تصویری به سبک استودیو جیبلی (Studio Ghibli) که با استفاده از ChatGPT تولید شده است
تصویری به سبک استودیو جیبلی (Studio Ghibli) که با استفاده از ChatGPT تولید شده است

برای یافتن راهی بهتر برای تنظیم هنر هوش مصنوعی و محافظت از هنرمندان، به چیپس نگاه کنید

محصول را بر اساس ظاهرش قضاوت کنید، نه بر اساس نحوه ساختش

این ستون درباره هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی و چیپس است، و با مهم‌ترین این دو شروع می‌کنیم.

عمویم ماهی یک بار یک کیسه زباله پر از چیپس به من می‌دهد. کارکنان کارخانه چیپسی که او در آن کار می‌کند می‌توانند هر چقدر که می‌خواهند از ناودان سرریز بردارند، بنابراین هر محموله، برشی تصادفی از روندهای میان‌وعده‌های سیب‌زمینی سرخ‌کرده بریتانیا است. کیسه این ماه شامل چیپس‌هایی از دو تا از چهار سوپرمارکت بزرگ، یک فروشگاه تخفیفی آلمانی و یک خرده‌فروش ساندویچ با اهمیت استراتژیک ملی است. همه آن‌ها از یک خط تولید خارج شده‌اند.

البته این به آن معنا نیست که آن‌ها یکسان هستند. سرکه می‌تواند از مالت یا سیب باشد. پنیر گاهی اوقات با نام جغرافیایی مشخص می‌شود و نشانه‌شناسی «نمکی آماده» در مقابل «کم‌نمک» سزاوار مطالعه آکادمیک است. چیزی که با اطمینان نادر می‌توانم بگویم این است که، هر چه روی بسته نوشته شده باشد، چنین تفاوت‌هایی ناچیز هستند. چیپس، چیپس است.

چیپ‌ها (تراشه‌ها) متفاوتند، اما آن‌ها نیز می‌توانند سرخ شوند (داغ کنند). سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، این هفته ادعا کرد که تقاضا برای ربات ChatGPT آنقدر بالا بود که واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) را به مرز داغ شدن رسانده بود. تعداد کاربران پس از اینکه OpenAI به مولد تصویر خود اجازه داد تا دامنه وسیع‌تری از مالکیت معنوی بدون مجوز را سرقت ادبی کند، افزایش یافت.

نحوه کارکرد آن چندان جالب نیست، به همین دلیل با چیپس شروع کردیم. به طور خلاصه: اولین مولدهای تصویر هوش مصنوعی پیکسل‌های منفرد را روی هم قرار می‌دادند. نوع جدیدتر، تصاویر را به توکن‌ها (نشانه‌ها) تقسیم می‌کند و پیش‌بینی می‌کند که کدام عناصر بهتر با هم جفت می‌شوند، بنابراین می‌تواند صحنه‌هایی را با سبکی یکپارچه تشکیل دهد. قوانین بین‌المللی هنوز در مورد اینکه آیا این نوع توکنیزاسیون (tokenisation) حق نشر مواد آموزشی را نقض می‌کند یا خیر، به نتیجه نرسیده‌اند و OpenAI منتظر نمانده است تا بفهمد. از طریق ترجیح دادن آنچه ممکن است به آنچه مسئولانه است، کلمه جدیدی به واژگان فرهنگی ما اضافه شد: «جیبلی‌شده» (Ghiblified).

این کلمه به استودیو جیبلی (Studio Ghibli) اشاره دارد، خانه انیمیشن ژاپنی که به خاطر زبان بصری‌ای که طی ۴۰ سال ساخته شده و به اندازه داستان‌هایش لایه‌های احساسی دارد، شناخته می‌شود. ChatGPT زبان جیبلی دست و پا شکسته‌ای را از طریق دستورات متنی ساده در دسترس قرار داد و، چون اینجا اینترنت است، دقیقاً همانطور که انتظار داشتید پیش رفت.

میم جیبلی در عرض چند ساعت به سمت ارزش شوکه‌کننده نزول کرد، سپس جایی برای رفتن نداشت.

آیا تا به حال خواسته‌اید حادثه ۱۱ سپتامبر را که با پاستل‌های نرم ژاپنی ارائه شده ببینید؟ یا یک افسر آمریکایی که زنی گریان را دستبند می‌زند، به سبکی شبیه به صحنه‌ای از فیلم *پورکو روسو* (*Porco Rosso*)؟ آیا به کاریکاتوری که به صورت مکانیکی بازسازی شده از هایائو میازاکی، بنیان‌گذار محترم جیبلی، که به استودیو می‌گوید هنر به کمک کامپیوتر «توهین به خود زندگی است»، علاقه‌مند هستید؟ احتمالاً نه، اما هر کسی که در دو هفته گذشته آنلاین بوده، انتخابی نداشته است.

تا الان شاید از خود بپرسید این چه ربطی به چیپس دارد.

برداشت مالکیت معنوی توسط هوش مصنوعی، پژواکی در مقررات مربوط به برندهای خصوصی (private label) دارد. هیچ حق نشری برای سبک‌ها وجود ندارد — یک سازنده میان‌وعده نمی‌تواند ادعای استفاده انحصاری از یک طعم را داشته باشد، همانطور که یک هنرمند نمی‌تواند حق نشر یک ظاهر را داشته باشد، برای مثال — اما قانون مربوطه در بریتانیا و جاهای دیگر، یعنی «تقلید گمراه‌کننده» (passing-off)، همچنان به دنبال بازداشتن مقلدانی است که از ویژگی‌های متمایز برند دیگری به گونه‌ای استفاده می‌کنند که می‌تواند مشتریان را گیج یا گمراه کند.

یک محصول می‌تواند شبیه محصول دیگری باشد تا زمانی که از شهرت و حسن نیت خالقش سوء استفاده نکند. و در حالی که دعاوی مربوط به تقلید گمراه‌کننده به ندرت موفق می‌شوند، سابقه کافی برای شرکت‌ها ایجاد شده است تا محدودیت‌ها را بدانند. چیپس سیب‌زمینی در یک قوطی استوانه‌ای: احتمالاً مشکلی ندارد. مردی با سبیل روی قوطی: احتمالاً مشکل‌ساز است.

من پیشنهاد می‌کنم به هنرمندان به اندازه تولیدکنندگان چیپس، محافظت ارائه شود. محصول را بر اساس ظاهرش قضاوت کنید، نه بر اساس نحوه ساختش.

نقطه شروع اشتباه هنگام تلاش برای درک هوش مصنوعی مولد این است که کاری را که انجام می‌دهد، آفرینش تلقی کنیم. اینطور نیست. این مصرف است. کاربران نمی‌خواهند چیزهایی بسازند، آن‌ها می‌خواهند چیزهایی داشته باشند. ماشین اختراع نمی‌کند، بلکه مونتاژ می‌کند. این خط تولید یک تولیدکننده کالا است.

برای اثبات، به سیر تکاملی میم جیبلی نگاه کنید. با تقلید از تصاویر معروف شروع شد، در عرض چند ساعت به سمت ارزش شوکه‌کننده نزول کرد، سپس جایی برای رفتن نداشت. در میان افرادی که به طور دائم آنلاین هستند و بهترین موقعیت را برای یادگیری و شناسایی فرسایش خاص یک کارخانه محتوا دارند، تازگی آن در کمتر از یک روز از بین رفت.

به نظر می‌رسد بیشتر پیشرفت‌های هوش مصنوعی غیرعلمی به این شکل از بین می‌روند. تقریباً هیچ چیزی که توسط یک الگوریتم ساخته شده باشد، تأثیر ماندگاری نداشته است، احتمالاً به این دلیل که هیچ حیاتی در خلق آن دخیل نبوده است. هنر مولد یک تناقض‌نما (oxymoron) است.

در همین حال، چیپس، چیپس است. خیلی آسان است که در فلسفه اینکه آیا رمزگذاری یک اثر هنری بدون جبران خسارت خالق آن، دزدی است یا خیر، گرفتار شویم. سوال بهتر مربوط به این است که آیا کسی به دنبال سود بردن از شهرت و حسن نیت به سختی به دست آمده شخص دیگری است یا خیر. نگاهی به محصول برای دانستن کافی است.

آلتمن پس از تأیید و ترویج شیرین‌کاری جیبلی، گفت که ChatGPT یک میلیون کاربر جدید در یک ساعت اضافه کرده است. اگر در زمینه مناسب قرار داده شود، بسیار شبیه به یک اعتراف به نظر می‌رسد.

برایس الدر، سردبیر بخش سیتی، آلفاویل در فایننشال تایمز است.