برای درک آسیبی که دونالد ترامپ با تعرفههای خود بر کانادا و مکزیک وارد کرده است، در اینجا چهار نکته وجود دارد که باید بدانید:
اول، هر مالیات بر واردات، مالیات بر صادرات نیز هست.
محبوب ترین آبجو در آمریکا مدلوی اسپشیال است که در مکزیک تولید می شود. اگر 25 درصد تعرفه بر روی مدلوی اعمال شود، فروش آن کاهش خواهد یافت. بنابراین، صادرات جو آمریکایی که در آبجوی مکزیکی استفاده می شود نیز کاهش خواهد یافت. مکزیک سه چهارم صادرات جو ایالات متحده را خریداری می کند که تقریبا همه آن برای آبجو سازی استفاده می شود.
جانشینان ترامپ ممکن است به شما قول دهند که با بیرون راندن آبجوی مکزیکی از قفسه های خواربار فروشی، تعرفه های ترامپ فروش جو ایالات متحده به آبجوسازان آمریکایی را افزایش می دهد. این قول ممکن است تا حد زیادی درست باشد. اما این پیشنهاد دارای جزئیاتی است که جوکاران متوجه آن خواهند شد.
جوکاران فقط به مقدار جویی که می فروشند اهمیت نمی دهند. آنها به قیمتی که آن را می فروشند اهمیت می دهند.
تعرفه، قیمت هر کالای وارداتی و هر کالایی که با واردات رقابت می کند را افزایش می دهد. اگر قیمت مدلوی افزایش یابد، قیمت آبجوهای ساخت آمریکا نیز افزایش خواهد یافت. آبجوسازان آمریکایی یک موسسه خیریه نیستند. تعرفه بر مدلوی به آنها اجازه می دهد تا هم سهم بازار خود را به هزینه مدلوی افزایش دهند و هم قیمت های خود را به اندازه ای بالا ببرند که حاشیه سود خود را به هزینه مصرف کنندگان افزایش دهند.
اما مصرف کنندگان آمریکایی مقادیر بی نهایت پول ندارند. اگر آنها بیشتر برای آبجو می پردازند، باید در جاهای دیگر پس انداز کنند. نتیجه این است – و اقتصاددانان در تمام روز با حقایق و ارقام این را به شما ثابت خواهند کرد – که قیمت ها در بخش های صادراتی مانند جو و به طور کلی کشاورزی، متناسب با افزایش قیمت ها در بخش های وارداتی کاهش خواهد یافت.
به همین دلیل است که کشورهای در حال توسعه که پس از سال 1945 تلاش کردند با استفاده از تعرفه های بالا راه خود را به سمت صنعتی شدن هموار کنند—آرژانتین تحت حکومت خوان پرون؛ هند تحت حکومت جواهر لعل نهرو—در نهایت خود را از بازارهای جهانی منزوی کردند. تعرفهها به آنها اجازه داد تا دستگاههای رادیویی و خودروهای خود را بسازند، اما به قیمت کاهش درآمدهای ملی و در نتیجه کوچک شدن بازار داخلی برای آن رادیوها و خودروها. و البته رادیوها و خودروهای محافظت شده نمی توانستند در بازارهای جهانی با محصولات برتر کشورهایی مانند آلمان و ژاپن که قیمت های جهانی را پذیرفته بودند رقابت کنند.
تعرفه های ترامپ به صورت قیمت های بالاتر برای واردات و جانشین های آنها و سود و دستمزدهای کمتر برای همه کسانی که در صنایع صادراتی کار می کنند، پرداخت خواهد شد.
جولیت کیم: ترامپ کالیفرنیا را به شیوه ای اشتباه تهدید می کند
دوم، هر محصولی همچنین یک ورودی است.
وقتی روزنامه نگاران در مورد تعرفه ها می نویسند، به دنبال مثال های روزمره و آشنا برای همه می گردند، همانطور که من در مورد آبجو مدلوی انجام دادم. دیگران به گوجه فرنگی یا آووکادو اشاره می کنند، مواد غذایی که هزینه تعرفه در قیمت آنها در صندوق فروشگاه منعکس می شود. اما بزرگترین آسیبی که تعرفه ها وارد می کنند به گونه ای پنهان است که مانع از دیدن مستقیم آسیب توسط اکثر ما می شود.
بزرگترین شیشه ساز در آمریکای شمالی یک شرکت مکزیکی به نام ویترو است. این شرکت کارخانه هایی در ایالات متحده و کانادا دارد، اما مرکز عملیات آن در مونتری، مکزیک است.
تعداد کمی از ما ورق های بزرگ شیشه صنعتی می خریم. ما قیمت آن را نمی بینیم و به آن اهمیت نمی دهیم. اما ما به قیمت یک آپارتمان جدید اهمیت می دهیم. قیمت آن آپارتمان به هزینه ساخت و ساز بستگی دارد. که به قیمت سیستم های پنجره ای که ساختمان آپارتمان را می پوشانند بستگی دارد. که به قیمت شیشه بستگی دارد. که ترامپ به تازگی آن را تا 25 درصد افزایش داده است.
شما ممکن است کمی آلومینیوم به شکل قوطی و سایر محصولات خانگی بخرید. اما راه اصلی که شما برای آلومینیوم می پردازید، در قیمت بلیط هواپیما است. اگر تعرفه ای بر آلومینیوم وضع شود، قیمت هواپیما افزایش می یابد. اگر قیمت هواپیما افزایش یابد، قیمت بلیط هواپیما نیز افزایش می یابد. مسافر نمی داند چرا و وسوسه می شود که طمع خطوط هوایی را مقصر بداند—و سیاستمدارانی را پیدا خواهد کرد که آماده دامن زدن به این شکایت هستند. چه کسی هزینه اضافی غیرمنتظره ای را که برای نشستن در کنار فرزند خود باید بپردازد، به دستور رئیس جمهوری علیه آلومینیوم ارزان تر کانادایی که مزیت قیمت خود را مدیون نیروی برق آبی فراوان کبک است، ارتباط خواهد داد؟
شرکت های بزرگ و پیچیده جهانی می توانند منابع ورودی خود را از کشورهای دارای تعرفه مانند چین و مکزیک به کشورهای مورد علاقه مانند ویتنام و فیلیپین تغییر دهند. اما این تغییر هرگز آسان نیست. برای شرکت های کوچکتر، ممکن است به طور کلی غیرممکن باشد. بزرگترین سازنده موتورهای بیرونی در ایالات متحده فقط حدود 5000 نفر را استخدام می کند. این شرکت بیش از یک چهارم نیروی کار خود را مرخصی و اخراج می کند. این نوع شرکت ها نمی توانند به راحتی به هانوی پرواز کنند تا جایگزین قابل اعتمادی برای تامین کننده قطعات مورد اعتماد خود در شنژن، چین پیدا کنند. این چالش زمانی بزرگتر می شود که سازنده آمریکایی هیچ ایده ای نداشته باشد که تعرفه های ترامپ چه مدت دوام خواهند داشت. به احتمال زیاد به استفاده از تامین کنندگان آشنای خود ادامه خواهد داد، تعرفه را پرداخت می کند، قیمت های خود را افزایش می دهد و از رکود و انقباض تجارت خود رنج می برد.
بخوانید: دموکرات ها متعجبند که رهبرانشان کجا هستند
سوم، "غیرقانونی" نامربوط است؛ انتظار نداشته باشید که از طریق دادخواست ها از تعرفه ها رهایی یابید.
ممکن است تعجب کنید که ترامپ چگونه می تواند این کار را انجام دهد. به هر حال، خود ترامپ در مورد نفتا مذاکره مجدد کرد و توافق تجاری جدید خود بین ایالات متحده، مکزیک و کانادا را به عنوان "مبتنی بر اصل انصاف و مقابله به مثل" ستایش کرد. مطمئناً، تحمیل تعرفه های جدید به صورت ناگهانی نمی تواند با تعهدات معاهده ایالات متحده سازگار باشد.
همه اینها درست است. اقدامات ترامپ تقریباً به طور قطع بر اساس قوانین معاهده غیرقانونی است. اما ایالات متحده مدتی است که از قوانین معاهده پیروی نمی کند.
در سال 2018، دولت ترامپ تعرفه هایی را بر واردات فولاد و آلومینیوم وضع کرد. کشورهای متاثر پرونده خود را به سازمان تجارت جهانی بردند. بیش از چهار سال بعد، در دسامبر 2022، سازمان تجارت جهانی حکم خود را صادر کرد. ایالات متحده در هر مورد شکست خورد. نتیجه؟ دولت بایدن اعلام کرد که این حکم را نادیده خواهد گرفت. ایالات متحده "تصمیم گیری در مورد امنیت اساسی خود را به پنل های سازمان تجارت جهانی واگذار نخواهد کرد"، گفت یک سخنگوی برای کاترین تای، نماینده تجاری وقت ایالات متحده.
آن کلمات سرکش با اقدامات مانعتراشی پشتیبانی شد. در سال 2017، دولت ترامپ انتصابات جدید را به دادگاه تجدیدنظر سازمان تجارت جهانی، که در واقع دادگاه عالی تجارت جهانی است، مسدود کرد. دولت بایدن این تحریم را ادامه داد. امروز، هر هفت کرسی این پنل خالی است.
ایالات متحده همچنین مکانیسم های حل اختلاف تحت توافقنامه های تجاری آمریکای شمالی را خراب کرده است. در سال 1998، ایالات متحده با روش مبتکرانه امتناع از انتصاب کسی به کمیسیونی که قرار بود در این مورد قضاوت کند، از شکست در مورد شکایت مکزیک فرار کرد. این امر کم و بیش نفتا را از همان ابتدا به عنوان راهی برای نظارت بر اقدامات دولت آمریکا از بین برد. توافق تجاری ترامپ بین ایالات متحده، مکزیک و کانادا حتی بیشتر مملو از استثنائاتی است که به دولت او اجازه می دهد هر طور که می خواهد عمل کند.
در تجارت، خود ایالات متحده راه را برای بازگشت به قانون جنگل هموار کرده است. این واقعیت را به خاطر بسپارید که گربه های بزرگ دیگر تلافی می کنند.
بخوانید: ترامپ هرج و مرج مراقبت های بهداشتی ایجاد کرده است
چهارم، آمریکایی ها ممکن است اقدامات گذشته خود را به خاطر نیاورند، اما دیگران به خاطر می آورند.
شما ممکن است از قبل همه چیز در مورد بروز خشم ترامپ علیه کلمبیا در آخر هفته گذشته را فراموش کرده باشید، که با تهدیدهای تعرفه های بالا بر محصولات کلمبیایی همراه بود. ممکن است هرگز ندانسته باشید که کلمبیا برای تضمین یک توافقنامه تجارت آزاد با ایالات متحده، به صادرات گندم، سویا، گوشت گاو، پنبه و بادام زمینی ایالات متحده باز کرد. اما کلمبیایی ها به خاطر دارند.
سیاست کلمبیا به شدت قطبی است، میراث سال های تلخ شورش و جنگ داخلی. در طول بیشتر قرن 21، سیاست کلمبیا تحت سلطه سیاستمداران راست گرای طرفدار ایالات متحده بود. در سال 2022، برای اولین بار در تاریخ مدرن خود، کلمبیا یک رئیس جمهور چپ گرا، گوستاوو پترو را انتخاب کرد. پترو یک چریک مارکسیست سابق است، اما او متعهد شد که به گفتگو با ایالات متحده ادامه دهد.
این گفتگو اکنون برای کلمبیایی ها و دیگران در آمریکای جنوبی و جهان چگونه به نظر می رسد؟
ترامپ به تنهایی 80 سال تلاش آمریکا برای متقاعد کردن دیگران به اعتماد و تکیه بر ایالات متحده را نقض می کند. او تصویر بین المللی ایالات متحده را بر اساس خود بازسازی می کند: تکانشی، خودخواه، کوته بین و غیرقابل اعتماد. ترامپ دوره اول ریاست جمهوری ممکن بود به عنوان یک انحراف، که با تصادف کالج انتخاباتی کهنه آمریکا به قدرت رسیده، رد شود. ترامپی که این بار با پیروزی واقعی در رای مردمی به قدرت بازگشته است، نمی تواند به راحتی رد شود. او به وضوح نشان دهنده چیزی عمیق در سیاست آمریکا است، چیزی که احتمالا پایدار است، چیزی که سایر کشورها باید آن را در نظر بگیرند.
مکزیک و کانادا در نهایت باید هر آنچه را که ایالات متحده بر آنها تحمیل می کند متحمل شوند. آنها نمی توانند مکان خود را تغییر دهند. گزینه های معتبری کمی دارند. مکزیک از تجربه تلخ آموخته است که هرگونه تلاش برای ایجاد توافقنامه های بین المللی خود توسط ایالات متحده با استفاده از زور در صورت لزوم وتو خواهد شد.
کانادایی ها اوقات آسان تری داشته اند، که در یک شوخی محلی بدبینانه خلاصه می شود: "آمریکایی ها بهترین دوستان ما هستند چه بخواهیم چه نخواهیم." اما سایر کشورها گزینه های بیشتری دارند.
از شماره مارس 2025: مشکل ایلان ماسک اروپا
در طول پنج قرن گذشته، دنیای یورو-آتلانتیک شاهد ظهور یک قدرت بزرگ پس از دیگری بوده است: اسپانیای هابسبورگ، فرانسه بوربن و ناپلئونی، بریتانیای ویکتوریایی، آلمان امپراتوری و سپس نازی، اتحاد جماهیر شوروی. هر یک از این قدرت ها در نهایت سرنگون شدند زیرا سایر قدرت ها را به اتحاد علیه خود می ترساند.
ایالات متحده از سال 1945 راه متفاوتی را امتحان کرد. این کشور جهان را به سلطه خود آشتی داد، تا حد زیادی با استفاده از آن سلطه برای منافع شرکای مایل. ایالات متحده امنیت را فراهم کرد، بازارها را باز کرد، از بهبود رفاه دموکراسی های همکار و متحدان همفکر استقبال کرد. چه کسی هزینه ها و خطرات اتحاد برای سرنگونی چنین هژمون خوش خیمی را به خطر می اندازد—حداقل، تا زمانی که هژمون خوش خیم باقی بماند؟
در قرن بیست و یکم، ایالات متحده با نوع جدیدی از دشمن روبرو است. رقبای گذشته ممکن است از نظر ثروت، فناوری یا قدرت نظامی با ایالات متحده مطابقت داشته باشند، اما نه در هر سه مورد. چین امروز نزدیکترین قدرت همتا به ایالات متحده است که آمریکایی ها از زمان نبرد با امپراتوری بریتانیا در جنگ 1812 با آن مواجه شده اند. برای ایجاد تعادل با چین در عین حفظ صلح، ایالات متحده به دوستان بیشتر و بهتری نسبت به همیشه نیاز خواهد داشت. ترامپ به جای آن تمام تلاش خود را می کند تا این دوستان را بیگانه و آزرده کند.
«اول آمریکا» به معنای «آمریکا تنها» است. جنگ های تجاری این هفته گام هایی در راه دشواری های آینده هستند و اگر ناگهان تزریق بزرگی از قضاوت بهتر یا شانس بهتر رخ ندهد، فجایع آینده را در پی خواهد داشت.
حکم ژئوپلیتیکی در مورد اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ را می توان با یک نفس راحت نوشت: "هر چقدر هم بد بود، می توانست بدتر هم باشد." در مسیر فعلی، حکم دوره دوم ممکن است اصلاً با هیچ گونه آسایشی همراه نباشد.