipop)، که پروفسور تد استنلی دههها پیش به عنوان وسیلهای غیرتهاجمی برای داروی ضد درد اختراع کرد، به رفع شکافها کمک کند.
هاپف امیدوار است که سیستم عظیم دانشگاهی کشور بتواند کاهش بودجه را جبران کند و به تحقیقات مهم خود ادامه دهد، تحقیقاتی که از زمانی که او در دهه ۱۹۸۰ در دانشکده پزشکی بود، راه درازی را پیموده است. در آن زمان، ملانوما یا لوسمی اغلب برای کودکانی که با آنها کار میکرد، حکم مرگ بود. این وضعیت در دهههای بعد به طور چشمگیری تغییر کرده است.
هاپف میگوید: «اینکه بقای سرطان از طریق تحقیقات پزشکی چقدر تغییر کرده است، حیرتانگیز است.» «این معجزهای است که من هر روز میبینم. و نگرانم که اگر بودجه را قطع کنیم، چه چیزی را از دست خواهیم داد؟»
در شهر نیویورک، اوما ردی از دانشگاه کلمبیا برای مدت کوتاهی فکر کرد که از کاهش بودجه جان سالم به در برده است. او در روز جمعه، ۷ مارس، شایعاتی در مورد لغو کمکهای مالی فدرال شنیده بود، اما وقتی آخر هفته بدون هیچ خبری گذشت، استاد زنان و زایمان به خود اجازه داد آرامش پیدا کند.
ردی پروژه عظیمی داشت که با کمک هزینه ۱۶.۸ میلیون دلاری NIH تأمین مالی میشد. او بیش از دو سال را صرف سازماندهی یک مرکز بهداشت مادران در کلمبیا کرده بود، جایی که شرکای اجتماعی، آژانسهای بهداشتی و پزشکان با هم همکاری میکردند تا با نرخ بالای عوارض و مرگ و میرهای مرتبط با بارداری و زایمان که در ایالت ثبت شده است، مقابله کنند. این پروژه به یک کارآزمایی ۶۰۰ بیمار وابسته بود که مادران تازه زایمان کرده را با دولاهای محلی جفت میکرد که منابع بهداشت روانی و قلبی عروقی را که والدین به طور مداوم دریافت نمیکنند، ارائه میدادند.
سپس ایمیلی که از آن میترسید، دوشنبه شب پس از یک روز طولانی ملاقات با بیماران، رسید: بودجه NIH از بین رفته بود.
پزشکی ویل کورنل، که در این مطالعه نیز مشارکت داشت، به ارائه مراقبت دولا برای ۲۱ بیماری که قبلاً ثبت نام کرده بودند، ادامه خواهد داد. اما صدها مادری که ممکن بود شرکت کنند، احتمالاً بدون پیگیریها یا آموزشهایی که کارآزمایی فراهم میکرد، باقی خواهند ماند و این احتمال را افزایش میدهد که شرایط خطرناکی مانند پرهاکلامپسی و افسردگی پس از زایمان نادیده گرفته شوند. این در حالی است که ایالات متحده همچنان بالاترین نرخ مرگ و میر مادران را در بین کشورهای پردرآمد دارد و زنان سیاهپوست بیش از سه برابر بیشتر از همتایان سفیدپوست خود در معرض مرگ ناشی از علل مرتبط با بارداری هستند.
ردی میگوید: «اگر نتوانیم این مطالعه را انجام دهیم، بهداشت مادران را بهبود نخواهیم بخشید.» «ما تأثیری بر این علل قابل پیشگیری مرگ مادران نخواهیم داشت.»