تصویر: گریس جی. کیم برای بلومبرگ
تصویر: گریس جی. کیم برای بلومبرگ

قربانیان رسانه‌های اجتماعی آماده شنیده شدن هستند

تصویری از قربانیان رسانه‌های اجتماعی
تصویر: گریس جی. کیم برای بلومبرگ

فوریه گذشته، من به مدت هفت ساعت در آپارتمان کایلا پالوماکی 19 ساله در شمال میشیگان در طول یک طوفان برفی نشستم. ما روی مبل شروع کردیم و بعد از اینکه او جعبه‌ای از یادگاری‌ها را به اتاق نشیمن کشید، روی فرش پرزدار سر خوردیم. آنها نشانه‌هایی از رابطه او با جردن دمی بودند که دو سال قبل خودکشی کرده بود.

جردن، ستاره بسکتبال و پادشاه بازگشت به خانه، در 17 سالگی توسط یک حساب اینستاگرامی هک شده، فریب داده شد و به ارسال یک عکس برهنه در این پلتفرم وسوسه شد و سپس مورد اخاذی قرار گرفت. اخاذان تهدید کردند که این عکس را برای همه دوستان و دنبال کنندگانش ارسال می‌کنند، مگر اینکه فوراً به آنها پول پرداخت کند. اولین پیام - "سلام" - ساعت 10 شب رسید. کمتر از شش ساعت بعد، جردن مرده بود.

هر مورد در جعبه یادگاری کایلا یک داستان داشت: بلیط‌های فیلم، لباس ورزشی بسکتبال (نشسته)، حلقه نامزدی. من ساکت نشستم وقتی او گریه کرد. و وقتی او در مورد احساس گناهی که اخیراً هنگام قرار ملاقات داشت - احساس گناه برای خیانت به جردن و احساس گناه برای فکر کردن به او در تمام مدت - صحبت کرد، من با او گریه کردم.

من برای گزارش در مورد اخاذی جنسی، سریع‌ترین جرم سایبری در جهان، به شبه جزیره فوقانی سفر کرده بودم. من در آپارتمان کایلا بودم زیرا صبح روز بعد از مرگ جردن، او با دو پیام وهم آور از خواب بیدار شد. یکی پیامکی از جردن بود که ساعت 3:30 بامداد ارسال شده بود: "کایلا، من خیلی دوستت دارم. من اشتباه کردم و آرزو می‌کنم می‌توانستم ادامه دهم اما دیگر نمی‌توانم این کار را انجام دهم. این انتخابی بود که من کردم و باید خودم تاوانش را بدهم." دیگری از یک حساب اینستاگرامی ناآشنا بود. هیچ کلمه‌ای وجود نداشت، فقط عکسی از دوست پسرش به صورت برهنه.

کایلا این ابتکار را داشت که این موضوع را به پلیس گزارش دهد و یک تحقیق جنایی نادر را در مورد یک پرونده خودکشی باز کند. او تنها دلیل این است که دو تبعه نیجریه‌ای که جردن را شکنجه کردند، به ایالات متحده مسترد شدند تا با اتهاماتی روبرو شوند که منجر به اولین پرونده اخاذی جنسی در کشور شد که منجر به محکومیت مرگ ناشی از تقصیر شد. بدون کایلا، کارآگاهان و والدین جردن هرگز نمی‌فهمیدند که آن شب چه اتفاقی افتاده است یا چرا. آنها هرگز به پیام‌های اینستاگرامی که او برای زندگی خود التماس می‌کرد و شکنجه‌گرانش به او می‌گفتند خودکشی کند، دسترسی پیدا نمی‌کردند: "سریع این کار را انجام بده. وگرنه مجبور می‌کنم این کار را انجام دهی. به خدا قسم."

وقتی برای اولین بار در خانه کایلا را زدم، بخشی از من خودخواهانه امیدوار بود که بتوانم او را از اهمیت صدای او در این داستان غم انگیز متقاعد کنم. اما اندوه او چنان عمیق بود که در نهایت برعکس کاری را انجام دادم که برای انجام آن آموزش دیده بودم. به جای پنهان کردن احساساتم مانند آنچه در دانشکده روزنامه‌نگاری به من آموخته بودند، با او گریه کردم. به جای اینکه به او بگویم چرا باید داستان خود را به طور عمومی به اشتراک بگذارد، به او گفتم که چرا نباید این کار را انجام دهد. اینکه می‌تواند او را دنبال کند، اینکه هر کسی - یک کارفرمای آینده، استاد یا دوست پسر - می‌تواند آن را با جستجوی نام او در گوگل پیدا کند. به او گفتم کاری را انجام دهد که برای او بهترین است، نه برای هیچ کس دیگری، و فقط در صورتی با یک مصاحبه رسمی موافقت کند که بیشتر از اینکه آسیب برساند، کمک کند.

من این کار را انجام دادم زیرا پس از گزارش در مورد خطرات دنیای دیجیتال به مدت سه سال، فهمیده‌ام که گفتن داستان‌های قربانیان زندگی آنها را آشکار می‌کند و می‌تواند تلفات شخصی عمیقی داشته باشد.

در 4 آوریل، بلومبرگ مستندی به نام "نمی‌توان چشم برداشت" را منتشر می‌کند. این فیلم در مورد نسلی از کودکانی است که آنقدر به رسانه‌های اجتماعی معتاد شده‌اند که به معنای واقعی کلمه نمی‌توانند از صفحه نمایش خود چشم بردارند. این فیلم عمدتاً بر اساس گزارش‌های من است.

از سال 2022، من در حال سفر به سراسر کشور برای بررسی مسائل ایمنی کودکان آنلاین بوده‌ام. من با صدها نفر مصاحبه کرده‌ام - از متخصصان اعتماد و ایمنی که در داخل این شرکت‌ها کار می‌کنند تا معلمان، وکلا، پلیس، دادستان‌ها، قانون‌گذاران و کارشناسان. من خانواده‌هایی را ملاقات کرده‌ام که فرزندان خود را در نیویورک، ویسکانسین، میشیگان، فلوریدا، کانزاس، لوئیزیانا، آرکانزاس و کالیفرنیا از دست داده‌اند.

من پدری را تا اتاق دختر 9 ساله‌اش دنبال کرده‌ام تا به من نشان دهد که چگونه او به طور تصادفی خود را خفه کرده است در حالی که سعی می‌کرد بازی‌ای را انجام دهد که TikTok برای او فرستاده بود. من مادرهایی را تماشا کرده‌ام که در لباس خواب‌هایی که توسط امدادگران پاره شده بودند، گریه می‌کردند و به تخت‌های مرتب نشده پسر نوجوان خود می‌خزیدند تا بوی ماندگار آنها را حس کنند. من از طریق تصاویر صفحه، جنایات سایبری مرگباری را کنار هم قرار داده‌ام و تاریک‌ترین گوشه‌های اینترنت را کاوش کرده‌ام، جاهایی که پدوفیل‌ها نکاتی را در مورد نحوه فریب دادن کودکان در بازی‌های ویدیویی رد و بدل می‌کنند. من یادداشت‌های خودکشی زیادی را در تلفن‌های هوشمند خوانده‌ام.

به عنوان یک روزنامه‌نگار، معتقدم توجیهات معتبری برای پخش تروما وجود دارد. افزایش آگاهی و کار در راستای منافع عمومی به کاهش ناراحتی افشای جزئیات در مورد بدترین روز زندگی کسی کمک می‌کند. اما هیچ گریزی از این واقعیت وجود ندارد که عنصری از این شغل می‌تواند استثماری باشد. حتی زمانی که با بهترین نیت انجام شود، اقدامات روزنامه‌نگاران می‌تواند و باعث می‌شود افراد آسیب دیده، دوباره آسیب ببینند. من یک بار بینشی غیرمنتظره در مورد این احساس پیدا کردم و هرگز نمی‌خواهم دیگران احساسی مانند من داشته باشند.

والدین قربانیان رسانه‌های اجتماعی در جلسه استماع کمیته قضایی سنای ایالات متحده در مورد فناوری بزرگ و استثمار جنسی آنلاین کودکان در ژانویه 2024 شرکت می‌کنند.
والدین قربانیان رسانه‌های اجتماعی در جلسه استماع کمیته قضایی سنای ایالات متحده در مورد فناوری بزرگ و استثمار جنسی آنلاین کودکان در ژانویه 2024 شرکت می‌کنند. منبع: <em>نمی‌توان چشم برداشت</em>

سه ماه پس از اولین کارم به عنوان یک گزارشگر اخبار فوری در زادگاهم کرایست‌چرچ، نیوزیلند، در 22 فوریه 2011، یک زلزله به بزرگی 6.3 ریشتر رخ داد. ساختمان‌ها در عرض چند ثانیه فرو ریختند، از جمله گوشه‌ای از اتاق خبر تاریخی پرس. یکی از همکارانم فوت کرد. بقیه مجبور شدند اندام خود را قطع کنند تا از زیر آوار بیرون کشیده شوند.

در 22 سالگی، من به خیابان‌های شکافته شده دویدم و شروع به گزارش کردم. دفترچه یادداشت من به یک سپر تبدیل شد. به جای یک قربانی گرفتار در هرج و مرج، من یک روزنامه‌نگار شاهد آن بودم. وقتی مردی در حال مرگ از آوار بیرون کشیده شد، یادداشت برداشتم. وقتی یک پلیس زانو زد و گریه کرد، تماشا کردم. تا زمانی که یکی از دوستان خانوادگی به شدت مجروح را در پیاده رو پیدا کردم و به من گفتند بازوهایم را دور قفسه سینه او بپیچم تا او را کنار هم نگه دارم، متوجه نشدم که دفترچه یادداشت را انداخته‌ام. خوشبختانه، آژیرهای آتش‌نشانی صدای خون غرغره شده در ریه‌های او را خفه کرد.

متوجه نشدم که عکاسان از اتاق خبر خودمان لنزهای خود را به سمت ما برگردانده‌اند. صبح روز بعد وقتی روزنامه را باز کردم، عکس ما را دیدم - او پوشیده از خون و گرد و غبار و من در حال گریه برای کمک - در صفحه دوم پخش شد. در آن زمان، نمی‌دانستم که او زنده مانده است (خوشبختانه، پس از نه ساعت جراحی، او زنده ماند) و احساس خیانت کردم. قسم خوردم که هرگز باعث نشوم سوژه‌های داستان‌هایم این درد را احساس کنند.

مبارزه برای پاسخگویی

در طول دو سال گذشته، بیش از 2000 شکایت علیه Meta Platforms Inc.، TikTok Inc. و Snap Inc.، مطرح شده است، با این ادعا که این پلتفرم‌ها کودکان را به صفحه نمایش معتاد کرده‌اند، آنها را به شکارچیان آنلاین متصل کرده‌اند، محتوای مضر را به آنها خورانده‌اند و آنها را به خودکشی ترغیب کرده‌اند. در جلسات استماع کنگره در ایالات متحده، سناتورها خواستار پاسخگویی قانونی از این شرکت‌ها برای این آسیب‌ها شده‌اند - به مدیران عامل گفته‌اند که دستشان به خون آغشته است. (هیچ یک از این پرونده‌ها هنوز به دادگاه نرسیده است و این شرکت‌ها این اتهامات را رد می‌کنند و استدلال می‌کنند که پلتفرم‌ها و الگوریتم‌های آنها برای ایجاد ارتباط انسانی و باز کردن خلاقیت طراحی شده‌اند.)

در چندین کشور، این پلتفرم‌ها با مقررات و قوانینی مواجه هستند که آنها را مجبور می‌کند ایمنی کودکان را بر سود ترجیح دهند. استرالیا گام شدیدی برداشته و این برنامه‌ها را برای کودکان زیر 16 سال ممنوع کرده است. ارتباط بین رسانه‌های اجتماعی و سلامت روان نوجوانان اکنون موضوع کتاب‌های پرفروش است، مانند نسل مضطرب جاناتان هایت و درام‌های نتفلیکس که در صدر جدول قرار دارند، مانند نوجوانی، که به بررسی قتل در قلمرو آنلاین مردان می‌پردازد.

تظاهرکنندگان، از جمله والدین، در ماه مه 2023 در خارج از دفتر مرکزی Snap در سانتا مونیکا، کالیفرنیا، راهپیمایی می‌کنند.
تظاهرکنندگان، از جمله والدین، در ماه مه 2023 در خارج از دفتر مرکزی Snap در سانتا مونیکا، کالیفرنیا، راهپیمایی می‌کنند. منبع: <em>نمی‌توان چشم برداشت</em>

با وجود همه اینها، هیچ یک از این شرکت‌ها به طور قانونی مسئول این آسیب‌ها شناخته نشده‌اند - و خطرات همچنان وجود دارد، همانطور که در نمی‌توان چشم برداشت نشان داده شده است. این فیلم تیمی از وکلا را دنبال می‌کند که نماینده خانواده‌هایی هستند که فرزندانشان از ویرانگرترین آسیب‌های دیجیتالی رنج برده‌اند. بسیاری از این خانواده‌ها توسط مرکز حقوقی قربانیان رسانه‌های اجتماعی، یک شرکت کوچک و پرانرژی که در اواخر سال 2021 افتتاح شد و در حال حاضر بیش از 4000 مشتری جمع آوری کرده است، نمایندگی می‌شوند. متیو برگمن، وکیل مؤسس این مرکز، یک استراتژی حقوقی جدید برای پاسخگو کردن شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی در قبال آسیب رساندن به کاربران کودک ارائه کرده است - زیرا برای بیش از دو دهه، ادعاهای مسئولیت در برابر آنها از دادگاه رد می‌شد.

از اواسط دهه 1990، پلتفرم‌های اینترنتی از پاسخگویی در قبال آسیب‌های کاربر در ایالات متحده توسط بخش 230 قانون نزاکت ارتباطات محافظت شده‌اند. این قانون فدرال به یک پتو مصونیت تبدیل شده است - برخی از منتقدان آن را به عنوان یک کارت خروج از زندان رایگان توصیف می‌کنند - که پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی را از مسئولیت قانونی در قبال محتوایی که در سایت‌های خود ارسال می‌شود و توسط الگوریتم‌های توصیه‌شان تقویت می‌شود، صرف نظر از عواقب آن، محافظت می‌کند.

برگمن در تلاش است تا از حمایت‌های بخش 230 با استفاده از مسئولیت محصول سنتی، یکی از اصول اساسی قانون مسئولیت مدنی، استفاده کند و استدلال کند که آسیب‌هایی که کاربران تجربه می‌کنند مربوط به محتوای ارسال شده توسط اشخاص ثالث نیست، بلکه به طراحی خود پلتفرم مربوط می‌شود. در این دادخواست‌ها، برگمن استدلال می‌کند که کل مدل کسب و کار معیوب است.

وکلای مرکز حقوقی قربانیان رسانه‌های اجتماعی، گلن دراپر (چپ)، متیو برگمن و لورا مارکز-گرت در دادگاه عالی لس آنجلس در اکتبر 2023.
وکلای مرکز حقوقی قربانیان رسانه‌های اجتماعی، گلن دراپر (چپ)، متیو برگمن و لورا مارکز-گرت در دادگاه عالی لس آنجلس در اکتبر 2023. منبع: <em>نمی‌توان چشم برداشت</em>

زیرا در قلب خود، پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی شرکت‌های تبلیغاتی هستند. هر چه کاربران بیشتر به صفحه نمایش خیره شوند، پول بیشتری به دست می‌آورند. این شرکت‌ها را تشویق می‌کند تا الگوریتم‌های توصیه خود را به گونه‌ای طراحی کنند که محتوایی را به کاربران ارائه دهند که آنقدر جذاب باشد که نخواهند چشم بردارند.

این شرکت‌ها اذعان کرده‌اند که باید کارهای بیشتری برای ایمن نگه داشتن کاربران جوان انجام دهند. Meta، Snap و TikTok همگی محافظ‌های خود را برای محافظت بهتر از کودکان آنلاین تقویت کرده‌اند، از جمله ارائه ابزارهای کنترل والدین پیشرفته‌تر، تنظیمات ایمنی سخت‌گیرانه‌تر در حساب‌های نوجوانان و ویژگی‌هایی که کودکان را تشویق می‌کند تا استراحت کنند و شب‌ها از سیستم خارج شوند. اما آنها همچنین معتقدند که بخش 230 به این معنی است که آنها نمی‌توانند از نظر قانونی مسئول میزبانی سخنان دیگران باشند.

برخی از کارشناسان می‌گویند باید کارهای بیشتری انجام شود. میچل پرینشتاین، رئیس ارشد علمی انجمن روانشناسی آمریکا، در نمی‌توان چشم برداشت می‌گوید: «مهم است که به یاد داشته باشیم که کودکان می‌توانند تا جایی که می‌توانند تلاش کنند تا از استفاده از رسانه‌های اجتماعی دست بکشند، اما آنها با افراد باهوشی روبرو هستند که میلیاردها دلار سرمایه گذاری کرده‌اند تا کودکان را تا جایی که می‌توانند درگیر نگه دارند.» الگوریتم‌ها «چیزی ترسناک یا القا کننده خشم را به جلو می‌برند زیرا می‌دانیم که هر چه بیشتر کودکان به سمت این محتوای احساسی هدایت شوند، مدت بیشتری آنلاین خواهند ماند.»

تماشای این مستند آسان نیست. همانطور که یکی از متخصصان ایمنی کودکان آنلاین پس از اولین نمایش گفت: «من گریه کردم. می‌خواستم فریاد بزنم. می‌خواستم همه افراد حاضر در اتاق را در آغوش بگیرم. و متاسفانه، من همچنین یک میل خفیف برای دور شدن از همه چیز احساس کردم.»

من این احساس را می‌دانم. این نوع داستان‌ها می‌توانند احساس تهی بودن را در شما ایجاد کنند. راحت‌تر است که فقط چشم پوشی کنید، اما این کاری است که قربانیان و خانواده‌هایشان نمی‌توانند انجام دهند. در عوض، تقریباً هر خانواده‌ای که با آنها صحبت کرده‌ام، یک شکایت مدنی علیه پلتفرم رسانه‌های اجتماعی که ادعا می‌کنند مسئول مرگ فرزندشان است، تنظیم کرده‌اند. خانواده‌هایی که در این شبکه اندوه گیر کرده‌اند که در سراسر کشور در هم تنیده شده است، با یک حس هدف متحد شده‌اند: پاسخگویی شرکتی.

هنگامی که برگمن شروع به تشکیل این پرونده‌ها کرد، مناطق مدرسه، دادستان‌های کل ایالت و شرکت‌های شاکی در سراسر ایالات متحده شروع به پیروی کردند. این پرونده‌ها هنوز در دادگاه‌ها در حال بررسی هستند و هنوز تاریخ محاکمه‌ای تعیین نشده است، اما برای اولین بار این پلتفرم‌ها با این چشم انداز بسیار واقعی روبرو هستند که یکی از این خانواده‌ها می‌تواند در مقابل هیئت منصفه شهادت دهد و این قدرت را داشته باشد که آنها را در قبال آسیب رساندن به کودکان مسئول بداند.

صنعت رسانه‌های اجتماعی موفق شده است با وجود جلسات استماع ویرانگر کنگره، بحران‌های بی شمار روابط عمومی، جریمه‌های نظارتی و قوانین قریب الوقوع، پایگاه کاربری خود را گسترش دهد - اما آنچه که صنعت واقعاً باید از آن بترسد، یک هیئت منصفه است. من والدینی را ملاقات کرده‌ام که آماده هستند تا به جایگاه شهادت بروند. اگر فرصتی به آنها داده شود، آنها یک بار دیگر داستان‌های آسیب زای خود را با این امید و اعتقاد به اشتراک می‌گذارند که انجام این کار به دنیا نشان دهد این شرکت‌ها به چه قیمتی سود خود را در اولویت قرار می‌دهند.