فقط دو سال پیش، شکایت سیستمهای رایگیری دومینیون از فاکس نیوز نشان داد که بسیاری از افراد بانفوذ راستگرا، حرفهایی را که به مخاطبان خود میفروختند، باور نداشتند. در پیامکهایی که در طول دادرسی فاش شد، مجریان و مدیران ارشد فاکس ایده دزدیده شدن انتخابات ریاست جمهوری 2020 را به سخره گرفتند، حتی در حالی که شبکه این تئوری توطئه را برای مخاطبان خود تبلیغ میکرد. تاکر کارلسون در یکی از پیامها نوشت: «بینندگان ما افراد خوبی هستند و آن را باور میکنند.»
امروز، اما، برخی از محافظهکاران اصلی و با نفوذ کشور، به تئوریهای توطئه پارانوئید دامن میزنند—و به نظر میرسد که واقعاً به آنچه میگویند باور دارند.
به عنوان مثال، پیتر تیل، سرمایهگذار خطرپذیر، نمیتواند بیشتر از این یک چهره نهادی باشد: او از سرمایهگذاران اولیه فیسبوک بود، اکنون مربی معاون رئیسجمهور منتخب، جی. دی. ونس است و از طریق شرکتش پالانتیر، پیوندهای قوی با صنعت دفاع ایالات متحده دارد. اما در یک ستون نظر اخیر در روزنامه فوقالعاده معتبر فایننشال تایمز، تیل شبیه فاکس مولدر در سریال پروندههای ایکس، پس از یک شب طولانی در انجمنهای بیگانگان به نظر میرسد. او مینویسد: «آینده ایدههای تازه و عجیب میطلبد.»
تیل پس از دومین تحلیف دونالد ترامپ، تلویحاً میگوید که ممکن است سرانجام حقیقت را در مورد ترور رئیس جمهور جان اف کندی و اینکه آیا ویروس کرونا یک سلاح بیولوژیکی بوده است، بدانیم. تیل خاطرنشان میکند که اینترنت نیز سؤالاتی در مورد مرگ جفری اپستین، مجرم جنسی با ارتباطات خوب، دارد. او میافزاید: «بازگشت ترامپ به کاخ سفید، نشاندهنده «آشکار شدن» اسرار رژیم سابق است.» (دو اصطلاح پر زرق و برق در یک جمله؟ مراقب غرور باش.) تیل خواستار افشای گسترده و کمیسیون حقیقت و آشتی، به سبک رسیدگی آفریقای جنوبی به آپارتاید است. تیل با اشاره به سالی که اولین آفریقاییهای برده شده به ویرجینیا رسیدند، مینویسد: «این آشکارسازی نمیتواند اختلافات ما بر سر سال 1619 را حل کند، اما میتواند اختلافات ما بر سر کووید-19 را حل کند؛ گناهان حاکمان اول ما را قضاوت نخواهد کرد، بلکه گناهان کسانی را که امروز بر ما حکومت میکنند، قضاوت میکند.»
تیل احیای ترامپ را شکستی برای "مجتمع سرکوب ایده توزیع شده" یا DISC به تصویر می کشد - اصطلاحی که دوست و کارمندش اریک واینشتین برای رسانه های خبری قدیمی و سازمان های غیردولتی که ظاهراً از رسیدن حقایق سیاسی ناخوشایند به عموم جلوگیری می کنند، ابداع کرده است. به لطف اینترنت، دیگر نمی توان اطلاعات را سرکوب کرد.
مانند اکثر تئوریهای توطئه کلاسیک، استدلالهای تیل حاوی دانههایی از حقیقت است. همانطور که نائومی کلاین در کتاب همزاد به درستی اشاره میکند، «مرز بین ادعاهای توطئه بیاساس و تحقیقات معتبر، نه به اندازه ای استوار و نه به اندازه ای پایدار است که بسیاری از ما دوست داریم باور کنیم.» تیل حق دارد که برخی از مفسران لیبرال و رسانههای اصلی، خیلی سریع این سؤال را که آیا منشأ کووید-19 در جایی غیر از بازار گوشت ووهان بوده است را رد کردند. در یک زمان، یک خبرنگار نیویورک تایمز در توییتر مدعی شد که هرگونه سوء ظن مبنی بر اینکه ویروس از یک آزمایشگاه تحقیقاتی فرار کرده است، ریشه در نژادپرستی دارد. با این حال، هیچیک از اینها نشان نمیدهد که ویروس کرونا یک سلاح بیولوژیکی بوده است، یا اینکه آنتونی فائوچی مستحق محاکمه است. (به همین ترتیب، تایمز مقالات متعددی منتشر کرده است که دیدگاهی باز در مورد منشأ ویروس دارند.) در هر صورت، در سال 2020، زمانی که بحث منشأ کووید-19 در حال ظهور بود، چه کسی رئیس جمهور بود؟ اگر شواهدی محرمانه وجود داشت که این جنجال را برطرف میکرد، دونالد ترامپ قدرت افشای آن را داشت.
در مورد اپستین، مرگ او در سال 2019، مطمئناً برای هر کسی که ممکن بود از آنچه او می دانست خجالت زده شود، بسیار راحت بود. با این وجود، رسانه های به اصطلاح جریان اصلی، سؤالات باقی مانده را پوشش نمی دهند. پاسخ های قطعی به سادگی در دسترس نیستند و ممکن است هرگز در دسترس نباشند. (CBS یک قسمت از 60 دقیقه با عکس های گرافیکی از کالبد شکافی اپستین در ژانویه 2020 پخش کرد.) علاوه بر این، اگر کسی حقیقت را در مورد اپستین پنهان می کند، احتمالاً نه جناح چپ است. چه کسی از کشتن مردی که با ترامپ، شاهزاده اندرو و میلیاردرهای مختلف فناوری معاشرت داشت، سود می برد؟ احتمالاً گیاهخواران مو آبی از پورتلند، اورگان؛ فعالان عدالت نژادی؛ یا دانشگاهیان علوم انسانی. در همین حال، این ایده که کسی قبل از رسانه های اجتماعی، تردیدها را در مورد توضیح رسمی ترور کندی خفه کرده باشد، خنده دار است. این موضوع بیش از شش دهه است که آمریکایی ها را مجذوب خود کرده است. فیلم JFK الیور استون، که تئوریهای توطئه پرطمطراقی را در مورد مرگ رئیس جمهور سابق برجسته میکرد، در سال 1991 اکران شد. این فیلم با بازی کوین کاستنر، برنده دو جایزه اسکار شد.
تلاش تیل برای خاتمه دادن به بحث در مورد همهگیری قابل توجه است. در آن دوره اتفاقی افتاد که افراد بانفوذ و ظاهراً منطقی را به سمت باورهایی سوق داد که زمانی با افراد دیوانه مرتبط بود. دیگران ناگهان اعتماد خود را به نهادها و تخصص از دست دادند. برایان جانسون، پادکستساز - کارآفرین موفق فناوری که اکنون به دنبال جاودانگی واقعی است - از فخر فروشی در مورد دریافت واکسن مدرنا در سال 2021، زیرا در یکی از شرکتهای دخیل در توسعه آن سرمایهگذاری کرده بود، به شکایت از این که "واکسن ها یک جنگ مقدس هستند" و اینکه از دریافت واکسن کووید متاسف است زیرا داده های کافی از استفاده از آن پشتیبانی نمی کرد، تغییر موضع داد. این مردی است که به اندازه کافی قرص می خورد که اگر او را تکان دهید، جغجغه می کند.
چهره های برجسته در سراسر جناح راست سیاسی، علاقه خود را به باورهای خرافی آشکار کرده اند. بدبینی نسبت به پزشکی متعارف به یک عنصر اصلی پادکست های نامتعارف تبدیل شده است که به طور همزمان مکمل های غذایی اثبات نشده و نامنظم را تبلیغ می کنند. همکار من، آن اپلبام، این روند به سوی عرفان، باورهای مذهبی حاشیه ای و شبه معنویت را تاریکاندیشی نوین نامیده است.
تا همین اواخر، تصور میکردم که احساسات ضد استقرار که توسط تیل و دیگران تبلیغ میشد، صرفاً فرصتطلبانه بوده است، راهی برای نخبگان برای دامن زدن به نوعی ضد نخبهگرایی که به نوعی خودشان را به عنوان اهداف خشم عمومی مستثنی میکرد. تیل همیشه در مورد سرگرم کردن نظرات تحریکآمیز نامتعارف، نکاتی را بیان کرده است، اما او همچنین نشان داده است که فصیح، تحلیلگر و قادر به بیان جملات کامل بدون گفتن حرف های نامعقول است. اما با خواندن ستون فایننشال تایمز او، فکر کردم: خدای من، او واقعاً به این چیزها باور دارد. کل لحن یادآور غریبه ای است که در وسایل حمل و نقل عمومی کنار شما می نشیند و زمزمه می کند که اف بی آی او را تعقیب می کند.
واکنش صحیح به عدم قطعیت، فروتنی است، نه توطئه. اما توطئه دقیقاً همان چیزی است که بسیاری از افراد بانفوذ در مدار ترامپ به آن تسلیم شده اند—همه چیز باید محصول DISC باشد، یا دولت عمیق، یا مجمع جهانی اقتصاد، یا سایر دست های کنترل کننده شوم و پنهان. تاکر کارلسون بدبین دوران دومینیون، از زمان اخراجش از فاکس، به نسخه ای عصبی تر تبدیل شده است. وقتی کارلسون برای اولین بار به طور مستقل کار کرد، به نظر می رسید که برای کلیک ها میزبان افراد دیوانه است. به عنوان مثال، در تور زنده خود، او کمی خجالت زده به نظر می رسید، وقتی روزان بار به او گفت که دموکرات ها "طعم گوشت انسان را دوست دارند و خون انسان می نوشند". و شاید او واقعاً آن فرد معتاد سابقه دار را که ادعا کرده بود که رابطه همجنسگرایانه با باراک اوباما داشته، یا مورخی را که مدعی است که وینستون چرچیل - نه آدولف هیتلر - "شرور اصلی" در جنگ جهانی دوم بوده، باور نداشت. اما در یک نقطه خاص، شروع کردم به باور کردن حرف های کارلسون. به تازگی، او ادعا کرد که پس از حمله یک شیطان در اتاق خوابش، با زخم ها و خراش ها از خواب بیدار شده است. چند روز قبل از این، او گفت که آمریکا نیاز به یک "سیلی محکم" از طرف پاپا ترامپ دارد و چند روز بعد، کارلسون فاش کرد که فکر می کند شیاطین بمب اتم را اختراع کرده اند. او به وضوح در حال کار کردن روی برخی مسائل است.
از این نوع زودباوری چه می توانیم بیاموزیم؟ اولاً، حفظ سطح مناسبی از شک و تردید، تنها انضباط فکری است که برای هدایت بقیه دهه 2020 مورد نیاز است. بله، رسانه های خبری قدیمی اشتباه خواهند کرد. اما این بدان معنا نیست که شما باید هر روایت اغوا کننده ای را که در فضای آنلاین شناور است، باور کنید، به ویژه زمانی که توسط کسانی که سعی در فروش چیزی به شما دارند، تبلیغ می شود.
درس دوم این است که مهم نیست یک فرد در معاملات تجاری خود چقدر باهوش باشد، انسان ها همه مستعد همان ترجیح مغز خزنده برای روایت ها به جای حقایق هستند. این امر، انتخاب دقیق منابع اطلاعاتی شما را حتی مهم تر می کند. اگر تمام روز را به افرادی گوش دهید که فکر می کنند هر رویداد غیرقابل توضیحی دست شرورانه ای در پشت آن دارد، شما نیز شروع به باور آن خواهید کرد. این واقعیت که این پارانویا مردان بانفوذ آمریکا را از بین برده است، خود یک آشکارسازی است.